مشرق-- رهبر حکيم و صبور و بصير نظام اسلامى در جمع بسيجيان سلحشور قم در بصيرتافزايى پردهاى از فتنه سال 88 را کنار زده و فرمودند: «برخى افراد که در فتنه سال گذشته امتحان خود را دادند قبل از برگزارى انتخابات، سخن از سالى سخت و تاريک از نظر اقتصادى براى مردم سر مىدادند، در حالى که همه ديدند سال 88 چنين سالى نبود» و «يکى از خطوط اصلى برنامه کارى دشمن در چارچوب جنگ نرم، وارونه جلوه دادن واقعيات کشور است.»
بله، سناريوى عمليات روانى فتنه اخير متنوع بود، يکى از آنها «بحرانى نشان دادن کشور» و بزرگنمايى موضوعات اقتصادى چون تورم، بيکارى، تحريم و تهديدات بينالمللى، و اتهام ناکارآمد جلوه دادن دولت و کشور را دچار بحران معرفى کرده و در واقع قلب واقعيت نمودند که در اين راستا طيف گستردهاى متشکل از افراد متفاوت را مىتوان نام برد اما از باب اينکه بعضى مصاديق گرفتار، در اين سناريو خود را بازشناسى نموده و به کشتى نجات بازگردند، به چند نمونه اشاره مىشود.
آقاى سيدمحمد خاتمى در گفتوگو با روزنامه اعتماد گفت «مسأله فورى لزوم تغيير وضع کنونى است که اگر تغيير نکند همه زيان مىکنند»(1) و برادر او سيدمحمدرضا خاتمى مىگويد «اگر حمله مغول توانست اين ملت را از پا در آورد، شرايط فعلى هم مىتواند اين ملت را تسليم خود کند. امروز ملت اصلاحطلب ايران رئيس دولتى مىخواهد که...»(2)
و غلامحسين کرباسچى مىگويد «با اشتباهات دولت ايران، کشور با بحران جدى مواجه شد و اجماع جهانى عليه ما شکل گرفت که آثار آن هر روز مشخصتر مىشود.»(3) و آقاى کروبى مىگويد «شرايط کشور خطرناک و حساس است، حرکتهايى وجود دارد که بايد از آنها غافل نشويم.»(4) و مجيد انصارى مىگويد «تمام حسگرها از سوى کارشناسان سياسى و غيرسياسى، اصولگرا و اصلاح طلب... آژير خطر را به صدا در آوردهاند که فاجعهاى در راه است... اقتصاد کشور به دليل بىتوجهى دولت به هشدارهاى کارشناسان و اقتصاددانان به نقطه خطرناکى رسيده است... اگر دير اقدام کنيم اساس نظام را دچار مشکل مىکند.»(5)
و ميرحسين موسوى نامزد متوهم از اخبار نادرست و مشاورههاى حزب مشارکت و مجاهدين انقلاب اسلامى و... علت حضور خود در انتخابات دهم را اينگونه بيان کرد که «من اگر 20 سال سکوت کرده بودم به اين دليل بود که احساس خطر نکرده و وارد مسائل سياسى نمىشوم اما اکنون به خاطر وقايعى که در چهارسال اخير اتفاق افتاده و هزينههاى نظام را زياد کرده است احساس خطر کرده و آمدهام به شکلى که تا آخر ايستادهام و ديگر سکوت نخواهم کرد.»(6)
در واقع طراحان اين سناريو با القاء بحرانى نمودن وضعيت کشور، ذهن مردم بهويژه بسيارى از جوانان و حتى بعضى از خواص را به گونهاى آماده کردند که کشور نياز به يک نجات غريق دارد و آن هم يک نامزد اصلاحطلب، مثلاً چريک پير فتنههاى ساليان گذشته يعنى بهزاد نبوى به صراحت گفت «خاتمى امروز سمبل نجات ملى است... امروز نجات کشور از وضعيت بحرانى موجود مطرح است و اساساً ضرورت ندارد دنبال ايدهآلهايمان باشيم... بلکه بايد در صدد باشيم نامزدى را معرفى کنيم که بتواند کشور را نجات دهد و بهدنبال پيروزى وى که همان نجات کشور است باشيم.(7)
دقت کنيد هم تغيير واقعيت کشور و هم دست کشيدن از انتخاب اصلح را تجويز مىکند و حسين مرعشى با کمال بىانصافى با فراموش کردن لطمات فراوان خود و حزبش در دوران اصلاحات مىگويد «آقاى خاتمى اگر همين فردا رئيس جمهور ايران شود چنان ظرفيتى دارد که بحرانهاى بينالمللى ايران را منتفى کند و کشور را از اين چالش گسترده بيرون بياورد.(8) بدون اينکه از فرار همحزبى خودش که وزير ارشاد خاتمى بود شرمنده باشد، دام جديد مىگشود، اين فضاسازىهاى مسموم بود که التهابآفرينى کرده و پس از انتخابات باعث ايجاد فتنه هماهنگ با دشمن شد.
منصور غفورى
معاون سياسى شوراى سياستگذارى ائمه جمعه
1) سايت نوانديش 21/2/88
2) خبرگزارى ايرنا 26/2/88
3) خبرگزارى کار ايران، 14/9/87
4) سايت آفتاب نيوز
5) 14/8/87، همايش بودجه 87
6) خبرگزارى ايرنا 21/2/88
7) سايت باران 12/7/87
8) سايت کرمان ما 29/5/87
سناريوى عمليات روانى فتنه اخير متنوع بود، يکى از آنها «بحرانى نشان دادن کشور» و بزرگنمايى موضوعات اقتصادى چون تورم، بيکارى، تحريم و تهديدات بينالمللى، و اتهام ناکارآمد جلوه دادن دولت بود.