کد خبر 790949
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۴

استاد دانشگاه تهران گفت: متاسفانه ظاهرگرایی و نفاق در جامعه ما در حال گسترش است و این روند منفی نتیجه عدم تفکیک آداب در دو سطح است: اخلاق گرایی عام دوست دین است و باید آن را گرامی داشت.

به گزارش مشرق به نقل از ستاد خبری چهارمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی، دکتر خسرو باقری استاد دانشگاه تهران در خصوص مقاله خود با موضوع «نسبت تربیت اخلاقی و دینی» که روز گذشته ۲ آبان ماه در کمیسیون تعلیم و تربیت اسلامی چهارمین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی در سالن همایشهای بین المللی صدا و سیما برگزار شد، با ذکر جمله ای از داستایوسکی مبنی بر اینکه اگر خدا نباشد هر کاری روا است، اظهار کرد: آیا این جمله بیانی هستی شناختنی است؟ واقعا اگر خدا وجود نداشت، این جمله به این صورت بی معنا بود زیرا در آن صورت کاری هم وجود نداشت.


وی افزود: شاید معنای این جمله این است که آنچه اخلاق را ممکن می کند، دین و باورهای دینی است و این احتمال را هم می توان در نظر گرفت اما سخن وی قابل نقض است زیرا آنچه باورهای دینی را ممکن می کند، اخلاق است.
وی در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: اخلاق پیشادینی، خود شرطی برای دینداری است.


استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: چنین نیست که اگر باور به خدا نباشد، اخلاق هم ممکن نباشد. خدا می تواند ضرورت هایی برای اخلاقی بودن فراهم آورده باشد (در این صورت، به لحاظ هستی شناختی، وجود خدا لازم است که بدیهی است) یعنی اخلاق در عرصه تکوین تدبیر شده نه تنها در تشریع. این ضرورتها بخشی عقلی و منطقی اند و بخشی علی و معلولی اند.


باقری با بیان این جمله از السدیر مکنتایر که راست گویی پیش شرط منطقی اجتماع بشری است، گفت: هیچ جامعه‌ای بدون زبان ممکن نیست و هیچ زبانی بدون صداقت و راستگویی ممکن نیست. گفتن دروغ هم چون انتظار صداقت داریم، برآشوبنده است.


استاد دانشگاه تهران یادآور شد: اگر باور منطقی ایشان را به باور عقلی توسعه دهیم شامل بحث یوتیفرون و کانت و معتزله هم می شود.


باقری در ادامه تصریح کرد: مکنتایر در جای دیگری گفته است: بخشی هم ناشی از ضرورت های علی است مانند عدالت که به سبب کمبود مواد در دنیاست و شجاعت که ناشی از ضرورت خطرهاست و انصاف که ناشی از ضرورت رقابت است.


وی با استناد به این آیه که «الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم» گفت: پیامبر اسلام(ص) هم با مشرکین معاهده می بندد، همان طور که هدایت در بستر منطق مشترک میان پیامبر(ص) و مشرکان ممکن می شود، هدایت مستلزم اخلاق است. اگر افراد حب و بغض خود را کنترل نکنند (تقوای مقدم بر هدایت) ممکن نیست که به پیامبر(ص) ایمان بیاورند.


استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه قرآن هم به اخلاق پیشادینی صحه می گذارد، گفت: مانند این آیه از قرآن که «انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم» یا این آیه از سوره توبه که به صرات بیان می دارد: «الا الذین عاهدتم من المشرکین ثم لم ینقصوکم شیئا و لم یظاهروا علیکم احدا فاتموا الیهم عهدهم الی مدتهم ان الله یحب المتقین».


وی با اشاره به اینکه اخلاق در دین تعالی می یابد، تصریح کرد: در حد اجتماعی، الزام اجتماعی وجود دارد و نباید فراموش کنیم که نظارت وجدانی عمیق تر است و نظارت الهی هم از آن بسیط‌ تر است.باقری یادآورشد: دین، یک برنامه تربیت اخلاقی است. مشخصه آن گستره بزرگ تر و امکان بروز انگیزه های عمیق تر است و نتایج اعمال در آخرت مشخص می شود.


وی خاطرنشان کرد: علامه طباطبائی یک بار می گوید: اساس دین و اخلاق یکی است، چون عقلانی بودن مطرح است. بار دیگر می گوید: راه اخلاق بشری با اخلاق وحیانی جداست، زیرا اولی به دنیا و دومی به آخرت معطوف است و کسی که اخلاق عرفی دارد در آخرت پاداشی نخواهد داشت.


استاد دانشگاه تهران تاکید کرد: همچنین با این که اخلاق و آداب را متفاوت دانسته و بازگشت آداب را به اصول اخلاقی و بازگشت اصول اخلاقی را به اهداف جامعه می داند، اما در دین معتقد است که همه دستورات ریز و درشت آداب هستنند و غایت آنها عبودیت است.


باقری اضافه کرد: ممکن است تربیت دینی به معنای تادیب باشد، اما اشکال تأدیب و تأدب مشخص است. مانند تزکیه نبی و تزکیه نفس. تربیت دینی در اسلام تعاملی است و تادیب هم یا تعاملی یا ناقص است. تأدب مثل تخلق. «تخلقوا باخلاق الله»، «معلم نفسه و مودبها اولی بالاتباع».


وی عنوان کرد: به علاوه، تأدیب به معنای وسیع آن ما را در سطح نگاه می دارد و باید از آداب سطحی به آداب عمیق راه ببریم. مثلا هدف پرهیز از فحشا و منکر در نماز مطرح است و اگر از طریق دیگر هم به این هدف برسیم مقصود حاصل است.


استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: متاسفانه ظاهرگرایی و نفاق در جامعه ما در حال گسترش است و این روند منفی نتیجه عدم تفکیک آداب در دو سطح است: اخلاق گرایی عام دوست دین است و باید آن را گرامی داشت، نه این که با انحصارگرایی، دیگران را نفی کنیم.