با این تفاوت که خاتمی رشد کرد و ادم شد ولی شماها هنوز ادم نشدید!!! افتاد

دقیقا هر کسی که مدعی آزادی بیان و روشنفکری شد باید سوابقش رو بررسی کنی چون به احتمال زیاد یه تندروی دو آتیشه بوده. به قولی منافق را نمی بینی مگر در حال افراط یا تفریط

ناخودآگاه یاد داعش طالبان بن لادن افتادم!

... از سر روی خاتمی می باره

اتفاقاً من خوب یادم میاد. آن زمان جنگ بود. جنگی که به قول خودِ بزرگانِ نظام، یک طرفش ایران بود و یک طرفش همۀ دنیای استکبار که پشت سر صدام ایستاده بود. آن زمان، ایران، هم درگیرِ جنگ نظامی بود و هم «محاصرۀ اقتصادی». (در آن زمان، به جای تحریم، اصلاحِ محاصرۀ اقتصادی به کار می رفت). همان زمانی بود که رهبری چندی پیش در سخنرانی شان فرمودند در آن زمان ما حتی «سیم خاردار» هم نداشتیم. «شما یادتون نمیاد» (!) اما بنده یادم هست که در آن زمان می گفتند خانم خانه داری میره خدمت امام جمعۀ شهرشون و درخواستِ حوالۀ ماشین لباسشویی می کنه. اون امام جمعـ محترم بهش میگن خواهرم، مگه زمانِ حضرت زهرا (س) ماشین لباسشویی بود؟ ... بله عزیزان، آن زمان وضعیت اینطور بود. حالا سایت مشرق این مطلب رو با تیترِ «دستور خاتمی ...» گذاشته که مثلاً چه چیزیو ثابت کنه؟!

با پوزش، در کامنت قبلی، در این جمله: « آن زمان، به جای تحریم، اصلاح محاصرۀ اقتصادی به کار می رفت .» کلمۀ درست «اصطلاح» است و «اصلاح» اشتباه تایپی است.

ماکه خودمون بودیم نه تنها تلوبزیون بلکه هم کالاها اعم از یخچال ،کولر ، لبا سشویی با قیمت دولتی کم بود واینها توسط شورای مسجد محل تحقیق می شد آنهایی که واقعا ندارند به آنها برسد ، خدا گواه است در محله خودمان خبردارم که افراد بی بضاعت از این طریق لوازم خانگی بهشان می رسید. لطفا این پیام را برای جوانانی که نبوده اند درج کنید

خوب حتما آنزمان شرایط خاص خودش را داشته

نکته اینه که این جماعت بر ضد گذشته‌ی خودشون حرف میزنن اما دیگران رو نشون میدن. و از این طریق یه عمره دارن مثل زالو ارتزاق سیاسی و در این دولت ارتزاق مادی میکنن.

از طرحی احمقانه به سمت ضدیت با اسلام و انقلاب رفتن رشد نیست. پس اساسا تعریفت از رشد اشتباهه و ظاهرا برای جنابت نیفتاده. گرچه ممکنا این طرحشم از روی حماقت نباشه.

اوایل دهه ۷۰؛ تلوزیون یک کالای شبهه سرمایه ای محسوب میشد. یکی خونه عوض می کرد تلوزیونی چیزی می فروخت. تلوزیون رنگی مخصوصا

کسانی از اول انقلاب، رفتار عاقلانه و متعادل داشته اند با تمام مشکلات و‌گلایه اما معمولا هنوز هم محکم پای آرمانها و در خط انقلاب و رهبری هستند! اما کسانی که روحیات و رفتار هیجانی و احساسی داشته و برخورد خشک یا خشن داشته اند هرگز نباید در هیچ پست حکومتی مشغول باشند چون ممکن است بخاطر تصمیمات احساسی خساراتی به مردم و کشور بزنند که قابل جبران نباشد! از خصوصیات رفتارهای هیجانی این است که ممکنست در یک دوره با هیجانی کردن مردم عده زیادی از او حمایت کنند اما بعد از مدتی مشخص می شود که این هیجانات فقط سراب بوده و چه آسیبهایی به کشور وارد می کند!