به گزارش مشرق ، دکتر میرکاظمی عضو فهرست جبهه متحد اصولگرایان در شهر تهران، در گفتگوی تفصیلی با پایگاه اطلاع رسانی جبهه متحد بخشی از ناگفته های خود را بازگو کرده که در ادامه می خوانید:
* به نظر شما در آستانه انتخابات و رقابتهاي انتخاباتي اعضا و رسانههاي جبههها و گروههاي مختلف چگونه بايد رفتار كنند؟
به نظر من انتخابات مجلس در مقطع بسيار حساسي قرار دارد چرا كه هجمه اروپا و امريكا آغاز شده است. مرتباً بحث تحريمهاي اقتصادي و غير اقتصادي را بيان ميكنند. از طرفي هم تغير و تحولاتي در كشور دارد اتفاق ميافتد، مانند طرح هدفمندسازي يارانهها، ادغام دستگاههاي اقتصادي را داريم و همچنين انتخابات مجلس هست كه موج سياسي و اجتماعي جديدي در كشور ايجاد ميشود. توجه به مشكلاتي كه در سطح كلان كشور داريم مانند بيكاري، قيمت سكه و ارز، بحث تورم مشكلات بهره وري و ... شرايط به گونه ايست كه نقش مجلس ميتواند روشنتر از گذشته باشد.
نكته مهم اين است كه اصولگرايان اگر متحد باشند در مقابل دشمنان و حساس باشند در مواقعي كه منافع ملي به خطر ميافتد، خيلي خوب است بسيار اتحاد ارزنده است و بايد هم چنين باشند. و همه بايد بدون چون و چرا در خط رهبري حركت كنند. اما اگر منافع ملي در خطر نباشد و اختلاف سلايقي وجود داشته باشد نبايد اين اختلاف سلايق را به اختلاف در مباني تبديل كرد. بايد مذاكره كرد و با توجه به سال جهاد اقتصادي با توجه به مشكلاتي كه مردم با آن درگير هستند در اين زمينه اتحادي قوي ايجادكرد. بحث رقابت سالم است و همه اصولگرا هستيم و از ولايت پيروي ميكنيم. بايد مسائلي را رعايت كنيم. اولين آن اخلاق است. اگر نقطه نظر سياسي يا اقتصادي داريم بگوييم ولي سعي كنيم كه چهار چوب اخلاقي را رعايت كنيم و در خط رهبري باشيم. در مسائل راهبردي كشور از رهبر انقلاب تبعيت كنيم، در غير اين صورت نظرات مختلف و متناقضي مطرح ميشود.قبل از اینکه جبهه های انتخاباتی شکل بگیرد جلساتی تشکیل میشد تا نحوه ورود اصولگرایان به انتخابات تعریف شود. بنده در آن جلسه شرکت میکردم تا بگویم ما باید با هم باشیم و اتحاد داشته باشیم، چراکه ممکن است برای مقابله با تحریمهای اقتصادی و جنگ اقتصادی دشمن بیشتر به یکدیگر نیاز داشته باشیم. در آن جلسات گفتم که ما باید با هم باشیم تا برخیها از فضای تشتت برای روی کار آمدن استفاده نکنند.
* تركيب ليست جبهه متحد را چگونه ميبينيد؟
قبل از ايجاد اين جبههها كه گروههاي مختلف جلسه ميگذاشتند، من پيشنهاد دادم، اگر ميخواهيد يك كار اصولي كنيد بهتر است افرادي كه در سرتاسر كشور انتخاب ميكنيد بيايند و بگويند به كدام كميسيون ميخواهند بروند. كه وقتي وارد شدند تكليف مشخص باشند. چونكه گاهي كميسيونها قومي پُر ميشوند. خيلي بد است كه كشور را به دست بگيريم و نتوانيم ادارهاش كنيم، اصلاً اصولگرايي اين نيست.
در مورد ليست جبهه متحد اصولگرايان هم نقطه قوتي كه دارد اين است كه ليست صرفاً سياسي نيست. حضور افراد برجسته و با تجربه در زمينهي اقتصاد و مفاسد اقتصادي و همچنين شخصيت هاي برجسته و با تجربهاي در سطوح رد بالايي همچون وزارت در امر آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، سياست خارجي و ... نشان از تعامل مناسب اين افراد و تنوع ديدگاهها و دغدغهها در جبهه متحد اصولگرايان دارد.
* بعد از خروج از دولت به چه کاری مشغولید؟
پس از انتخابات شوراي شهر دوم بود كه دوران گفتمان توسعه سیاسی تمام شده بود و مردم به سمت اصولگرايي آمده بودند، من آن موقع به دوستان گفتم كه رئيسجمهور بعدي اصولگراست . آيا او برنامهاي دارد؟ ارز را ميخواهد چه كار كند؟ توسعهي علمي را ميخواهد به چه سمت و سویی ببرد؟ صنعت و تجارت را چگونه می خواهد اداره کند؟ ذرهاي بد عمل شود به پای اصولگرایی خواهد بود و آسيب آن در جامعه بیشتر، مشخص ميشود، بايد با امور اجرايي آشنا بود. حزب كه نيست بايد چه كار كنيم؟ بايد برنامه و تيم داشته باشيم. من بودم، آقاي دکتر زاكاني، آقاي زارعي بسیج اساتید، آقاي دانش جعفري و چند تن از دوستان. گروهي شكل گرفت. گروهي كه حالت NGO داشت. این به دلیل شکل گیری مجلس و عدم حضور برخی دوستان تاکنون رها شده بود که چندی ات این NGO را مجددا راه اندازی کردیم. يك جمع دانشگاهي است كه عدهاي از اساتيد جمع شدهاند و روي مسائل اساسي كشور مطالعه ميكنند كه براي آينده كشور برنامه ارائه كنند. براي هر كسي كه رئيس جمهور شد، كه دستش خالي نباشد. در حال حاضر دانشگاه حرف براي گفتن دارد اما نميداند به كجا بايد متصل شود و حرفش را بزند. ما زمينهاي براي اين كار فراهم كرديم. آن زمان، كار ناتمام ماند و هم اكنون دوباره بنده چند ماهي است شروع كردهام.
* در مورد آخرين جلسه اي كه با آقاي احمدي نژاد داشتيد مطالبی نقل می کنند اکنون می خواهیم از زبان شما بشنویم.
بله، روز آخر سال 89 بود و بودجه را بسته بودند. من به آقاي احمدي نژاد گفتم كه روز به روز وابستگي به نفت بيشتر ميشود. مشكلي كه هست اينجاست كه مجلس زياد روي عملكرد ريز نميشود. گزارشهايي هم که بعضا داده می شود بر اساس بودجه مصوب است. در حالي كه عملكرد مهم است. یعنی نه بودجه نویسان در دولت و نه در مجلس به این موضوع توجه نمی کردند.
*محتوای گزارشتان به آقای احمدی نژاد چه بود؟
بله اختلاف ما بخشی به دلیل بحث های کلان اقتصاد بود. و نفت و نگاه به درآمد و هزینه کشور. گزارشی که من سال 88 تهیه کردم تراز عرضه کشور را گزارش کردم که ایشان توجهی نکردند و گفتند که این طور نیست. من براساس درآمدهای نفتی که ارز اصلی کشور را تشکیل میدهد شبيه سازي كردم 5 تا 10 سال آینده را. كه ارزي كه به دست مي آوريم و ارزی که جامعه نیازدارد طي چند سال آينده چه ميشود؟ اگر روند سرمايه گذاري اين باشد، چه به روز درآمد ما و اقتصادمان خواهد آمد. در آن روز به آقاي احمدي نژاد دادم و ايشان توجهي نكردند. گزارش را تکمیل کردم و به برخی مقامات دادم که خيلي توجه كردند مقرر شد به دليل حساسيت مطلب، این گزارش را با نمایندگان مجس در میان بگذاریم. فکر میکنم فکر میکنم نوزده اردیبهشت سال گذشته بود که در جلسه ی غیرعلنی مجلس مطرح کردم. در آن جلسه یک ساعت وقت من بود. آنقدربرخی از سخنرانیها را طول دادند که به من 25 دقیقه وقت رسید. به آقای ابوترابی گفتم که وقت نمیشود و ایشان گفتند حالا صحبت کنید. من شروع به صحبت کردم. در آن مقطع مجلس توجهی به آن نداشت لیکن در بودجه سال بعد قدری این موضوع اصلاح شد. من گزارش را مجددا به مقامات دادم. لیکن آقای احمدی نژاد خیلی ناراحت شدند که چرا گزارش دولت را داده است. که این موضوع مصادف شده بود با خانه نشینی ایشان.
* ظاهرا در همین مقطع هم خواستار خروج از دولت شدید؟
پايان دولت نهم من گفتم كه مي خواهم برگردم دانشگاه. گفتم كه ديگر نميخواهم ادامه همكاري بدهم. دو جلسه با آقاي احمدينژاد داشتیم که گفت بايد بيايي وزارت نفت به هر حال نفت به شما نياز دارد. چونکه من رشته ام مهندسی صنایع است و در دانشگاه تدریس میکنم. علت اینکه بازرگانی هم رفتیم به دلیل سبقه ی لجستیکی بود که در سپاه داشتم و تشکیل زنجیره های علمی در کشور بود. که دوستان تعجب میکردند و می گفتند تو رشته ات فنی است. بعد که نفت میخواستم بروم گفتند تو که بازرگانی بودی چرا آمدی نفت؟ نمی دانستند که من صنایع خواندم. آقای احمدی نژاد گفت که ما به نتیجه ی قطعی رسیده ایم که تو باید بیاییی نفت. من گفتم كه نميتوانم و عذر خواهی میکنم میخواهم برگردم دانشگاه. و حتی آقای شیخ الاسلام که مسئول دفتر ایشان بود فرم هایی را می فرستاد و وزرایی را که کاندیدای وزارت خانه ها بودند. آنها را پر میکردند با برنامه هایشان. من این را خالی برگرداندم. کسی هم اینها را نمی داند. آقای احمدی نژاد با من جلسه ای گذاشتند و گفتند که بیا و من گفتم نمیتوانم با شما كاركنم و نميتوانم اين و آن را به دستور شما عوض كنم. در وزارت بازرگاني كه شما ميگوييد عوض كن. خب بی عدالتی ست بچه هایی متعهد هستند که خوش فکر هستند و خوب کار میکنند چرا باید عوض کنم؟ نمی توانم البته تا آخر هم این دعوای ما ادامه داشت. در هرصورت ایشان خیلی اصرار داشت که من به نفت بروم. حتی در جلسه ی آخر هم به من گفت که شما داری مرا دراین فتنه تنها میگذاری و نامردی میکنید. من و آقای احمدی نژاد از سال 57 با هم در علم و صنعت بودیم. من گفتم اگر فکر میکنید این طور است من حاضرم هر کمکی را انجام دهم ولی پست نمی خواهم. هم از دولت از یک طرف و هم از سوالات بی منطق و باج خواهی برخی نمایندگان مجلس از یک طرف احساس می کردم در محیط دانشگاه، موثرتر هستم. با اصرار بیشتر ایشان، گفتم: اگر فکر میکنی میخواهم شانه خالی کنم هرکاری تشخیص می دهید بکنید. اگر یادتان باشد اسم من جزو نفرات آخر اعلام شد. بالاخره رفتيم وزارت نفت و پس از چند ماه دوباره اختلافات شروع شد. و گاهی نامه های من 4 ماه جواب داده نشد. يكبار هم استعفا دادم.
* در چه مقطعی؟
اوائل 89 بود. البته كسي نميدانست. بعد از مذاکرتی به نتیجه رسیدم که برای ماندن در نفت، تکلیف دارم.
* در مورد فشارهایی هم که از سوی جریان انحراف به شما می آمد با آقای رییس جمهور صحبت کردید؟
در مورد جريان انحرافي بايد بگويم كه، وقتي افرادي را معرفي ميكردند مطمئنا از آن جبهه هستند، شك نكنيد. بعضي از افراد را شايد اصلا نشناسد. ولي تاييد و رد ميكنند. برخي از افراد بودند كه تاييد ميشدند و ظرف يك هفته رد ميشدند يا بالعكس. خُب چطور ممكن است؟ با مقومتهایی که داشتیم جريان انحرافي نميتوانست با بنده ارتباط برقرار كند.
تحریم ها در عرصه نفت بیش از همه ظهور وبروز دارد چرا که بر اقتصاد کشور به طور مستقیم ارتباط دارد. چه راههای جایگزینی داریم البته اگر قدری موضوع از خود موضوع تحریم نفتی ایران بحث شود بیشتر قابل توجه خواهد بود؟
اوایل انقلاب که جنگ نابرابر تحمیلی آغاز شده بود، تولید کشور نیز بیشتر مونتاژ بود و همه چیز با پول نفت خریداری میشد و در همه زمینهها نیز کسری داشتیم چنانکه حتی یک پیچ خودرو را نیز به ما نمیفروختند. امروز ما به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت مازاد در کشور داریم. یعنی ظرفیت تولید وجود دارد اما بازاری در اختیار ندارد. بهرهوری ملی سرمایه در ایران قریب به ۳۰ سال است که منفی است. یعنی ما همواره در حال ایجاد ظرفیت تولید هستیم اما این ظرفیتها به دلیل عدم وجود تقاضای داخلی منجر به تولید نمیشود. نگاهها نیز صادرات گرا نبوده است و به همین دلیل ظرفیتهای ایجاد شده معطل مانده است. در مورد تحریم اخیر نیز من تصور میکنم اروپا ناآگاهانه در حال بازی در زمین آمریکا است و در این بازی امنیت انرژی خود را به خطر میاندازد. پیشبینی مجموعههای تولید کننده و مصرف کننده انرژی برای آینده آن است که در ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به نقطه پیک اویل (peak oil) یا نقطه اوج تولید تولید نفت خواهیم رسید. از آن به بعد بحث آن است که میزان تولید منابع هیدرو کربوری در جهان به خصوص نفت از تقاضای جهانی عقب میماند یا اگر بتوان نفت را تامین کرد این نفت ارزان نخواهد بود. در 2020 یا 2025 اوج تولید اتفاق میافتد چنانکه محور مذاکرات مجمع بینالمللی انرژی IEF در سال 2010 همین نکته بود. پس چنین نگرانی برای آنها وجود دارد. امنیت انرژی برای کشورهایی که صاحب آن نیستند بسیار مهم است. در کشور ما چون روی مخازن نفت و گاز زندگی میکنیم کسی دغدغه امنیت انرژی ندارد اما مصرفکنندهها از این بابت دغدغههای زیادی دارند و به دنبال امنیت انرژی هستند. آمریکا میخواهد جهان تک قطبی بماند. در آینده و حتی حال نیز نمیتواند با لشکرکشی نظامی مشکل خود را حل کند. اما بعضی کشورها را به وسیله اهرم انرژی میتواند مهار کند که کشورهای اروپایی، چین و ژاپن از آن جملهاند و باید در این زمینه بسیار دقت کنند. در زمان وزارت نفت به یکی از این کشورها سفر کردم. این کشور قرار بود خرید نفت از ایران را کاهش دهد و کشورهای منطقه آن را جبران کنند. به یکی از مسئولان بلند پایه اقتصادی آن کشور گفتم کشور شما در حال رشد است و اقتصاد شما در حال بزرگتر شدن است و برای آمریکا یک رقیب جدی محسوب میشود. آمریکا نیز نمیخواهد کشوری بزرگتر از خود را ببیند و البته با شما از نظر نظامی نیز درگیر نخواهد شد بلکه روی حوزههای اقتصادی شما از جمله انرژی دست خواهد گذاشت. یعنی همان کشوری که به یک اشاره آمریکا گفته است میخواهد تولید نفت خود را برای شما بالا ببرد با یک اشاره آمریکا صادرات نفت خود را به کشور شما قطع میکند. به وی گفتم ایران کشور مستقلی است و میتواند امنیت انرژی شما را تأمین کند. این نکته نیز باید برای شما مهم باشد که سبد انرژی خود را از کشورهای وابسته به آمریکا انتخاب نکنید و انواع منابع را برای خود حفظ کنید. آن مقام اقتصادی بلافاصله بعد از جلسه مصاحبه کرد و گفت ما به دلیل امنیت انرژی ارتباط نفتی با ایران را قطع نخواهیم کرد. اتحادیه اروپا نیز ناآگاهانه و جاهلانه در حال بازی در زمین آمریکا است. لشکرکشیهای آمریکا در شمال آفریقا، خاورمیانه حساسیت این مناطق را در راستای مدیریت انرژی برای آمریکا نشان میدهد. حضور و سرمایهگذاری آمریکا در عراق و نوع قراردادها در عراق که مدیریت فروش را در اختیار آنها قرار میدهد نیز نشانه دیگری برای همین برنامه است.
* جنابعالی به دلیل سوابقتان در وزارت بازرگانی بیش از همه نوسان قیمت ارز را متوجه می شدید نظر شما در مورد نوسانات اخیر بازار ارز چيست؟ و به طور کلی چه عواملی بر نوسانات ارزی موثر بود؟
من ده عامل را بر نوسانلت نرخ ارز احصا کرده ام؛ شرایط اقتصادی کشور، بالا بودن حجم نقدینگی، عدم جمع آوری نقدینگی در بازار، تحریم و تشدید آن، شبکه توزیع ارز، ضرورت اعتماد سازی، ضعف شورای پول و اعتبار و نرخ دستوری، رشد اقتصادی وتولید مستمر، چند نرخی بودن ارز داخل کشور و وضعیت موازی سرمایه گذاری.
* اما تحریم که همیشه وجود داشته است؟
بله تحریم مقوله جدیدی در کشور ما نیست، بعد از پیروزی انقلاب، همواره با این موضوع روبه رو بوده ایم. از آنجایی که مخالفت آنان با اصل نظام است تا زمانی که پرچم جمهوری اسلامی در این کشور برافراشته است تحریم هم وجود دارد وموضوعاتی همچون هسته ای و... بهانه است. و با این مقوله بخشهای مختلف کشور آشنایی دارند. بعضی علاقه دارند همه مشکلات را به سمت تحریم سوق دهند. البته تحریم بی تاثیر نیست ولی تنها عامل نیست بلکه تدابیر اقتصادی نقش بیشتری نسبت به تحریم در اوضاع فعلی وضعیت ارز داشته ودارد. در هر صورت تحریم بانکی نقل وانتقال را با مشکلاتی روبه رو می کند که هزینه به همراه دارد وداشتن ارز در خارج از کشور برای واردات کالا در شرایط تورمی ودر شرایط تحریم مطلوبیت بیشتری ایجاد می کند. بنابراین نبایستی اجازه دهیم تا سایه تحریم باعث کمرنگ کردن سایر عوامل شود.
* یکسری کلماتی هستند که دوست داریم نظر شما را درخصوص آنها در حد چند کلمه بدانیم:
تحريم: زورگويي غرب و عدم موفقيت آن
شعب ابي طالب: بدر و خيبر
بدر و خيبر: صبر و تلاش و نُصرت
بازار سكه و ارز: بي تدبيري
مشايي: پيچيده
احمدي نژاد: ...
هدفمند كردن يارانهها: تنها راه اصلاح اقتصاد كشور
غضنفري: دوست
حدادعادل: شخصيتي موجه و معتدل
به نظر من انتخابات مجلس در مقطع بسيار حساسي قرار دارد چرا كه هجمه اروپا و امريكا آغاز شده است. مرتباً بحث تحريمهاي اقتصادي و غير اقتصادي را بيان ميكنند. از طرفي هم تغير و تحولاتي در كشور دارد اتفاق ميافتد، مانند طرح هدفمندسازي يارانهها، ادغام دستگاههاي اقتصادي را داريم و همچنين انتخابات مجلس هست كه موج سياسي و اجتماعي جديدي در كشور ايجاد ميشود. توجه به مشكلاتي كه در سطح كلان كشور داريم مانند بيكاري، قيمت سكه و ارز، بحث تورم مشكلات بهره وري و ... شرايط به گونه ايست كه نقش مجلس ميتواند روشنتر از گذشته باشد.
نكته مهم اين است كه اصولگرايان اگر متحد باشند در مقابل دشمنان و حساس باشند در مواقعي كه منافع ملي به خطر ميافتد، خيلي خوب است بسيار اتحاد ارزنده است و بايد هم چنين باشند. و همه بايد بدون چون و چرا در خط رهبري حركت كنند. اما اگر منافع ملي در خطر نباشد و اختلاف سلايقي وجود داشته باشد نبايد اين اختلاف سلايق را به اختلاف در مباني تبديل كرد. بايد مذاكره كرد و با توجه به سال جهاد اقتصادي با توجه به مشكلاتي كه مردم با آن درگير هستند در اين زمينه اتحادي قوي ايجادكرد. بحث رقابت سالم است و همه اصولگرا هستيم و از ولايت پيروي ميكنيم. بايد مسائلي را رعايت كنيم. اولين آن اخلاق است. اگر نقطه نظر سياسي يا اقتصادي داريم بگوييم ولي سعي كنيم كه چهار چوب اخلاقي را رعايت كنيم و در خط رهبري باشيم. در مسائل راهبردي كشور از رهبر انقلاب تبعيت كنيم، در غير اين صورت نظرات مختلف و متناقضي مطرح ميشود.قبل از اینکه جبهه های انتخاباتی شکل بگیرد جلساتی تشکیل میشد تا نحوه ورود اصولگرایان به انتخابات تعریف شود. بنده در آن جلسه شرکت میکردم تا بگویم ما باید با هم باشیم و اتحاد داشته باشیم، چراکه ممکن است برای مقابله با تحریمهای اقتصادی و جنگ اقتصادی دشمن بیشتر به یکدیگر نیاز داشته باشیم. در آن جلسات گفتم که ما باید با هم باشیم تا برخیها از فضای تشتت برای روی کار آمدن استفاده نکنند.
* تركيب ليست جبهه متحد را چگونه ميبينيد؟
قبل از ايجاد اين جبههها كه گروههاي مختلف جلسه ميگذاشتند، من پيشنهاد دادم، اگر ميخواهيد يك كار اصولي كنيد بهتر است افرادي كه در سرتاسر كشور انتخاب ميكنيد بيايند و بگويند به كدام كميسيون ميخواهند بروند. كه وقتي وارد شدند تكليف مشخص باشند. چونكه گاهي كميسيونها قومي پُر ميشوند. خيلي بد است كه كشور را به دست بگيريم و نتوانيم ادارهاش كنيم، اصلاً اصولگرايي اين نيست.
در مورد ليست جبهه متحد اصولگرايان هم نقطه قوتي كه دارد اين است كه ليست صرفاً سياسي نيست. حضور افراد برجسته و با تجربه در زمينهي اقتصاد و مفاسد اقتصادي و همچنين شخصيت هاي برجسته و با تجربهاي در سطوح رد بالايي همچون وزارت در امر آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، سياست خارجي و ... نشان از تعامل مناسب اين افراد و تنوع ديدگاهها و دغدغهها در جبهه متحد اصولگرايان دارد.
* بعد از خروج از دولت به چه کاری مشغولید؟
پس از انتخابات شوراي شهر دوم بود كه دوران گفتمان توسعه سیاسی تمام شده بود و مردم به سمت اصولگرايي آمده بودند، من آن موقع به دوستان گفتم كه رئيسجمهور بعدي اصولگراست . آيا او برنامهاي دارد؟ ارز را ميخواهد چه كار كند؟ توسعهي علمي را ميخواهد به چه سمت و سویی ببرد؟ صنعت و تجارت را چگونه می خواهد اداره کند؟ ذرهاي بد عمل شود به پای اصولگرایی خواهد بود و آسيب آن در جامعه بیشتر، مشخص ميشود، بايد با امور اجرايي آشنا بود. حزب كه نيست بايد چه كار كنيم؟ بايد برنامه و تيم داشته باشيم. من بودم، آقاي دکتر زاكاني، آقاي زارعي بسیج اساتید، آقاي دانش جعفري و چند تن از دوستان. گروهي شكل گرفت. گروهي كه حالت NGO داشت. این به دلیل شکل گیری مجلس و عدم حضور برخی دوستان تاکنون رها شده بود که چندی ات این NGO را مجددا راه اندازی کردیم. يك جمع دانشگاهي است كه عدهاي از اساتيد جمع شدهاند و روي مسائل اساسي كشور مطالعه ميكنند كه براي آينده كشور برنامه ارائه كنند. براي هر كسي كه رئيس جمهور شد، كه دستش خالي نباشد. در حال حاضر دانشگاه حرف براي گفتن دارد اما نميداند به كجا بايد متصل شود و حرفش را بزند. ما زمينهاي براي اين كار فراهم كرديم. آن زمان، كار ناتمام ماند و هم اكنون دوباره بنده چند ماهي است شروع كردهام.
* در مورد آخرين جلسه اي كه با آقاي احمدي نژاد داشتيد مطالبی نقل می کنند اکنون می خواهیم از زبان شما بشنویم.
بله، روز آخر سال 89 بود و بودجه را بسته بودند. من به آقاي احمدي نژاد گفتم كه روز به روز وابستگي به نفت بيشتر ميشود. مشكلي كه هست اينجاست كه مجلس زياد روي عملكرد ريز نميشود. گزارشهايي هم که بعضا داده می شود بر اساس بودجه مصوب است. در حالي كه عملكرد مهم است. یعنی نه بودجه نویسان در دولت و نه در مجلس به این موضوع توجه نمی کردند.
*محتوای گزارشتان به آقای احمدی نژاد چه بود؟
بله اختلاف ما بخشی به دلیل بحث های کلان اقتصاد بود. و نفت و نگاه به درآمد و هزینه کشور. گزارشی که من سال 88 تهیه کردم تراز عرضه کشور را گزارش کردم که ایشان توجهی نکردند و گفتند که این طور نیست. من براساس درآمدهای نفتی که ارز اصلی کشور را تشکیل میدهد شبيه سازي كردم 5 تا 10 سال آینده را. كه ارزي كه به دست مي آوريم و ارزی که جامعه نیازدارد طي چند سال آينده چه ميشود؟ اگر روند سرمايه گذاري اين باشد، چه به روز درآمد ما و اقتصادمان خواهد آمد. در آن روز به آقاي احمدي نژاد دادم و ايشان توجهي نكردند. گزارش را تکمیل کردم و به برخی مقامات دادم که خيلي توجه كردند مقرر شد به دليل حساسيت مطلب، این گزارش را با نمایندگان مجس در میان بگذاریم. فکر میکنم فکر میکنم نوزده اردیبهشت سال گذشته بود که در جلسه ی غیرعلنی مجلس مطرح کردم. در آن جلسه یک ساعت وقت من بود. آنقدربرخی از سخنرانیها را طول دادند که به من 25 دقیقه وقت رسید. به آقای ابوترابی گفتم که وقت نمیشود و ایشان گفتند حالا صحبت کنید. من شروع به صحبت کردم. در آن مقطع مجلس توجهی به آن نداشت لیکن در بودجه سال بعد قدری این موضوع اصلاح شد. من گزارش را مجددا به مقامات دادم. لیکن آقای احمدی نژاد خیلی ناراحت شدند که چرا گزارش دولت را داده است. که این موضوع مصادف شده بود با خانه نشینی ایشان.
* ظاهرا در همین مقطع هم خواستار خروج از دولت شدید؟
پايان دولت نهم من گفتم كه مي خواهم برگردم دانشگاه. گفتم كه ديگر نميخواهم ادامه همكاري بدهم. دو جلسه با آقاي احمدينژاد داشتیم که گفت بايد بيايي وزارت نفت به هر حال نفت به شما نياز دارد. چونکه من رشته ام مهندسی صنایع است و در دانشگاه تدریس میکنم. علت اینکه بازرگانی هم رفتیم به دلیل سبقه ی لجستیکی بود که در سپاه داشتم و تشکیل زنجیره های علمی در کشور بود. که دوستان تعجب میکردند و می گفتند تو رشته ات فنی است. بعد که نفت میخواستم بروم گفتند تو که بازرگانی بودی چرا آمدی نفت؟ نمی دانستند که من صنایع خواندم. آقای احمدی نژاد گفت که ما به نتیجه ی قطعی رسیده ایم که تو باید بیاییی نفت. من گفتم كه نميتوانم و عذر خواهی میکنم میخواهم برگردم دانشگاه. و حتی آقای شیخ الاسلام که مسئول دفتر ایشان بود فرم هایی را می فرستاد و وزرایی را که کاندیدای وزارت خانه ها بودند. آنها را پر میکردند با برنامه هایشان. من این را خالی برگرداندم. کسی هم اینها را نمی داند. آقای احمدی نژاد با من جلسه ای گذاشتند و گفتند که بیا و من گفتم نمیتوانم با شما كاركنم و نميتوانم اين و آن را به دستور شما عوض كنم. در وزارت بازرگاني كه شما ميگوييد عوض كن. خب بی عدالتی ست بچه هایی متعهد هستند که خوش فکر هستند و خوب کار میکنند چرا باید عوض کنم؟ نمی توانم البته تا آخر هم این دعوای ما ادامه داشت. در هرصورت ایشان خیلی اصرار داشت که من به نفت بروم. حتی در جلسه ی آخر هم به من گفت که شما داری مرا دراین فتنه تنها میگذاری و نامردی میکنید. من و آقای احمدی نژاد از سال 57 با هم در علم و صنعت بودیم. من گفتم اگر فکر میکنید این طور است من حاضرم هر کمکی را انجام دهم ولی پست نمی خواهم. هم از دولت از یک طرف و هم از سوالات بی منطق و باج خواهی برخی نمایندگان مجلس از یک طرف احساس می کردم در محیط دانشگاه، موثرتر هستم. با اصرار بیشتر ایشان، گفتم: اگر فکر میکنی میخواهم شانه خالی کنم هرکاری تشخیص می دهید بکنید. اگر یادتان باشد اسم من جزو نفرات آخر اعلام شد. بالاخره رفتيم وزارت نفت و پس از چند ماه دوباره اختلافات شروع شد. و گاهی نامه های من 4 ماه جواب داده نشد. يكبار هم استعفا دادم.
* در چه مقطعی؟
اوائل 89 بود. البته كسي نميدانست. بعد از مذاکرتی به نتیجه رسیدم که برای ماندن در نفت، تکلیف دارم.
* در مورد فشارهایی هم که از سوی جریان انحراف به شما می آمد با آقای رییس جمهور صحبت کردید؟
در مورد جريان انحرافي بايد بگويم كه، وقتي افرادي را معرفي ميكردند مطمئنا از آن جبهه هستند، شك نكنيد. بعضي از افراد را شايد اصلا نشناسد. ولي تاييد و رد ميكنند. برخي از افراد بودند كه تاييد ميشدند و ظرف يك هفته رد ميشدند يا بالعكس. خُب چطور ممكن است؟ با مقومتهایی که داشتیم جريان انحرافي نميتوانست با بنده ارتباط برقرار كند.
تحریم ها در عرصه نفت بیش از همه ظهور وبروز دارد چرا که بر اقتصاد کشور به طور مستقیم ارتباط دارد. چه راههای جایگزینی داریم البته اگر قدری موضوع از خود موضوع تحریم نفتی ایران بحث شود بیشتر قابل توجه خواهد بود؟
اوایل انقلاب که جنگ نابرابر تحمیلی آغاز شده بود، تولید کشور نیز بیشتر مونتاژ بود و همه چیز با پول نفت خریداری میشد و در همه زمینهها نیز کسری داشتیم چنانکه حتی یک پیچ خودرو را نیز به ما نمیفروختند. امروز ما به طور متوسط ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت مازاد در کشور داریم. یعنی ظرفیت تولید وجود دارد اما بازاری در اختیار ندارد. بهرهوری ملی سرمایه در ایران قریب به ۳۰ سال است که منفی است. یعنی ما همواره در حال ایجاد ظرفیت تولید هستیم اما این ظرفیتها به دلیل عدم وجود تقاضای داخلی منجر به تولید نمیشود. نگاهها نیز صادرات گرا نبوده است و به همین دلیل ظرفیتهای ایجاد شده معطل مانده است. در مورد تحریم اخیر نیز من تصور میکنم اروپا ناآگاهانه در حال بازی در زمین آمریکا است و در این بازی امنیت انرژی خود را به خطر میاندازد. پیشبینی مجموعههای تولید کننده و مصرف کننده انرژی برای آینده آن است که در ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۵ به نقطه پیک اویل (peak oil) یا نقطه اوج تولید تولید نفت خواهیم رسید. از آن به بعد بحث آن است که میزان تولید منابع هیدرو کربوری در جهان به خصوص نفت از تقاضای جهانی عقب میماند یا اگر بتوان نفت را تامین کرد این نفت ارزان نخواهد بود. در 2020 یا 2025 اوج تولید اتفاق میافتد چنانکه محور مذاکرات مجمع بینالمللی انرژی IEF در سال 2010 همین نکته بود. پس چنین نگرانی برای آنها وجود دارد. امنیت انرژی برای کشورهایی که صاحب آن نیستند بسیار مهم است. در کشور ما چون روی مخازن نفت و گاز زندگی میکنیم کسی دغدغه امنیت انرژی ندارد اما مصرفکنندهها از این بابت دغدغههای زیادی دارند و به دنبال امنیت انرژی هستند. آمریکا میخواهد جهان تک قطبی بماند. در آینده و حتی حال نیز نمیتواند با لشکرکشی نظامی مشکل خود را حل کند. اما بعضی کشورها را به وسیله اهرم انرژی میتواند مهار کند که کشورهای اروپایی، چین و ژاپن از آن جملهاند و باید در این زمینه بسیار دقت کنند. در زمان وزارت نفت به یکی از این کشورها سفر کردم. این کشور قرار بود خرید نفت از ایران را کاهش دهد و کشورهای منطقه آن را جبران کنند. به یکی از مسئولان بلند پایه اقتصادی آن کشور گفتم کشور شما در حال رشد است و اقتصاد شما در حال بزرگتر شدن است و برای آمریکا یک رقیب جدی محسوب میشود. آمریکا نیز نمیخواهد کشوری بزرگتر از خود را ببیند و البته با شما از نظر نظامی نیز درگیر نخواهد شد بلکه روی حوزههای اقتصادی شما از جمله انرژی دست خواهد گذاشت. یعنی همان کشوری که به یک اشاره آمریکا گفته است میخواهد تولید نفت خود را برای شما بالا ببرد با یک اشاره آمریکا صادرات نفت خود را به کشور شما قطع میکند. به وی گفتم ایران کشور مستقلی است و میتواند امنیت انرژی شما را تأمین کند. این نکته نیز باید برای شما مهم باشد که سبد انرژی خود را از کشورهای وابسته به آمریکا انتخاب نکنید و انواع منابع را برای خود حفظ کنید. آن مقام اقتصادی بلافاصله بعد از جلسه مصاحبه کرد و گفت ما به دلیل امنیت انرژی ارتباط نفتی با ایران را قطع نخواهیم کرد. اتحادیه اروپا نیز ناآگاهانه و جاهلانه در حال بازی در زمین آمریکا است. لشکرکشیهای آمریکا در شمال آفریقا، خاورمیانه حساسیت این مناطق را در راستای مدیریت انرژی برای آمریکا نشان میدهد. حضور و سرمایهگذاری آمریکا در عراق و نوع قراردادها در عراق که مدیریت فروش را در اختیار آنها قرار میدهد نیز نشانه دیگری برای همین برنامه است.
* جنابعالی به دلیل سوابقتان در وزارت بازرگانی بیش از همه نوسان قیمت ارز را متوجه می شدید نظر شما در مورد نوسانات اخیر بازار ارز چيست؟ و به طور کلی چه عواملی بر نوسانات ارزی موثر بود؟
من ده عامل را بر نوسانلت نرخ ارز احصا کرده ام؛ شرایط اقتصادی کشور، بالا بودن حجم نقدینگی، عدم جمع آوری نقدینگی در بازار، تحریم و تشدید آن، شبکه توزیع ارز، ضرورت اعتماد سازی، ضعف شورای پول و اعتبار و نرخ دستوری، رشد اقتصادی وتولید مستمر، چند نرخی بودن ارز داخل کشور و وضعیت موازی سرمایه گذاری.
* اما تحریم که همیشه وجود داشته است؟
بله تحریم مقوله جدیدی در کشور ما نیست، بعد از پیروزی انقلاب، همواره با این موضوع روبه رو بوده ایم. از آنجایی که مخالفت آنان با اصل نظام است تا زمانی که پرچم جمهوری اسلامی در این کشور برافراشته است تحریم هم وجود دارد وموضوعاتی همچون هسته ای و... بهانه است. و با این مقوله بخشهای مختلف کشور آشنایی دارند. بعضی علاقه دارند همه مشکلات را به سمت تحریم سوق دهند. البته تحریم بی تاثیر نیست ولی تنها عامل نیست بلکه تدابیر اقتصادی نقش بیشتری نسبت به تحریم در اوضاع فعلی وضعیت ارز داشته ودارد. در هر صورت تحریم بانکی نقل وانتقال را با مشکلاتی روبه رو می کند که هزینه به همراه دارد وداشتن ارز در خارج از کشور برای واردات کالا در شرایط تورمی ودر شرایط تحریم مطلوبیت بیشتری ایجاد می کند. بنابراین نبایستی اجازه دهیم تا سایه تحریم باعث کمرنگ کردن سایر عوامل شود.
* یکسری کلماتی هستند که دوست داریم نظر شما را درخصوص آنها در حد چند کلمه بدانیم:
تحريم: زورگويي غرب و عدم موفقيت آن
شعب ابي طالب: بدر و خيبر
بدر و خيبر: صبر و تلاش و نُصرت
بازار سكه و ارز: بي تدبيري
مشايي: پيچيده
احمدي نژاد: ...
هدفمند كردن يارانهها: تنها راه اصلاح اقتصاد كشور
غضنفري: دوست
حدادعادل: شخصيتي موجه و معتدل