*جنایت با 50 ضربه چاقو

زن و شوهري كه با انگيزه سرقت، يكي از دوستان خود را به قتل رسانده بودند بعد از دستگيري به ارتكاب جنايت با 50 ضربه چاقو اقرار كردند. كارآگاهان جنايي پليس آگاهي زاهدان بعدازظهر روز هشتم فروردين در پي كسب خبري مبني بر وقوع جنايت در منطقه‌اي در حاشيه شهر به آنجا رفتند و جسد جوان 26 ساله‌اي به نام حميد را در خودرواش پيدا كردند. روي بدن مقتول آثار ضربات متعدد چاقو به چشم مي‌خورد و به نظر مي‌رسيد قاتل يا قاتلان كينه عميقي از وي به دل داشتند و به همين دليل چاقوي خود را پي‌درپي در بدن او فرو كرده‌اند.

از سويي كاملا مشخص بود اين قتل با برنامه قبلي انجام شده و جاني يا جانيان مقتول را به قصد كشتن به منطقه‌اي خلوت كشانده‌اند. افسران جنايي بعد از انتقال جنازه به پزشكي قانوني به تحقيق درباره روابط حميد پرداختند و فهميدند او آخرين بار با مردي به نام يونس كه از دوستان قديمي‌اش بود قرار ملاقات داشت. يونس از مجرمان سابقه‌دار بود كه به تازگي دوران محكوميتش به پايان رسيده و از زندان آزاد شده بود. كارآگاهان اين مرد را بازداشت كردند و به بازجويي از او پرداختند. يونس كه ابتدا سعي داشت خودش را بي‌گناه معرفي كند در ادامه به قتل اقرار كرد و گفت: «حميد از دوستان قديمي من بود و وضع مالي خوبي داشت. من مي‌دانستم او هميشه مبلغ زيادي پول همراهش دارد براي همين وقتي از زندان آزاد شدم با كمك همسرم نقشه سرقت از او را طراحي كرديم.

روز حادثه وقتي حميد براي عيدديدني به خانه ما آمد با پرسيدن چند سوال فهميدم مبلغي ‌ميليوني همراه دارد به همين دليل طبق نقشه به دوستم پيشنهاد دادم براي گردش با هم بيرون برويم. حميد هم قبول كرد و سه نفري راهي منطقه‌اي خلوت شديم. وقتي به منطقه‌اي خلوت رسيديم من از فرصت استفاده كردم و با چاقو چندين ضربه به حميد زدم و بعد از اينكه از مرگ او مطمئن شديم پول‌هايش را برداشتيم و فرار كرديم.»ماموران بعد از اطلاع از چگونگي وقوع جنايت همسر يونس را نيز بازداشت كردند.

اين زن كه مي‌دانست شوهرش واقعيت را گفته است و او راهي براي كتمان حقايق ندارد به حضور در صحنه قتل و كمك‌كردن به شوهرش اعتراف كرد اما گفت: «يونس خودش به تنهايي نقشه قتل را كشيد و ضربات چاقو را هم او به مقتول وارد كرد و من فقط تماشاچي بودم و بعد از قتل پول‌ها را برداشتم.»بنا بر اين گزارش زن و شوهر متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به سر مي‌برند و تحقيقات از آنها براي افشاي ساير جزييات اين جنايت ادامه دارد.

*قتل قاتل عفو شده به دست برادر

مردي كه برادر خود را با انگيزه انتقام‌جويي به قتل رسانده بود با درخواست اولياي‌دم مقتول به قصاص محكوم شد. اين پرونده اواسط سال 88 با پيدا شدن جنازه مرد جواني در شهر زرقان استان فارس به جريان افتاد و كارآگاهان بعد از حضور در محل رهاشدن جسد متوجه شدند اين مرد كه محمد نام دارد با ضربه چاقو از پا درآمده است.

شواهد اوليه نشانگر آن بود كه قتل با هدف سرقت انجام نشده و احتمالا انگيزه‌هاي شخصي در ميان است به همين دليل تجسس‌هايي در رابطه با زندگي شخصي مقتول انجام و از اختلافات اين مرد با برادرش به نام يحيي پرده برداشته شد. يحيي وقتي تحت بازجويي قرار گرفت اتهام برادركشي را انكار كرد ولي در جريان تحقيقات شواهدي به دست آمد كه نشان مي‌داد اين فرد محمد را به قتل رسانده است.

يحيي بالاخره بعد از چند جلسه بازجويي به اتهامش اقرار كرد و گفت: «به خاطر اختلافاتي كه از قبل با برادرم داشتم روز حادثه او را به بهانه‌اي به منطقه‌اي خلوت كشاندم و در يك فرصت مناسب او را غافلگير كردم و به قتل رساندم.» متهم در ادامه به بازسازي صحنه قتل پرداخت و سپس پرونده براي رسيدگي در اختيار قضات دادگاه كيفري استان فارس قرار گرفت.

در جلسه محاكمه يحيي كه چندي قبل برگزار شد نماينده دادستان جرم او را محرز دانست و اولياي‌دم محمد نيز اعلام كردند خواستار قصاص متهم هستند. سپس نوبت به يحيي رسيد تا از خود دفاع كند. او انگيزه‌اش را از قتل چنين شرح داد: «برادرم چند سال قبل دختر من را كشت. او فرزندم را مورد آزار و اذيت قرار داد و بعد براي اينكه دستش رو نشود او را به قتل رساند. اما با پيدا شدن جنازه و تحقيقاتي كه پليس انجام داد محمد دستگير شد و به زندان افتاد. من آن زمان به اين شرط كه محمد از ايران برود و ديگر او را نبينم از قصاص صرف‌نظر كردم.

محمد نيز بعد از آزادشدن از زندان به قولش عمل كرد و از ايران خارج شد اما چند روز قبل از اينكه برادرم را بكشم باخبر شدم او دوباره به ايران برگشته است از شنيدن اين خبر خيلي عصباني شدم.» متهم به قتل ادامه داد: «من مي‌دانستم محمد به همسرم نظر دارد براي همين نتوانستم آرام بنشينم و تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم به همين دليل با وي قرار گذاشتم و در فرصتي مناسب نقشه‌ام را اجرا كردم.» بنا بر اين گزارش هيات قضات بعد از شنيدن اظهارات متهم ختم جلسه را اعلام و پس از انجام شور، اين مرد را به قصاص محكوم كردند.

*هواخواهی خونین از پسران همسایه

پسري كه در دفاع از همسايه خود مرتكب جنايت شده و فرار كرده بود به خاطر پدرش خود را به پليس معرفي كرد. ساعت يك بامداد آخرين روز سال گذشته به ماموران كلانتري نبرد اطلاع داده شد نزاعي منجر به قتل در خيابان خاوران رخ داده است. با حضور ماموران كلانتري در محل و انجام تحقيقات مقدماتي مشخص شد، پسر 16 ساله‌اي به نام «بهروز» بر اثر اصابت ضربه چاقو از ناحيه پشت مجروح و بعد از انتقال به بيمارستان فوت شده است.

كارآگاهان با تحقيق از طرفين درگيري فهميدند مقتول به همراه دو برادر 19 و 30 ساله خود به اسامي «بهمن» و «مجتبي»، با مراجعه به در منزل جوان 32 ساله‌اي به نام «جواد» قصد درگيري با او را داشت كه با دخالت پدر و برادر ديگر جواد، نزاع دسته جمعي مقابل در منزل آنها ايجاد شد.

بهمن در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: «بهروز در يك كارگاه صحافي كار مي‌كرد. شب حادثه او به موقع به خانه نيامد و به تلفنش هم جواب نمي‌داد، به همين خاطر به قصد آوردن برادرم به خانه به سمت كارگاه صحافي حركت كردم. در خيابان هاشم آباد با جواد، چشم به چشم شدم و همين موضوع باعث درگيري لفظي ميان ما دو نفر شد. پس از بازگشت به خانه وقتي موضوع درگيري خودم را با جواد براي بهروز و مجتبي تعريف كردم، هر سه نفر به در منزل جواد رفتيم و در آنجا بود كه درگيري ايجاد شد.» در ادامه تحقيقات مشخص شد مجتبي در زمان درگيري، با استفاده از سلاح سرد به قدرت‌نمايي پرداخته و جواد و برادرش را زخمي كرد و در همين هنگام يكي از همسايگان كه جواني 28 ساله به نام «مهدي» است با مشاهده صحنه درگيري، به طرفداري از جواد به كوچه آمد و با مقتول درگير شد و با وارد كردن ضربه چاقو به وي پا به فرار گذاشت. پس از افشاي اين موضوع، دستگيري مهدي در دستور كار كارآگاهان قرار گرفت.

پدر متهم مدعي شد هيچ اطلاعي از پسرش ندارد و اين در حالي بود كه كارآگاهان فهميدند مهدي در زمان درگيري از ناحيه كتف و سينه مجروح و توسط پدر خود به بيمارستان منتقل شده و زماني كه پدر وي از طريق تماس تلفني متوجه مرگ بهروز شده، در مسير بازگشت به منزل فرزندش را فراري داده است. به همين دليل پدر متهم به اتهام فراري دادن قاتل دستگير شد و سرانجام مهدي روز هفتم فروردين با مراجعه به پليس آگاهي خود را معرفي كرد.

متهم در اعترافاتش به كارآگاهان گفت: «شب حادثه، با شنيدن سر و صداي زياد، بيدار شدم. زماني‌كه از پنجره به كوچه نگاه كردم، متوجه شدم چند نفر با يكي از همسايه‌ها درگير شده‌اند. من نيز به هواخواهي از پسران همسايه، با برداشتن يك چاقو از منزل خارج و با افراد حاضر در آنجا درگير شدم كه در يك لحظه با چاقو ضربه‌اي محكم به پشت يكي از طرفين دعوا زدم و با افتادن وي روي زمين از محل متواري شدم. چون از ناحيه قفسه سينه احساس درد مي‌كردم، با پدرم تماس گرفتم و او نيز مرا به بيمارستان برد و پس از معاينه ترخيص و مدتي را در منزل يكي از بستگان مخفي شدم. سپس از ترس به شمال رفتم اما پس از چند روز متوجه شدم پليس پدرم را به اتهام فراري دادن من دستگير كرده است، بنابراين چاره‌اي جز معرفي خودم به پليس برايم وجود نداشت.» متهم در حال حاضر در بازداشت به سر مي‌برد و تحقيقات از وي ادامه دارد.

*دستگیری عاملان قتل بر سر یک کیلو طلا

۲ موتورسواري که به دليل اختلاف مالي بر سر يک کيلوگرم طلا، مرد ۶۰ ساله اي را کشته و فرزند ۲۵ ساله اش را نيز مجروح کرده بودند با دستورات ويژه قضايي توسط کارآگاهان پليس آگاهي خراسان رضوي دستگير شدند.

اين جنايت هولناک دقايق اوليه نهم فروردين ماه جاري و در حوزه استحفاظي کلانتري گلشهر مشهد هنگامي رخ داد که ۲ جوان موتورسوار، راننده يک دستگاه خودرو را تعقيب و زماني که راننده پژو قصد باز کردن در پارکينگ منزل را داشت به او حمله کردند. موتورسواران که چماق و قمه در دست داشتند جوان ۲۵ ساله را به شدت زخمي کردند در اين هنگام پدر جوان ۲۵ ساله براي نجات فرزندش از چنگ موتورسواران به کمک وي آمد اما موتورسواران با وارد کردن ضربات متعدد بر بدن مرد ۶۰ ساله او را نيز به شدت مجروح کردند و با انداختن موتورسيکلت خونين در محل با يک دستگاه پژو ۴۰۵ از محل گريختند.

بررسی ها حاکي است: مرد ۶۰ ساله و فرزندش به بيمارستان منتقل شدند اما تلاش پزشکان براي نجات اين مرد به نتيجه نرسيد و او بر اثر شدت خونريزي و عوارض ناشي از ضربات وارده جان سپرد. به دنبال وقوع اين حادثه، قاضي اسماعيل شاکر (قاضي ويژه قتل عمد) با حضور در بيمارستان و محل حادثه دستورات خاصي را براي شناسايي و دستگيري متهمان فراري اين پرونده صادر کرد.

ماموران کلانتري گلشهر در همان ساعات اوليه موفق شدند عوامل فراري دادن متهمان از محل حادثه را شناسايي و دستگير کنند که بدين ترتيب تلاش هاي شبانه روزي با راهنمايي هاي مستقيم مقام قضايي براي دستگيري عاملان جنايت ادامه يافت.بنابراين گزارش، روز گذشته موتورسواران فراري نيز دستگير و در پنجه عدالت گرفتار شدند. بازجويي از آنان در حالي ادامه دارد که متهمان دستگير شده مدعي هستند انگيزه اين جنايت اختلاف مالي بر سر يک کيلوگرم طلا بوده است.

*زن مواد فروش سر دسته سارقان مسلح

زن موادفروش براي پس گرفتن طلبش دست به سرقت مسلحانه زد. ماموران كلانتري جواديه روز 28 اسفند سال گذشته در جريان سرقت مسلحانه يك دستگاه خودرو پژو پارس قرار گرفتند و دو پسرخاله به اسامي سعيد و ابراهيم كه آثار ضرب و جرح روي بدن آنها مشهود بود، به ماموران گفتند: «چند مرد به سركردگي يك زن به نام رعنا كه همگي آنها مسلح بودند، به زور وارد گاراژ شدند و شروع به ضرب و شتم ما كردند و بعد از بازرسي گاراژ پژو پارس خاكستري‌رنگ را سرقت كردند.»

كارآگاهان بعد از اطلاع از هويت سردسته سارقان بار ديگر به بازجويي از سعيد-مالك خودرو مسروقه- پرداختند و او گفت: «از چندي پيش به واسطه خريد و فروش و مصرف شيشه با رعنا آشنا شدم؛ يك روز كه دو نفري در گاراژ در حال مصرف شيشه بوديم، ناگهان رعنا چشمش به سه كوزه و ظرف سفالي افتاد كه در گوشه‌اي از گاراژ قرار داشت و مدعي شد كه به احتمال بسيار زياد اين ظروف عتيقه هستند و او مي‌تواند شخصي را پيدا كند كه با انجام كار كارشناسي عتيقه بودن و زمان ساخت ظروف را تاييد كند؛ با اين بهانه، هر سه ظرف سفالي را از من گرفت و پس از گذشت چند روز با مراجعه به گاراژ هر سه كوزه را به من پس داد و مدعي شد براي انجام كار كارشناسي روي كوزه‌ها مبلغ سه ميليون تومان پرداخت كرده است. او اين مبلغ را از من مي‌خواست ولي من پول را به او ندادم.»

كارآگاهان در ادامه رعنا را دستگير كردند. او گفت: «وقتي سعيد حاضر نشد سه ميليون تومان مرا پس دهد، تصميم گرفتم با همكاري چند مرد كه در زمان خريد و مصرف مواد با آنها آشنا شده بودم، پولم را پس بگيرم و براي همين هم سرقت را انجام داديم.» بنا بر اين گزارش در ادامه تحقيقات مردان مسلح نيز بازداشت شدند و به جرم‌شان اعتراف كردند.