گروه فرهنگی مشرق - معمولاً در ایام ولادت حضرت صدیقۀ کبری(س) و روز زن، واعظان با اشاره به حدیث «لَوﹾ لاَکَ لَمَا خَلَقتُ الاَفلاک ...» استدلال میکنند که مقام حضرت زهرا(س) از پیامبر اکرم(ص) و امیر المؤمنین(ع) نیز بالاتر است. در حالی که تفسیری نارسا از این حدیث قدسی است.
حدیث لَو لاکَ
معنای حدیث «لو لاک» که از خداوند سبحان نقل شده این است: «ای محمد! اگر تو نبودی آسمانها را خلق نمیکردم، و اگر علی نبود تو را خلق نمیکردم و اگر فاطمه نبود شما دو تن را نمیآفریدم.» معنای حدیث به نظر این گروه از مفسران، این است که حضرت فاطمه زهرا(س) غایت خلقت است و حضرات پیامبر و علی علیهماالسلام به جهت یا واسطۀ او، به عرصۀ وجود آمدهاند. در حالیکه این حدیث نه به غایت بودن حضرت فاطمه، بلکه به معیّت و همراهی این سه استوانۀ خلقت اشاره دارد. به این تعبیر که اگر هر یک از آن سه بزرگوار وجود نداشت، نظام خلقت ناقص میشد.
اهمیت حضرت رسول الله(ص) همانطور که از جملۀ اول و سایر احادیث شیعه برمیآید در آن است که او مخلوق نخست خدا و واسطۀ آفرینشِ سایر مخلوقات بوده است. به این ترتیب که روح مطهر پیامبر اکرم(ص) قبل از هر چیزی آفریده شده است، پیش از آنکه آسمانها و زمین باشند و یا فرشتهای خلق شده باشد. این حقیقت، یکی از بنیادیترین مسائلی است که در نزد همۀ اقوام و ملل جهان موجود است. تمام انبیاء خدا به آمدن آخرین پیامبر که منجی عالم بشریت است، بشارت دادهاند. حضرت رسول الله(ص) همان منجی عالم بشریت و داور روز جزا است که اقوام مختلف، آن حضرت را با تعابیر متفاوت میشناسند: صوفیا (اقوام سامی)، لوگوس (یونان)، آرتور (آنگلوساکسون)، ماشیح یا ماشیاه (یهود)، فارقلیط (انجیل یوحنا)، میترا (اقوام شرق)، شوشیانت (اقوام ایرانی) و.... او رئیس این جهان است و واسطۀ زمین و آسمان و همان «خلیفة الله» قرآن که قبل از خلقت حضرت آدم موجود بود و شیطان به سبب عداوت ورزیدن با او کافر گشت (بقره/30). او پیامبری است برای همۀ زمانها و برای همۀ مکانها. باقی پیامبران مخصوص به قوم خویش هستند و رسالت آنها حداکثر تا ظهور نبی خاتم بقا خواهد داشت. حتی رسولان جلیل القدری همچون نوح، ابراهیم، موسی و عیسی علیهم السلام نیز مخصوص به قوم خویش بودهاند و این حقیقت را قرآن کریم واضحاً تأیید میکند (این خود، موضوع مقالۀ دیگری است).
در بشارات انبیاء آمده است که دین آن نبی خاتم تا پایان دنیا باقی خواهد بود. لذا شناخت اوصیاء آن حضرت بسیار اهمیت دارد. هر نبی خدا یک جانشین داشته است. ولی جانشینان پیامبر خاتم دوازده نفر هستند که مقرر است تا پایان دنیا حاکم باشند. اهمیت امیر مؤمنان(ع) به آن است که وارث و جانشین پیامبر اکرم(ص) است و بدون وجود او زحمات رسول الله(ص) به هدر خواهد رفت. اما بدون وجود حضرت فاطمه زهرا(س) که واسطۀ خلقت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و پرورندۀ آنها است زحمات پیامبر و علی علیهماالسلام نیز تلف خواهد شد. لهذا در این حدیث قدسی به معیّت و همراهی این سه تن تأکید کرده است زیرا که پیدایش و بقای دین خدا در گرو آنها است، چنانکه در احادیث دیگر به اهمیت پنج تن نیز تصریح شده است.
فقط چهار زن کامل
به بحث مقام زن باز میگردیم. خداوند در آیات 11 و 12 سورۀ تحریم از دو زن به عنوان الگو یاد کرده است. نخست همسر فرعون که ما او را با نام آسیه دختر مزاحَم میشناسیم، و دوم حضرت مریم(س) دختر عمران. این دو زن به همراه خدیجه و دختر مبارکش فاطمه زهرا سلام الله علیهما، چهار زن برگزیدۀ عالم خلقت را تشکیل میدهند. اما چرا زنان برگزیده چهار نفرند و سبب این برگزیدگی چیست؟ علامه طباطبایی ذیل این آیه در تفسیر المیزان، حدیثی به نقل از تفسیر مجمع البیان مرحوم طبَرسی نقل فرموده است:
مجمع البيان از ابو موسى از رسول خدا (ص) روايت كرده كه فرمود: «از مردان، بسيارى به حد كمال رسيدند، ولى از زنان جز چهار نفر به حد كمال نرسيدند، اول آسيه دختر مزاحم همسر فرعون، و دوم مريم دختر عمران، و سوم خديجه دختر خويلد، و چهارم فاطمه دختر محمد (ص) بودند».[1]
این حدیث شریف به خوبی مقام زن را نشان میدهد. و ما لازم است در خصوص این چهار زن کمی تأمل کنیم.
1. آسیه دختر مزاحم. او نخستین زن بود که ایمانش کامل شد به دلیل آنکه بر جفا و تفرعن شوهرش صبر کرد و زندگی خود را به خداوند سپرد. شوهر او کسی بود که به سبب تکبر با حضرت موسی(ع) در افتاد و معجزات آن حضرت نیز دل سنگین او را شفا نداد. او به قدری متکبر بود که اصطلاح تفرعن و متفرعن از نام او گرفته شد.
حکم کلی این مسئله که با وجود نشوز شوهر و انجام ندادن تکالیف زناشویی از سوی وی، زن بایست در صلح و بیعت او بماند در نساء /128 آمده و خداوند به چنین زنی سفارش بر صلح کرده است. با پذیرش زن، خانواده میتواند به بقای خود ادامه دهد و علاوه بر آن این صبر و تحمل میتواند زن را به مقامات بسیار بالای معنوی برساند آنچنانکه آسیه رسید. ولی اصولاً هیچ کس نمیخواهد به این آیۀ شریفه عمل کند. و خداوند علت آن را در همان آیه بیان فرمود که «بخل» است. و بخل یعنی خود را دیدن و بس.
2. مریم دختر عمران. دومین زن کامل حضرت مریم بود که مادر حضرت عیسی(ع) شد و آنطور که از احادیث شیعه برمیآید بسیار وجیه بوده است. در حدیثی از امام صادق عليه السّلام نقل است كه فرمود:
در روز رستاخيز زنى را كه به سبب زيبايياش به گناه افتاده بياورند. آن زن مىگويد: خدايا! تو مرا زيبا آفريدى و به همين سبب به من آن رسيد كه رسيد. پس مريم عليها السّلام را در برابرش حاضر كنند و بدو گويند: آيا تو زيباترى يا او؟ ما او را زيبا آفريديم اما او به فتنه گرفتار نيامد.[2]
ادامۀ این حدیث مشابهتاً به حضرت یوسف و حضرت ایوب میرسد و خداوند آنها را نیز در کنار برخی مردم که مرتکب گناه شدند حاضر میکند. زیرا یوسف(ع) با وجود زیبایی و ایوب(ع) در شدت بلاها، معصوم ماندند و گناه نکردند.
3. خدیجه(س) بنت خویلد. زنی ثروتمند که مالش را در حمایت دین خدا صرف کرد و در اطاعت پیامبر اسلام(ص) بود که زنی کامل شد تا جایی که نقل است که به وقت موت حتی کفن نیز نداشت. او بهترین زن عالم را تربیت کرد.
4. فاطمه(س) دختر محمد(ص). همسر امیر مؤمنان و بهترین زن عالم که فرشتگان بر او نازل میشدند. نقل است اگر علی(ع) نبود او بیهمسر میماند.
باید توجه کرد که رتبه و مقام چهارده معصوم، به همان ترتیب است که به این جهان آمدهاند. یعنی پیامبر اکرم(ص) از همه افضل است زیرا خداوند خود معلم او بود، و بعد امیر المؤمنین(ع) از همه برتر است زیرا پیامبر معلم او بود و آن حضرت سید الاوصیاء خوانده شد، و بعد حضرت صدیقه کبری(س) قرار دارد که مطیع شوهر خویش بود و او بر فرزندانش ولایت و برتری دارد، بعد امام حسن(ع) است و سپس امام حسین(ع) و آنگاه امامان دیگر به ترتیب سن و قدمت.
نتیجه میشود که اصولاً زنان مقامی پایینتر از مردان دارند، شاید به سبب آنکه اکثراً آنچه را که خداوند از آنها خواسته را عمل نکردهاند. راه اینکه امروزه زنان مثل حضرات مریم، خدیجه یا فاطمه شوند مسدود است اما راه حضرت آسیه باز است. اما چرا عموماً کسی از آن طریق عبور نمیکند؟
آیا زن میتواند پیشوای دینی باشد؟
نخستین انسانی که جسماً خلق شد حضرت آدم(ع) بود و سپس حضرت حوا(س) به عرصۀ گیتی آمد. خداوند مردان را برای ابلاغ رسالات خود برگزید و از میان زنان هیچ کس رسول یا نبی نشد. این حقیقت چندین نوبت در قرآن مجید مذکور است:
و ما قبل از تو هیچ کس را ارسال نکردیم مگر مردانی که به آنها وحی فرستادیم. پس اگر نمیدانید از اهل ذکر (تورات) بپرسید.[3]
این مفهوم مشابهتاً در یوسف /109 ـ نحل /43 مذکور است.
نام هیچ زن بجز حضرت مریم(س) در قرآن مذکور نیست. اجماع فقهای شیعه از صدر اسلام تاکنون بر این است که زنان حق قضاوت ندارند. خداوند به هیچ زنی قیادت و امامت نداد، و اگر حضرت صدیقه کبری «حجة الله علی الحج» خوانده شده در واقع او حجتی است بر امامان معصوم که فرزندان آن حضرت هستند. اکثر فقها بر این نظرند که زن حتی نمیتواند امام جماعت سایر زنان شود. همچین در مسائل دینی شهادت زنان مسموع نیست. مسائلی مانند: مسلمان بودن، بلوغ، ولاء، عفو جانی، وکالت، رجوع در طلاق، عيوب زنان، نسَب، و هلال ماه.[4]
اگر زنی به مقام اجتهاد برسد شوهر آن زن نمیتواند از او تقلید کند. همۀ اینها برای آن است که زن در مسائل دین نبایست امام و پیشوا باشد. خداوند این مسئولیتهای سنگین را به زنان نسپرده است، بلکه مسئولیتهای دیگری که همه از آن باخبریم. او کانون و مرکز خانواده است و محل تجمع عطوفت و مهربانی. این عطوفت بایست در خانواده به مصرف شوهر و فرزندان برسد وگرنه بلای جان جامعه خواهد شد.
*امیر اهوارکی
[1]. مجمع البیان، ج 10، ص 320 ـ و في المجمع: عن أبي موسى عن النبي ص قال: كُمَّل من الرجال كثير و لم يكمل من النساء إلا أربع: آسيه بنت مزاحم امرأة فرعون، و مريم بنت عمران، و خديجه بنت خويلد، و فاطمه بنت محمد ص.
[2]. روضۀ کافی، صص. 228 و 229 ـ عَنْ عَبْدِ الأعلَى مَولَى آلِ سامٍ قَالَ سَمِعْتُ أبَا عَبدِ اللهِ يَقُولُ تُؤْتَى بِالْمَرأةِ الْحَسْنَاءِ يَومَ القِيَامَةِ الَّتِي قَدِ افْتُتِنَتْ فِي حُسْنِهَا فَتَقُولُ يَا رَبِّ حَسَّنْتَ خَلْقِي حَتَّى لَقِيتُ مَا لَقِيتُ. فَيُجَاءُ بِمَريَمَ ع فَيُقَالُ أنْتِ أحْسَنُ أوْ هَذِهِ؟ قَد حَسَّنَّاهَا فَلَمْ تُفْتَتَن.
[3]. انبیاء /7: ﴿وَ ما أَرْسَلْنا قَبْلَكَ إلاّ رِجالاً نُوحِي إلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إنْ كُنتُمْ لا تَعلَمُونَ﴾
[4]. امام خمینی(ره)، تحریر الوسیله، ج 4، کتاب شهادات، گفتار در اقسام حقوق