کد خبر 109250
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۰:۴۹

*دکترحسين كچوئيان

مشرق--- آغاز اولين روزهاي كاري سال جديد با انتشار مصاحبه هاشمي رفسنجاني با يكي از نشريات كشور كه ظاهراً در پايان سال گذشته «با نگاهي به آينده» به قصد نقد و ارزيابي سياست خارجي و «نوع نگاه بهينه نظام [كشور] به جامعه بين المللي» انجام گرفته است، نمي تواند رخداد ميمون و مباركي به حساب آيد.
تشديد فشارها و اقدامات تجاوزكارانه استكبار جهاني به رهبري آمريكا عليه كشور كه با اوجگيري در سال جاري مرحله تعيين كننده اي را طي مي كند، با افزايش دشواري ها و مشكلات كشور و مردم زمينه براي بهره برداري كساني فراهم مي كند كه با نقد سياست هاي كشور، از موضع خيرخواهي مردم تغيير اين سياست ها را به صور گوناگون به مثابه راه حل پايان مشكلات و كاهش سختي هاي مردم به آنها معرفي كنند. در اين چارچوب، علي رغم آنچه در مورد هدف مصاحبه در مقدمه آن بيان شده است،احتمال اينكه مصاحبه كنندگان نسبت به اين كاركرد و اثر موقعيتي مصاحبه بي توجه بوده باشند بسيار كم اما صفر نيست؛ لكن با توجه به شخصيت سياسي آقاي رفسنجاني و آگاهي وي از نقش و كاركرد كلام و سخن در سياست، نمي توان به احتمال مشابهي در مورد وي اذعان كرد.
اين مصاحبه حاوي مطالب مختلفي است كه در هر مورد به اهداف و مقاصد متفاوتي ارتباط مي يابد. با اينحال، در بخشي كه وي به نظام سياسي جهان و داوري در مورد سياست هاي نظام اسلامي در عرصه بين المللي و آمريكا يا ديگر قدرت ها مي پردازد، معنا و مقصود از اظهارات و موضع گيري هاي مطروحه در اين زمينه كاملاً مشخص و روشن است.
آقاي رفسنجاني كه آشكار در اين مصاحبه به نقد مواضع كشور در حوزه روابط خارجي، خاصه در مورد آمريكا دست مي زند، نمي تواند از اين غافل باشد كه با اين مصاحبه در منازعه كنوني در چه صحنه و به نفع كدام يك از طرف هاي اين منازعه بازي مي كند. در وضعيتي كه پايداري و مقاومت همدلانه مردم حول نظام در برابر موج گسترده و همه جانبه اقدامات خصمانه جديد و فشارهاي تجاوزكارانه آمريكا عمده ترين، اگر نگوييم تنها، سلاح راهبردي و تعيين كننده كشور در مبارزه كنوني است، بديهي است كه اين مصاحبه تا اين حد با استقبال و خوشايند محافل سياسي و رسانه اي ضدانقلاب و استكبار مواجه شده و آن را به معناي آشكار شدن تاثير تحريم ها و بروز شكاف در ميان سياسيون بر سر درستي مقاومت و پايداري بر مواضع هسته اي كشور قلمداد كنند.
اما آقاي رفسنجاني، خواسته يا ناخواسته، فراتر از تشكيك در اين صحنه به نفع خصم عمل كرده است زيرا صراحتاً آنهم با ارجاعاتي مسئله دار به حضرت امام(ره) اين سياست ها را نادرست و غلط وانمود كرده و حتي بالاتر از اين با تمسك به منابع متني و تاريخي دين از جمله آيات و روايت نوع رابطه و مواضع كشور در برابر آمريكا را غيراسلامي مي نماياند.
اما كاركرد سوء مصاحبه آقاي رفسنجاني در مبارزه تاريخي موجود كشور با زورگويي ها و زياده طلبي هاي استكباري آمريكا خاص تر و دقيق تر از فشار بر سلاح اصلي كشور در راهبرد مبارزاتي آن است. وي بطور مشخص با اظهارات خود بطور اجتناب ناپذيري ولو ناخواسته در جهت هدف يا خواستي عمل مي كند كه آمريكايي ها در طراحي موج تازه فشار و ارعاب بر عليه كشور بدنبال دست يابي به آن مي باشند. حتي اگر به فرض محال فردي درگير و آگاه نسبت به تحولات جهاني و مناقشات كنوني، خاصه وي نسبت به ماهيت اهداف و مقاصد آمريكا از برپايي اين دور تازه از ستيز و فشار بر جمهوري اسلامي ايران به طرق مختلف از جمله تحريم هاي گسترده غفلت داشته باشد، مقامات آمريكايي در سطوح مختلف، از رياست جمهوري تا وزير خارجه و يا وزير دفاع و حتي وزراي اقتصادي اين كشور، با اظهارات و موضع گيري هاي صريح و بي ابهام خود جايي براي غفلت در اين زمينه باقي نگذاشته اند. آقاي رفسنجاني نمي تواند از اين آگاه نباشد كه با نقد سياست عدم مذاكره جمهوري اسلامي ايران و رد درستي نفي رابطه انقلاب اسلامي با آمريكا در اين مقطع زماني، نظراً و عملاً مردم و نظام كشور را دقيقاً در جهت تحقق خواست آمريكا، يعني نشستن به دور ميز مذاكره و برقراري رابطه با اين قدرت سلطه طلب تحت فشار قرار مي دهد.
با اين حال، نبايستي تصور كرد كه آنچه مصاحبه اخير آقاي رفسنجاني در اين وجوه منعكس مي كند، جديد و بي سابقه مي باشد. در هر دو زمينه مورد بحث، خواه در مورد رابطه با آمريكا و خواه در نوع عكس العمل و برخورد با تهديدات ارعابي و طرح هاي فشار آمريكا، مسبوق به سابقه بوده و وجه تازه اي ندارد.
از وجه اخير، متأسفانه پس از ورود به رقابت هاي انتخاباتي سال 84 و شكست در آن، اختلافات آقاي رفسنجاني با آقاي احمدي نژاد موجب زاويه گيري وي نسبت به كليت نظام گرديده است كه از تبعات آن موضع گيري هاي انتقادي وي در مواردي مختلف بر عليه سياست هاي كلي كشور در راستايي هماهنگ و موافق با سياست هاي آمريكا بر عليه كشور بوده است. در مواردي نظير آنچه در اوايل دوره نهم رياست جمهوري از وي ديده شد، آقاي رفسنجاني با طرح و بزرگنمايي تهديدات هسته اي آمريكا بر عليه كشور فراتر از اين سطح عمل كرد و با انعكاس اين تهديدات به داخل كه آمريكايي ها به قصد ارعاب مردم و مسئولين كشور اخبار آن را به شكلي محدود در ايتاليا درز دادند، به شكل خطرناك و غيرقابل باوري در آغاز اوج گيري ستيزه جويي هاي آمريكا به بهانه سياست هاي تازه هسته اي كشور، درگير طرح هاي آمريكا گرديد.
اما در زمينه مذاكره و رابطه با آمريكا مواضع و سياست هاي آقاي رفسنجاني نيز بيش از اينها آشنا و مسبوق به سابقه مي باشد. از زمان ماجراي مك فارلين كه آقاي رفسنجاني بدون آگاهي ديگر مسئولين بالاي كشور اقدام به ارتباط گيري با آمريكايي ها نمود- و نهايتا با مداخله حضرت امام(ره) اين ماجراي خطرناك ناكام ماند- همگان و از جمله آمريكايي ها كه پس از آن در دوره اي سياست هاي خود را بر يافتن سياست مداران باصطلاح معتدل و ميانه رويي از نوع وي متمركز كردند، ديدگاه ها و مواضع آقاي رفسنجاني در اين زمينه شناخته شده بوده است. افشاي ارسال نامه اي هفت ماده اي به حضرت امام(ره) در اواخر عمر شريف ايشان طي مصاحبه اخير وي كه يك ماده مهم آن مربوط به درخواست از رهبر كبير انقلاب اسلامي براي اقدام در جهت رفع موانع مذاكره و رابطه با آمريكا مي باشد، تنها از اين جهت اهميت دارد كه نشان مي دهد اين موضوع از ديد آقاي رفسنجاني و طرح هاي وي براي آينده به چه ميزان و تا چه حدي جنبه كانوني و راهبردي دارد. در واقع همان طوري كه اين نامه و پيش از آن رسوايي مك فارلين يا بسياري از تلاش هاي پنهان وي تا مصاحبه اخير نشان مي دهد، اهميت اين مقوله براي وي به اندازه اي است كه به عنوان دغدغه اي دايمي هيچگاه از پيگيري آن بازنايستاده است. وي كه علي رغم آگاهي از مواضع محكم و صريح رهبر كبير انقلاب اسلامي با ارسال نامه مذكور كوشيده است تا اعتبار و نفوذ ايشان را براي گشايش باب خطرناك و زيانبار مذاكره و رابطه با آمريكا هزينه كند، چند سالي پس از اين نامه و رحلت آن بزرگ، در اقدامي خطير گامي بي سابقه و پرخطر تا حد آماده سازي طرحي راهبردي براي اجراي مقاصد خود در اين زمينه در سال هاي اوليه رهبري معظم انقلاب اسلامي برداشت. اجراي اين طرح تفصيلي كه با تعيين حداقل سي راهكار راهبردي در زمينه هاي مختلف براي كار و تعامل با آمريكا، بطور اجتناب ناپذيري كشور را به پاي ميز مذاكره و قبول اضطراري رابطه با آمريكا مي كشاند، تنها با تدبير و سياست حكيمانه رهبري انقلاب عقيم مانده و ختم به خير گرديد.
با اين حال، اقدام اخير آقاي رفسنجاني در انجام مصاحبه در اين مقطع زماني به منظور انتقاد از سياست خارجي كشور بطور كلي و خاصه رد نوع سياست نفي مذاكره و رابطه با آمريكا وجوه متفاوتي نيز دربر دارد.
يك نكته تازه آن در انتخاب اين مقطع زماني براي اظهار اين انتقادات و تكرار مواضع قديمي است كه آن را به اقدامي در چارچوب مقابله يا معارضه با سياست هاي جاري كشور خصوصا در منازعه موجود با موج جديد تهاجمات آمريكا بدل يا نزديك مي كند. همانطوري كه در بدو نوشتار بيان شد، اين مصاحبه از جهت جامعه شناختي كاملا با انتظارات موجود در مورد افزايش احتمال طرح و بالا گرفتن اينگونه انتقادات و موضع گيري ها در مقطع زماني كنوني و در سال جاري سازگار است زيرا با توجه به تشديد فشارهاي نظام سلطه به رهبري آمريكا و افزايش تبعات سوء اين فشارها بر مردم و جامعه زمينه بهره برداري مخالفين و منتقدين براي طرح ديدگاه هاي معارض و انتقادي آنها فراهم مي گردد. به دليل همين انتظارات و پيش بيني ها در موردافزايش احتمال طرح مواضع انتقادي از سوي مخالفين و منتقدين، با تفأل سوء در مورد اين مصاحبه، انتشار آن در آغازين روزهاي سال جاري رخدادي ناميمون تلقي شد. انتشار اين مصاحبه با توجه به مضمون انتقادي و اثرش بر مبارزه كنوني مردم و نظام با طرح ها و اقدامات خصمانه آمريكا، با توجه به جايگاه و نقش آقاي رفسنجاني در عرصه سياسي مي تواند پيش درآمد يا نشانه اي دال بر تشويق به افزايش و تشديد فشارهاي داخلي بر سياست هاي كشوردر اين زمينه از طريق موضع گيري ها و طرح انتقادات مشابه از سوي ديگر معارضين و منتقدين باشد؛ علي رغم زاويه گيري مداوم آقاي رفسنجاني، دلالت هاي اين رخداد بايستي تحولي خطير در روند دگرديسي هاي سياسي وي تلقي گردد زيرا اين كاركرد و اثر نمي تواند در چارچوب منازعه با آقاي احمدي نژاد فهم گردد، بلكه موضع كشور در مبارزه حياتي موجود با آمريكا را تحت فشار قرار مي دهد.
اما بعلاوه اين معنا و كاركرد موضعي يا موقعيتي، نكته تازه ديگر، تلاش براي مستندسازي و عرضه استدلال هاي سياسي- عقيدتي به نفع اين ديدگاه هاست. تا پيش از اين آقاي رفسنجاني هيچگاه بدين صراحت از لزوم و درستي مذاكره و رابطه جمهوري اسلامي ايران با آمريكا سخن نگفته بود؛ اما آنچه براستي كاملا تازه است، اين صراحت نيست، بلكه تلاش وي براي توجيه نظري اين ديدگاه بر پايه منابع ديني پايه و همچنين ارجاع به نظرات حضرت امام (قده) مي باشد. اين موضوعي است كه ضرورت پرداخت به آن انكارشدني نيست، اما مجالي خاص خود مي طلبد.
ـــــــــــــــــــــــ
¤ استاد دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • جانفداي ولايت ۰۲:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۱/۲۵
    0 0
    بسم الله الرحمن الرحيم اين بنده حقير طي استدلالهاي عقلي خودم اين سخنان اقاي هاشمي را تنهاوتنها جهت دلسردكردن مسلمانان كشورهاي بيداري اسلامي ميدانم. چون انها باخود ميگويند ايراني كه بعداز33سال عزت وپايداري دربرابرامريكا حالابه اين نتيجه رسيده است كه بايد با امريكا تعامل داشته باشند! پس سعي وتلاش وخون دادن ماكاري بس بيهوده است ولذا ازمقاومت دربرابر استكبار كوتاه ميايند (كه انشاالله خداوند همه را به طريق حق وامام زمان عج هدايت نمايد) به اميد ظهور مولايمان كه خيلي نزديك است.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس