روزنامه همشهری در ویژه نامه استان آذربایجان شرقی در روز 10 بهمن ماه، با چاپ تصویر روی جلد کتاب "خاطرات علی جواهرکلام"، به تبلیغ این کتاب منتشرشده از سوي نشر آبی پرداخته است.

مشرق - روزنامه همشهری در ویژه نامه استان آذربایجان شرقی در روز 10 بهمن ماه با چاپ تصویر روی جلد کتاب "خاطرات علی جواهرکلام" به همت پسرش "فرید جواهرکلام"  به تبلیغ این کتاب منتشرشده از سوي نشر آبی پرداخته است.
 
نقش  حمایتی و قلمی علی جواهرکلام از جنایات جمعیت فداکاران آذربایجان در تبریز و آذربایجان به رهبری "محمد دیهیم"  مشهور به "دیب سیز ممد" و حاج "ابوالقاسم جوان" (مردی که  خود در سخنرانی اش  در انتخابات از محتلم شدن شبانه با دیب سیز ممد خبر می داد) در روزنامه  آذرابادگان و تبلیغ کتاب "علی جواهرکلام"  فقط در ویژه نامه آذربایجان روزنامه همشهری، انتخاب بدسلیقه ای  از این روزنامه و تبرئه نرم تاریخ ظلم های کارگزاران سازمان های جاسوسی با عنوان ادیب و اهل قلم اما در پشت پرده افرادی با تیغ های آلوده به خون فرزندان این مرز و بوم است.
 
در آذر ماه سال 1325 و پس از فروپاشی حاکمیت فرقه دموکرات آذربایجان و ورود نیرو های شاه به تبریز، دوران کشتار 20 هزار نفر از مردم این منطقه به دست نیروی نظامی شاه و اوباش محلی آغاز می شود. سرکردگی کشتار برعهده "دیب سیز ممد" يا همان "محمد دیهیم" است که به رغم قتل شاعر تبریزی "محمدباقر نیکنام" به دست اوباش تحت اختیارش، اخیراً کتابی از وی به نام تذکره الشعرای آذربایجان چاپ شده است.

ماجرای گوشواره های خون آلود و دندانهای طلای شکسته و ظلم قداره بندان جمعیت به اصطلاح فداکاران آذربایجان و جنایات میرشریف  شریفی، کور میر رحیم، قیزیل دیش عباس، سوپورگه چی محمدتقی، شوربا تقی و لوتو شاهباز هنوز از خاطره  کهنسالان تبریز زدوده نشده است.

ویلیام داگلاس، قاضی آمریکايی که خود به آذربایجان رفته بود، رفتار ارتش شاهنشاهی با مردم آذربایجان را بدین سان روايت می کند:
".... وقتی  ارتش ایران به آذربایجان برگشت، وحشت برپا نمود، سربازان قتل وغارت و تاراج به راه انداختند، آنها هرآنچه می خواستند تصاحب می کردند و رفتار سربازان روس بسیار برازنده تر از اعمال وحشیانه سربازان نجات بخش ارتش شاهنشاهی بود.
به طوری که خاطره فوق العاده زشت و شومی در آذربایجان به جا گذاشت. در آذربایجان اموال و احشام  دهقانان به غارت رفت و زنان و دختران مورد تجاوز قرارگرفتند. اگرچه رسالت ارتش ایران، آزادی  آذربایجان بود، ولی آنها مردم را غارت کردند و پشت سر خود  مرگ  و نابودی را به جا گذاشتند. به دنبال  ارتش، مالکین فراری برگشتند. آنها  به دریافت بهره مالکانه همان سال اکتفا نکردند، بلکه بهره سال قبل را نیز از دهقانان گرفتند و آنچنان روستايیان را غارت کردند که آنها ذخیره غذايي خود را از دست داده گرفتار گرسنگی شدند...

در این دوران "علی جواهرکلام"  به نوشتن در روزنامه متعلق به "محمد دیهیم"  و تطهیر نظام شاه و حمایت از جنایاتش در تبریز پرداخت و شاه نیز چاپخانه آذرابادگان متعلق به فرقه دموکرات را به محمد دیهیم بخشید که هنوز نیز در تبریز فعال است.
و محمد دیهیم با عنوان رئیس منطقه ای باشگاه ماسوني لاینز به بندگی و سرسپردگی خود ادامه داد و وارد مجلس شورا نیز شد. "دیب سیز ممد" به رغم جنایاتش، توانست با ژست ادیب، پس از انقلاب اسلامی وارد انجمن های زنانه شود و حتی با وجود صدور دستور قتل شاعران آذربایجانی، کتابی نیز به نام "تذکره الشعراء" انتشار دهد. او چند سال پیش بدون محاکمه  و بدون مصادره چاپخانه و... در تهران فوت کرد.
 
 
جواهرکلام کیست؟
علی جواهرکلام در 1275 شمسی به دنیا آمده است؛ در جریان جنگ جهانی اول با کارکنان سفارت انگلیس در تهران ارتباط می یابد. ارتباطی  که سایه آن تا پایان عمر بر زندگی اش سایه افکند.
 
در سال 1316 برای تحصیل به به عراق و بیروت می رود و به آموزش زبان تحت نظارت سازمان جاسوسی انگلیس می پردازد. خود را وارد مجموعه مؤسسان حزب توده می نماید و در میان اسناد "خانه سدان"، رسوايی همکاری وی با انگلیس آشکار می شود.

بعد از سقوط حاکمیت فرقه دموکرات، وی وارد ماجرای حمایت و تطهیر قتل ها و کشتار های جمعی سربازان شاه و اوباشان در نشریات متعلق به محمد دیهیم می گردد.
 
او در دوران سیاه سید ضیاء، به عنوان روزنامه نگار درکنار سیدضیا می ایستد و تمام تلاش های خود را با همراهی سید ضیا برای منافع دولت فخیمه بریتانیا انجام می دهد.

وی از اعضای سازمان فراماسونری و گرداننده لژ فراماسونری بود که شاه را برای مراسم تحلیف فراماسونری  تا پشت در لژ هدایت می کند.

جواهرکلام در دوران نهضت ملی شدن  صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق، بازداشت می شود اما به جاسوسی از زندان می پردازد و مقالات ضد ایرانی و ضد نهضت ملی شدن نفت را در بولتن های  جاسوسی سفارت انگلیس با عنوان روزنامه هايی همچون صدای وطن، صدای مردم، اقلیم به چاپ می رساند.

جواهر کلام در ارتباط با شبکه جاسوسی "شاپور ریپورتر" به جعلیات و بزرگ نمايی خطر کمونیزم  در ایران به منظور جلب همکاری مردم  مسلمان با حکومت شاه می پردازد. وی به صورت مجعول حتی از زبان مبارزان و مخالفان رژیم سلطنتی، خاطره و داستان نوشته و از طرف آنها خواستار  عفو ملوکانه می شود.

علی جواهرکلام  پس از کودتا علیه دولت دکتر محمد مصدق، از طریق سازمان سیا و سفارت آمریکا، به سرپرستی کمیسیون هدایت مطبوعات و افکار عمومی انتصاب می باید که در نهایت این  واحد به حوزه معاونت مطبوعاتی ساواک وصل  می شود. این کمیسیون  عهده دار ایجاد ابتذال در فرهنگ و سطحی نگری و اروتیک نگاری و هرزه گري در جامعه و جوانان برای کنترل آنها می شود.

علی جواهرکلام از جاسوسی و بندگی آمریکا و انگلیس تا نظارت بر سانسور و طراحی برای ابتذال فرهنگ و انحطاط جوانان و خیانت به تمام ارزش ها را در تمام رسانه ها  عهده دار می شود. جنایات آمریکا و انگلیس و شاه را در ایران ستایش می کند، نوکرصفتی  را به نام نویسندگی ترویج می کند و قلم  را به خون  می آمیزد و ...
 
***

ترویج  کتاب "خاطرات علی جواهرکلام" تلاش برای تغییر تاریخ و نوشتن تاریخ برای تطهیر جنایتکاران است و به نظر می رسد؛ اخذ  و چاپ هر رپرتاژآگهی فقط برای کسب پول برای روزنامه های بیت المال که در مهندسی افکار عمومی نقش دارند، کاری ناپسند باشد هرچند که صاحبان قدرت ساختار رسمی عرصه فرهنگ و ارشاد خود صاحب مسؤولیتی بسیار بزرگ در عرضه این گونه کتاب ها به بازار نشر دارند.