به گزارش مشرق به نقل از واحد مرکزی خبر، تعطیلی دانشگاه آزاد آکسفورد ، چه
می گذرد میان سعید و دولت،توی قیف کردن فیلمها،معادله ده مجهولی یارانه ها
از جمله موضوعات دومین برنامه صرفا جهت اطلاع در سال جدید بود.
تعطیل شد همین ؟ دانشگاه آزاد آکسفورد یا باشگاه سیر وسیاحت؟
مجری
: سلام . رییس جدید دانشگاه آزاد گفته ما دانشگاه آزاد واحد آکسفورد
انگلیس رو تعطیل کردیم چون اساسا دانشجویی اونجا درس نمیخونده ، با این
حساب یه ساختمون توی انگلیس که دانشجو نداشته باشه اساسا دانشگاه نبوده ،
یه ساختمون بوده که یه عده با پول مردم داشتند توش دکترای سیر وسیاحت می
گرفتند ، جسارتا ، ممنون که تعطیلش کردید اما تعطیل شد تمام شد رفت ؟ به
همین راحتی ؟ یکی بگه، کی بودند ؟ چه می کردند؟ چقدر گرفتند ؟ چه مدت ؟
مقام رو پس دادید ؟ خونه و ماشین و هفت تیر و غیره رو پس دادید؟
مجری
: یه بنده خدایی که می گند گویا یه روزگاری بازپرس بوده ، در اصفهان میره
پمپ بنزین ، نمیدونم چی میشه که اقا هفت تیرشو میکشه و ( صدای تیر )
البته کسی کشته و زخمی نشد در این ماجرا اما هنوز کسی نگفته که این آقا که
دیگه پست قبلی رو نداره چرا هفت تیرشو پس نداده ، بد نیست یه چک دوباره
کنید ببینید اونایی که یه روزی به خاطر کار ومسئولیتشون یه چیزهایی دستشون
بوده مثلا خونه و ماشین وهفت تیر ، بعد از کناره گیری یا برکناری یا تموم
شدن دوره مسئولیت این چیزها رو پس دادند؟ یا نه ندادند .
چه می گذرد میان سعید و دولت
مجری
: سال نو رو با زمزمه های یه استیضاح شروع کردیم ، گروهی از نمایندگان
میگند چرا کسی که هنوز یه پرونده مفتوح قضایی داره و هیچ سابقه مدیریت
اقتصادی نداره باید بشه رییس تامین اجتماعی ، مسئولان دولتی اما میگن الا
و للا باید همین آقا باشه چون تعیین زیردستان وزیر با وزیره واز این جور
داستانا ، واقعا به عقل ناقص ما نمیرسه که علت این همه اصرارو ابرام و
پافشاریها چیه ، مگه واقعا مملکت قحط الرجاله که اول سالی باید سر یک نفر
دعوای به بی مورد راه بیفته ، البته به ظاهر بی مورد .
رییس ستاد نمازجمعه؛ کمی بحث بی ارتباط و یک نکته قابل تامل
مجری :رییس ستاد نمازجمعه تهران بحث مستوفایی درباره اقتصاد ایراد کرد که نمیدانیم چه ربطی به سمت ایشان داشت
(بخشی از سخنان رییس ستاد نمازجمعه تهران درباره اقتصاد )
مجری : منتها یک نکته ای گفت که انصافا قابل تامله.
(
رییس ستاد نمازجمعه تهران: جالبه بعضی می گویند چون یک بزرگواری در یک
روزی یک موضعی گرفته ما در نمازجمعه حضور پیدا کنیم یا نکنیم . همین آقا
وقتی عمره می ره به اون عالم وهابی اقتدا می کنه )
مجری : نکته قابل تاملیه ،چون تا وحدت اینجا برقرار نشه ، بعیده بتونیم وحدت رو در جهان اسلام برقرار کنیم .
توی قیف کردن فیلمها
مجری
: وزارت ارشاد به دو فیلم مجوز داد بعد کلی مخالفت شد که این فیلم ها
مسائل خلاف اخلاق دارند و موجب وهن ارزشها شدند و در نهایت قرار شد از
اکران برشون دارند . ما در باره محتوای این فیلمها قضاوت نمی کنیم ، منتها
چون این مسئله هر چندسال یکبار تکرار می شه یک سوالاتی وجود داره:
-فیلمسازها
خلاصه باید سناریوشونو با کی چک کنند ؟ با وزارت ارشاد یا با کسانی که
بعدا ممکنه از فیلم خوششون نیاد؟ البته برای حل مشکل دوتا پیشنهاد صرفنی هم
داریم:
1- انحلال معاونت سینمایی وزارت ارشاد
2-چاپ سناریوی همه
فیلمها توی روزنامه های کثیرالانتشار بعد همایش ومناظره ونقد و بررسی و
بعد موضوع را به همه پرسی بگذارند تا تکلیف فیلم سازها مشخص بشه . خوب
اینجوری ؟
آقایان !! اصولا گذرتان به بازار خورده تا به حال ؟
مجری
: نمیدونم برخی اقایون مسئول اصلا گذرشون به بازار مرغ و گوشت وبرنج و
مسکن غیره میخوره یا نه ، نکنه این عوامل و اذناب برای شما می رن خرید چون
دیگه داستان گرونی چیزی نیست که به گوش کسی نرسیده باشه یا حرفی مونده
باشه که گفته نشده باشه ، منتها یک خبر خوندیم که یه آقای رییسی گفته چون
بنزین گرون نشده نیازی به افزایش کرایه تاکسی ها نیست ، خوب آقای رییس
شما که مشکل افزایش کرایه ها رو با چند تا کلمه گوهر بار حداقل در ذهن خودت
حل کردی بگو به افزایش قیمت مرغ و گوشت و یدکی ماشین و مسکن و اجاره و
غیره هم نیازی نیست ، بلکه این بازار اروم بگیره .
این خبره یا معما؟ ؛ ماجرای خاطرات دو نفره
مجری : راستش این آیتم از اون ایتمهایی هست که بیشتر شبیه معماست ، اگر ایکیوتون بالای 250 باشه احتمالا یه چیزایی ازش سردربیارید .
برخی
ها این روزها خاطراتی گفتند که دهن بعضی ها رو اب انداخت خیلی ها رو هم
خیلی عصبانی کرد.البته وقتی جنگ مغلوبه شد خاطره پردازعقب نشینی کرد وگفت:
بابا فقط خاطره بود ومنظوری نداشتم ایشالله .
اما میگم کلا کشکول خاطرات به ویژه خاطرات دو نفره هم خیلی با نمکه ها ،...گرفتید که ، خاطراته دیگه ، چه میشه کرد ؟
معادله ده مجهولی یارانه ها ؛ سرگیجه گرفتیم به جان شما
مجری
: پیامکهای مربوط به یارانه های انصرافی داستان جذاب جدیدیه که دولت
برای پر کردن اوقات فراغت ما کلید زده به سلامتی و تقریبا هیچ کس حتی خود
دولتیها هم نمی تونن پایان داستان رو پیش بینی کنند . قسمت جالبه ماجرا هم
اونجاست که وقتی پیامک دستت رسید و رفتی تو سایت رفاهی دات ای ار یه معما
برات طرح میکنه وحشتناک ، اول میگی من نمیخوام انصراف بدم ، میگه میخوای
نصفشو نگیری ؟ میگی نه همه اشو میخوام ، بعد میگه میشه یک سومشو نگیری ، با
عصبانیت میگی نه آقا جون همشو میخوام ، میگه عجب گیری دادی ها ، خیلی خب
بابا ، حالا بررسی میکینم ببینم میشه بهت بدیم یا نه.
تبریک به منتخبان انتخابات با تابلوهای عظیم الجثه
مجری
: در رودسرو برخی شهرهای دیگه برخی نهادهای دولتی تابلوهای عظیم الجثه
زده بودند و به نمایندگان منتخب این دوره از ته دل تبریک گفته بودند ، تا
به خبرنگارمون در اون منطقه گفتیم بره از این تابلوها فیلم بگیره به طرز
معجزه اسایی گفتند تابلوها جمع شده ، انشالله یکباره مسئولان به خود آمدند
که از پول بیت المال حق تملق ندارند برای این و اون و لابد جمع کردن این
تابلوها مطلقا ارتباطی به این نداره که با خبر شده باشند ازاقدام ما ، لابد
دیگه.
میثم یا محمد مسئله این نیست
مجری :
این آقا میثم دلاوریه ، من محمد دلاوریم ، هیچ نسبتی هم باهم نداریم ایشون
ایام عید تصمیم میگره بره ریاست جمهوری برای کار خبری مکتوب ، تا فامیلی
ایشون رو که میبینند میگند ، نه شرمنده ، موافق نیستیم با ورود ایشون ،
بعد از توضیح اینکه ایشون میثم دلاوریه و هیچ نسبتی با محمد دلاوری مجری
صرفا جهت اطلاع نداره که مجوز ورود ایشون صادر میشه ، این رو گفتیم فقط
جهت اطلاع تمام عوامل و اصحاب و اذناب صرفا که بالاخره خبط و خطاهای صرفنی
از این عقوبت ها داره ، بخصوص در لیست روابط عمومی ریاست جمهوری . خداحافظ
کد خبر 111034
تاریخ انتشار: ۲۵ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۱:۴۳
- ۰ نظر
- چاپ
برخی ها این روزها خاطراتی گفتند که دهن بعضی ها رو اب انداخت خیلی ها رو هم خیلی عصبانی کرد.البته وقتی جنگ مغلوبه شد خاطره پردازعقب نشینی کرد وگفت: بابا فقط خاطره بود ومنظوری نداشتم ایشالله . اما میگم کلا کشکول خاطرات به ویژه خاطرات دو نفره هم خیلی با نمکه ها ،...گرفتید که، خاطراته دیگه، چه میشه کرد؟