* صندوق اعانه ملی برای دموکراسی پس از افشاگری اعمال مخفیانه سیا تأسیس شد
- صندوق اعانه ملی برای دموکراسی
بر اساس مطالب موجود در سایت «صندوق اعانه ملی برای دموکراسی» (NED)، این سازمان «یک مؤسسه غیرانتفاعی با هدف رشد و تقویت مؤسسات دموکراتیک در سراسر دنیا است.» اما این تعریف به ظاهر زیبا در اصل فاصله زیادی با حقیقت دارد.
تاریخچه NED به دوران پس از دولت «ریگان» بازمیگردد. افشاگریهای فراوان درمورد سازمان «سیا» در دهه 1970، به خصوص این موضوع که آنان در تلاش برای ترور سران کشورها و بیثبات کردن دولتهای خارجی دست داشته و به شکل غیرقانونی از شهروندان آمریکایی جاسوسی میکردند، ذهنیت موجود درمورد سازمان «سیا» و به طور کل دولت آمریکا را خدشه دار کرد. در حالی که کمیتههای زیادی در آن زمان به منظور تحقیق درباره این سازمان ایجاد شدند، کمیته «چرچ» (که توسط دموکراتی از ایالت «ایداهو» به نام «فرانک چرچ» رهبری میشد) اهمیت ویژهای داشت، زیرا یافتههای این کمیته «نشان دهنده نیاز به بررسی دائم جامعه اطلاعاتی بوده و منجر به ایجاد کمیته عالی دائمی اطلاعات شد.» هدف «کمیته عالی دائمی اطلاعات» نظارت بر فعالیتهای اطلاعاتی دولت بوده و هنگامی که صحبت از نظارت و ثبات شد، به نظر میرسید این امر نشان از پایان نقشههای ترور و کودتای «سیا» بود. اما این امر به شکلی جدید ادامه پیدا کرد: با پوشش یک سازمان غیردولتی که هدف آن گسترش دموکراسی در سراسر دنیا است - «صندوق اعانه ملی برای دموکراسی».
* صندوق اعانه ملی از ابتدا با هدف پیشبرد سیاست خارجی آمریکا تأسیس شد
هدف از تشکیل NED از ابتدا ایجاد ابزاری برای سیاست خارجی آمریکا بود. این سازمان محصول فکر «آلن وینشتن» بود، که پیش از ایجاد این صندوق، استاد دانشگاههای «براون» و «جورج تاون» بوده، در نشریه «واشنگتن پست» کار کرده و همچنین ویراستار ارشد «واشنگتن کوارترلی»، مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی «جورج تاون» و یک اندیشکده جناح راستی نومحافظهکار بود که در آینده روابطی با استراتژیستهای سلطنتی مانند «هنری کیسینجر» و «زبیگنیو برژینسکی» برقرار کرد. او در یک مصاحبه در سال 1991 اظهار کرد: «بخش اعظم کاری که ما امروز انجام میدهیم، 25 سال پیش مخفیانه توسط سیا انجام میشد.»
* صندوق از دولت اعتبار سالانه دریافت میکند
اولین مدیر این صندوق، «کارل گرشمن»، کاملاً قبول داشت که این صندوق جبههای برای «سیا» بود. او در سال 1986 اظهار داشت: «ما نباید این طور کارها را مخفیانه انجام دهیم. برای گروههای دموکراتیک سراسر دنیا سخت است که دیگران تصور کنند آنان از سیا کمک مالی میگیرند. این موضوع را در دهه 60 دیدیم، و به همین خاطر این موضوع دیگر ادامه پیدا نکرد. ما توانایی انجام این کار را نداشتیم، و به همین خاطر این صندوق ایجاد شد.»
علاوه بر این میتوان مشاهده کرد از آنجایی که این صندوق «با تصویب کنگره آمریکا و به عنوان بخشی از بودجه آژانس اطلاعاتی آمریکا، اعتبار سالانه دریافت میکند»، از زمان تأسیس در سال 1983 ابزاری برای دولت آمریکا بوده است.
بلافاصله پس از تأسیس، صندوق شروع به تأمین مالی گروههایی کرد که از منافع آمریکا حمایت میکردند. این صندوق از سال 1983 تا 1984 در فرانسه فعال بوده و «برای مقابله با سازمانهای جناح چپی برای اساتید، از سازمانی شبیه به اتحادیه صنفی برای اساتید و دانشجویان» از طریق تأمین بودجه سمینارها، چاپ پوسترها، کتب و جزوههایی که آنان را به مخالفت با دیدگاههای چپگرایانه تشویق میکرد، حمایت میکرد. در اواسط و اواخر دهه 1990، NED با تخصیص 2.5 میلیون دلار اضافه به «مؤسسه گسترش کار آزاد آمریکا» که عامل «سیا» برای تضعیف اتحادیههای رو به رشد کارگری بود، مبارزه خود با کار سازمان یافته را ادامه داد.
* NED، منبع بیثباتی کشورهایی است که مطیع آمریکا نیستند
پس از آن این صندوق مشغول مداخله در انتخابات ونزوئلا و هائیتی به منظور تضعیف حرکتهای جناح چپی در این کشورها شد. NED منبع بیثباتی در کشورهای سراسر دنیا که در برابر قدرت سلطنتی آمریکا زانو نمیزنند، بوده و هست. به هر حال این صندوق یک شبه سازمان غیردولتی دیگر را از نظر مالی تأمین میکند: «خانه آزادی».
* خانه آزادی به عنوان یک سازمان طرفدار آزادی تأسیس شد، اما امروزه حامی منافع آمریکا است
- «خانه آزادی»
«خانه آزادی» در سال 1941 و به عنوان یک سازمان طرفدار دموکراسی و حقوق بشر تأسیس شد. گرچه ممکن است این امر در گذشته درست بوده باشد، اما در حال حاضر این سازمان کاملاً درگیر پیشبرد منافع آمریکا در سیاست جهان بوده و رهبران آن روابطی با سازمانهای ناخوشایند دارند، مثلاً مدیر عامل کنونی سازمان «دیوید کرامر» یکی از اعضای ارشد پروژه «نیو امریکن سنچری» است که بسیاری از اعضای آن مسئول جنگ افروزی کنونی آمریکا هستند.
«بوش» در طول زمان ریاست جمهوری خود از این سازمان برای حمایت از به اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» استفاده کرد. رئیس جمهور «بوش» در سخنرانی خود در 29 مارس 2006 اظهار داشت که «خانه آزادی اعلام کرده است از زمانی که بیش از 30 سال پیش شروع به سنجش آزادی در دنیا کرده است، سال 2005 یکی از موفقترین سالها برای آزادی بوده است» و این که آمریکا «تا زمانی که نوید آزادی به تمام مردم تمام کشورها نرسد»، آرام نخواهد شد، زیرا «در این قرن جدید، پیشرفت آزادی عنصری حیاتی برای راهبرد ما جهت حمایت از مردم آمریکا، و تأمین امنیت نسلهای آینده است.»
* خانه آزادی با دولت آمریکا ارتباط مالی دارد
بعداً مشخص شد که «خانه آزادی» به خاطر بودجهای که از دولت آمریکا میگیرد، روز به روز بیشتر حامی سیاستهای دولت «بوش» شده است. بر اساس گزارش داخلی دولت آمریکا در سال 2007، این دولت 66 درصد بودجه این سازمان را تأمین کرده است. این بودجه عمدتاً از سوی «آژانس توسعه بینالمللی آمریکا» (USAID)، وزارت امور خارجه آمریکا و «صندوق اعانه ملی برای دموکراسی» پرداخت شده است. بنابراین نه تنها ارتباط سیاسی «خانه آزادی» با دولت آمریکا، بلکه ارتباط مالی آنها را نیز مشاهده میکنیم.
* دولت آمریکا در زمان بوش سازمانهای غیردولتی را مجبور به تسلیم شدن در برابر خواستههایش کرد
اما باید مد نظر داشت که «خانه آزادی» در حمایت از دولت تنها نبود. در زمان ریاست جمهوری «بوش»، دولت آمریکا سازمانهای غیردولتی را مجبور کرد بیشتر تسلیم خواستههایش شوند. در سال 2003، «آندرو ناتسیوس»، رئیس USAID، در یک سخنرانی در کنفرانس سازمانهای غیردولتی اعلام کرد که در افغانستان، ارتباط میان سازمانهای غیردولتی و USAID بر بقاء حکومت «کرزای» تأثیر دارد و «مردم افغانستان معتقدند [زندگی آنان] از طریق سازوکارهایی که هیچ ارتباطی با دولت آمریکا و دولت مرکزی ندارد، رو به بهبود است. این مشکلی بسیار جدی است.» «ناتسیوس» در مورد شرایط عراق اظهار داشت هنگامی که نوبت کار سازمانهای غیردولتی در کشور میشود، «اثبات نتایج به حساب میآید، اما نشان دادن ارتباط میان این نتایج و سیاستهای آمریکا نیز به حساب میآید.» به سازمانهای غیردولتی گفته شده بود که آنها ابزاری برای دولت آمریکا بوده و در حال تبدیل شدن به بخشی از دستگاه سلطنتی هستند.
«خانه آزادی» در هدایت جنبش «بهار عربی» نیز فعال بوده است. در حالی که صندوق و «خانه آزادی» به عنوان ابزارهایی برای سیاست خارجی آمریکا استفاده میشوند، این بدان معنا نیست که دولت آمریکا به دنبال ابزارهای جدید – مانند «سازمان عفو بینالمللی» - نیست.
* سازمان عفو بینالملل، جدیدترین ابزار سلطنت آمریکا جهت پیشبرد منافع
- سازمان عفو بینالملل
سازمان حقوق بشر عفو بینالمللی جدیدترین ابزار در دست سلطنت آمریکا است. در ژانویه 2012، «سوزان ناسل» توسط خود گروه به عنوان مدیر عامل جدید سازمان عفو بینالمللی انتخاب شد. او قبل از آمدن به این سازمان ارتباط عمیقی با دولت آمریکا داشته و «به عنوان قائم مقام معاون بخش سازمانهای بینالمللی در وزارت امور خارجه آمریکا مشغول به خدمت بوده است.»
«ناسل» برای ابداع عبارت «قدرت هوشمند» معروف است. وی این قدرت را دانستن این مطلب میداند که «منافع آمریکا با کمک گرفتن از دیگران برای دستیابی به اهداف آمریکا، از طریق اتحاد، مؤسسات بینالمللی، دیپلماسی دقیق و قدرت آرمانها، به پیش میرود.» در حالی که به نظر میرسد این تعریف بیخطر است، به نظر میرسد «قدرت هوشمند» نسخه بهبود یافته «قدرت نرم» است که «جوزف نای» آن را «توانایی دستیابی به نتایج دلخواه از طریق جاذبه به جای استفاده از تشویق و تهدید به پاداش یا سرکوبی» توصیف میکند. نمونه این «قدرت هوشمند» جنگ لیبی است که در آن آمریکا از سازمان ملل به عنوان ابزاری برای کسب اجازه جهت «مداخلات انسان دوستانه» استفاده کرد.
* سازمان عفو بینالملل از ابتدا مشغول جنگ رسانهای علیه سوریه بود
اما حتی پیش از انتصاب «ناسل» در این سازمان، این گروه به طور ناخواسته در حال کمک به جنگ رسانهای علیه سوریه بود. در 1 سپتامبر 2011، «نیل ساموندز»، محقق و یکی از نویسندگان گزارش «بازداشت مرگبار: مرگ در بازداشت در اعتراضات سوریه» در مصاحبهای در «دموکراسی نو» در مورد روش انجام این بررسی در گزارش توضیح داد. او اظهار داشت: «من در سوریه نبودم. اگرچه ما درخواست کرده بودیم، اما سازمان عفو بینالمللی اجازه ورود به کشور در طول این حوادث را نداشت. بنابراین تحقیق برای این گزارش بیشتر از لندن، و همچنین از برخی کارهای انجام شده در کشورهای همسایه و از طریق ارتباط با شبکه بزرگی از رابطها و خانوادهها و خویشاوندان، و دیگر منابع انجام شد.»
* گزارشات واصله از سوریه معتبر و موثق نیستند
چگونه شخصی میتواند گزارشی با هر درجه از اعتبار را فقط با استفاده از منابع دست دومی که ممکن است متعصب بوده یا از جای دیگری هدایت شوند بنویسد؟ چگونه میتوانید با استفاده از منابعی گزارش بنویسید که اطلاعاتشان را به هیچ وجه نمیتوان تأیید کرد؟ این مورد یادآورد جنگ رسانهای علیه «قذافی» است.
در حالی که سازمانهای غیردولتی میتوانند تأثیری مثبت بر کل جامعه داشته باشند، باید از پیشینه آنان، کسی که مسئول آنها است و جایی که از آن بودجه میگیرند آگاه بود، زیرا ماهیت این سازمانها در حال تغییر است. این سازمانها روز به روز بیشتر با دستگاه سلطنتی تحکم و استثمار ادغام میشوند. سازمانهای غیردولتی به سرعت در حال تبدیل شدن به ماموران سلطنتی هستند.