*پدر معتاد، نوزاد 2 ماههاش را كشت
تحقيقات پليس درباره مرگ مرموز نوزادي دو ماهه فاش كرد كه اين كودك توسط پدر معتادش به قتل رسيده است.
مسوولان بيمارستان امام زمان(ع) مشهد در تماس با مركز فوريتهاي پليسي 110 مشهد از مرگ مشكوك نوزادي پسر خبر دادند و دقايقي بعد ماموران با حضور در اين مركز درماني به تحقيق درباره چرايي مرگ نوزاد كه امين نام داشت، پرداختند.
اعضاي كادر درماني به ماموران توضيح دادند روي بدن اين كودك آثار كوفتگي وجود دارد و به نظر ميرسد ضربه سختي به سر وي خورده و همين مساله باعث مرگ او شده است. با طرح فرضيه قتل كارآگاهان جنايي وارد عمل شدند و در گام اول به تحقيق از مادر امين پرداختند.
اين زن كه خودش نوزاد را به بيمارستان رسانده بود در بازجوييها، شوهرش به نام حسن را به عنوان قاتل معرفي كرد و گفت: «حسن مرد بداخلاقي است. من و او هميشه با هم اختلاف داشتيم و گاهي كه عصباني ميشد من را ميزد. او نميخواست بچهدار شويم و از همان موقع كه امين به دنيا آمد، بهانهگيريها و بدرفتاريهاي او شديدتر شد، تا اينكه روز حادثه شوهرم در حاليكه عصباني بود امين را بلند كرد و محكم به زمين كوبيد. من خيلي سعي كردم مانع اين كار حسن شوم اما او از كوره دررفته بود و مثل ديوانهها رفتار ميكرد. پسرم آن زمان گريه ميكرد اما همينكه به زمين خورد صدايش قطع شد. من كه به شدت نگران شده بودم به طرفش دويدم و ديدم از حال رفته است. خيلي تلاش كردم او را به هوش بياورم ولي فايدهاي نداشت براي همين با مادرم تماس گرفتم و او به كمكم آمد و با هم امين را به بيمارستان رسانديم اما پزشكان با معاينه پسرم گفتند او فوت شده است.»
اين زن درباره علت اختلاف با شوهرش گفت: «من 33 سال دارم و 10 سال از همسرم بزرگتر هستم و فكر ميكنم علت اصلي اختلافات ما همين موضوع بود.»
كارآگاهان بعد از شنيدن اين اظهارات سراغ حسن رفتند و اين مرد را بازداشت كردند. او كه راهي جز بيان حقيقت نداشت به كشتن نوزاد اعتراف كرد و گفت: «من و همسرم زهره هر دو به موادمخدر اعتياد داريم. ما مدتي قبل به طور اتفاقي در خيابان با هم آشنا شديم و تصميم گرفتيم ازدواج كنيم. خانوادهام با اين وصلت مخالف بودند اما من كه احساس ميكرد عاشق شدهام به مخالفتها و اختلاف سني زيادمان اهميتي ندادم و زهره را به عقد خود درآوردم و خانهاي براي او اجاره كردم. بعد از مدتي او باردار شد. من اصلا نميخواستم بچهدار شوم براي همين هم تولد امين مرا به شدت عصبي كرد و باعث شد اختلافاتي كه از مدتي بعد از ازدواج بين من و زهره به وجود آمده بود شديدتر شود.»
اين مرد ادامه داد: «روز حادثه به شدت عصبي بودم و كنترلي بر رفتار خودم نداشتم. امين هم مرتب گريه ميكرد و هر كاري ميكرديم آرام نميشد. يك لحظه كنترل خودم را از دست دادم، او را بلند كردم و محكم به زمين كوبيدم من در آن لحظات واقعا به حال خودم نبودم وگرنه هرگز چنين كاري نميكردم.»
حسن در ادامه اعترافاتش گفت: «يكي از دلايلي كه باعث شده بود من از تولد امين ناراحت باشم اين بود كه خانوادهام از بچهدار شدنم خبر نداشتند و اگر ميفهميدند رفتار بدي ميكردند براي همين هميشه ميخواستم خودم را از اين مخمصه نجات بدهم.»
بنابر اين گزارش متهم به قتل با دستور بازپرس جنايي مشهد در بازداشت به سر ميبرد و كارآگاهان در تلاش هستند تا با انجام بازجوييهاي تكميلي جزييات بيشتري از اين قتل به دست بياورند.
*انكار تجاوز به زن جوان از سوي سارقان حرفهاي
اعضاي باندي كه متهم هستند زني را در كرج مقابل چشمان شوهرش ربوده و مورد آزار قرار دادهاند، اتهامات خود را انكار كردند.
اعضاي اين باند وقتي بازداشت شدند كه مردي به پليس خبر داد همسرش را مقابل چشمان او ربودهاند. ماموران بلافاصله بررسيهاي خود را آغاز كردند و چند كيلومتر آن طرفتر جسم نيمهجان زن جوان را پيدا كردند.
وقتي اين زن به بيمارستان منتقل شد و بهبودي نسبي پيدا كرد، گفت: داشتم با شوهرم صحبت ميكردم كه چند مرد سوار بر پرايدي آمدند و من را سوار ماشين كردند و بردند. آنها در ماشين من را مورد آزار قرار دادند و بعد در كنار جاده در حاليكه ماشين در حال حركت بود مرا به بيرون پرت كردند. ماموران با به دست آوردن مشخصات متهمان، بررسيهاي خود را ادامه دادند و بعد از دو ماه توانستند سه نفر از اعضاي اين باند را شناسايي و بازداشت كنند. متهمان در بازجوييهاي متعددي كه از آنها انجام شد به تعرض به زن جوان اعتراف كردند و گفتند بعد از تجاوز به اين زن مبلغي پول و طلاي او را هم سرقت كردند. با همكاري سه مرد جوان، دو متهم فراري ديگر كه يكي از آنها رييس باند بود شناسايي و بازداشت شدند.
اين فرد هم بعد از چند روز مقاومت اعتراف كرد در اين مدت دهها نفر را مورد سرقت و آزار قرار داده است. بنابراين به درخواست بازپرس رسيدگيكننده به اين پرونده، عكس متهمان بدون پوشش در روزنامهها چاپ شد و 80 نفر از شاكيان شناسايي شدند و شكايت خود را مطرح كردند.
با توجه به اينكه اولين شاكي ادعا كرده بود مورد تعرض قرار گرفتهاست، رسيدگي به اين پرونده در صلاحيت دادگاه كيفري استان البرز تشخيص داده شد. وقتي شاكيان در دادگاه حاضرشدند، جزييات را شرح دادند و گفتند كه متهمان آنها را به زور سوار ماشين كردند و بعد داراييشان را به يغما بردند. اين در حالي بود كه شاكي اصلي در دادگاه حاضر نشد.
با اين حال از آنجايي كه جرم تجاوز به عنف نياز به شاكي خصوصي ندارد، هيات قضات رسيدگيكننده باوجود انكارهاي متهمان اعلام كردند مدارك قانوني در پرونده وجود دارد كه نشان ميدهد متهمان مرتكب جرم تجاوز به عنف شدهاند. به همين دليل همه آنها را به اعدام، زندان و رد مال محكوم كردند.
وقتي حكم با اعتراض متهمان به ديوان عالي كشور رفت هيات قضات ديوان به دليل نواقصي كه در پرونده وجود داشت راي صادره را نقض كردند و اين بار پرونده در شعبه همعرض مورد رسيدگي قرار گرفت. متهمان كه چندان جلسه در اين شعبه محاكمه شدند، با رد اتهام تجاوز به عنف مدعي شدند شاكي پرونده خود به آنها پيشنهاد رابطه داد.
يكي از متهمان گفت: وقتي ما زن جوان را سوار ماشين كرديم گفت من براي ديدن شوهرم به كرج آمدهام و اگر بخواهيد با من رابطه داشته باشيد، مشكلي ندارم اما بايد به من پول بدهيد. ما هم نميخواستيم به او پولي بدهيم. سر اين موضوع دعوا كرديم بعد يكي از دوستانم در ماشين را باز و زن جوان را به بيرون پرت كرد. چيز زيادي هم همراهش نداشت كه بخواهيم از اين زن بگيريم. او دروغ گفته است.
متهم ادامه داد: اين زن در جلسات مختلف دادگاه شركت نكرد و حتي همان ابتدا رضايت هم داد. اگر خودش مقصر نبود اين كار را نميكرد. متهمان سپس سرقتهايي كه انجام داده بودند را پذيرفتند اما همچنان در آخرين دفاعيات خود هم تاكيد كردند كه مرتكب تجاوز به عنف نشدهاند.
بنابراين گزارش، به زودي قضات در مورد متهمان تصميمگيري و راي خود را صادر ميكنند.
*كلاهبرداري يكميلياردي با پيشفروش آپارتمان
مردي كه با پيشفروش آپارتمان به مشتريان دست به كلاهبرداري يكميليارد توماني زده بود بعد از دو سال فرار به دام افتاد.
در سال 88 بيش از يكصد نفر از شهروندان ساكن حسنآباد فشافويه، بهويژه شهرك گلهاي بهشت اين بخش كه هر كدام از آنها مبالغي تا 10ميليون تومان را براي پيشخريد آپارتمان به فردي به نام مرتضي پرداخت كرده بودند، در دادگاه عمومي فشافويه از وي شكايت و اعلام كردند مرتضي به تعهدات خود براي تحويل مسكن عمل نكرده و مدتي است با تعطيلي دفتر ساختماني گلهاي بهشت متواري شده است.
كارآگاهان مبارزه با كلاهبرداري پايگاه نهم پليس آگاهي تهران با تشكيل پرونده مقدماتي شناسايي و دستگيري اين متهم متواري را در دستور كار خود قرار دادند اما با وجود تلاش بسيار، تمامي اقدامات پليسي براي دستگيري متهم اصلي پرونده به نتيجه نرسيد.
كارآگاهان در تحقيقات از مالباختگان دريافتند مرتضي ساكن بخش فشافويه بود و از سالها قبل به كار بنايي اشتغال داشت و در ادامه به ساختوساز خانههاي تكواحدي و به تدريج دوواحدي و... روي آورد و پس از ساخت، اين واحدها را به فروش ميرساند و با اين كار توانست به تدريج اعتماد ساكنان را جلب و اعتباري براي خود كسب كند. مرتضي در ادامه به ساخت آپارتمانهاي چندواحدي روي آورد و با توجه به اعتماد مردم آن منطقه و افزايش متقاضيان، همزمان، با خريد چند زمين در نقاط مختلف فشافويه، اقدام به ساختوساز انبوه كرد.
از ابتداي سال 88 با افزايش تعداد مشتريان، مشكلاتي براي خريداران به وجود آمد. اختلاف خريداران با سازنده به علت تاخير در زمان تحويل آپارتمانها يا در واحد فروخته شده بود. در برخي موارد خريدار متوجه ميشد آپارتمان خريداريشده به فرد ديگري واگذار شده و با پيگيريهاي خريدار، واحد ديگري در همان آپارتمان يا در مجتمع درحال ساخت ديگر در منطقه ديگر به وي تحويل ميشد.
در تحقيقات بيشتر از مالباختگان معلوم شد مرتضي با افزايش مشتريان، به علت قيمت مناسبتر آپارتمانهاي وي نسبت به موارد مشابه در آن منطقه، محدوديتها و پيششرطهايي را براي خريداران وضع كرد كه اين كار افزايش تعداد خريداران را موجب شد. پس از آن مرتضي هنگام پيشفروش آپارتمانها از مشتريان مبالغي از چهار الي 10ميليون تومان دريافت ميكرد. در ماههاي بعد تعدادي از خريداران متوجه شدند برخي از اين واحدها به چند نفر فروخته شده است.
در نهايت در حاليكه مبلغ كلاهبرداريشده به بيش از يكميليارد تومان رسيد مرتضي اقدام به تعطيلي دفتر ساختماني «گلهاي بهشت» كرد و متواري شد. كارآگاهان در ادامه تحقيقات خود توانستند متهم رديف دوم به نام سعيد را در تاريخ 13 تير سال گذشته شناسايي و دستگير كنند اما تمامي اقدامات براي بازداشت مرتضي همچنان بينتيجه بود و خانواده و اطرافيان متهم نيز از وي اظهار بياطلاعي كردند.
چندي بعد سعيد - متهم رديف دوم - با سپردن وثيقه سه ميليارد ريالي از زندان آزاد شد. سرانجام تصوير مرتضي به عنوان متهم فراري در روزنامهها منتشر شد و افرادي در تماس با پليس اطلاع دادند اين فرد در باغي در كرج حضور دارد به اين ترتيب ماموران چند روز قبل به باغ موردنظر رفتند و كلاهبردار فراري را به دام انداختند.
متهم در اعترافات خود گفت: «من قصد كلاهبرداري از مردم را نداشتم ولي پس از آنكه به ساختوساز انبوه روي آوردم، نتوانستم به تعهداتم عمل كنم و با فشار خريداران مجبور شدم، فراري شوم.» اين مرد در جريان تحقيقات درخصوص اينكه چرا هر واحد آپارتماني را به چند نفر فروخته است، پاسخي نداد.
بنا بر اين گزارش متهم در حال حاضر در بازداشت به سر ميبرد و تحقيقات از وي كماكان ادامه دارد.
*«کفتار شهر» به آزار43 دختر خردسال اعتراف کرد
43 دختربچه خردسال که هر کدام به نوعي مورد آزار و اذيت مرد ۶۰ ساله معروف به «کفتار شهر» قرار گرفته اند وي را شناسايي کردند که در نهايت متهم اين پرونده به آزار و اذيت 43 دختربچه مذکور اعتراف کرد.
چندي قبل والدين دختربچه ۹ ساله اي با تسليم يک شکوائيه به ماموران کلانتري قاسم آباد اعلام کردند که مرد مسني به بهانه پرسيدن آدرس دخترشان را در راه مدرسه سوار خودرو پيکان کرده و پس از کشاندن به حاشيه شهر مورد آزار قرار داده است.
در پي اعلام اين گزارش و با توجه به اهميت ماجرا، اين پرونده به کارآگاهان پليس آگاهي غرب مشهد سپرده شد و بدين ترتيب تلاش کارآگاهان براي شناسايي و دستگيري متهم با توجه به مشخصاتي که دختربچه مذکور از وي داده بود آغاز شد.
کارآگاهان پس از انجام يک سري فعاليت هاي اطلاعاتي و پليسي موفق شدند اوايل هفته گذشته کفتار پيکان سوار را در مخفيگاهش دستگير کنند.او در مراحل اوليه تحقيقات به ارتکاب ۱۱ فقره آزار و اذيت دختران خردسال اعتراف کرد و گفت: در صورتي که دخترها مي ترسيدند و گريه مي کردند آنان را تهديد مي کردم و براي ساکت شدن آن ها مي گفتم اگر فرياد بزني تو را جلوي سگ ها مي اندازم!
پس از انجام تحقيقات مقدماتي و با توجه به حساسيت موضوع، پرونده «کفتار شهر» به دستور قاضي درويش زاده (رئيس مجتمع قضايي شهيد قدوسي) به شعبه ۸۰۹ بازپرسي ارجاع شد تا قاضي اسماعيل شاکر که ابلاغ ويژه رسيدگي به جرايم کودک آزاري را دارد به اين پرونده مهم رسيدگي کند.
بنابراين گزارش، قاضي اين پرونده در اولين مرحله از رسيدگي قضايي، دستورات ويژه اي را براي شناسايي ديگر قربانيان اين پرونده صادر کرد و متهم ۶۰ ساله را در اختيار کارآگاهان پليس آگاهي غرب مشهد قرار داد تا بازجويي ها از وي با شيوه فني و پليسي ادامه يابد و بدين ترتيب اتهام ۴ فقره آدم ربايي با وسيله نقليه، ايراد صدمه عمدي، کودک آزاري جسمي و جنسي و همچنين ارتکاب عمل منافي عفت به «کفتار شهر» تفهيم شد و بازجويي از وي ادامه يافت.
متهم اين پرونده که انگشت وسطي و انگشتري دست راست وي از بند اول قطع است و هنگام اتکاب جرم عينکي را بر چشم هايش مي گذاشته و تقريبا قدبلند است و سيگار مي کشد تاکنون به ۵۰ مورد آزار و اذيت دختران خردسال اعتراف کرده است و قربانيان او با توجه به مشخصات مذکور موفق شدند وي را در دادگاه و پليس آگاهي مورد شناسايي قرار دهند.
اين در حالي است که کليه پرونده هاي اتهامي کفتار شهر از ديگر مراکز انتظامي و قضايي جمع آوري و به شعبه ۸۰۹ بازپرسي مجتمع قضايي شهيد قدوسي ارسال شد.
بررسي هاي بيشتر درباره سوابق اين متهم مشخص کرد که وي از سال ۸۸ اقدام به ارتکاب عمل منافي عفت مي کرده و تقريبا هر ۲۰ روز يک بار دختري را طعمه قرار مي داده است.
يک مقام آگاه در اين باره گفت: با توجه به گستردگي جرايم کفتارشهر، اين احتمال وجود دارد که هنوز خانواده هايي به دليل حفظ آبرو و يا موارد ديگر نتوانسته باشند متهم را شناسايي و از وي شکايت کنند بنابراين شهروندان مي توانند با مراجعه به پليس آگاهي غرب واقع در کلانتري قاسم آباد و يا شعبه ۸۰۹ بازپرسي متهم اين پرونده را شناسايي کنند و مطمئن باشند که هويت و اظهارات آنان به صورت کاملا محرمانه در پرونده باقي مي ماند.
کد خبر 103872
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۲
- ۰ نظر
- چاپ
پدر معتاد، نوزاد 2 ماههاش را كشت، انكار تجاوز به زن جوان از سوي سارقان حرفهاي، كلاهبرداري يكميلياردي با پيشفروش آپارتمان، «کفتار شهر» به آزار43 دختر خردسال اعتراف کرد، از مهمترین اخبار حوادث 24 ساعت گذشته است.