با اين حال در شرايطي که علايم حياتي ضعيفي در او مشاهده مي شد پزشکان تلاش هاي خود را براي نجات وي آغاز کردند اما ساعتي بعد حسين به دليل شدت ضرباتي که به سرش وارد شده بود روي تخت بيمارستان جان باخت. در پي مرگ اين مرد با شکايت خانواده وي تحقيقات براي رازگشايي از علت مرگ وي آغاز شد.
تحقيق از افرادي که او را به بيمارستان منتقل کرده بودند حاکي از آن بود دقايقي قبل جواني قوي هيکل با وي درگير شده و بعد از زدن چند ضربه چوب بر سرش از آن جا فرار کرده است. اين افراد نتوانسته بودند شماره پلاک موتورسيکلت فرد ضارب را به خاطر بسپارند اما اين جوان هنگام فرار يک لنگه کفشش را جا گذاشته بود و اين تنها سرنخ از عامل اين جنايت بود.
از سوي ديگر خانواده حسين نيز اطلاعات تازه اي در اختيار پليس گذاشتند که مسير تحقيقات را روشن کرد. دختر حسين در اين باره گفت: مدت ها قبل پسري به نام مرتضي نسبت به من ابراز علاقه کرد و به خواستگاري ام آمد اما چون او جوان خوش نامي نبود، پدرم به او جواب رد داد. با اين حال مرتضي بر خواسته اش پافشاري مي کرد و چند مرتبه ديگر به خانه مان آمد اما باز هم با مخالفت پدرم روبه رو شد. رفت وآمدهاي مرتضي مدتي ادامه داشت تا اين که به تدريج تبديل به مزاحمت شد.
او مي گفت هر طور شده با من ازدواج مي کند و هيچ چيز نمي تواند مانعش شود. او حتي چند مرتبه نيز با پدرم درگير شد اما از مدتي قبل ديگر خبري از او نشد. اطلاعاتي که اين دختر به پليس اعلام کرد باعث ثبت نام مرتضي به عنوان اولين مظنون پرونده شد.
زماني که ماموران براي بررسي رابطه مرتضي با مرگ حسين به خانه پدري او رفتند معلوم شد او از چند روز قبل به محل نامعلومي رفته است و هيچ کس نيز از وي اطلاعي ندارد. اين موضوع ظن پليس را نسبت به مرتضي تقويت کرد و باعث ادامه يافتن تجسس ها شد.
در اين ميان مطابقت لنگه کفش به جامانده از ضارب با لنگه کفشي که در خانه پدري مرتضي کشف شده بود سبب شد جاي ترديدي در قاتل بودن وي باقي نماند. با اين حال مرتضي هيچ ردي از خود به جا نگذاشته بود. به اين ترتيب بعد از مدتي پرونده با بي نتيجه ماندن تحقيقات به بايگاني سپرده شد. ۱۱ سال بعد از مرگ حسين، افسران آگاهي به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد مرتضي به شمال کشور گريخته است و در يکي از شهرها به طور مخفيانه زندگي مي کند.
به اين ترتيب گروهي از ماموران با اخذ نيابت قضايي راهي اين شهر شدند و مرتضي را که با ديدن پليس قصد فرار داشت دستگير کردند. او در جريان بازجويي هاي مقدماتي اتهام قتلي را که ۱۱ سال قبل مرتکب شده بود پذيرفت و گفت تصميمي براي کشتن پدر دختر مورد علاقه اش نداشته اما در يک لحظه عصبانيت از او قاتل ساخته است.
براساس اين گزارش هم اکنون اين مرد در بازداشت به سر مي برد و پرونده اتهامي وي در مجتمع قضايي بعثت در دست بررسي است.