به گزارش مشرق به نقل از فارس ؛ حسین فداییآشیانی نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دوره هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس است.او در شهر ری به دنیا آمده و هماکنون نیز ساکن همان جاست.بعد از انقلاب به عضویت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی اول در آمد و نقش موثری در جلوگیری از انحرافات این سازمان در آن سال ها داشت.وی مسئول ستاد فوریتهای جنگ در زمان جنگ تحمیلی شد. فدایی مؤسس و دبیرکل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی از ابتدا تاکنون بوده است.عضویت در ستاد مبارزه با مفاسد اقتصادی، جزو اعضای اصلی شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، عضویت در شورای پنج نفره شورای هماهنگی نیروهای انقلاب در انتخابات ریاست جمهوری دور نهم، عضویت در شورای ۵+۶ جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم و حضور در شورای 7+8 جبهه متحد اصولگرایان در انتخابات مجلس نهم، در کارنامه سیاسی فدایی به چشم میخورد. حسین فدایی از چهره های شاخص ، جریان ساز و استراتژیست اصولگرا است و نقش تعیین کننده ای در پیروزی اصولگرایان و تدوین ساختارهای انتخاباتی در انتخابات مختلف در جبهه نیروهای انقلاب داشته است. تشخیص و هشدارهای بموقع در شناسایی و تبیین انحراف از اولین روزهای انقلاب و ولایت پذیری از دیگر ویژگی های حسین فدایی است. وی از اولین کسانی است که از واژه های جریان فتنه، جریان انحرافی و باند فساد در تبیین انحراف های چند سال اخیر استفاده کرده و نقش قابل توجهی در روشنگری جریانات داشته است.
برای بررسی شرایط انتخابات مجلس نهم و وضعیت اصولگرایان در این انتخابات، با وی گفتوگو کردیم که متن کامل این گفتوگوی مشروح بدین شرح است:
با توجه به قرارگرفتن در آستانه انتخابات مجلس نهم، تحلیل شما از انتخابات آتی چیست؟
- فدایی: باید دید نگاه به رویدادهای سیاسی از چه منظری صورت میگیرد، افراد و جریاناتی هستند که هر حادثه سیاسی رخ داد آن را مجرد از گذشته و آینده تحلیل میکنند، این نوع نگاه آثار و نتایجی به دنبال دارد، اما اگر نگاه ما، نگاهی باشد که پیوند رویدادهای سیاسی، امور اجتماعی، فرهنگی و همه گفتارها با گذشته و آینده را ملاحظه کنیم، قطعاً نتیجه دیگری حاصل میشود.
*مهمترین حادثه در شرایط فعلی 'انتخابات مجلس نهم' است
باید دید به دنبال روند رو به تکاملی انقلاب اسلامی، در این مقطع و شرایط زمانی نیازمند چه چیزی هستیم، به نظرم مهمترین حادثهای که در حال حاضر پیش رو داریم، نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی است، نفس انتخابات که در فرآیند تکامل انقلاب اسلامی شکل میگیرد، با توجه به فرمایش رهبر معظم انقلاب هماکنون در پیچ تاریخی خاصی قرار گرفتیم، باید این موضوع به خوبی تحلیل شود که این پیچ تاریخی چیست؟
معنای پیچ تاریخی این است که شاید ما اولین بار است شاهد سامان یافتن صفآرایی بسیار جدی و رو در روی بین جبهه حق و باطل هستیم، اولین بار است که پیامهای انقلاب برای مستضعفین و کشورهای اسلامی به خوبی تبیین شده و آنها این موضوع را دریافت کردند و متناسب با آن عمل میکنند، باید دانست اگر بیداری اسلامی شکل گرفته در منطقه، به خوبی هدایت نشود مورد بهرهبرداری دشمنان قرار میگیرد.
بعد از انتخابات سال 88، انتخابات مجلس نهم اولین انتخاباتی است که در جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود و میتواند الگویی برای همه مسلمانان باشد و بالعکس.
آسیبی که جریان فتنه در انتخابات 88 دنبال میکرد، مخدوش کردن انتخابات بود، در این مسیر جریان جدیدی هم با یک باند و گروه جدیدی تحت عنوان "انحراف" در صحنه حضور یافته و آنان امروز میخواهند از فضا بهرهبرداری خودشان را داشته باشند، بنابراین ما یک نگاه به عرصه بینالملل داریم، یک نگاه به عرصه جهان اسلام، یک نگاه به جریان داخلی فتنه 88، که زخمخورده و شکست خورده در درون نظام است و یک نگاه هم به شکلگیری باند منحرف، فاسد و قدرتطلب در درون کشور داریم.
*نظام سلطه، جریان فتنه و انحراف نقاط مشترک قابل توجهی با یکدیگر دارند
این 3 جریان یعنی نظام سلطه، انحراف و فتنه، نقاط مشترک قابل توجهی را با یکدیگر دارند، از طرفی نفس روند انقلاب که مسیر رو به تکاملی را در حال طی کردن است، نیازمند اصلاحات و تحولات اساسی از درون هستیم و این تحولات درونی را نمیتوانیم ملاک عمل قرار ندهیم، یعنی به لحاظ تاریخی، ما چارهای نداریم که به سمت و سوی بهتر حرکت کنیم و در جهت تحول و حفظ هویت و اصول و تحولخواهی پیش رویم.
به نظرم ملت بزرگ ایران هوشمندانه در راهپیمایی 22 بهمن حضور یافتند و با بصیرت در صحنه حاضر شدند، ملت ایران در انتخابات مجلس نهم نیز انتخاب جدیدی خواهند داشت یعنی مجلسی تحولخواه شکل خواهد گرفت که انقلابی، پاک و عقلانی بودن، پایبند به اصول، جامعهنگر، آیندهنگر، تحولخواه بودن و... از ویژگیهای آن است.
اگر چنین مجلسی شکل گیرد و سمت و سوی حرکت مردم به این مسیر باشد، میتواند زمینه تحولات جدی و اساسی را برای آینده کشور رقم بزند و سرعت ما را برای پیشرفت افزایش دهد.
برخی مدعی اند، در درون گفتمان انقلاب، اختلافاتی وارد شده، چگونه میتوان این موضوع را مدیریت کرد تا به اصل وحدت جبهه انقلاب لطمهای وارد نشود؟
*در گفتمان انقلاب اسلامی اختلافی وجود ندارد
- فدایی: در گفتمان انقلاب اسلامی، اختلافی وجود ندارد، گفتمان در بین تمام وفاداران به نظام "گفتمان واحدی" است، چراکه شاخصهای این گفتمان همان مشی حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری است، پایبندی به اصول و ارزشهای دینی، عدالت، آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی، مردمسالاری، استکبارستیزی، انحرافستیزی، توجه به محرومین و مستضعفان، کار برای مردم، تلاش برای پیشرفت کشور، نوآوری، خلاقیت با حفظ اصول، توسعه نرمافزاری مورد نیاز در حوزههای مختلف و بالا بردن ظرفیت علمی کشور شاخصهای هستند که امام و رهبر انقلاب مکرراً روی آن تأکید داشتند.
این شاخصها گفتمان را تشکیل میدهند و ما در این موارد اختلافی نداریم، بلکه در نحوه تحقق گفتمان و اجرا و عینی شدن آن، شاید سلایق متفاوت باشد و هر کسی دیدگاهی را مطرح کند.
*"وحدت" یکی از ویژگیهای گفتمان انقلاب است
یکی از ویژگیهای این گفتمان "وحدت" است، یکی از شاخصها بین نیروهای وفادار به نظام "وحدت" است، اما سؤال اساسی این است که اولاً این "وحدت" به چه معناست و ثانیاً با چه محتوا و محوریت و هدفی باید شکل گیرد؟
باید این موضوع را تعریف کنیم که این "وحدت" معنا دارد یا نه؟ محتوای "وحدت" را گفتمان تشکیل میدهد و هدف "وحدت" تعالی فرد و جامعه است، محور اصلی "وحدت" نیز رهبری و ولایتفقیه است و ما بایستی این موضوع را بپذیریم، "وحدت" مکرراً هم مورد تأکید امام (ره) بوده و هم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب، در ابتدا باید منشأ و مبنای وحدت را مورد بررسی قرار دهیم و در مرحله بعد باید ریشه آن در معارف دینی مشخص شود.
*"وحدت" یک مفهوم انتزاعی مجرد برای گذاشتن بالای طاقچه نیست
در سفارشات دینی، ما را توصیه به وحدت میکنند، تأکیدات حضرت امام و رهبری مکرراً بر وحدت بوده است، تجربه 33 ساله انقلاب به ما نشان میدهد، هر کجا "وحدت" داشتیم، توفیق حاصل شده است، اگر ما قبول داریم نظام سلطه و جریان فتنه و باند منحرف و فاسد و قدرتطلب برای انتخابات مجلس نهم برنامه دارند، بهترین راه برای خنثیسازی توطئههای آنان "وحدت" است، بهترین راه برای پیشگیری از توطئههای دشمن نیز وحدت است، وحدت یک مفهوم انتزاعی مجردی که ما آن را بالای طاقچه بگذاریم، نیست بلکه ما نیازمند اجرا و استفاده از "وحدت" در صحنه عمل هستیم، بنابراین وقتی بپذیریم راهبرد اصلی نیروهای وفادار به نظام "وحدت" است، باید به الزامات آن نیز توجه داشته و دنبال کنیم.
وقتی سلایق مختلف دور هم جمع میشوند، زمانی "وحدت" حاصل میشود که همه از ایستادگی روی سلایق خودشان تنزل کنند، چراکه ایستادگی روی سلایق و خواستههای تاکتیکی "وحدت" را به دنبال نمیآورد، اگر میخواهیم "گفتمان" تحقق یابد و حاکم شود و از بسیاری از مسائل جلوگیری کنیم، باید راهبرد "وحدت" را انتخاب کنیم و به الزامات آن تن دهیم.
الزامات "وحدت" یعنی کوتاه آمدن از سلایقی که بخواهیم روی آن پافشاری داشته باشیم، چراکه ایستادگی روی سلایق و مسائل فرعی باعث عدم شکلگیری مسئله و راهبرد اصلی ما که "وحدت" است، میشود.
برخی اعضای جبهه پایداری میگفتند اگر در موضع جبهه متحد تعریف میشدیم، رقابت شکل نمیگرفت و از ابتدا با وحدت مخالفت کردند. الان هم برخی از افراد تک رو که بر طبل وحدت میکوبیدند، مانند برخی از اعضای جبهه پیروان یا یکی از اعضای جامعه روحانیت، که اسامی آنها از لیست جبهه متحد اصولگرایان بیرون نیامد، دچار تک روی شدند و خرد جمعی جبهه متحد اصولگرایان را نادیده گرفتند و حتی امروز لیستهای جداگانه دادند که این کار حتما به زیان اصولگرایان است، اگر جبهه پایداری خود را در جبهه متحد اصولگرایان تعریف میکرد، باز چنین اتفاقی میافتاد و همچنان وحدت متزلزل میشد؟ آیا چنین افرادی وحدت را بر هم نزدند؟
- فدایی: باید دید منظور ما از رقابت چیست، باید دید رقابت را برای چه میخواهیم؟ اگر کسی رقابت را مطرح میکند، برای آن است که شور و نشاط در کشور ایجاد شد و مشارکت ملت در انتخابات افزایش پیدا کند، آیا شور و نشاط در افزایش مشارکت منحصر در رقابت است و آن هم با عنوان لیستی؟ یا ما میتوانیم کارهای دیگری انجام دهیم که در افزایش شور و نشاط انتخاباتی و مشارکت مردم مؤثر باشد؟ به نظرم اتفاقاً یک اشتباه جدی از سوی برخی صورت گرفته و عدهای مرتکب اشتباه جدی شدند.
*ز مانی که مردم شاهد عدم قدرتطلبی کاندیداها باشند، مشارکت افزایش مییابد
باید به این سؤال پاسخ داده شود که چه زمانی مردم مشارکت بیشتری در انتخابات خواهند داشت؟ پاسخ این است زمانی که امید، نشاط و اعتماد آنان به مسئولین زیاد شود، زمانی که مردم اعتقاد به قانونگرایی و آرامش را احساس کنند، شاهد عدم وجود قدرتطلبی بین نیروهای انقلاب باشند، زمانی که امید به آینده و تصویر روشنی از آینده در ذهنشان وجود داشته باشد، این موارد رقابت واقعی را ایجاد میکند و مشارکت را افزایش میدهد.
اینکه بیایند و 100 لیست بدهند، ولی لیستها هیچ برنامهای برای کشور نداشته باشند، هیچ تصویری از آینده برای مردم ترسیم نکرده باشند و نتوانند شرایط کشور و دنیا را به خوبی تحلیل کنند، به نظرم این مسئله منجر به رقابت واقعی نمیشود و احتمال تخریب یکدیگر نیز وجود دارد، چراکه تحلیل ندارند، از این رو به یکدیگر میپردازند و در مقام نفی یکدیگر بر میآیند تا در مقام تحلیل و ارزیابی برنامهها.
اینکه گروهی از ابتدا اعلام کرد وحدت نمیکند، بنده این موضوع را تازه میشنوم، اتفاقاً در زمان پیدایش اینها بنده با مسئولین شان مستقیماً صحبت کردم و از آنجایی که آنان اعلام کردند خودشان را جزو جبهه متحد اصولگرایان میدانند و جدا از جبهه متحد نمیدانند، به همین دلیل در مراسم اعلام موجودیت آنها شرکت کردم.
از ابتدا قرار نبود چنین اتفاقی رخ دهد، ممکن است احتمال انشقاق و انشعاب برخی افراد در جریان انتخابات وجود داشته باشد و ممکن است برای برخی پایبندی به گفتمان، اصول و معیارها مسئله اصلی نباشد بلکه در اولویتهای دوم و سوم آنان قرار داشته باشد، به همین دلیل احتمال انشعاب آنان وجود دارد، بنده بنا ندارم کسی را نفی کنم و مشی بنده از ابتدا اینگونه بوده است، اما ضمن اینکه انتقادات جدی به بسیاری دارم ولی تحلیلم همیشه این بوده که ما باید بتوانیم همگرایی را توسعه دهیم نه واگرایی را، چرا که امکان تحقق واگرایی راحت است و مشکلی وجود ندارد، ولی این همگرایی است که رسیدن به آن سخت است و باید خون دل خورد تا بتوانیم به وحدت برسیم.
در مجلس هفتم نیز شاهد بودیم که برخی دنبال تغییر مسیرشان بودند و از وحدت جدا شدند و در انتخابات مجلس هشتم هم شاهد بودیم برخی از اصولگرایان میخواستند مسیرشان را تغییر دهند و جدا شوند و تحلیلهای خاصی داشتند و تصور میکردند اگر مسیرشان را جدا کنند، درستتر است، در حالی که "وحدت" یکی از شاخصهای جدی بود و هست و مهم این است که در رأس و حاکم بر همه این شاخصها "ولایت و ولایتمداری" است که مسیر را کاملاً شفاف میکند و ما از فرمایشات مقام معظم رهبری این موضوع را دریافت میکنیم.
*برای پیشبرد امور اگر ما با هم باشیم، راحتتر میتوانیم فعالیت کنیم
در نماز جمعه نیز رهبر فرزانه انقلاب بخشی از صحبتهایشان را به موضوع وحدت و انسجام بیشتر نیروهای انقلاب اختصاص دادند، این موضوع میتواند برای ما قابل استناد باشد، البته عقل انسان نیز به انسان حکم میکند که ما برای پیشبرد امور اگر با هم باشیم، راحتتر میتوانیم پیش رویم تا اینکه بر هم باشیم و یا مقابل یکدیگر قرار بگیریم.
سؤال کلیدی که برخی گروهها آن را فراموش کردهاند، این است که برای مجلس نهم چه برنامهای دارند؟ نکته مهم این است که برنامه جبهه متحد اصولگرایان برای انتخابات مجلس نهم چیست؟
- فدایی: ما در فرآیند تاریخی انقلاب و بعد از آنکه توانستیم دو گفتمان توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی را پشت سر بگذاریم، بازگشت به گفتمان "انقلاب اسلامی" فراگیر و مطالبه عمومی کشور شد، حالا باید در این گفتمان آسیبشناسی کنیم تا مشخص شود که چه وضعیتی داشتیم و چه وضعیتی باید داشته باشیم.
بایستی یک آسیبشناسی جدی و ریشهای درباره خودمان انجام دهیم، به نظرم مهمترین فرآیند آسیب اصولگرایی به معنای خواص مؤثر در صحنه سیاسی، اجتماعی است نه توده مردم، اتفاقاً نقطه قوت توده مردم همین موضوع بوده، ولی در حوزه سیاسی حرف جدی این است که ما نتوانستیم ظرفیت خودمان را با مقام معظم رهبری هماهنگ کنیم و این بزرگترین آسیب است.
اصولگرایان باید همه ظرفیت خود را بسیج میکردند هماهنگ با رهبری و از بسیاری از مسائل عبور میکردند، وقتی رهبر معظم انقلاب فرمودند دهه آینده دهه پیشرفت و عدالت است، باید دید چقدر برای این مسئله کار کردیم یا زمانی که رهبر انقلاب فرمودند امسال سال جهاد اقتصادی است ما چقدر برای این موضوع سرمایهگذاری داشتیم؟ رهبری در دیدار با مسئولین دولت و در خطبههای اخیرشان، نقاط ضعفی را احصاء کردند، ما چقدر برای رفع این نقاط ضعف برنامهریزی انجام دادیم؟
متأسفانه ظرفیت اصولگرایی آنگونه که باید نتوانست با تمام قامت و وجود به منظور حل مشکلات کشور هماهنگ و همراه با رهبر معظم انقلاب باشد، باید این مسئله ریشهیابی شود.
امسال سال جهاد اقتصادی نامگذاری شد و ما باید همه ظرفیتمان را برای تحقق نظرات و منویات رهبر معظم انقلاب بسیج میکردیم، در ابتدا امر، فهم نظر رهبر انقلاب امری مهم است، سپس باید برنامهریزی انجام میدادیم، اما کجا این اتفاق افتاد؟ به نظرم از ظرفیتهایی که در اختیار داشتیم و امکانات اجرایی و عمومی که بود، نتوانستیم در این مسیر گام برداریم و استفاده کنیم و به نظرم این بزرگترین آسیب است.
جریان اصولگرایی مدعی است که در همه شاخصهای اصولگرایی در "ولایتمداری" و "وحدت" پیشتاز است، مگر رهبر معظم انقلاب دائماً مسئولین و قوا را سفارش به "وحدت" نکردند؟ چرا نتوانستیم در این زمینه توفیقات اساسی داشته باشیم که دغدغهها را برطرف کنیم.
دولت و مجلس دائماً در کش و قوس چالشهایی بودند و هستند، بنابراین اساسیترین آسیب همین نکته است و این جایی است که دیگران روی آن سرمایهگذاری میکنند و به دنبال تشدید و گسست آن هستند تا اجازه مستحکم شدن پیوندها را ندهند، بلکه متزلزل شوند.
اگر ما این فهم و تحلیل را دریافت کنیم و قبول داشته باشیم که مسئله اساسی ما همین است، باید روی آن سرمایهگذاری کنیم اما این اتفاق نیفتاد و از همین منظر واقعاً "وحدت" معنا پیدا میکند، اما این اتفاق رخ نداده و ضعفهایی در این زمینه داشتهایم و باید به این سؤال پاسخ داد که چگونه میتوان این معضل را حل کرد؟
به نظرم چگونگی حل این موضوع باز به تبعیت از "ولایت" مرتبط میشود، رهبر معظم انقلاب فرمودند با حفظ محتوای اسلام و اصول اسلام و حفظ محکمات انقلاب، نوآوری کنید و از شرایط موجود عبور و حرکت کنید و رفتار جهادی داشته باشید و تحولخواه باشید.
به نظرم این یک رویکرد است و اگر همین رویکرد را بپذیریم، خود آن محل "وحدت" میشود، سپس چالشهایمان را روی بخشهای کارشناسی و تخصصی متمرکز کنیم که بسیار هم خوب است.
باید دید چه کنیم که بهتر بتوانیم کشور را اداره کنیم، زمانی که رهبر معظم انقلاب سال 90 را سال جهاد اقتصادی نامگذاری کردند، ما همه قبول نداشتیم که مشکل جدی کشور که دشمن میخواهد روی آن سرمایهگذاری کند، آسیب زدن به حوزه 'اقتصاد' است، اگر ما این موضوع را قبول کنیم، باید بررسی کنیم که چگونه میتوانیم از این مقطع عبور کنیم.
نمیشود بگوییم رهبری را قبول داریم و بعد راه خودمان را برویم، نباید رهبری را برای خودمان بخواهیم، این کار بسیار ناپسندی است، بلکه باید خودمان را برای رهبری بخواهیم.
ما امروز باید با اتخاذ رویکرد تحولخواهی و با حفظ اصول، برای آینده تصمیمگیری کنیم، وقتی چنین رویکردی را بپذیریم، در رأس آن بایستی چند برنامه جدی داشته باشیم، در حوزههای اقتصاد، فرهنگ و مسائل زیربنایی کشور، در این صورت میتوانیم بسیار راحت بحث و برنامهریزی کنیم و کشور را به پیش ببریم.
آیا در حال حاضر نیازمند برنامهریزی برای جریانسازی در کشور هستیم تا مردم را برای حضور پای صندوقهای رأی امیدوار کند؟ آیا جبهه متحد اصولگرایان کارگروهایی برای این موضوع تشکیل داده تا وقتی وارد مجلس شدند، برنامه داشته باشند؟
- فدایی: کارهایی در این زمینه صورت گرفته، اما اینکه آیا این کارها کفایت میکند یا خیر، مورد بحث و این حرف درستی است.
عدهای که اصلاً تحلیل هم ندارند، میگویند باید "واقعگرا" بود و باید دید که واقعیتهای جامعه چیست و متناسب با آن عمل کرد اما ما میگوییم باید "واقعبین" و "آرمانخواه" بود نه "واقعگرا".
باید به آرمانها توجه داشته باشیم و متناسب با واقعیتها حرکت کنیم، در نگاه آرمانخواهی با توجه به واقعبینی حرکت ایجاد میشود نه در دیدگاه واقعگرایی؛ دیدگاه واقع گرایانه یعنی حفظ وضع موجود و در جا زدن یعنی توجیه شرایط فعلی و قانع شدن به این وضعیت.
رویکرد تحولخواهانه بایستی بین همه اصولگرایان مطرح باشد و در درون جبهه متحد اصولگرایان نیز باید این موضوع بحث شود و همه وفاداران به نظام و کسانی که معتقد به اصولگرایی هستند، بایستی برای روحیه تحولخواهی سر فصل جدیدی را برای مسیر رو به تکامل انقلاب بپذیرند و قبول کنند، این موضوع برای ما اجتنابناپذیر است، اگر نپذیریم بازگشت خواهیم داشت یعنی در جا خواهیم زد.
اساساً اگر بتوانیم این رویکرد را مورد تفاهم همه قرار دهیم، به نظرم بسیار پیش میرویم و وقتی این رویکرد پذیرفته شود، با این رویکرد میتوانیم برنامهریزی کنیم و وقتی برنامهریزی وجود داشته باشد، در همه جهات اتفاقات زیادی میافتد و اصلاً نگاه ما به نظام مدیریتی کشور را میتواند قوی کند، نگاه ما به بودجهبندی، مناسبات فرهنگی و ساختار اجرایی کشور تغییر میکند، اتفاقاتی میافتد که ممکن است برخی این رویکرد را قبول نداشته باشند.
بایستی در کشور، رویکرد تحولی را دنبال کنیم، رهبر معظم انقلاب در کرمانشاه میفرمایند ما میتوانیم با حفظ هویت دینی و اسلامی و متناسب با اقتضائات زمان و مکان و شرایط مختلف، نوآوری داشته باشیم، خلاقیت و ابتکار داشته باشیم، بنابراین بهتر است ما خودمان را به روز کنیم.
برای کارهای بزرگ، نیروهای انقلاب را بسیج و مهیا کنیم و این رویکرد و باور اگر شکل گیرد، بسیاری از مشکلات حل میشود، اما بر عکس، نه تنها این رویکرد وجود ندارد، بلکه گروههای مختلف اصولگرایی بیشتر یکدیگر را نفی میکنند و برای اثبات خودشان در مقام نفی یکدیگر عمل میکنند، اما باید دست به دست هم دهیم تا کشور را پیش ببریم و اگر میخواهیم کشور پیشرفت کند، باید نظام اداری ما آنقدر سنگین نباشد که مردم در کارهای جاری با مشکلات عدیدهای مواجه شوند، وقتی ما با یکدیگر درگیر میشویم، فرصتهای تاریخی را از دست میدهیم، چرا که با یکدیگر درگیر شدهایم و انرژیهای ما مستهلک میشود و مدام به یکدیگر میپردازیم.
اگر دولت الکترونیک راهاندازی میشد، میتوانست 70 تا 80 درصد از فساد اقتصادی و اداری در کشور جلوگیری کند، چرا در سامان دادن به نظام بانکی تا این حد عقب هستیم؟ چرا در نظام گمرکی باید عقب باشیم؟ چرا پیوند مراجع اقتصادی نباید به روز باشد؟ به نظر میرسد منشأ برخی از مسائل مانند تخلف سه هزار میلیاردی همین موضوعات است که به آنها نپرداختهایم، اتفاقاً آدم حسرت میخورد که ما توانایی همه این موضوعات را داریم، ولی به آن نمیپردازیم، ما میتوانستیم در حوزه سلامت پیشرفت بیشتری داشته باشیم، در حوزه مالیاتی شرایط بدی وجود دارد و بیشترین فشار هم به محرومین و مستضعفین وارد میشود، در صورتی که ما میتوانیم بهتر از این و عادلانهتر عمل کنیم.
در حوزههای فرهنگی وقتی ورود پیدا کنیم، مشاهده میکنیم که بسیار از مسائل حل نشده وجود دارد، بحث این است که ما شعارهایی اصولگرایی را برای چه میخواهیم مطرح کنیم؟ آیا برای قدرتطلبی؟ اگر قدرتطلبی باشد، فرق ما با دیگران چیست؟ باید شعارهای ما برای این باشد که مشکلات کشور را حل کنیم، این موضوع نیازمند این رویکرد است که دست به دست یکدیگر دهیم و با هم پیش رویم، اگر کسی به دنبال حذف دیگران باشد و به حذف سایرین فکر کند، حتماً در اشتباه است و تردیدی در این زمینه وجود ندارد.
باید در ابتدا این ادعا و رویکرد را خوب تبیین کنیم و ببینیم مقبول همه هست یا خیر؟ چون تحمیلی در این زمینه وجود ندارد، باید صحبت شود تا برای همه قابل قبول و پذیرش باشد.
افرادی که میگویند اصولگرا هستند، باید بنشینند با یکدیگر کار کنند و فعالیت داشته باشند، بایستی برای پیشرفت کشور دست به دست یکدیگر دهیم تا بتوانیم مشکلات کشور را حل کنیم، همه سلایق اصولگرایی باید دست به دست یکدیگر بدهند تا کشور پیشرفت کند و اگر کسی این چنین نیندیشد، حتماً در اشتباه است، امروز کشور بیش از هر زمان دیگری نیازمند وحدت و آرامش و همدلی است.
ما باید ظرفیتهایمان را روی هم بریزیم و مشکلات کشور را حل کنیم و در این نقطه و پیچ تاریخی بایستی این اتفاق رخ دهد؛ اگر در این پیچ تاریخی بگوییم 10 طایفه و 10 گروه و ...، حتماً به کشور آسیب وارد میشود، یعنی ما با دست خودمان به انقلاب ضربه زدیم و در این موضوع تردیدی نیست.
همه سلایق باید برای اداره کشور دست به دست یکدیگر دهند، اصولگراها در سلیقههای مختلف روشهای متفاوتی برای اداره کشور دارند، در حوزههای اقتصاد و فرهنگ و ...، چگونه میتوان این سلایق مختلف را با روشهای مختلف تأیید کرد؟ مثلاً آیا درست است که در حوزه اقتصاد دو دیدگاه کاملاً متفاوت اقتصادی از اقتصاد بازار آزاد تا نگاه سوسیالیستی در لیست جبهه متحد اصولگرایان وجود دارد؟
- فدایی: این فرض حتماً غلط است، وقتی میگوییم اصولگرایی، نه کسی اعتقاد به بازار آزاد دارد نه کسی اعتقاد به اقتصاد بسته و سوسیالیستی.
وقتی میگوییم اصولگرایی یعنی آنها را پشت سر گذاشتیم، ممکن است گرایشات با سلایق مختلف وجود داشته باشد اما یکی از شاخصهای اصولگرایی "عقلانیت" و "خرد جمعی" است، ما باید بتوانیم با یکدیگر گفتوگو و یکدیگر را قانع کنیم، اینکه هر کسی یک سازی بزند و بگوید من کاری به کسی ندارم، درست نیست و هر کسی این حرف را مطرح کند، اصولگرا نیست.
هر کسی بگوید حرف من درست است و دیگران باید حرف مرا گوش دهند، حتماً اصولگرا نیست، اصولگرایی یعنی اینکه با یکدیگر بنشیند و عقلانیت و خرد جمعی را بپذیرند و با هم گفتوگو کنند و به نتیجه برسند و اگر این اتفاق بیفتد، مشکلات حل میشود، اما آن چیزی که در حال رخ دادن است، چیزی غیر از این است.
در چارچوب گفتوگوی اصولگرایی راحت میتوانیم این کار را انجام دهیم، در اینجا منیّتها و خودخواهیها و خود رأییهاست که اختلاف ایجاد میکند، اگر کسی اعتقادش بر آن باشد که من گفتمان اصولگرایی را قبول دارم، این مسئله به معنای قبول "عقلانیت"، "خرد جمعی" و "ولایت" است.
ما بایستی در چارچوب سیاستهای کلی رهبر معظم انقلاب عمل کنیم، سیاستهای کلی ایشان فصلالخطاب ماست، اگر این سخنان مطرح شود یک بازی برای فریب دیگران است.
* در اصولگرایی بنبستی وجود ندارد
در اصولگرایی بنبستی وجود ندارد، اگر کسی بگوید اصولگرا هستم و شاخصهای اصولگرایی را قبول کند، بنبستی برای او وجود نخواهد داشت، کار جمعی در درون جبهه اصولگرایی قابل عمل و حل است و کسانی که با اصل اصول و خودشان فاصله میگیرند و خودشان را اصولگرا معرفی میکنند، آن بحث دیگری است.
افراد بیرون گفتمان نیستند، افراد هم عرض گفتمان نیستند، افراد یک چیز جدای از گفتمان نیستند، مشکل این است که همه باید تواناییها و ظرفیتهایمان را برای تحقق اهداف و منویات رهبری به کار گیریم نه برای خودمان و گروه و باندمان، توسعه فردی و باندی و گروهی در اصولگرایی وجود ندارد. اصولگرایان را باید آسیبشناسی کرد نه اصولگرایی را.
اصولگرایی برای نیروهای انقلاب قابل بحث نیست، بلکه این اصولگرایان هستند که آسیبهایی دارند و آنها باید آسیب شناسی شوند، مگر میشود کسی بگوید من اصولگرا هستم، ولی حرفی که من میزنم، درست و بقیه بایستی از من تبعیت کنند، این اصلاً منطقی نیست، اگر ما گفتمان اصولگرایی را قبول داریم، این گفتمان شاخصهایی دارد و شاخصهای آن معلوم است، اصولگرایی یعنی وحدت، عقلانیت، خرد جمعی، آزادگی استقلال، مردم سالاری، قانونگرایی، خدمت به مردم و خدمت به محرومین و مستضعفین، توسعه علمی و معنویت و البته "ولایت" بر همه این شرایط حاکم است.
در چارچوب اصولگرایی هیچگونه بنبستی وجود ندارد و این یکی از وجه تمایزات نظام کنونی است، این پویایی نظام دینی است که میتواند بنبستها را بشکند و مدیریت کند و پیش ببرد.
هدفگذاری دشمنان برای این انتخابات، کاهش مشارکت مردم است. برخی معتقدند دشمن با فشارهای اقتصادی به دنبال کاهش مشارکت مردم است اما مردم در راهپیمایی 22 بهمن امسال حضور غیر منتظرهای داشتند. فکر میکنید تلاش دشمن برای مشارکت مردم چه نتیجهای به دنبال خواهد داشت؟
- فدایی: حضور مردم غیر منتظره نبود. مردم همیشه حماسه آفرین بوده اند. مردم این بار هم از جنس 9 دی بودند. البته دشمن سرمایهگذاری زیادی برای این موضوع انجام داده است و این موضوع جدیدی نیست، البته روز به روز سرمایهگذاری دشمن برای اینکه به نظام ما ضربه بزند، بیشتر میشود.
برای این دوره هم از مدتها قبل برنامهریزی کردند، بعد از آنکه دشمن بهرهای از فتنه 88 نبرد، سرمایهگذاری سنگینی انجام داده تا بتواند در این انتخابات به نظام ضربه بزند، اما به نظرم مردم متوجه شدند و تشخیص میدهند، مردم در فتنه 88 بین رفتار دشمن با اشکالات مسئولین، تمایز قائل بودند و اصلاً آنان را یکی نمیدانستند و روز به روز نسبت به رفتار دشمن به صورت جدی واکنش نشان میدادند.
رهبر انقلاب چه زیبا از مردم یاد کردند که "مردم بصیرند و به هنگام، تصمیم میگیرند"، یعنی مردم به هنگام متوجه شدند که تمام این اقدامات که دشمن در عرصه بینالملل و منطقه و داخل انجام میدهد، برای آن است که بین مردم و نظام گسست ایجاد و مردم را مأیوس کنند، آنان میخواستند بین مردم و نظام فاصله ایجاد کنند، اما مردم به خوبی این موضوع را متوجه شدند و پاسخ دشمنان را دادند و البته این اولین بار نبود، مکرراً در طول تاریخ و بزنگاهها، مردم پیوندشان را با رهبر معظم انقلاب، بیشتر کردند و این اتفاق بارها و بارها در طول انقلاب افتاده است.
دشمن از ابتدا میخواست ایران را تحریم کند که نشد و بعد خواست انتخابات، کم رونق باشد، اما امروز متوجه شده که نمیشود و امروز به واسطه نظرسنجیهای که انجام شده، مشارکت در سراسر کشور بالای 60 درصد است و این بسیار خوب است، البته این آمار روز به روز افزایش خواهد یافت و انشاءالله مردم جواب دشمنان را خواهند داد.
دشمنان در اینجا شکست خوردند و در تحریم و کم رونق شدن انتخابات با شکست مواجه شدند، از این رو میخواهند، اخبار را بپیچانند و طراحی جدیدی داشته باشند.
* نباید به دشمن حُسن ظن داشته باشیم
دشمن بیکار نمینشیند و کار او دشمنی است، دشمن یک لحظه هم ما را رها نمیکند، ما نباید سادهاندیشی کنیم و بگوییم حالا چون تحریم جواب نداد و دشمن شکست خورده، ایران را رها میکند، اینگونه نیست، ما باید تا آخرین لحظه رصد و مراقبت کنیم و حق نداریم به دشمن حُسن ظن داشته باشیم، وظیفه ما این است که نسبت به دشمن سوء ظن داشته باشیم، حُسن ظن داشتن به دشمن در عرصه سیاسی، سادگی است و این مسئله نشاندهنده متوجه نبودن عرصه سیاسی کشور است، باید به دشمن سوء ظن داشت و بر این اساس برنامهریزی کرد تا رفتار دشمن به حداقل برسد.
در حال حاضر گروهها متکثر شدند و تعدد لیست داریم. رهبر انقلاب اشارهای در نماز جمعه کردند که رقابت به معنای تخریب نیست، شما به عنوان یکی از اصولگرایان که از اوایل دهه 70 به بعد همیشه جز محورها بودهاید، چه توصیهای به گروههای موجود دارید که چه کاری انجام دهند تا مورد سوءاستفاده دشمن قرار نگیرند؟ تا ضمن اینکه رقابت وجود داشته باشد، این رقابت به فرصتی برای کارآمد شدن نظام تبدیل شود؟
- فدایی: هم از امام و هم از مقام معظم رهبری یاد گرفتیم که رقابت مساوی با تخریب نیست، رقابت مساوی با نفی نیست، بالعکس میتوانیم رقابت داشته باشیم و رفاقت هم وجود داشته باشد، عقلانیت هم وجود داشته باشد، اخلاق هم حاکم باشد و برنامه هم موجود باشد و گفتوگو داشته باشیم و جامعه را به سمت آرمانها و اصول هدایت کنیم نه اینکه ملت را به تخریب دعوت کنیم.
دعوت به گفتمان حاکم باشد، این راه حل است و به نظرم امروز جامعه ما این موضوع را دریافت کرده و خواص و سیاسیون هستند که در این زمینه گیر دارند، ولی جامعه گیر ندارد، وظیفه رسانهها این است که همین موضوع را توصیه کنند که جهت ما به سمت و سوی شاخصها و توسعه گفتمان باشد و "برنامه محوری" و "عقلانیت" داشته باشیم و به سمت و سوی نفی حرکت نکنیم.
*"رقابت" نفی و تخریب و چنگ زدن به صورت یکدیگر نیست
"رقابت" نفی و تخریب یکدیگر نیست، "رقابت" چنگ زدن به روی یکدیگر نیست، چه کسی گفته رقابت یعنی آنکه به صورت یکدیگر چنگ بزنیم و آنقدر یکدیگر را زخمی کنیم که بعد مسیر صحیح را پیدا کرده و پیش رویم.
این موارد هم با آموزههای دینی ما، هم با توصیههای امام بزرگوار و هم با رهنمودهای رهبر معظم انقلاب سازگاری دارد.
اگر من برای اثبات خودم دیگران را نفی کنم، حتماً از معیارها عدول کردهام.