هنوز اهدافی که مسئولان فدراسیون والیبال به دیوارهای فدراسیون نصب کردهاند در خاطرمان هست؛ قهرمانی آسیا، موفقیت در جامجهانی، حضور در رقابتهای المپیک لندن و در پایان راهیابی به لیگ جهانی، اما حالا این داستان به پایان رسیده است و مردم می توانند راحت تر قضاوت کنند.
ما با تیمی باتجربه قهرمان آسیا شدیم و توقعی که جز آن هم نبود و پس از آن درخشش در جامجهانی که آن هم با شکست برابر چین کمرنگ شد.
* برنامهریزی ژاپنیها بهم ریخت
پس از این 2 مرحله نوبت رسید به حضور در رقابتهای انتخابی المپیک؛ رقابتهایی که با برنامهریزی ضعیف مدیران کنفدراسیون والیبال آسیا تیمهایی مانند صربستان، ونزوئلا و پورتوریکو هم در آن حضور پیدا کردند. ولاسکو پیش از این هم از این نوع برنامهریزی ابراز تعجب کرده بود، اما واقعیت این است که برای رفتن به المپیک باید جنگید و برابر هر تیمی پیروز شد. از مباحث فنی مسابقات که بگذریم تا کارشناسان امر در این خصوص اظهار نظر کنند میپردازیم به برخی اتفاقاتی که پیش از آغاز مسابقات افتاد.
شاگردان ولاسکو با کوهی از انگیزه و انرژی و تنها با مشکل کمبود بازی تدارکاتی پا به توکیو گذاشتند؛ شهری که باردیگر باید برای والیبال ایران تعیین تکلیف میکرد. قرعه مسابقات از همان ابتدا برای اهالی والیبال ایران جالب و عجیب بود، چراکه ژاپنیها به گونهای پیشبینی کرده بودند که بازی آخرشان را با ایران انجام دهند و احتمالاً تیم پیروز در این مسابقه المپیکی شود، اما شرایط به گونه دیگری پیش رفت و شکستهای عجیب تیمهای آسیایی مقابل یکدیگر تمام برنامه میزبان را به هم ریخت تا در فاصله یک روز مانده به پایان مسابقات ریش و قیچی دست استرالیاییها باشد.
* بازهم تیمی که کسی فکرش را نمیکرد!
ظاهراً والیبالیستهای ایران یا بهتر بگوییم شاگردان ولاسکو عادت دارند همیشه و از همه نظر شگفتی ساز باشند؛ در جامجهانی، آرژانتین و لهستان و صربستان را بردیم و در کمال ناباوری به چین باختیم و در مسابقات انتخابی المپیک هم در دیداری بسیار ضعیف مغلوب استرالیا شدیم. تیمی که در مسابقات قبلی مقهور قدرتنمایی ایران بوده است و حتی پیش از شروع رقابتهای گزینشی المپیک در دیداری تدارکاتی برای آخرین بار طعم شکست را مقابل کشورمان چشید. استرالیا در بازیهای انتخابی نقش چین را در جامجهانی برای ایران بازی کرد؛ یعنی بازهم تیمی که کسی فکرش را نمیکرد، برای ایران دردسرساز شد.
* فرق ولاسکو با مربیان لیگ دسته اول
ولاسکو پیش از اعزام تیم به توکیو درخواست 10 بازی تدارکاتی داشت که این موضوع تمام و کمال برای وی محقق نشد. مربی باتجربهای مانند ولاسکو باید فکر تمام این مشکلات را کرده باشد وگرنه فرقی با مربیان لیگ دسته اول ایران ندارد! هرچند که این موضوع ابتدا به مدیریت برمیگردد، اما به هرحال خولیو این شرایط را می دانست و گام به ایران گذاشت و تاکید کرد که تیم چند روز زودتر به توکیو برود تا درصورت امکان چند بازی تدارکاتی هم آنجا انجام دهد. خوشبختانه اینگونه هم شد و تیم ایران توانست زودتر به ژاپن برود و یک بازی دوستانه با استرالیاییها انجام دهد. این در حالی بود که استرالیاییها پیش از حضور در ژاپن اردوهای بسیار خوب و حدود 20 بازی تدارکاتی برگزار کرده بودند، اما ایران در این زمینه عملکرد خوبی نداشت و تنها مجبور بود تا با بازیهای دوستانه درون اردویی این ضعف را پوشش دهد.
* بازنده مسابقه تدارکاتی، برنده جدال اصلی
با تمام این تفاسیر تیمهای ایران و استرالیا در شرایطی که برخی کارشناسان اعتقاد داشتند نباید یک هفته قبل از مسابقات رسمی برابر هم به میدان بروند، باهم بازی کردند که در پایان شاگردان ولاسکو توانستند با حساب 3 بر 2 حریف خود را از پیشرو برداند تا از نظر روحی در شرایط ایدهآلی قرار بگیرند، اما در ادامه و با آغاز مسابقات رسمی همین تیم استرالیا توانست نخستین شکست شاگردان ولاسکو را آنهم با حساب 3 بر صفر رقم بزنند. دومین شکست ایران هم برابر صربستان، قهرمان اروپا رقم خورد تا همه چیز با روز آخر کشیده شود. در روز آخر هم دیدار استرالیا و چین تعیین کننده بود که در این جدال استرالیاییها با نمایش فوقالعادهشان 3 بر صفر حریف خود را شکست دادند تا بازی آخر ایران برابر ژاپن که میزبان از آن بازی به عنوان فینال یاد کرده بود به دیداری تشریفاتی تبدیل شود.
* ولاسکو ادامه دهنده راه پارک و گائیچ
تیمهای صربستان و استرالیا به ترتیب با 21 و 15 امتیاز و به عنوان قهرمان و بهترین تیم آسیا راهی المپیک شدند تا ایران با ولاسکو هم نتواند رنگ المپیک را ببیند.
تیم ملی سال 1963 با مربیان وطنی و برای نخستین بار در مسابقات انتخابی المپیک شرکت کرد و نتوانست المپیکی شود، اما پس از آن و با حضور پارک کیوون باردیگر ایرانیها هوس المپیک کردند و با هدایت این مربی کرهای در مسابقات انتخابی المپیک 2004 آتن حضور پیدا کردند، اما همچنان حضور در المپیک مانند یک رویا باقیماند.
پس از آن زوران گائیچ هدایت تیم ملی را برای ورود به المپیک 2008 پکن عهدهدار شد، اما بازهم نشد و ایران در حسرت المپیک ماند؛ حالا هم ولاسکو راه همین مربیان را در پیش گرفت و با تعدادی بازیکن جوان نتوانست از آوردگاه توکیو بلیت لندن را بگیرد.
* معرفی پدیدهها در مسابقاتی که همه پیروزی میخواستند
از اینکه ولاسکو در هر تورنمنت مهمی یک بازیکن جوان و پدیده معرفی میکند، نمیتوان به راحتی عبور کرد؛ مباشری، غفور، فیاضی، قائمی، قرا و... بازیکنان جوانی هستند که ولاسکو به آنها میدان داد و قطعا آینده بسیار روشنی برای آنها ترسیم میشود، اما برخی از کارشناسان به این موضوع هم انتقاد دارند که مسابقات مهمی مانند انتخابی المپیک جای جوانگرایی و اعتماد به جوانان نیست. شاید هم حق داشته باشند، چراکه مهمتر از موفقیت در المپیک، حضور در این مسابقات است. شاید اگر ولاسکو تیمی باتجربهتر را روانه توکیو میکرد، شرایط بهگونه دیگری رقم میخورد و پس از آن میتوانست در پیکارهای المپیک که توقعات از ایران کمتر است به جوانان میدان دهد.
* حسرتی به بلندای 4 سال
حالا همه چیز تمام شد و تنها حسرت برای ایران باقی ماند؛ حسرتی به بلندای
4 سال! انتظار اهالی والیبال از مدیریت فدراسیون این است که از حالا به
فکر المپیک 2016 باشند و با انتخاب مربی خوب، دست وی را برای 4 سال آینده
باز بگذار تا بتواند کار خود را از همین امروز آغاز کند؛ امری که پیش از
این برای کمتر مربی محقق شد و هرکسی آمد و رفت بدون تمرکز به المپیک!
* ولاسکو بمان و بجنگ...
در اینکه ولاسکو به تیم ایران شخصیت داده و حالا والیبالیستهای ایران در جهان حرفی برای گفتن دارند، شکی نیست، اما نظر نهایی در خصوص انتخاب سرمربی را مسئولان فدراسیون اعمال میکنند. پیشنهاد میشود مربیان جوانی که میگویند ولاسکو بار تاکتیکی تیم ایران را ارتقاء نداده است، خودشان هم بیایند و کنار مورینیوی والیبال کار کنند تا شاهد پیشرفت روز افزون والیبال ایران باشیم، پس ولاسکو بمان و بازهم بجنگ تا در کنار ایران، سیریناپذیریت از قهرمانی را نشان دهی.
تیم ملی والیبال از حالا باید خود را برای حضور در رقابتهای AVC (جام مردان آسیا) آماده کند.
منبع : فارس