گروه فرهنگی مشرق - سحرگاه نيمه شعبان سال 255 هجري قمري با طلوع خورشيد وجود حضرت خاتم الأوصياء و خاتم الأولياء، قطب دايره امكان، واسطه زمين و آسمان، حضرت بقيةالله الأعظم (ارواح من سواه فداه) منور و با نسيم دلانگيز حضورش عالم امكان عطرآگين گشت و بدين ترتيب زمينه تحقق وعده خداي سبحان در پيروزي مستضعفان و امامت آنان فراهم شد: ﴿ونريد أن نمنّ علي الذين استضعفوا في الأرض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثين﴾[1].
فضيلت نيمه شعبان
وقتي امام معصوم (عليهالسلام) به دنيا ميآيد و به عبارت ديگر انسان كاملي از مخزن غيب تنزل پيدا ميكند مانند آن است كه قرآن كريم از مخزن غيب الهي تنزل پيدا كند و چون قرآن و عترت دو ثقل ثقيل و وزنهٴ وزين نظام آفرينش هستند كه از يكديگر جدايي ندارند حكم هر يك همانند حكم ديگري است؛ چون اثر متزمّن در زمانْ ظهور مينمايد. از اين رو اگر نزول قرآنْ ليلة القدر را پر بركت ميكند ميلاد مبارك عصارهٴ خلقت نيز نيمهٴ شعبان را مبارك ميگرداند. چنانكه همين جداييناپذيري سبب ميشود كه عظمت ليلة القدر و شب نيمهٴ شعبان از يكديگر جداييناپذير باشند.
بدين جهت در روايات ميبينيم همان طور كه شب و روز قدر[2] نسبت به ساير ليالي و ايام شهر الله المبارك فضيلت پيدا كرده است شب و روز نيمهٴ شعبان المعظم نيز به بركت بروز و ظهور عصارهٴ آفرينش از خزانهٴ غيب الهي برجستگي خاصي در ميان ساير ليالي و ايام شهر الرسالة والنبوة پيدا كرده است[3] لذا نه تنها دربارهٴ شب قدر آمده است كه در اين شب دعاي هيچ كس ردّ نميشود مگر آن كه عاقّ والدين، قاطع رحم، شارب الخمر باشد يا در قلبش عداوت مؤمن باشد[4]، بلكه از نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امام صادق (عليهالسلام) رسيده است كه خدا در شب نيمهٴ شعبان به اندازهٴ موي گوسفندان قبيلهٴ بني كلب بندگانش را ميآمرزد: «يغفر الله ليلة النصف من شعْبان من خلْقه بقدْر شَعر مِعْزي بنى كلب»[5].
وقتي از خامس الحجج حضرت باقر العلوم (عليهالسلام) راجع به فضيلت شب نيمهٴ شعبان سؤال شد، فرمود: با فضيلت ترين شب بعد از ليلة القدر شب نيمهٴ شعبان است و خدا در اين شب فضل خود را بر بندگانش ارزاني ميدارد و با منّ و كرم خود آنها را ميآمرزد، پس براي قُرب به خداي سبحان در اين شب تلاش و كوشش كنيد؛ چون خدا قسم ياد كرده است كه هيچ سائلي را تا وقتي كه امر ناپسند و گناهي طلب نكند محروم نگرداند. آنگاه فرمود: اين شب، شبي است كه خدأسبحان براي ما اهلبيت قرار داده به ازاي ليلة القدر كه براي پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قرار داده است[6]:
«سئل الباقر (عليهالسلام) عنْ فضْل ليلة النصف من شعْبان فقال: «هى أفضل ليلة بعد ليلة القدر، فيها يمنح الله تعالي العباد فضله ويغفر لهم بمنّه فاجْتهدوا فى القُربة إلي الله فيها فإنّها ليلة آلي الله تعالي علي نفسه أن لا يردّ سائلا ً له فيها، ما لم يسئل معصيةً، وإنّها الليلة التى جعلها الله لنا أهل البيت بإزاء ما جعل ليلة القدر لنبينا (صلي الله عليه و آله و سلم) فاجتهدوا فى الدعاء والثناء علي الله تعالي عزّ وجلّ... »[7].لذا برخي از بزرگان براي تشريح اين فضيلت فرمودهاند: شب نيمهٴ شعبان نيز در حدّ خود شب قدر است؛ چون اگر شبهاي سهگانهٴ ماه مبارك رمضان ظرف نزول قرآن كريم است، شب نيمهٴ شعبان ظرف تجلّي قرآن ناطق از ماوراي طبيعت به نشئهٴ طبيعت و جهان مادّه است. در روايات نيز تعابيري هست كه با قدر بودن شب نيمهٴ شعبان تناسب دارد.
نبي اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در شب نيمهٴ شعبان به عايشه فرمود: آيا نميداني اين شب چه شبي است؟ اين شب، شب نيمهٴ شعبان است كه اجلها در آن نوشته ميشود و ارزاق در آن تقسيم ميگردد. خداي (عزّ وجلّ) در اين شب بيش از موهاي گوسفندان قبيلهٴ بني كلب بندگان خودش را ميآمرزد. در اين شب خداوند فرشتگاني را به آسمان دنيا و از آنجا به زمين نازل ميكند، در نازل شدن به زمين ابتدا در مكه نازل ميشوند[8]:
«أما تعلمين أىّ ليلة هذه؟ إنّ هذه الليلة ليلة النصف من شعبان، فيها يكتب آجال وفيها تقسم أرزاق وإنّ الله عزّ وجلّ لَيغفر فى هذه الليلة من خلقه أكثر من عدد شعْر مِعْزي بنى كلب وينزل الله عزّ وجلّ ملائكة إلي السماء الدنيا وإلي الأرض بمكة»[9].
تقسيم ارزاق، نوشته شدن مرگها، نزول فرشتگان به صورت ويژه، از خصوصيات شب قدر است چنانكه در روايت امام رضا (عليهالسلام) در بيان سيرهٴ اميرالمؤمنين (عليهالسلام) به اين معنا اشاره شده است: «... وليلة النصف من شعبان وفيها تقسم الأرزاق والآجال وما يكون فى السنة»[10].
مراتب شب قدر
البته شب قدْر، متعدد و داراي مراتب است بدين صورت كه خداي سبحان در نيمهٴ شعبان مراحل اوليهٴ امور را تنظيم و تقدير ميكند و در شب نوزدهم و سپس بيست و يكم كاملتر كرده و در نهايت در شب بيست و سوم به مرحلهٴ نهايي ميرساند[11].دعاي كميل در شب نيمهٴ شعبان
عالم جليل القدر مرحوم سيد ابن طاووس ميگويد: در روايتي ديدم كه كميل بن زياد نخعي گفته است: به اتفاق جمعي از اصحاب در حضور اميرالمؤمنين (عليهالسلام) در مسجد بصره نشسته بوديم. شخصي از آن حضرت پرسيد منظور خداي سبحان كه ميفرمايد: در آن شب مبارك هر كار محكم و استواري فيصله داده و تفريق ميشود: ﴿فيها يفرق كل أمرٍ حكيم﴾[12] چه شبي است؟
امام علي (عليهالسلام) فرمود: منظور، شب نيمهٴ شعبان است. قسم به كسي كه جان علي در دست اوست كسي نيست مگر اين كه آنچه تا آخر سال از خير و شرّ بر او جاري ميشود در اين شب رقم ميخورد. بندهاي آن را زنده نگه نميدارد و دعاي خضر را در آن نميخواند مگر آن كه به اجابت ميرسد. وقتي كه آن حضرت به خانهٴ خود رفت به خانهاش رفتم، در زدم. فرمود: كميل! چه چيزي تو را به اين جا آورد؟
گفتم: آموختن دعاي خضر. فرمود: بنشين، وقتي اين دعا را حفظ كردي در هر شب جمعه آن را بخوان يا در ماه يك بار يا سالي يك بار يا در عمرت يك بار بخوان كه از جانب خدا ياري خواهي شد و خدا رزقت را خواهد رساند و مشمول مغفرت او خواهي شد. اي كميل! طول معاشرت تو با ما سبب ميشود كه خواستهات را به بهترين وجه بر آورده كنيم. آنگاه دعا را املا كرد و كميل نوشت و بدين جهت به نام او مشهور شد.
در روايت ديگر از كميل نقل شده است كه وي ديد اميرالمؤمنين (عليهالسلام) در شب نيمهٴ شعبان اين دعا را در حال سجده خواند[13]. بنابراين، اصل اين دعا مربوط به شب نيمهٴ شعبان است.[1] ـ سورهٴ قصص، آيهٴ 5.
[2] ـ مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي ميفرمايد: در اخبار ائمه (عليهمالسلام) وارد شده كه شرافت روز و شب ملازم يكديگر است بدين معنا كه شرافت شب به روز سرايت ميكند چنانكه شرافت روز نيز به شب تسرّي مييابد از اين جهت روزهاي قدر را مثل شبهاي آن بايد قدر دانست(المراقبات، ص 156).
[3] ـ البته اين سخن دربارهٴ همهٴ امامان معصوم (عليهمالسلام) و مولد آنان صادق است ليكن چون عصارهٴ چهارده معصوم و عصارهٴ همهٴ انسانهاي كامل، خاتَم الاوليا و خاتِم الاوصيا، حضرت بقية الله (ارواحمنسواهفداه) است اين كلام دربارهٴ مولد او وارد شده است.
[4] ـ المراقبات، ص 145.
[5] ـ بحار، ج 94، ص 86. روايت نبي اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره در ص 20 ميآيد.
[6] ـ دستور به خواندن صلوات مخصوص «اللّهمّ صلّ علي محمّد وآل محمّد شجرة النبوة وموضع الرسالة ومختلف الملائكة...» در شب نيمه شعبان كه در آن به برخي از فضايل ائمه (عليهمالسلام) اشاره شده است در اين موضوع قابل توجّه است.
[7] ـ بحار، ج 94، ص 85؛ ج 95، ص 409.
[8] ـ مكه از آن جهت كه نقطه آغازين نزول وحي بود و دَحْو الارض از آنجا شروع شد و كعبه معظمه، كه مقابل عرش و بيت المعمور است، در آنجا قرار دارد و نقطهٴ ظهور نجاتبخش آن ذخيرهٴ خداي سبحان خواهد بود و... بهترين نقطهٴ زمين است. لذا وجود گرامي حضرت ولي عصر (عليهالسلام) در آن شب با بركت در آن سرزمين مقدس حضور خواهند داشت و فرشتگان در آنجا بر او نازل خواهند شد.
[9] ـ بحار، ج 94، ص 89.
[10] ـ بحار، ج 94، ص 88.
[11] ـ عارف كامل مرحوم ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي نيز اشكال تعدد ليلة القدر را با مراتب داشتن تقدير حل ميكند: والإشكال فى كون ليلة القدر أزيد من واحدٍ يتصور ذلك بمراتب التقدير(المراقبات، ص 79، اعمال نيمهٴ شعبان). نيز ميفرمايد: از روايات ظاهر ميشود كه ليلة القدر داراي مراتب است و آنچه كه در قرآن مورد اشاره قرار گرفته، آخرين مراتب تقدير است كه امضا ميشود و تغيير و تبديلي در آن راه ندارد. همچنين از روايات اهلبيت (عليهمالسلام) فهميده ميشود كه شب نيمهٴ شعبان، نوزدهم، بيست و يكم و بيست و سوم از ليالي قدر است و شب بيست و سوم، كه ليلة الجهنيّ ناميده ميشود، از بقيهٴ شبهاي قدر افضل است و احتمال قوي دارد كه شب بيست و هفتم نيز از ليالي قدر باشد و كسي كه بخواهد احتياط كند بايد اين پنج شب را احيا بدارد. در عين حال اقوي از نظر روايات و اقوال اين است كه آنچه كه از هزار ماه بهتر شمرده شده، شب بيست و سوم ماه مبارك رمضان است(المراقبات، ص 146).
[12] ـ سورهٴ دخان، آيهٴ 4.
[13] ـ إقبال الأعمال، ص 220، في بعض أدعية النصف من شعبان.