مشرق- روزگار عجيبي شده است. دشمنان، دوست شده اند. منتقدان ديروز تبديل به همراه امروز شده اند. طرف حتي توانايي اداره يك باشگاه را ندارد؛ اما هر روز درباره مديريت كلان نظر مي دهد. نشناسي، فكر مي كني مدير رئال يا بارساست! ديگري، در استانش، يك تيم را با تمام ظرفيتش به جايي نرساند؛ اما امروز چنان نظر مي دهد كه گويا، فوتبال گمشده اش را پيدا كرده است. خلاصه، انگار خبري است كه ما بي خبريم؛ وگرنه چه مي شود كه چنين رفتارهايي را مي بينيم. البته، فوتبال اين ديار، از اين چرخش ها زياد ديده و ما نيز از اينها، بسيارتر. اصلا ذات فوتبال و فوتبالي ها در اين مرز و بوم اينگونه است؛ بادسنجي!


در اين  بين، صحبت هاي اخير علي پروين هم جالب توجه است. او نيز اين روزها وارد جبهه حاميان علي كفاشيان شده است. جالب است! سلطان را چه نصيبي در اين قضيه است كه وارد شده؟ سابقه نشان مي دهد، پروين كه مواضعش ريشه در خوي فوتبالي اش دارد، به ايام تغيير مي كند. كم نبود و نيست، مواردي كه علي آقا نظر داده و به سرعت نظر ديگري! اصلا، سلطان براي مردم يعني همين!
البته، پروين كه اكنون عضو هيئت مديره پرسپوليس است، همه چيز را روشن و خوب مي داند؛ اما مگر مي توان فراموش كرد كه سياست او درباره حميد استيلي چه بود؟ از حمايت مطلق تا اولتيماتوم هاي ناگهاني و ... براي شناخت علي پروين، مروري بر روزهاي اخير، كافي است.
اكنون نيز پروين كه تغيير موضع دائمي، مشي زندگي اش به شمار مي رود، به يك باره مانند شير پشت كفاشيان رفته است. باز هم خوب است كه پروين مانند شير پشت رئيس متخلف رفته است؛ اما كاش كمي هم تامل مي كرد و مي ديد كه حمايت از بي قانوني و تخلف، خود گناهي بدتر از اقدام در اين موضوع است. البته، مي توان منتظر بود با تغيير اوضاع مديريتي فدراسيون فوتبال در آينده، به ناگاه پروين نيز تغيير جهت دهد و البت، سلطان است ديگر! چه انتظاري غير از اين داريد؟