به گزارش مشرق، پنجره در یادداشتی از اسماعیل منصوری لاریجانی نوشت:
در متون دینی و علمی ما، طبیعت یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در رشد و تعالی انسان محسوب میشود؛ علیالخصوص، گردش شب و روز و تغییر فصول درسها و پیامهای متعددی را به انسان منتقل میکند. اینک بهار فرا میرسد که اولین پیام آن دعوت به حرکت و نو شدن و پویش و رویش دوباره است:
مژده ای گل که نو بهار آمد/ کاروانی ز سوی یار آمد
خنده دارد به لب گل نسرین/ یاس خوشبوی زرنگار آمد
چشمه جانفزا پی تبریک/ پایکوبان ز کوهسار آمد
ساقیا کن سبو ز می خالی/ ساغر از متن جویبار آمد
پیر ما خرقه را به دیر انداخت/ سبزه بوسید و خاکسار آمد
یعنی، آن خدای مهربانی که «مدبر لیل و نهار» است، «محول الحول و الاحوال» و «مقلب القلوب و الابصار» است، بهار را نماد تحول و حرکت و نوسازی معنوی و تعالی و رشد موجودات عالم آفرینش، بهویژه انسان، قرار داده است.
بهعبارت دیگر، قلب عاشق و قلب متوجه به حق تعالی، مدام بهاری و باطراوت است؛ چراکه معشوق شوق آفرین «یحول بین المرء و قلبه» است و هرکس به او متصل باشد، مدام، در حال طراوت و خرمی و شادابی و رشد است. به قول سعدی:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بهطور کلی، میتوان پیام بهار را در نکات زیر خلاصه کرد:
الف- حرکت و نو شدن
عالم طبیعت بعد از خوابی نسبتا طولانی، در فصل زمستان قابلیت خود را برای باروری تازه و رویش و پویش دوباره نشان میدهد تا بهعنوان دایهای مهربان، غذای حیوانات و موجودات و بهویژه انسان را که به دامن او چنگ زدهاند، مهیا سازد تا همچنان گهواره پرورش موجودات باقی بماند: «الم نجعل الارض مهادا؟»
پیام بهار به انسانها این است که وقتی طبیعت خاکی، دانهها و بذرها را به سبزه و گل و گیاه و میوه تبدیل میکند، قلب تو که گلستان معرفت خداست، باید گلها و میوههای شیرین معرفت را بارور سازد و جویندگان حقیقت و حکمت را به تماشای جلوههای معشوق دعوت کند. به قول حافظ:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
وای برآن دلهایی که خاک تیره در بهار سبز و خرم شود، اما آنها تیره و ظلمانی بمانند یا خارهای غفلت و ضلالت مانع شکوفایی و سرسبزی آنها شود. البته قلب انسان گلستان خداست و همواره باید با شمیم معرفت سرسبز و خرم باشد. به قول مولوی:
جان لقمان که گلستان خداست/ پای جانش بسته خاری چراست؟
ب- فرصت شناسی
یکی از پیامهای دیگر فصل بهار فرصتشناسی و غنیمت شمردن اوقات عمری است که تکرارشدنی و جبرانپذیر نیست. انسان موقعیتشناس و دلنگران فردای قیامت، با دیدن بهار، باید درخت جان را غرس کند و با تجدید ایمان و عهد استوار با خدای متعال آن را حاصلخیز کند و علفهای هرز و خار و خاشاک را از سرزمین دل دور کند و با شخمی دوباره، حرم یار را آباد سازد و با کشت ارزشها، «یسارعون فی الخیرات»، شجره طیبه را بارور کند که: «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «القلب حرمالله لا تسکن فی حرم الله غیر الله». به قول استاد علامه حسنزاده آملی (حفظهالله):
امام صادق آن بحر حقایق چنین در وصف دل بودست ناطق
که دل تنها حرم باشد خدا را پس اندر وی مده جا ماسوا را
بود این نکته تخم رستگاری که باید در زمین دل بکاری
پس اندر حفظ وی کن دیدهبانی که تاگردد ضمیرت آسمانی
بنابراین، بهار فصلی است که به جا ماندهها هشدار میدهد تا کوس را نزدهاند و فرصتها از دست نرفته است، تخم رستگاری و سعادت را در وجود خود بکارند و دل را به طراوت نوشدن خوش دارند.
به قول حافظ:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
ج- بهار برهان رستاخیز
یکی از پیامهای بهار اثبات روز رستاخیز است؛ چراکه بهار دانهها و هستههای پنهان در طبیعت را هویدا میکند و اگر دانهای بیمغز باشد، سر از خاک برنمیدارد و نمودی در بهار ندارد. به قول جناب مولوی:
این بهار نو ز بعد برگ ریز/ هست برهان وجود رستخیز
هر نهانی عاقبت پیدا شود/ هر چه خوردست این زمین رسوا شود
دنیای ماهم مزرعه آخرت است: «الدنیا مزرعه الاخره» اگر اعمال ما فاقد اخلاص و تقوا باشد، در حقیقت دانهای بیمغز است که فردای قیامت نمود و آثاری ندارد. مواظب باشیم که در کشت اعمال خود، از سر ایمان و اخلاص عمل کنیم که مغز دانه اعمال، اخلاص است. در غیر این صورت، از کشتکاری خود، در آخرت زیان خواهیم دید. چه زیبا میگوید جناب مولوی:
هرچه اینجا کشت کردی مال توست/ حاصل چند روزه اعمال توست
از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو
د- پیام اعتدال
یکی از پیامهای بهار، دعوت به اعتدال در اخلاق و رفتار است. بهار حد وسط گرمی تابستان و سردی زمستان است؛ به همین دلیل، بستر اعتدال است و همانطور که اعتدال طبیعت باعث سرسبزی و شکوفایی او میشود، اعتدال اخلاقی و اجتماعی نیز موجب شکوفایی استعدادها و تعالی اخلاق در فرد و جامعه میگردد. به قول مولوی:
در بهاران کی شود سرسبز سنگ/ خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
در ستون چهار گانه طبیعت، خاک اعتدال بین آب و آتش و باد است که دم حیات و رویش را از اسم «حی» دریافت میکند و مظاهر حیات موجودات را در خود به نمایش میگذارد: «و آیه لهم الارض المیته احییناها و اخرجنا منها فمنه یاکلون» و همچنین ما امت وسط هستیم «و کذلک جعلناکم امه وسطا» پس آنانی که اهل افراط و تفریط هستند، همواره از رشد و تعالی اخلاقی و اجتماعی و علمی محروم هستند.
هـ- بهار دل
یکی از پیامهای بهار سرزندگی و بهاری بودن دل انسان مؤمن است؛ دلی که به یاد خدا، همیشه آباد و پرنشاط و «بذکرک معموره» است و هیچگاه اهل افراط و تفریط نیست. انسان مؤمن میزان هرچیز است. وزن هرچیز به او سنجیده میشود، شاهین ترازوی جامعه بشری است و هیچگاه خطا نمیکند. مصداق عینی انسان مؤمن در عالم خارج اهل بیت (علیهمالسلام) هستند. به همین دلیل، ولایت و حاکمیت آنان جزء لاینفک حکومت است و اعتدالگرایی که بنیاد یک جامعه و کشور است، در مدار ولایت، تحقق عینی مییابد؛ به همین دلیل، مولای متقیان، علی (علیهالسلام)، ظهور حکومت حقه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را تبلور بهار عدالت میداند. «ربیع العدل فی ظهور...»
رسان به دولت مهدی دل بلاکش را/ که در بهار عدالت گلی دهد خارم
در متون دینی و علمی ما، طبیعت یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در رشد و تعالی انسان محسوب میشود؛ علیالخصوص، گردش شب و روز و تغییر فصول درسها و پیامهای متعددی را به انسان منتقل میکند. اینک بهار فرا میرسد که اولین پیام آن دعوت به حرکت و نو شدن و پویش و رویش دوباره است:
مژده ای گل که نو بهار آمد/ کاروانی ز سوی یار آمد
خنده دارد به لب گل نسرین/ یاس خوشبوی زرنگار آمد
چشمه جانفزا پی تبریک/ پایکوبان ز کوهسار آمد
ساقیا کن سبو ز می خالی/ ساغر از متن جویبار آمد
پیر ما خرقه را به دیر انداخت/ سبزه بوسید و خاکسار آمد
یعنی، آن خدای مهربانی که «مدبر لیل و نهار» است، «محول الحول و الاحوال» و «مقلب القلوب و الابصار» است، بهار را نماد تحول و حرکت و نوسازی معنوی و تعالی و رشد موجودات عالم آفرینش، بهویژه انسان، قرار داده است.
بهعبارت دیگر، قلب عاشق و قلب متوجه به حق تعالی، مدام بهاری و باطراوت است؛ چراکه معشوق شوق آفرین «یحول بین المرء و قلبه» است و هرکس به او متصل باشد، مدام، در حال طراوت و خرمی و شادابی و رشد است. به قول سعدی:
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
بهطور کلی، میتوان پیام بهار را در نکات زیر خلاصه کرد:
الف- حرکت و نو شدن
عالم طبیعت بعد از خوابی نسبتا طولانی، در فصل زمستان قابلیت خود را برای باروری تازه و رویش و پویش دوباره نشان میدهد تا بهعنوان دایهای مهربان، غذای حیوانات و موجودات و بهویژه انسان را که به دامن او چنگ زدهاند، مهیا سازد تا همچنان گهواره پرورش موجودات باقی بماند: «الم نجعل الارض مهادا؟»
پیام بهار به انسانها این است که وقتی طبیعت خاکی، دانهها و بذرها را به سبزه و گل و گیاه و میوه تبدیل میکند، قلب تو که گلستان معرفت خداست، باید گلها و میوههای شیرین معرفت را بارور سازد و جویندگان حقیقت و حکمت را به تماشای جلوههای معشوق دعوت کند. به قول حافظ:
مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست؟
به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن
وای برآن دلهایی که خاک تیره در بهار سبز و خرم شود، اما آنها تیره و ظلمانی بمانند یا خارهای غفلت و ضلالت مانع شکوفایی و سرسبزی آنها شود. البته قلب انسان گلستان خداست و همواره باید با شمیم معرفت سرسبز و خرم باشد. به قول مولوی:
جان لقمان که گلستان خداست/ پای جانش بسته خاری چراست؟
ب- فرصت شناسی
یکی از پیامهای دیگر فصل بهار فرصتشناسی و غنیمت شمردن اوقات عمری است که تکرارشدنی و جبرانپذیر نیست. انسان موقعیتشناس و دلنگران فردای قیامت، با دیدن بهار، باید درخت جان را غرس کند و با تجدید ایمان و عهد استوار با خدای متعال آن را حاصلخیز کند و علفهای هرز و خار و خاشاک را از سرزمین دل دور کند و با شخمی دوباره، حرم یار را آباد سازد و با کشت ارزشها، «یسارعون فی الخیرات»، شجره طیبه را بارور کند که: «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «القلب حرمالله لا تسکن فی حرم الله غیر الله». به قول استاد علامه حسنزاده آملی (حفظهالله):
امام صادق آن بحر حقایق چنین در وصف دل بودست ناطق
که دل تنها حرم باشد خدا را پس اندر وی مده جا ماسوا را
بود این نکته تخم رستگاری که باید در زمین دل بکاری
پس اندر حفظ وی کن دیدهبانی که تاگردد ضمیرت آسمانی
بنابراین، بهار فصلی است که به جا ماندهها هشدار میدهد تا کوس را نزدهاند و فرصتها از دست نرفته است، تخم رستگاری و سعادت را در وجود خود بکارند و دل را به طراوت نوشدن خوش دارند.
به قول حافظ:
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
ج- بهار برهان رستاخیز
یکی از پیامهای بهار اثبات روز رستاخیز است؛ چراکه بهار دانهها و هستههای پنهان در طبیعت را هویدا میکند و اگر دانهای بیمغز باشد، سر از خاک برنمیدارد و نمودی در بهار ندارد. به قول جناب مولوی:
این بهار نو ز بعد برگ ریز/ هست برهان وجود رستخیز
هر نهانی عاقبت پیدا شود/ هر چه خوردست این زمین رسوا شود
دنیای ماهم مزرعه آخرت است: «الدنیا مزرعه الاخره» اگر اعمال ما فاقد اخلاص و تقوا باشد، در حقیقت دانهای بیمغز است که فردای قیامت نمود و آثاری ندارد. مواظب باشیم که در کشت اعمال خود، از سر ایمان و اخلاص عمل کنیم که مغز دانه اعمال، اخلاص است. در غیر این صورت، از کشتکاری خود، در آخرت زیان خواهیم دید. چه زیبا میگوید جناب مولوی:
هرچه اینجا کشت کردی مال توست/ حاصل چند روزه اعمال توست
از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید جو ز جو
د- پیام اعتدال
یکی از پیامهای بهار، دعوت به اعتدال در اخلاق و رفتار است. بهار حد وسط گرمی تابستان و سردی زمستان است؛ به همین دلیل، بستر اعتدال است و همانطور که اعتدال طبیعت باعث سرسبزی و شکوفایی او میشود، اعتدال اخلاقی و اجتماعی نیز موجب شکوفایی استعدادها و تعالی اخلاق در فرد و جامعه میگردد. به قول مولوی:
در بهاران کی شود سرسبز سنگ/ خاک شو تا گل برویی رنگ رنگ
در ستون چهار گانه طبیعت، خاک اعتدال بین آب و آتش و باد است که دم حیات و رویش را از اسم «حی» دریافت میکند و مظاهر حیات موجودات را در خود به نمایش میگذارد: «و آیه لهم الارض المیته احییناها و اخرجنا منها فمنه یاکلون» و همچنین ما امت وسط هستیم «و کذلک جعلناکم امه وسطا» پس آنانی که اهل افراط و تفریط هستند، همواره از رشد و تعالی اخلاقی و اجتماعی و علمی محروم هستند.
هـ- بهار دل
یکی از پیامهای بهار سرزندگی و بهاری بودن دل انسان مؤمن است؛ دلی که به یاد خدا، همیشه آباد و پرنشاط و «بذکرک معموره» است و هیچگاه اهل افراط و تفریط نیست. انسان مؤمن میزان هرچیز است. وزن هرچیز به او سنجیده میشود، شاهین ترازوی جامعه بشری است و هیچگاه خطا نمیکند. مصداق عینی انسان مؤمن در عالم خارج اهل بیت (علیهمالسلام) هستند. به همین دلیل، ولایت و حاکمیت آنان جزء لاینفک حکومت است و اعتدالگرایی که بنیاد یک جامعه و کشور است، در مدار ولایت، تحقق عینی مییابد؛ به همین دلیل، مولای متقیان، علی (علیهالسلام)، ظهور حکومت حقه امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) را تبلور بهار عدالت میداند. «ربیع العدل فی ظهور...»
رسان به دولت مهدی دل بلاکش را/ که در بهار عدالت گلی دهد خارم