به گزارش مشرق، تحقیقات پلیس پایتخت به سرپرستی قاضی وهابی، بازپرس ویژه قتل تهران درباره پرونده مخوف خانه وحشت که درهای آن ساعت ۱۶ روز دو شنبه ۱۵ آذرماه به روی مأموران کلانتری ۱۱۲ ابوسعید گشوده شده است، همچنان جریان دارد. آخرین تحقیقات با بررسی پرونده کشف جسد دو زن در حوالی کلانتری و کشف کارت ملی یک زن در مخفیگاه عامل حادثه ادامه دارد. بررسی‌ها درباره هویت جسد کشف شده دختر فراری در خانه وحشت هم تاکنون نتیجه‌ای به همراه نداشته است.

دو دختر ۲۱ ساله که ساناز و زهرا نام دارند و از خانه وحشت نجات پیدا کرده‌اند، در جریان تحقیقات جزئیات بیشتری را شرح دادند. ساناز که به مدت سه سال در خانه وحشت حبس بوده در شرح ماجرا گفت: من دیپلمه هستم و خانه‌مان در تهرانپارس بود. پدرم به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشت و مدام از من می‌خواست کار کنم و به او پول برسانم تا آن را صرف مصرف مواد کند. او رفتار خیلی بدی با من داشت تا اینکه مرا از خانه بیرون انداخت. می‌دانستم که خانواده‌ام به دنبالم نخواهند بود. روزی که از خانه رانده شدم خودم را به میدان راه‌آهن رساندم. در حال پرسه حوالی میدان بودم که با سعید روبه‌رو شدم. او خودش را سرهنگ پلیس معرفی کرد و گفت که سرپناهی دارد که به افرادی مثل من خدمات می‌دهد. من نیز حرفش را قبول کردم و به دام او افتادم. بعد از آن متوجه شدم که سعید دختران فراری را به آنجا می‌کشاند و آزار می‌دهد. سعید بارها من را آزار داد و از رفتارش فیلم سیاه تهیه می‌کرد. او ما را مجبور می‌کرد مقابل دوربین به مسئولان کشوری و مقدسات توهین کنیم. می‌گفت اگر فرار کنیم فیلم را به پلیس می‌دهد تا به اتهام محاربه اعدام شویم، برای همین از فرار هم ترس داشتیم و تسلیم خواسته‌های شوم او می‌شدیم. سعید در شبانه روز یک وعده به ما غذا می‌داد و اجازه نمی‌داد در خانه با زهرا و دختری که به قتل رساند، مواجه شویم. او زهرا را داخل کمد حبس کرده بود و هنگامی که مجبور می‌شد از کمد خارج شود طوری برنامه ریزی می‌کرد که اصلاً با هم مواجه نشویم.

ساناز در شرح قتل دختر ناشناس هم گفت من آن دختر را نمی‌شناختم، البته او هم سرنوشتی مثل من و زهرا داشت و نمی‌دانم چطور پایش به خانه باز شده بود. یک روز که من را حبس کرده بود شنیدم آن دختر را کتک می‌زدند. سعید از خواهرش پیچ گوشتی خواست. من صحنه قتل را ندیدم، اما احتمال می‌دهم او را با همان پیچ گوشتی به قتل رساند. سعید مدتی جسد را در حمام پنهان کرد، بعد به اتاق پذیرایی آورد و داخل نایلون‌های بیشتری گذاشت تا بوی تعفن کمتر بلند شود و همسایه‌ها به پلیس خبر ندهند. ساناز گفت: هنوز از سعید وحشت دارم و روزی که ما را بازداشت کردند و به کلانتری بردند من را تهدید کرد و گفت بعد از آزاد شدن سراغم می‌آید و من را می‌کشد.

از زبان زهرا

زهرا، ۲۱ ساله که به مدت هشت ماه در خانه وحشت گرفتار سعید شده بود هم گفت: من اهل اسلامشهر و بیسواد هستم و به مصرف شیشه اعتیاد داشتم. فرزند ناخواسته بودم و متوجه شده بودم وقتی مادرم من را حامله بود پدرم اصرار به سقط جنین داشت. پدرم گاهی مادرم را مجبور به خوردن نفت می‌کرد تا من سقط شوم یا او را مجبور به انجام کارهای سنگین می‌کرد. با این حال من متولد شدم در حالی که یکی از پاهایم معیوب بود و هنگام راه رفتن دچار مشکل بودم. وقتی با رفتار خشونت‌بار مواجه شدم، توانستم برای خودم پولی فراهم کنم. تصمیم داشتم به ترکیه بروم و آنجا زندگی کنم. روزی که به تهران آمدم تا مقدمات سفرم را فراهم کنم متوجه شدم بانک تعطیل است، بنابراین آن روز نتوانستم کارهای بانکی‌ام را انجام دهم. در میدان راه‌آهن پرسه می‌زدم که سعید مقابلم قرار گرفت. او متوجه شده بود وضعیت روحی بدی دارم. با چرب زبانی فریبم داد و خودش را پلیس معرفی کرد. گفت صاحب سرپناهی است که به درماندگان پناه می‌دهد و این طور بود که گول خوردم و به خانه‌اش قدم گذاشتم. او از همان ابتدا رفتار خشونت‌بار خود را شروع کرد. من را برهنه در کمد حبس کرد و مدام آزارم می‌داد. از رفتارش با من فیلم می‌گرفت و تهدید به انتشار می‌کرد. در همان کمدی که حبس بودم دستشویی می‌کردم و همان جا در شبانه روز یک وعده غذا می‌خوردم.

تحقیق از عامل جنایت

به دستور بازپرس وهابی تحقیقات تیم جنایی از عامل حادثه جریان دارد. متهم که مجرمی سابقه‌دار و دارای مدرک سیکل است مردی به شدت پرخاشگر است که در روند بازجویی‌ها دست به صحنه‌سازی بسیاری زده و قتل دختر را هم قبول نکرده و مدعی است یکی از دختران فراری این حادثه را رقم زده است.

سعید روز گذشته مقابل قاضی مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: من کارگر یک مسافرخانه در جنوب تهران بودم. به میدان راه‌آهن می‌رفتم و افرادی را که به دنبال مسافرخانه بودند به آنجا می‌بردم. در میان این افراد دختران فراری هم بودند که مدارک هویتی نداشتند، برای همین آن‌ها را به خانه خودم می‌بردم. متهم در شرح قتل دختر جوان هم گفت: من مرتکب قتل نشدم بلکه یکی از دخترها قتل را انجام داد. آن‌ها سر موضوعی با هم دعوا کردند و با پیچ‌گوشتی با هم درگیر شدند که حادثه اتفاق افتاد. او درباره نگهداری از جسد هم حرفی برای گفتن نداشت. متهم درباره سابقه قبلی خود هم گفت: من سال ۹۳ دختری را به خانه‌ام آوردم که با هم درگیر شدیم. عصبانی شدم و او را هل دادم که به زمین افتاد و فوت شد، بعد به اتهام قتل بازداشت شدم. قاضی قتل را غیرعمد تشخیص داد که به پرداخت دیه محکوم و بعد آزاد شدم.

متهم گفت از زنان بیزار است و از آن‌ها نفرت دارد. متهم تعرض به دختران و تهیه فیلم‌های سیاه را قبول کرد و مدعی شد دختران به درخواست خودشان با او وارد رابطه شده‌اند. وی مدعی شد فیلم‌ها را در یک فلش ذخیره و جایی در خانه پنهان کرده است که به دستور بازپرس بازرسی از خانه سیاه همچنان جریان دارد.

تیم جنایی به سرپرستی قاضی وهابی احتمال می‌دهد سعید جرائم دیگری را مرتکب شده باشد. پیدا شدن یک کارت ملی متعلق به زن جوان در خانه سیاه گمانه‌زنی‌ها را در این باره که صاحب کارت ملی هم از قربانیان پرونده باشد، افزایش داده است. در حال حاضر تحقیقات از متهم که به اتهام قتل عمد، حبس غیرقانونی سه زن و اختفای جسد در بازداشت به سر می‌برد جریان دارد.

تحقیق از برادر متهم

یکی دیگر از مظنونان پرونده برادر سعید است که تحقیقات از وی هم جریان دارد. وی مدعی است به خانه برادرش رفت و آمد نداشته است.

مرد جوان گفت: سعید من را به خانه‌اش راه نمی‌داد. او همراه خواهرم در آن خانه زندگی می‌کرد و من گاهی به آنجا سرکشی می‌کردم تا از حال‌شان باخبر باشم. یک بار آنجا دختری را دیدم و از سعید سؤال کردم که مدعی شد با آن دختر ازدواج کرده و همسرش است. آن دختر را چند بار که به در خانه سعید رفته بودم دیدم، با این حال سعید اجازه ورود به خانه را به من نمی‌داد. در حالی که تحقیق از خواهر و برادر سعید جریان دارد این دو برای بررسی سلامت روان به پزشکی قانونی معرفی شده‌اند.

کشف ۲ جسد حوالی کلانتری ابوسعید

تحقیقات تیم جنایی درباره پرونده افراد ناپدید شده در کلانتری ابوسعید حکایت از این دارد که در چند ماه گذشته جسد دو زن جوان حوالی کلانتری پیدا شده است. از آنجا که تحقیقات ابتدایی درباره اجساد کشف شده انجام شده، هویت این دو جسد شناسایی نشده است. آزمایش دی‌ان‌ای در این باره در حال انجام است. در حال حاضر احتمال می‌رود سعید در قتل این دو زن هم نقش داشته باشد.

منبع: روزنامه جوان