به گزارش مشرق به نقل از رویداد، این روزها از هر گوشه و کنار شهر تهران یک کلاس آموزشی سربرآورده است. از کلاس های عرفانهای نوظهور گرفته تا تعلیم سگ های خانگی و آموزش ماساژ همراه با حکم مربّی گری!
علاوه بر تعدّد این دست کلاس ها، مدتی است که مراکزی تحت عنوان تعاونی ها و موسسات، با اهداف ترسیمی پوچ و مسخره ای چون تعاونی ماساژ موفّق به اخذ مجوز شده اند. به قول قدیمی ها همه کارمان آراسته است و تنها کهنه کاردمان بی دسته مانده که در میان این همه فقدان های آموزشی و خدماتی اولویت را به ماساژ آن هم در منزل می دهیم.
این تعاونی ها معمولا تمرکز خود را بر فضاهای بالای شهر گذاشته اند و پس از گرفتن نشانی منزل تماس گیرندۀ متقاضی ماساژ، اگر منزل وی بالاتر از میدان انقلاب باشد اقدام به فرستادن ماساژور می کنند. جالب اینکه این ماساژورها هم خانم هستند و هم آقا. نیز در برخی موارد امکان انتخاب مرد یا زن بودن ماساژور نیز برای مشتریان با سابقه وجود دارد.
در اینکه ماساژ یک فرایند آرامش بخش است و گاهی دارای خواص درمانی نیز می تواند باشد شکی نداریم. امّا بلاهت امر، متوجّه مسئولینی است که بدون هیچ نظارتی به هر کسی مجوّز شرکت تعاونی و موسسۀ خدماتی و آموزشی می دهند. اینطور که پیداست هر دم از این باغ بری می رسد.
حضرات محترم باید توجه داشته باشند که اجتماع ما به حدّ وافی از حیث رفتاری دارای عوارض متعدد هست. لذا مسئولین امر اگر نوش نیستند نیش هم نباشند. به عبارتی اگر در راستای رفع این عوارض گامی بر نمی دارند لااقل با صدور چنین مجوزاتی عارضه آفرین هم نباشند.
براستی آیا جامعۀ کلان شهرهای ما نیازمند آموزش و خدمات مهمتری با فوریت های بالا نیست که چنین مراکزی مورد حمایت قرار می گیرند؟ اگر شما هم برای اخذ مجوّز یک تعاونی آموزشی و خدماتی با رویکردهای اصلاحگرانه و اسلامی بوده اید یا برای تأسیس یک موسسه با اهداف برون رفت از چالشهای اجتماعی اقدام کرده باشید به خوبی می دانید که با چه موانع سختی از حیث حقوقی مواجه خواهید شد و بعید است که از هفت منزل رستم سای این دوستان با سلامت کامل موفق به گرفتن مجوّز شوید. در چنین شرایطی براستی چگونه این تعاونی ها و موسسات غیر ضروری و گاه منافی اخلاق اسلامی و عفت عمومی به این سهولت و تعدّد مشغول به فعالیت می شوند. چه می شود گفت! شاید خود دوستان مسئول امر هم به دلیل جهد وافرشان در راه حل بحران های اجتماعی نیازمند ماساژ درمانی باشند.
علاوه بر تعدّد این دست کلاس ها، مدتی است که مراکزی تحت عنوان تعاونی ها و موسسات، با اهداف ترسیمی پوچ و مسخره ای چون تعاونی ماساژ موفّق به اخذ مجوز شده اند. به قول قدیمی ها همه کارمان آراسته است و تنها کهنه کاردمان بی دسته مانده که در میان این همه فقدان های آموزشی و خدماتی اولویت را به ماساژ آن هم در منزل می دهیم.
این تعاونی ها معمولا تمرکز خود را بر فضاهای بالای شهر گذاشته اند و پس از گرفتن نشانی منزل تماس گیرندۀ متقاضی ماساژ، اگر منزل وی بالاتر از میدان انقلاب باشد اقدام به فرستادن ماساژور می کنند. جالب اینکه این ماساژورها هم خانم هستند و هم آقا. نیز در برخی موارد امکان انتخاب مرد یا زن بودن ماساژور نیز برای مشتریان با سابقه وجود دارد.
در اینکه ماساژ یک فرایند آرامش بخش است و گاهی دارای خواص درمانی نیز می تواند باشد شکی نداریم. امّا بلاهت امر، متوجّه مسئولینی است که بدون هیچ نظارتی به هر کسی مجوّز شرکت تعاونی و موسسۀ خدماتی و آموزشی می دهند. اینطور که پیداست هر دم از این باغ بری می رسد.
حضرات محترم باید توجه داشته باشند که اجتماع ما به حدّ وافی از حیث رفتاری دارای عوارض متعدد هست. لذا مسئولین امر اگر نوش نیستند نیش هم نباشند. به عبارتی اگر در راستای رفع این عوارض گامی بر نمی دارند لااقل با صدور چنین مجوزاتی عارضه آفرین هم نباشند.
براستی آیا جامعۀ کلان شهرهای ما نیازمند آموزش و خدمات مهمتری با فوریت های بالا نیست که چنین مراکزی مورد حمایت قرار می گیرند؟ اگر شما هم برای اخذ مجوّز یک تعاونی آموزشی و خدماتی با رویکردهای اصلاحگرانه و اسلامی بوده اید یا برای تأسیس یک موسسه با اهداف برون رفت از چالشهای اجتماعی اقدام کرده باشید به خوبی می دانید که با چه موانع سختی از حیث حقوقی مواجه خواهید شد و بعید است که از هفت منزل رستم سای این دوستان با سلامت کامل موفق به گرفتن مجوّز شوید. در چنین شرایطی براستی چگونه این تعاونی ها و موسسات غیر ضروری و گاه منافی اخلاق اسلامی و عفت عمومی به این سهولت و تعدّد مشغول به فعالیت می شوند. چه می شود گفت! شاید خود دوستان مسئول امر هم به دلیل جهد وافرشان در راه حل بحران های اجتماعی نیازمند ماساژ درمانی باشند.