کد خبر 849647
تاریخ انتشار: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۰

یکی از مصادیق حکمرانی خوب آن است که حاکمان، متحد و یکپارچه به مسائل مردم فکر کنند. از تشتت و اختلاف و نیز دوقطبی و سه قطبی کردن جامعه خیری حاصل نمی شود.

به گزارش مشرق، محمد کاظم انبارلویی در یادداشتی با عنوان "ادب، آداب و میزان حکمرانی خوب" نوشت:

حکمرانی خوب، ادب و آداب و میزانی دارد. میزان یک حکمرانی خوب چیست؟ ادب و آداب آن کدام است؟ بی‌تردید عقلانیت، آن هم عقلانیت معطوف به وحی، نمای بیرونی و درونی این ادب و آداب و  میزان را برای ما نشان می‌دهد. اگر از آن پیروی نکنیم در وادی اوهام و خیالات، فکر می‌کنیم مشغول حکمرانی خوب هستیم.

بیشتر بخوانید:

روحانی در چالش بین «گفتاردرمانی» و «عمل‌گرایی»

روزه سکوت واقعی است؟ چرا؟

یکی از مصادیق حکمرانی خوب آن است که حاکمان، متحد و یکپارچه به مسائل مردم فکر کنند. از تشتت و اختلاف و نیز دوقطبی و سه قطبی کردن جامعه خیری حاصل نمی شود. اینکه عصر یکشنبه در مجلس سران قوا به همراه نمایندگان مجلس و وزرا و معاونین و مسئولین دستگاه قضائی زیر یک سقف جمع شدند و دغدغه آنها رفع مشکلات کشور و مردم بود، یک تصویر معقول از حکمرانی خوب است. همین تجمیع نشان از یک عزم برای حرکت به سمت کارآمدی است.

کارآمدی، میزان حکمرانی خوب است. این میزان را هرگز نباید مورد غفلت قرار داد. اگر کارآمدی از یک حکومت رخت بربندد معلوم است میزانی در کار نیست. میزان که در کار نباشد، ادب و آداب حکمرانی خوب در معرض تهدید قرار می‌گیرد.

شنبه گذشته رئیس جمهور، مدیران ارشد دولت را به بهانه هم‌اندیشی، زیر سقف سالن اجلاس سران جمع کرد. بخشی از مطالبی که از وی در این نشست مطرح شد، نه هم‌اندیشی بود و نه با ادب و میزان حکمرانی خوب سازگار بود. به چند نکته از آن اشاره می کنم:

1- رئیس جمهور در این نشست دستگاه‌های نظارتی را ناقص‌العقل خواند و گفت: «آقای دستگاه نظارتی! عقل تو که مبنا نیست. به تو چه ربطی دارد که دخالت می‌ کنی؟ تصور می‌کنند چون دستگاه نظارتی هستند باید نوع هواپیما و خودرو و دارویی را که می‌خواهیم خریداری کنیم آنها مشخص کنند، در صورتی که اگر تخلفی بر مبنای قانونی دیدند باید اعلام کنند...» حمله به دستگاه یا دستگاه‌های نظارتی توسط رئیس جمهور، آن هم در یک چنین نشستی معقول نیست. اگر قوه مجریه در قانون اساسی وظیفه اجرا را به عهده دارد ده‌ها دستگاه نظارتی در مجلس، قوه قضائیه و حتی خود دولت وظیفه نظارت بر حسن انجام کار دولت را به عهده دارند. آنها فقط وظیفه اعلام تخلف را ندارند، آنها مخبر و گزارشگر نیستند، آنها وظیفه برخورد را هم دارند. الآن رئیس دفتر رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری و معاون اول رئیس جمهور قبلی به چه دلیل در زندان هستند؟ اگر نظارت نبود که سنگ روی سنگ بند نبود. ناقص العقل خواندن دستگاه نظارتی با  منطق و ادب و آداب حکمرانی خوب نمی‌خواند. ناقص العقل خواندن دستگاه نظارتی، پنجاه و پنجمین توهین و ناسزای رئیس جمهور به منتقدین است که این بار نصیب منتقدینی شده است که در حاکمیت هستند و وظیفه نظارتی طبق قانون اساسی دارند.

2- رئیس جمهور در این نشست گفته است: «چرا مدیران دولتی روزه سکوت گرفته‌اند ... آنها از چه می‌ترسند؟ اگر نمی توانند، از اخم این و ‌آن می‌ترسند، باید کنار بروند.»

رئیس جمهور از کدام روزه سکوت مدیران سخن می گوید؟ ده‌ها روزنامه و سایت خبری در اختیار مدیران است، رسانه ملی به صورت یک سویه و بدون نقد در خدمت وزرا و مدیران است، هر وقت هر چه خواستند و در هر مورد که خواستند، گفته‌اند و می گویند. رئیس جمهور طبق قانون اساسی اختیار دارد هر مسئولی حتی وزرا را با دلیل یا بی دلیل برکنار کند. قانون اساسی اختیارات وسیعی را به او داده است. اگر مدیری نمی تواند، چرا برکنارش نمی‌کند؟ وقتی کارنامه دولت در بخشی از وظایف کلیدی وزرا و رئیس جمهور به ویژه در مورد وعده‌های برجامی خالی است، مدیران از چه سخن بگویند؟ ناسزا گفتن به منتقدین مشفق که هنر نیست، توهین به بخشی از مردم که تنها جرمشان این است که به او رأی نداده‌اند، با ادب و آداب حکمرانی خوب نمی‌خواند. ترسو خواندن بخشی از مدیران و متهم کردن آنها به چسبیدن به صندلی هم بی‌مهری به کسانی است که به او رأی داده‌اند و الآن جزو همکاران وی هستند. این گویش با چه میزانی از حکمرانی خوب می خواند؟ با این گویش و خوانش معلوم می شود وزرا از رئیس جمهور می ترسند!

4- رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود گفت: «من از سیستم ارز در گذشته ناراضی بودم و از سیستم فعلی هم خشنود نیستم.» او اعتراف کرد؛ 4 سال است دولت با گونی، اسکناس دلار می‌آورد، بین صرافی‌ها توزیع می کند!

آقای روحانی در مورد مشکلات ارزی طوری حرف می‌زند که گویی رئیس دولت و مسئول این نابسامانی، کس دیگری است. او در مسند نقد این عملکرد نشسته است. منتقدین دلسوز برجام چهار سال است به رئیس دولت می گویند؛ تحریم ها برداشته نشده است، تحریم‌های بانکی به صورت یک جنگ افزار مالی از سوی دشمن عمل می کند و برجام نتوانسته است بدیهی‌ترین تعهد 1+5 را عملیاتی کند. اما با نثار ده‌ها اهانت به منتقدین گفته شد؛ ‌«در نقل و انتقال و فروش نفت مشکل نداریم، به هر کس خواستیم می فروشیم و پولش به حساب می‌آید.» باز تأکید کردند: «تحریم های هسته‌ای با اجرایی شدن برجام در بخش‌های دولتی تقریباً برداشته شده است، در بخش گاز و نفت چیزی به نام تحریم نداریم، به هر اندازه‌ای خواستیم تولید می کنیم و پولش را می گیریم.»

حالا که فاش شده است این خبرها نیست و هیأت وزیران چند روز مانده به پایان سال 96 برای «جبران عدم حصول منابع حاصل از فروش نفت» مصوبه گذرانده است تا از طریق صندوق ذخیره ارزی این نقیصه را بپوشاند، مدیران مربوط چه حرفی برای گفتن دارند؟ شکستن روزه سکوت آنها چه نفعی برای رئیس جمهور دارد؟ اگر هم بگویند دستاورد برجام تقریباً هیچ بود که مورد توبیخ قرار می گیرند.

حالا دولت در مورد مشکلات ارزی تصمیمی گرفته است. خود رئیس جمهور در این تصمیم‌گیری حرف ‌آخر را زده است و همه قوا هم پای آن ایستاده‌ اند. لق کردن این تصمیم‌گیری با این عبارت که «از سیستم فعلی هم خشنود نیستم»، با کدام میزان و ادب و آداب حکمرانی خوب می‌خواند؟

5- رئیس جمهور در خصوص تدابیر مسئولین در مورد فضای مجازی در این نشست می‌گوید: «بگذارید مردم زندگی شان را بکنند. اطلاع داشتن حق مردم است، برخی می‌گویند مردم بهتر است در بی‌خبری به سر ببرند تا شب راحت بخوابند.» البته وی تأکید می کند: «اینکه فضای مجازی نباید در انحصار باشد، حرف درستی است.» فضای مجازی در انحصار دشمن است. دشمن از این طریق توانست دی ماه 96 یک آشوب امنیتی به وجود آورد. در اسفند ماه با اغتشاش در بازار ارز، ارزش پول ملی را به طور بی‌سابقه ای پایین بیاورد.

رئیس جمهور به عنوان رئیس شورای امنیت ملی مسئول امنیت کشور است. رئیس جمهور به موجب اصول متعدد قانون اساسی مسئول مستقیم اقتصاد کشور است. آیا این  حرف‌هایی که در مورد فضای مجازی زده، مسئولانه است؟ یعنی وقتی امنیت کشور و امنیت کسب و کار در مملکت به هم می‌خورد رئیس جمهور شب با خیال راحت می‌رود می‌خوابد؟

ایشان از کدام حق مردم (بخوانید حق دشمن) در فضای مجازی یاد می‌کند؟! آیا مردم می‌خواهند توسط فضای مجازی امنیت خود و امنیت کسب و کار خود را به هم بزنند؟

کشور در فضای مجازی درگیر یک جنگ سایبری است. دشمن، افکار عمومی و اراده ملی را نشانه گرفته است. اطلاعات مهم کشور در این فضا غارت می شود. رئیس جمهور نباید از آن به عنوان یک «حق» یاد کند و آن را به اسم «مردم» سند بزند. کجای این رفتار و گرایش با ادب و آداب حکمرانی خوب می‌خواند؟!

6- نفوذ نامحرمان و جاسوسان در دولت کنونی صدای مردم و نهادهای نظارتی را درآورده است. مردم می گویند چرا باید در تیم هسته‌ای یک جاسوس دوتابعیتی سر درآورد؟ مردم می گویند چرا باید در بالاترین سمت‌ها در محیط زیست یک جاسوس سه  تابعیتی اسرار مملکت را در توانایی موشکی از طریق رصد پایگاه‌ها به بهانه کار محیط زیستی به دشمن بدهد؟

مردم می گویند مدیر دوتابعیتی فراری در دم و دستگاه نفت چرا باید 200 میلیارد تومان پول مملکت را دزدیده و فرار کند؟ کمترین انتظار مردم این است که گزینش‌ها به ویژه در سطوح عالی با دقت صورت گیرد و دستگاه‌های نظارتی با قدرت جلوی نفوذ را بگیرند.

حالا اگر رئیس جمهور برخلاف انتظار مدرم بیاید در یک جمعی به اسم هم‌اندیشی مدیران ارشد دولتی، گزینش‌ها را مسخره کند و بگوید: «چقدر سین، جیم؟ غسل و وضو می‌پرسیم؟ اینها چه ربطی به گزینش دارد؟ از آباء و اجداد و همسایگان می پرسیم، یک کلمه نمی پرسیم آیا تو متعهد هستی و به مردم خدمت می کنی؟ آیا وظیفه خود را خدمت به مردم می‌دانی یا خیر؟»

شاید این نقد به گزینش‌ها وارد باشد. اما موضوع مهم بحث نفوذ است. چرا رئیس جمهور در مورد خطر نفوذ به آنها هشدار نمی‌دهد؟ چرا شاخک‌های آنها را نسبت به نفوذ حساس نمی کند؟ مردم می‌گویند تا کی باید کشور از نفوذ دوتابعیتی ها آسیب ببینند؟ اگر در استعلام ها، نهادهای نظارتی و گزینش‌ها درست عمل کردند باید کسانی که منفذ نفوذ دشمن به دستگاه‌های دولتی بودند، پاسخگو باشند و اگر درست عمل نکردند باید از این باب مورد مؤاخذه قرار گیرند.

بی دقتی در طرح مسائل از سوی رئیس جمهور به گونه ‌ای بود که بی بی سی تیتر خود را از سخنان وی به این جمله اختصاص داده بود: «نباید خیلی فکرمان را مشغول دشمنان کنیم»!

چرا باید حواس مردم و مسئولین را از تحرکات دشمن در این وادی به جایی پرت کنیم که حرف و حدیث مخالفان نظام در نقد عملکرد گزینش‌ها در روزهای اول انقلاب تکرار شود؟ این با کدام عقلانیت سیاسی و تدبیر برای یک حکمرانی خوب می‌ خواند؟

7- امسال، سال حمایت از تولید ملی، عملیاتی کردن قانون حمایت از تولید ملی، قانون اجرای سیاست های اصل 44 ، قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار و ده ها آیین نامه هایی است که دولت برای این قوانین تصویب کرده است. امسال، سال تعیین تکلیف نهایی برجام است. امسال، سال مقابله با توطئه های آمریکا در حوزه معیشت مردم است. امسال، سال پاسخ رئیس جمهور به مطالبات مردم در حوزه های اجتماعی، معیشتی و اقتصادی است. امسال، سال رعایت ادب، آداب و میزان حکمرانی خوب و اثبات کارآمدی دولت است. چرا از رئیس جمهور، قول و فعلی صادر می شود که با این مناسبت ها نسبتی ندارد؟