1- مدتي پيش واسطه‌اي از سوي سفير يک کشور غربي با حقير تماس گرفت و با طرح علاقه جناب سفير به مطالعه آثار و مقالات حقير تمايل آن جناب را براي ديدار با اينجانب مطرح کرد! در آخر هم شماره تلفني داد و قرار شد که جهت تعيين وقت و محل ملاقات با آن شماره تماس بگيرم! تا اينجا را داشته باشيد...
2- جاسوسي در دنياي معاصر اشکال جديدي پيدا کرده است! جاسوسان جديد ديگر به دنبال محل اختفاي بمب‌ها و تسليحات حريف نيستند! اسناد و مدارک محرمانه يا سري هم ديگر چنگي به دل جاسوسان جديد نمي‌زند! شکل و قيافه جاسوسان جديد هم با تصويري که از مقوله جاسوسي در اذهان جاي گرفته تفاوت بسيار دارد. در جاسوسي جديد بيش از آن که اطلاعات خام از جبهه حريف اهميت داشته باشد تحليل‌هاي بومي درباره وضعيت جبهه حريف ارزشمند است.
3- اين روزها سرويس‌هاي جاسوسي غربي دربه‌در دنبال تحليل‌گران ايراني و حتي متعهد به نظامند تا ابعاد مبهم و پيچيده سياست داخلي را براي آنها شفاف کنند! اين شفافيت براي فهم دقيق‌تر اوضاع جبهه خودي و شناخت راه‌هاي نفوذ در جبهه خودي و ايجاد اختلاف و بحران در آن بسيار ضروري است و بدون آن جبهه دشمن قادر به طراحي و انجام تحرکات ايذايي و مخرب خود در جنگ نرم سياسي، اطلاعاتي و فرهنگي عليه نظام و انقلاب اسلامي نخواهد بود.
4- در اين ميان تحليل‌گران غربي و ايراني مقيم خارج براي سرويس‌هاي اطلاعاتي غربي جذابيتي ندارند (و دقيق‌تر آن است که بگوييم جذابيت خود را از دست داده‌اند!) چرا که تحليل‌هاي آنها از اوضاع داخلي جمهوري اسلامي چنان گمراه کننده و ابهام افزا بوده و چنان نشاني‌ها غلطي را به تصميم‌سازان غربي داده اند که اين تصميم‌سازان را براي هميشه از مصرف تحليل‌هاي اين جماعت پشيمان کرده است! (و البته اين تجربه در طول سال‌هاي طولاني پس از انقلاب نصيب سياستگذاران غربي شده است!)
5- و بر اين اساس است که اين روزها ضرورت در اختيار داشتن تحليل‌هاي بومي از اوضاع داخلي نظام ج.ا.ا بيش از هر زماني براي سرويس‌هاي جاسوسي بيگانه و غربي آشکار شده و به همين دليل سيل توريست‌ها و خبرنگاران غربي با هدف شکار چهره‌هايي که بتوانند چنين تحليل‌هايي را ارائه کنند به سوي کشور سرازير شده است!
6- عوامل و جاسوس‌هاي جديد سرويس‌هاي بيگانه و عمدتاً غربي که اين روزها در صدر و ذيل مملکت به انجام وظيفه مشغولند همان خبرنگاران، گزارش‌گران، اساتيد دانشگاه، پژوهشگران و ديپلمات‌هايي‌اند که نه به صورت مخفي، بلکه به گونه‌اي کاملاً آشکار سر راه روزنامه‌نگاران، اساتيد و چهره‌هاي سياسي و فرهنگي متعهد به نظام سبز مي‌شوند، با سماجت از علاقه خود به فهم مسائل ايران مي‌گويند و از هدف خود که همان کمک به کاستن از ديوار بي‌اعتمادي ميان ايران و غرب است پرده برمي‌دارند و سرانجام دست ياري به سوي طعمه خود دراز مي‌کنند! آن هم در قالب‌ها و اشکال و محل‌هايي به شدت معمولي و البته قانوني!
7- در اين ميان وعده‌هايي نظير اعطاي فرصت‌هاي رايگان مطالعاتي، فراهم آوردن سفرهاي تحقيقي و يا حتي کمک به اخذ رواديد از کشورهاي غربي مي‌تواند براي برخي بسيار جذاب باشد! بالاخره صبر و مقاومت همه که يک اندازه نيست! و صدالبته ظاهر آشکار و معمولي کار هم براي بسياري از دوستان خودي بي‌اطلاع از مکر شياطين و دشمنان مزيد بر علت مي‌شود که سفره دل و ذهن را يک جا در انظار بيگانه باز کنند. بدون آن که حتي به ذهنشان خطور کند اسير دامي شده‌اند که از سوي دستگاه‌هاي اطلاعاتي دشمن پهن شده! در اين ميان هرچه ميزان همکاري بيشتر شود طعمه بيشتر در منجلاب فرو مي‌رود و با چشيدن چند پاداش جذاب (مانند سفر رايگان به فلان کشور غربي به دعوت همان مؤسسه پژوهشي!) به عاملي دست‌آموز و رام تبديل مي‌شود!
8- با اين وجود و علي‌رغم جدي شدن اين خطر هنوز شاهد تحرک جدي از سوي دستگاه‌هاي امنيتي و ضداطلاعاتي کشور نيستيم! نه ميزان درک اطلاعاتي چهره‌هاي تحليل‌گر، روزنامه‌نگار و اساتيد جبهه خودي آنچنان بالاست و نه شامه عمومي جهت استشمام بوي خطر چندان قوي است! در اين ميان آنچه که مي‌تواند خنثي کننده اين خطر باشد هوشياري و دقت و قاطعيت دستگاه‌هاي مسئول در امر ضدجاسوسي است! حرکت اين دستگاه‌ها در نظارت جدي‌تر بر سفارتخانه، گزارش‌گران، خبرنگاران و حتي گردشگران غربي و گرفتن فرصت گشودن دام از اين خناسان مي‌تواند به تنگ‌تر شدن عرصه بر سرويس‌هايي رقيب منجر شود! سرويس‌هايي که اين روزها به چريدن در چمنزار غفلت مسئولان ذيربط و جهل اطلاعاتي و امنيتي برخي چهره‌هاي خودي سرگرمند!
9- آن سفير محترم و آن واسطه چرب‌زبان هنوز منتظر تماس از جانب حقيرند! و بگذار به انتظار بمانند تا زير پاهايشان به جاي علف چنار سبز شود!
