به گزارش مشرق ، بر این اساس توانمندی برندها در سادهسازی تصمیمگیری مشتریان، کاهش ریسک و تعریف انتظارات آنها بسیار ارزشمند است. یکی از ضروریات مدیریت ارشد هر سازمان ایجاد برندهای قدرتمندی است که ضمن عمل به وعدهها و تعهدات، قدرت توانمندیهای خود را در طول زمان ارتقا دهند.
در بازاریابی مصرفکننده، برندها اغلب نقطه آغازین تمایز بین محصولات و خدمات ارائه شده و در حال رقابت در بازار هستند، به طوری که در موفقیت سازمانها نقشی حیاتی دارند. در سالهای اخیر موضوع برند و بخصوص ارزش اجتماعي برند،توجه محققان حوزه بازاریابی و مؤسساتی که ارزش اجتماعي برند را ارزیابی میکنند به خود جلب كرده است. از دیدگاه آکر و یاکوبسن برندها به وسیله ارتقاي فرایند پردازش اطلاعات، اطمینان در تصمیمگیری و رضایت کسب شده به مشتری، ارزش ارائه میکنند. همچنین با افزایش کارایی و اثربخشی برنامه بازاریابی، وفاداری برند، قیمتها و حاشیه سود، توسعه برند و کسب مزیت رقابتی به شرکتها، ارزش ارائه میکنند.
امروزه توجه دانشگاهیان و دستاندرکاران کسب و کار بیش از پیش به سمت برند و ارزش اجتماعي آن معطوف شده است. شناسایی سازههای تشکیلدهنده ارزش اجتماعي برند و بررسی فعالیتهای مختلف بازاریابی که باعث تقویت این سازهها میشود از یک طرف و ارائه الگویی برای اندازهگیری ارزش اجتماعي برند از سوی دیگر برای شرکتها و صنایع مختلف به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است.
تفکر در مورد برندي که دارای فرهنگ خاص خود میباشد به معنای غلبه بر دیدگاه خشک نسبت به بازار برای بهبود تصویر ذهنی پیچیدهتری از برند است، نقشی که نه تنها پدیدهاي اجتماعی است بلکه بهبود دهنده پدیدههای جدیدی میباشد. برندهایی که قادرند در درون خود یک فرهنگ را خلق نمایند، میتوانند رویدادها را هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان تماشاگر تغییر اجتماعی تحت تأثیر قرار دهند. چنانچه بتوان بحثهایی که در مورد برند صورت میگیرد را به نحو مطلوبی مدیریت كرد، امکان افزایش ارزش اجتماعی آن بیشتر میشود.
ارزش اجتماعي برند موضوعی است که به تازگی به عنوان معیاری برای سنجش قدرت برندها پیشنهاد شده که طی دهه اخير شکل گرفته و تکامل یافته است. با این حال مطالعات انجام شده در زمينه ارزش اجتماعي برند بسيار انگشتشمار بوده و تاکنون موافقت عمومی در مورد چگونگی اندازهگیری آن و اینکه چه سازههایی باید در فرایند اندازهگیری آن شامل شوند، به وجود نیامده است.
براساس تحقیقات مؤسسه سوشیاجیلیتی، پنج عامل کلیدی كه شامل عامه پسند بودن (برخورداری از یک موقعیت اجتماعی مطلوب)،قابل قبول بودن (تمایل به شنیدن در مورد آن و بررسی آن)،تعامل (درگیری و مشارکت منظم و سازگار)،دسترسی به شبکه مشتريان (مخاطبان واقعی و بالقوه نسبتاً زیاد) و اعتماد (برخورداری از نفوذ و اقتدار در جامعه) به عملکرد اجتماعی برند کمک میکند.
در خاتمه بايد گفت در دنیای امروز و با گسترش اطلاعرسانی، هر حرکت و تصمیمگیری سازمان توسط برند آن سازمان مورد ارزیابی قرار میگیرد و موفقیتها و شکستهای سازمان با برند آن سازمان نمایان میشود.
امروزه برند، سرمایه بسیاری از کسب و کارها محسوب میشود و ارزش و اعتبار برند یک شرکت چندین برابر ارزش داراییهای مشهود و قابل رؤیت آن است. به عبارت ديگر برند، حرکتي ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیرد. برندها دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن برندی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن را از آنِ خود بدانند و برای آن برند از همه نظر تلاش كنند.
بسیار دیده شده است که افراد جامعه ناخودآگاه یا برای جلب توجه دیگران تبدیل به بازاریابان رایگان برندها میشوند و بدون داشتن منافع مادی اقدام به تبلیغ و مطرح كردن یک یا چندین برند خاص مینمایند. از اين رو سازمانها علاوه بر اندازهگيري ارزش مالي برند خود بايد نگاه جامعتر و عميقتري به ارزش اجتماعي برند شان داشته باشند.
*پژوهشگر مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني
در بازاریابی مصرفکننده، برندها اغلب نقطه آغازین تمایز بین محصولات و خدمات ارائه شده و در حال رقابت در بازار هستند، به طوری که در موفقیت سازمانها نقشی حیاتی دارند. در سالهای اخیر موضوع برند و بخصوص ارزش اجتماعي برند،توجه محققان حوزه بازاریابی و مؤسساتی که ارزش اجتماعي برند را ارزیابی میکنند به خود جلب كرده است. از دیدگاه آکر و یاکوبسن برندها به وسیله ارتقاي فرایند پردازش اطلاعات، اطمینان در تصمیمگیری و رضایت کسب شده به مشتری، ارزش ارائه میکنند. همچنین با افزایش کارایی و اثربخشی برنامه بازاریابی، وفاداری برند، قیمتها و حاشیه سود، توسعه برند و کسب مزیت رقابتی به شرکتها، ارزش ارائه میکنند.
امروزه توجه دانشگاهیان و دستاندرکاران کسب و کار بیش از پیش به سمت برند و ارزش اجتماعي آن معطوف شده است. شناسایی سازههای تشکیلدهنده ارزش اجتماعي برند و بررسی فعالیتهای مختلف بازاریابی که باعث تقویت این سازهها میشود از یک طرف و ارائه الگویی برای اندازهگیری ارزش اجتماعي برند از سوی دیگر برای شرکتها و صنایع مختلف به ضرورتی انکارناپذیر تبدیل شده است.
تفکر در مورد برندي که دارای فرهنگ خاص خود میباشد به معنای غلبه بر دیدگاه خشک نسبت به بازار برای بهبود تصویر ذهنی پیچیدهتری از برند است، نقشی که نه تنها پدیدهاي اجتماعی است بلکه بهبود دهنده پدیدههای جدیدی میباشد. برندهایی که قادرند در درون خود یک فرهنگ را خلق نمایند، میتوانند رویدادها را هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان تماشاگر تغییر اجتماعی تحت تأثیر قرار دهند. چنانچه بتوان بحثهایی که در مورد برند صورت میگیرد را به نحو مطلوبی مدیریت كرد، امکان افزایش ارزش اجتماعی آن بیشتر میشود.
ارزش اجتماعي برند موضوعی است که به تازگی به عنوان معیاری برای سنجش قدرت برندها پیشنهاد شده که طی دهه اخير شکل گرفته و تکامل یافته است. با این حال مطالعات انجام شده در زمينه ارزش اجتماعي برند بسيار انگشتشمار بوده و تاکنون موافقت عمومی در مورد چگونگی اندازهگیری آن و اینکه چه سازههایی باید در فرایند اندازهگیری آن شامل شوند، به وجود نیامده است.
براساس تحقیقات مؤسسه سوشیاجیلیتی، پنج عامل کلیدی كه شامل عامه پسند بودن (برخورداری از یک موقعیت اجتماعی مطلوب)،قابل قبول بودن (تمایل به شنیدن در مورد آن و بررسی آن)،تعامل (درگیری و مشارکت منظم و سازگار)،دسترسی به شبکه مشتريان (مخاطبان واقعی و بالقوه نسبتاً زیاد) و اعتماد (برخورداری از نفوذ و اقتدار در جامعه) به عملکرد اجتماعی برند کمک میکند.
در خاتمه بايد گفت در دنیای امروز و با گسترش اطلاعرسانی، هر حرکت و تصمیمگیری سازمان توسط برند آن سازمان مورد ارزیابی قرار میگیرد و موفقیتها و شکستهای سازمان با برند آن سازمان نمایان میشود.
امروزه برند، سرمایه بسیاری از کسب و کارها محسوب میشود و ارزش و اعتبار برند یک شرکت چندین برابر ارزش داراییهای مشهود و قابل رؤیت آن است. به عبارت ديگر برند، حرکتي ذهنی و روحی است که باید در ذهن مصرف کنندگان، خریداران، سهامداران، کارکنان و کاربران قرار گیرد. برندها دارای ماهیت اجتماعی هستند و آن برندی موفق است که افراد اجتماع نسبت به آن حس تعلق و مالکیت داشته باشند و آن را از آنِ خود بدانند و برای آن برند از همه نظر تلاش كنند.
بسیار دیده شده است که افراد جامعه ناخودآگاه یا برای جلب توجه دیگران تبدیل به بازاریابان رایگان برندها میشوند و بدون داشتن منافع مادی اقدام به تبلیغ و مطرح كردن یک یا چندین برند خاص مینمایند. از اين رو سازمانها علاوه بر اندازهگيري ارزش مالي برند خود بايد نگاه جامعتر و عميقتري به ارزش اجتماعي برند شان داشته باشند.
*پژوهشگر مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي بازرگاني