به گزارش مشرق، فارس نشت: شهيد «غلامرضا اسماعيلي» در تيرماه 1347 در خانواده‌اي مذهبي در روستاي کمال الملک (کله) استان کاشان متولد شد.وي از دوران کودکي همراه پدر به مسجد مي‌رفت و روحش با عطر دل انگيز مساجد و نمازگزاران آميخته بود. اين شهيد دانش‌آموز تحصيلات ابتدايي را با موفقيت در روستا گذارند وارد مرحله راهنمايي شد. دوره راهنمايي را نيز با موفقيت تمام کرد عشق به حوزه علميه باعث شد که پدر وي، او را به حضرت آيت‌الله يثربي امام جمعه کاشان معرفي کند و ايشان نيز استقبال کردند.
يک سال از تحصيل وي در حوزه مي‌گذشت که خبر شهادت پسر عمويش «محمدمهدي اسماعيلي» او را بر آن داشت که راهش را ادامه دهد.
وي براي دفاع از اسلام در جبهه‌ها حضور يافت تا اينکه در تاريخ 18 مهر سال 64 در عمليات قادر در غرب ايران به درجه رفيع شهادت نائل شد و پيکر مطهرش پس از 12 سال به وطن بازگشت و در روستاي کمال‌الملک به خاک سپرده شد.
در فرازي از وصيت‌نامه شهيد دانش‌آموز «غلامرضا اسماعيلي» آمده است: خدايا حال که آماده سفر شده‌ام با کوله باري از گناه و روسياهي به سويت مي‌آيم و زبانم از بيان سخن دلم عاجز است.
به جبهه نيامدم که فقط بجنگم، آمده‌ام تا در دانشگاهي درس بخوانم که در آن برادر 13 ساله نارنجک به کمر خود مي‌بندد و به زير تانک دشمن مي‌رود تا در اين دانشگاه خود را بسازم.
اي جوانان! احساس مسئوليت کنيد و مبادا در رختخواب ذلت بميريد. اي طلاب حوزه‌هاي علميه! به معرفي هر چه دقيق‌تر اسلام ناب همت گماريد و جوانان را از منجلاب مکتب‌هاي تو خالي نجات دهيد و اگر در راه خداوند قدم برنداريد، فردا جلوتان را مي‌گيرد و ديگر مشکل است که بتوانيد رهايي پيدا کنيد.
من در مدرسه، طلبه خوبي نبودم شايد بعضي شما از دست من ناراحت باشيد از شما مي‌خواهم که به خاطر آقا امام زمان (عج) مرا حلال کنيد.
معلمان! اي آبشارهاي معرفت، حکمت و علم؛ بر لوح دل جوانان مسلمان درس شهادت و بر قلب‌هايشان شعله حق بيافروزيد که مبادا راه را گم کنند.
اي مهروزم؛ اي دوست و رفيقم؛ اي پشتيبان مورد اعتمادم؛ اي همسايه وابسته به روحم؛ اي آرامش دهنده قلبم و اي پايه محکم دينم؛ اي رکن ايمانم و نقطه توجه عشق و علاقه‌ام بايد عرض کنم، که از گناهانم درگذري. از تو مي‌خواهم که جرائم مرا ببخشي و درهاي رحمت خود را برويم باز کرده و توفيق شهادت يا معرفت کامل که نصيب بندگان خاص خود مي‌کني، نصيبم فرمايي.
