وی همچنین به مسئولان پرسپولیس توصیه کرد پیش از آنکه کار مذاکره با گابریل کالدرون سرمربی این تیم به سفیر، دلال و دیگر رابطان بیافتد، خواسته‌هایش را برآورده کنند.

مشروح گفتگوی عابدینی در ادامه می‌آید:

* در جریان بحث مشترک فوتبال ایران یعنی فسخ قرارداد مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی و آندره استراماچونی سرمربی استقلال هستید؟

- درباره اتفاقات رخ داده پیرامون ویلموتس، استراماچونی و حتی گابریل کالدرون باید ببینیم چقدر مدیر هستیم. قبلاً هم گفته بودم. نهادهای نظارتی یکبار قراردادهایی که در فدراسیون فوتبال یا باشگاه‌ها با مربی و بازیکن خارجی بسته می‌شود را بررسی کنند و ببینند اصول اولیه یک پروتکل همکاری را دارد یا خیر. آیا دو طرف در قرارداد متعهد به انجام تکالیف خود هستند یا فقط طرف ایرانی همیشه باید پاسخگو باشد؟ آیا کسی که با طرف ایرانی قرارداد می‌بندد نمی‌داند ما در کشورمان چه چالش‌هایی داریم؟

ما همیشه در فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا به خاطر پرونده‌های بین المللی محکوم می‌شویم یا بدهی‌های ما بخشیده نمی‌شود چون برای تحصیل مال مشروع بضاعت مدیریتی نداریم در حالی که مربیان و بازیکنان خارجی این بضاعت را با به کارگیری وکلای مجرب دارند و می‌دانند که چطور قرارداد امضا کنند. به همین دلیل وقتی به هر علتی قرارداد فسخ می‌شود ما محکوم می‌شویم.

* اما داستان استراماچونی و ویلموتس تا حدی متفاوت از هم بود.

- مربی ای به تیم ملی آمد که از نظر فنی پاسخگو نبود. ویلموتس حتی نتوانست عشق و علاقه و فرهنگ ایران را به خودش بگیرد و حالا آنطرف مرزها طلبکارانه پولش را می‌خواهد. در این موارد مدیریت مقصر است چون از مشاوران قوی استفاده نمی‌کند. اینجاست که یکی مثل ویلموتس برایمان ناز می‌کند و طلبکار می‌شود. استراماچونی هم در اوایل کارش در استقلال نتیجه نمی‌گرفت ولی مسئولان و هواداران از او حمایت کردند تا بالاخره موفقیت استقلال از راه رسید. آیا مگر می‌شود در این موفقیت همت بازیکنان و باشگاه را ندید؟ خب آنها هم مثل سرمربی از جان مایه گذاشتند ولی استراماچونی سوار موج محبوبیتش شد و استقلال باید نازش را بکشد.

* آیا در جریان هستید که گفته می‌شود ویلموتس خواستار غرامت ۷ میلیون یورویی از فدراسیون فوتبال ایران شده است؟

- می‌دانید چرا اینجور قراردادها بسته می‌شود؟ چون آقایان از «کیسه خلیفه» قرارداد می‌بندند. اگر قرار بود رئیس فدراسیون یا مدیر یک باشگاه از جیب خودش پول بدهد این اتفاقات نمی‌افتاد. چرا جایی که باید غرامت بگیریم، کار به جایی می‌رسد که خسارت بدهیم؟ ویلموتس سه ماه است فرصت را سوزانده و باید غرامت بدهد. جالب است وقتی قرارداد را با یک مربی خارجی می‌بندیم در آن جریمه کردن را قید نمی‌کنیم. اگر قرارداد ویلموتس را به من می‌دادند حتماً در آن قید می‌کردم که در صورت باخت مقابل عراق ۲۵ درصد از قراردادش را جریمه شود. یعنی در هر مسابقه‌ای که نتیجه نمی‌گرفت این جریمه را در نظر می‌گرفتم.

مگر تیم ملی شوخی است؟ ویلموتس وقتی آمد که فوتبال ما روی جریان منظمی قرار داشت. کارلوس کی روش با تمام حرف و حدیث‌هایی که وجود داشت، نتیجه گرا بود و تحول عجیبی در فوتبالمان ایجاد کرد امام ویلموتس چه؟ او الان طلبکار هم هست. چرا طوری قرارداد بستیم که حالا کار به اینجا بکشد؟ این فقط ضعف ناشی از مدیریت فدراسیون فوتبال نیست. در جامعه مدیریت کشورمان و در هر دعوای بین المللی ما همیشه بازنده ایم و همه جا جلوی خارجی‌ها کوتاه آمده ایم. در حالی که باید روز اول محکم بایستیم و یک «نه» محکم بگوییم تا کار پیش برود. از قدیم هم گفته اند که «برای کسی بمیر که برائت تب کند». ما برای طرف خارجی می‌میریم ولی دریغ از تب کردن آنها.

بیشتر بخوانید:

نظر خبرنگاران ایتالیایی درمورد چالش استقلال و استرا

* طبق اعلام فدراسیون فوتبال، حتی در صورتی که ویلموتس هم خواهان قطع همکاری باشد بازهم ما باید خسارت بدهیم!

- (می خندد) واقعاً مانده ام چه بگویم. حکایت ما حکایت آن مردی است که داشت خانه اش را سیل می‌برد ولی پاچه بُزش را نگه داشته بود! واقعاً چقدر خوبیم ما! پس حالا می‌فهمم که وزارت ورزش و فدراسیون راست می‌گفتند که حتی زین الدین زیدان هم در صف مربیگری تیم ملی ایران است چون مربیان خارجی دندان ما را می‌شمارند و می‌دانند اگر ما حتی یک سلام هم بگوییم، می‌توانند طلبکار شوند!

* ورود نمایندگان مجلس به ماجرای قرارداد مارک ویلموتس و ارسال قرارداد به مجلس را چطور ارزیابی می‌کنید؟

- ان شاءالله که نمایندگان مجلس در این مورد شوخی نمی‌کنند. به نظرم گاهی فرافکنی می‌کنیم و می‌خواهیم با فوتبال به جامعه تب بدهیم یا آرامش برقرار کنیم. امیدوارم مجلس به صورت جدی در این زمینه ورود و نظارت کند که مشکلات حل شود. مجلس کمیسیون‌های مختلف دارد و عوامل بازرسی هم در اختیارش قرار دارد. به عنوان مثال کمیسیون اصل ۹۰ که ۶ سال پیش آغاز به کار کرد چه شد؟ سازمان بازرسی کل کشور داشت تحقیقاتی در ورزش و فوتبال انجام می‌داد که پرونده را بستند و رفتند. نمی دانم چرا نمایندگان دیگر پیگیر نشدند. اگر کسی در معامله‌ای غش می‌کند، باید پاسخگو باشد. اگر هم فدراسیونی شفاف و سالم کار می‌کند، آنرا صراحتاً بگویند.

* بحث بازگشت برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی هم مطرح است. آیا این مربی در صورت انتخاب شدن، می‌تواند موفقیتش در پرسپولیس را با تیم ملی تکرار کند؟

- اگر برانکو سرمربی تیم ملی شد، مردم هیچ موقع انتظار نداشته باشند نتایج پرسپولیس تکرار شود. تیم ملی با یک باشگاه فرق می‌کند و شرایط طوری است که تک تک مردم ایران در آن سهیم هستند؛ از شمال و جنوب گرفته تا شرق و غرب ایران. اینجا برانکو تنها کسی نیست که تصمیم می‌گیرد! برای هر انتخاب، تمام مردم نظر می‌دهند و این می‌تواند چالش برانگیز باشد. در تیم ملی اشتباهات خیلی بزرگ‌تر است و یک مربی فرصت چندانی ندارد. مثلاً چهار بازی برگزار می‌شود و تیم ملی باید نتیجه بگیرد. اینجا عدم موفقیت یا موفقیت خیلی مهم است. اگر برانکو را می‌آوریم باید صبور باشیم تا مدیریت فنی خود در پرسپولیس را بتواند در تیم ملی پیاده کند. باید حوصله کنیم چون ممکن است سریع نتیجه نگیرد.

* البته مهدی تاج روز گذشته از سمتش استعفا کرد. به فدراسیون زمان تاج چه نمره‌ای می‌دهید؟

- از ته دلم می گویم که برای تاج ناراحتم و امیدوارم سریع‌تر بیماری اش برطرف شود. بحث من درباره افراد دیگر صرفاً درباره عملکردشان است نه شخصیتشان. وقتی بیشتر متاسف می‌شویم که فشار کار ثابت می‌کند بضاعت کم بوده است. اتفاقی که برای تاج رخ داد، استرس وحشتناک فوتبال را نشان می‌دهد. به نظرم مشکلات از وقتی شروع شد که آدم‌های پرتلاش و پرکار از جمله نبی، اسدی و کفاشیان از فدراسیون و اطراف تاج رفتند. در مجموع به تاج نمره مردودی نمی‌دهم.

* وضعیت باشگاه پرسپولیس و گابریل کالدرون بی شباهت به استقلال و استراماچونی نیست. توصیه شما به عنوان مدیرعامل پیشین پرسپولیس به مسئولان این باشگاه چیست؟

- وقتی برای مربی استقلال آن جریان فعال می‌شود، از همین حالا نگذارند کالدرون برود که بعداً سفیر و دلال و آدم‌های مختلف برای بازگرداندنش بسیج شوند. همینجا حرفش را بشنویم و خواسته‌هایش را برآورده کنیم.

* کالدرون در پایان بازی با نساجی از دروغ‌هایی که باشگاه به او گفته و از «ان شاءالله فردا» های متوالی که شنیده، ناراحت بود.

- پرسپولیس از سال ۱۳۸۰ می‌گوید ان شاءالله فردا ولی بالاخره اوضاعش را گذرانده است. کالدرون باید بداند فردای ما با فردای اروپا یا آمریکا فرق می‌کند! کالدرون قبول کند ما کم پول نمی‌دهیم و قطعاً قراردادش پرداخت می‌شود. متأسفانه بلد نیستیم با صداقت حرف بزنیم و کمتر دروغ بگوییم. لازم نیست اگر می‌خواهیم پول مربی را هفته بعد بدهیم، حتماً به او بگوییم یک هفته دیگر بیا پولت را بگیر بلکه باید زمان بیشتری را به وی اعلام کنیم که مشکلی پیش نیاید.