به گزارش مشرق، فارس به نقل از مرکز اطلاع رساني The local نوشت: گزارشهاي رسمي منتشر شده توسط پليس آلمان نشان مي دهد که حدود نيمي از زنان مقتول که در سال گذشته در اين کشور به قتل رسيده اند قرباني خشونت همسران يا شرکاي زندگي خود شده اند.
بر اين اساس از 313 زن قرباني در سال گذشته ميلادي 154 نفر توسط همسر يا شرکاي زندگي خود به قتل رسيده اند.
در اين ميان 100 زن توسط همسران خود به قتل رسيده اند. 27 مورد قتل نيز توسط شرکاي زندگي غير شرعي و قانوني زنان آلماني و در نهايت 27 مورد ديگر توسط همسران سابق آنها رخ داده است.
به راستي اين آمار چگونه قابل توجيه است و چرا قبل از انتشار گزارش رسمي پليس از آن کمتر سخن به ميان مي‌آيد؟
آزار زنان در آلمان به نوبه خود يک بحران محسوب
مي شود.فراموش نکنيم که آمار فوق تنها به زناني مربوط مي شود که توسط
همسران خود به قتل رسيده اند. در بسياري از موارد زن توسط شريک زندگي خود
به شدت مورد تنبيه و آزار قرار
مي گيرد اما به دليل عدم مراجعه به اداره پليس و ثبت ماجرا،شاهد انتشار
آمارهاي مربوط به آن نيستيم. در هر صورت آمار اخير نشان دهنده بحراني است
که در عمق جامعه آلمان جاري است و البته تا کنون نيز به صورت علني مورد
توجه رسانه ها و مقامات دولتي اين کشور قرار نگرفته است.
البته مقامات آلماني نسبت به وجود بحران در کشور خود آگاه هستند اما سعي دارند از علني سازي آن در سطح وسيع پرهيز کنند.
بر اساس مطالعات اخير صورت گرفته توسط وزارت زنان آلمان،25 درصد از زنان اين کشور خشونت را در سطحي علني و وسيع در منزل از سوي همسران خود تجربه کرده و مورد آزار و تنبيه همسران خود قرار گرفته اند. اين مطالعه بر روي 10000 زن آلماني صورت گرفته و نشان مي دهد مناسبات خانوادگي در آلمان از يک روال آرام و منطقي پيروي نمي کند.
هنوز سئوالات و ابهامات زيادي درخصوص مقوله
آزار زنان در آلمان وجود دارد که بايد به صورت علني و در قالب تحقيقات
ميداني و وسيع مورد بررسي قرار گيرد. برخي از اين موارد به خشونت عليه زنان
در منازل ،مکانهاي عمومي و ... مربوط
مي شود. همچنين بايد مشخص شود که ميزان
خشونت هاي رواني و جسمي عليه زنان نسبت به قبل تا چه اندازه اي افزايش
يافته و اصلي ترين دليل افزايش آن چيست. آيا مسائل اقتصادي در اين زمينه
دخيل است يا مسائل خانوادگي؟
در کشوري که 25 درصد از زنان به صورت علني اعلام کرده اند از سوي همسران خود مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند، بايد مراقب تزريق نوعي خشونت ذاتي در جامعه بود.
