شنیدهایم امروز در کلاس دروازهبانی دن گاسپار مربی دروازهبانهای تیم ملی شرکت کردهای، چه شد که به این کلاس رفتی؟
من شنیدم که آقای گاسپار چنین کلاسی برای مدرسان ایران دارد و از آنجایی که به پست دروازهبانی خیلی علاقه دارم و دوست دارم در این زمینه اطلاعاتم زیاد باشد در این کلاس شرکت کردم. ایشان هم به من لطف داشت و جویای احوالم شد. در این کلاس مدرسان بزرگ کشورمان حضور داشتند و از این که من در آنجا حضور پیدا کردم تعجب کردهبودند. گاسپار به من گفت تو اولین دروازهبانی در لیگ ایران هستی که وقتی به زمین افتادی واقعاً مصدوم شدی من در این کلاس نکتههای خوبی را برداشت کردم.
شب گذشته نظرزاده بازیکن تیم شاهین صحبتهایی را انجام داد و این شائبه به وجود آمد که بازیکنانی نظیر شما عامل سقوط این تیم به دسته یک بودید.
مسعود نظرزاده یک بازیکن بومی است که باید خودش و خانوادهاش در بوشهر زندگی کنند و به قول خودشان اکنون که بازیکنان غیر بومی در بوشهر نیستند زمان خوبی است که همه تقصیرها را به گردن آنها بیندازند و آنهایی که بومی هستند از این ترکشها مصون بمانند. نتیجه گرفتن یا نگرفتن هر تیمی به عوامل مختلفی بستگی دارد. شب گذشته فردوسیپور به من وقت کافی نداد تا بتوانم همه اتفاقاتی که در این یک سال رخ داده توضیح دهم.
فقط همین را بگویم بهتر است هر کسی قسمتی از تقصیرها را به گردن بگیرد، مثل من که به سهم خودم از مردم بوشهر عذرخواهی کردم و آنها بدانند با خنده آنها خندیدم و با گریه آنها گریه کردم.
این درست است که در تیم شما دودستگی وجود داشت؟
آنهایی که دستشان از تیم کوتاه شده بود قصد داشتند به هر طریقی در تیم تفرقه و ناهماهنگی ایجاد کنند. زمانی که من با شاهین قرارداد بستم از بوشهر شناخت زیادی نداشتم و قراردادم در تهران بسته شد. یکی از اولویتهای انتخاب شاهین برای من هواداران این تیم بود. چون از یک تیم پرطرفدار جدا شده بودم میخواستم به تیم پرطرفدار بروم و اصلاً نمیدانستم که اینجا چنین شرایطی دارد. شما میتوانید از محسن ایراننژاد یا از امجد شکوهمقام بپرسید که از هیچ لحاظ فرقی بین بازیکنان جدید و بازیکنان گذشته این تیم وجود نداشت.
هواداران این تیم فکر میکنند امثال شما پول زیادی از این باشگاه گرفتهاید و پول به بقیه بازیکنها نرسیده است.
من فقط بگویم که باشگاه شاهین هنوز به تعهد مالی که ابتدای فصل و قبل از حضور من در بوشهر داده عمل نکرده است و تعجب میکنم که چطور این صحبت را میکنند. مشکلات شاهین از سالهای گذشته بوده و دلیلش هم وعدههایی است که عملی نشده است. وعده و وعید از بیپولی بدتر است. اینکه به شما بگویند دو روز دیگر یک ماه دیگر و 4ساعت دیگر پول میرسد، خیلی بد است. به من یک چک برای برج 5 سال 90 داده بودند، آن را گرفتند و یک چک برای برج 11سال پیش دادند که آن هم پاس نشد.
قبل از فصل پیشنهادهای خیلی بهتری داشتم اما با اصرارهای وحشتناک میثم منیعی و هادی شکوری که دوست داشتند کنار هم به این تیم کمک کنیم به بوشهر آمدم. در این چند روز درد دستم زیاد بوده اما شب گذشته درد دلم بیشتر شد و یکسری صحبتهایی شنیدم که واقعا دردناک بود.
در صحبتهای شب گذشته نظرزاده اینطور استنباط میشد که یکسری از مشکلاتی که در این باشگاه بوده صحت نداشته است.
نظرزاده حق دارد که یکسری مسائل را تکذیب کند چرا که او بیشتر مواقع کنار خانوادهاش بود اما من و دیگر بازیکنانی که در خوابگاه بودیم همه این مسائل را میدانیم. من واقعاً رفاقت در این تیم دیدم، میتوانید از آقای کامیاب بپرسید. اگر رفاقت در تیم شاهین بوشهر وجود نداشت، این تیم باید خیلی زودتر از این سقوط میکرد.
نمیخواهم به مس سرچشمه بیاحترامی کنم. آنها با یکسری تشکیلات خاص وارد لیگ برتر شدند و شاید به دلایل دیگری نتوانستند در لیگ برتر بمانند اما به جرأت میگویم شاهین بوشهر در حد تیم محلی هم نبود. ما دور هم جمع میشدیم و با سیلی صورتمان را سرخ نگه میداشتیم اما همین اظهارنظرها و شیطنتها باعث شد تیم دچار مشکل شود. اگر از باشگاه شاهین شکایت کردم با چند نفر از دوستانم در باشگاه مشورت کردم.
آنهایی که میگویند من و امثال من تیم راه انداختیم بدانند که خود بوشهریها با اصرار فراوان من را راضی کردند تا به این تیم بیایم. شما که عملکرد نیم فصل اول من را دیدید. برفرض هم که اصلا خوب نبودم چرا نگذاشتید نیم فصل از این تیم جدا شوم و با جداییام مخالفت کردید و کلی را واسطه کردید که نروم. چطور میگویند که بازیکنان فقط مقصر این سقوط هستند؟ وقتی بازیکنی مثل مجید غلامی و یا حمیدی رباط صلیبی پاره میکنند و یا دست خودم اینطور میشود آیا بازیکن مقصر است؟
میتوانستم 4هفته مانده به پایان لیگ کشالهام را بگیرم و بگویم نمیتوانم بازی کنم، هیچ اتفاقی نمیافتاد. بروید از دکتر روشنی پزشک تیم بپرسید که وحید طالبلو دو ماه با درد و بدون تمرین و با زور آمپول چطور بازی کرد، یا عباس پورخسروانی با درد آمپول به میدان رفت.
هادی شکوری با درد کمر و علی انصاریان با مینیسک آسیبدیده به میدان رفتند. هادی شکوری برای بازی با سایپا مصدوم بود اما به درخواست کامیار به بوشهر رفت و حتی روی نیمکت نشست تا اگر لازم شد به میدان برود. چرا میگویند در تیم ما رفاقت نبود؟ اگر اینطور بود چرا من باید به مناسبت تولد فرزند مهدی نوری بازوبند کاپیتانی را به او بدهم اصلا چه معنی دارد که مبلغ قرارداد بازیکنان با هم قیاس شود. مگر نباید سابقه یک بازیکن را مد نظر قرار داد.
این قضیه بازیکن بومی و غیر بومی چه بود؟
من اصلا نمیدانم این بحثها برای چیست؟ میخواهم به آنهایی که مدعی بحث بومی و غیر بومی هستند، بگویم اگر شما نگران بومیهایتان بودید چرا به تیم امیدهای خود که همه بومی بودند توجه نمیکردید. چرا هزینه تیم امید شاهین پرداخت نشد تا مقابل تیمها 3-0 بازنده اعلام شود. نمیخواستم این حرفها را بزنم اما به دلیل صحبتهایی که دیشب شد دلم به درد آمد. یک بار که باشگاه پول نداشت تیم امید را اعزام کند، من هزینه این سفر را تقبل کردم اما باز به دلایل دیگری آنها از سفر باز ماندند.
یک بار به یکی از بازیکنان امید این تیم پول دادم چون پول نداشت که بتواند خواهرش را در دانشگاه ثبت نام کند. در طول فصل در یک مقطعی خوابگاه غذای بازیکنان را قطع کرد اما این هادی شکوری بود که برای جوانان تیم هزینه کرد تا غذا داشته باشند در غیر این صورت بازیکنان مجبور بودند نان و پنیر بخورند. اگر من وحید طالبلو کاسب بودم این همه سال در استقلال دوام نمیآوردم و مرتب تیم خود را تغییر میدادم تا کاسبی کنم.
میگویند چک 200میلیون تومانی من پاس شده است. شاید موقعی که من در بیمارستان بیهوش بودم این پول را به حساب من ریختند و خودم خبر ندارم. البته این را بگویم در مدت زمانی که بیمارستان بودم از طرف استانداری بوشهر، آقای نجفی مرتب به من سر میزد و آقای کامیاب، آقای جمشیدی و حتی آقای محمدپور به صورت حضوری به عیادتم آمدند و از این بابت نمیتوانم خردهای به باشگاه بگیرم ولی این را بگویم که اگر ابتدای فصل آقای افراشته و اسپانسری بانک صادرات نبود این تیم از همان ابتدا جمع نمیشد. تمام این صحبتهایی که میکنم فقط بخشی از مشکلات شاهین است. بهتر است که قبل از اینکه اظهارنظری کنیم اول انگشت اشاره را به سمت خودمان حرکت دهیم، چرا دیگران را مورد اتهام قرار میدهیم؟
از همه چیز گفتی به غیر از مباحث فنی، یعنی کادر فنی در این سقوط نقشی نداشت؟
قطعاً همه چیز دست به دست هم داد تا شاهین سقوط کند. مثلاً خرده میگیرند که چرا این طور پول تقسیم شده اما چرا کسی نمیگوید به چه دلیل اختیار تقسیم پول به سرمربی سپرده شد. این مسائل باعث شد حرمت بازیکن و مربی از بین برود. فقط میخواهند توپ را به زمین دیگران بیندازند. اصلاً امسال ما مقصر بودیم، چرا اسپانسر سال قبل را حفظ نکردید؟ مشکلات تیم ما زیاد بود. یک روز هتل کارت ملی بازیکنان را گرو نگه داشت و روز دیگر ما را با اتوبوس به اصفهان بردند. وقتی آرامش نداریم چطور انتظار داشتند با تمرکز بازی کنیم.
هواداران هم مشکلات تیم را میدانستند اما عدهای میتوانستند با دادن اطلاعات درست به این هواداران آنها را آگاهتر کنند. خدا را شکر که من اینقدر سالم کار کردهام و سر سفرهای بزرگ شدهام که به خاطر پول دروغ نگویم. بین خودم و خدا چیزی به اسم وجدان است و پیش وجدانم راحتم که برای شاهین کمکاری نکردهام.
در این تیم کارهایی کردهام که به من ربطی نداشت، ما حدود دو ماه مربی گلرها نداشتیم و من 4-5گلر جوان تیممان را تمرین میدادم. این را هم بگویم که در این مدت چند نفری خیلی لطف کردند و از جمله آقای دهقان که در همان مدت زمان کوتاهش اساسنامه باشگاه را تغییر داد و نظمی هر چند کم در تیم ایجاد شد، آقای زالی مدیریت هتلی که بازیکنان در آن اقامت داشتند واقعاً بدون هیچگونه چشمداشتی هوای تیم را داشت. واقعاً باید وجدان داشته باشیم.
برای فصل بعد چه تصمیمی داری؟ این روزها شایعه زیادی برای پیوستنت به پرسپولیس مطرح شده است؟
من هنوز تصمیم نگرفتهام و بازیها که تمام شود با بررسی پیشنهادهایم سعی میکنم انتخاب مفیدی داشته باشم.