کد خبر 787602
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۴:۰۱

بعد از سخنرانی ترامپ سوالات زیادی درباره آینده برجام و روابط خارجی ایران مطرح است که در این یادداشت تلاش می کنیم به برخی از آن ها پاسخی همراه با پیشنهاد عملی بدهیم.

به گزارش مشرق، «محمد سعید احدیان» در سرمقاله روزنامه «خراسان» نوشت:

بعد از سخنرانی ترامپ سوالات زیادی درباره آینده برجام و روابط  خارجی ایران مطرح است که در این یادداشت تلاش می کنیم به برخی از آن ها پاسخی همراه با پیشنهاد عملی بدهیم.

 دولت و رئیس جمهور آمریکا به صورت رسمی  برجام را نقض کردند. براساس نص صریح برجام، دو طرف ملزم هستند برجام را با حسن نیت و در فضایی سازنده اجرا کنند. این بند با این هدف در برجام تعبیه شده است که دولت آمریکا نتواند در عین حالی که  روی کاغذ برجام را اجرا می کند با فضاسازی رسانه ای در عمل اجازه ندهد، ایران به طور کامل  از فواید برجام بهره برداری کند چرا که تجربه این دو سال نشان داده است، بنگاه های اقتصادی برای سرمایه گذاری در اقتصاد ایران ، کاملا براساس فضاسازی های رسانه ای تصمیم می گیرند. واقعیت این است که هم سخنان ترامپ در تاکید مجدد بر این که از برجام خارج خواهد شد و هم طرحی که دولت به کنگره داده است، به بنگاه های اقتصادی دنیا این پیام را می دهد که وارد مراودات اقتصادی با ایران نشوید، چون برجام آینده ای متزلزل دارد.

این که آقای ظریف تصریح می کند که هم روح و هم متن برجام نقض شده است، صرفا یک نقض حقوقی نیست بلکه این نقض در عمل ایران را از فوایدی که به خاطر آن  برجام را امضا کرده است، محروم می کند بنابراین  ایران دیگر تعهدی به برجام ندارد و از این پس باید صرفا  مطابق منافع اش در قبال برجام تصمیم گیری کند. 

ایران در قبال این بدعهدی آشکار چه باید بکند؟ پاسخ به این سوال کمی پیچیده است. چون همان گونه که پیش از این مبسوط توضیح داده شده بود، اگر رهاورد این ماجرا  شکاف بین اروپا و آمریکا در قبال ایران باشد، ما از کل فرایند، نتیجه بسیار خوبی گرفته ایم اما از طرف دیگر اگر بخواهیم به امید این شکاف، صرفا به صورت یک طرفه تعهدات خود را در برجام رعایت کنیم اما از منافع برجام بهره کامل نبریم، دچار خسارت محض می شویم. پس چه باید کرد؟ آیا باید از برجام یک طرفه خارج شویم یا همچنان به مسیر یک طرفه فعلی ادامه دهیم؟ 

برای جواب به این پرسش باید دو احتمال تصویب شدن یا نشدن طرح دولت در کنگره را بررسی کنیم. احتمال اول این که کنگره طرح دولت آمریکا را تصویب کند.تصویب این طرح به معنای بیرون آمدن رسمی و حقوقی از برجام است. در این صورت آمریکا مقصر لغو برجام محسوب می شود و ایران بلافاصله می تواند همه اقدامات داوطلبانه خود را کنار بگذارد و بهترین کار این است که اجرانشدن پروتکل الحاقی، اعلام رسمی پایان نظارت های فراپروتکلی و حرکت صرفا در چارچوب ان پی تی را اعلام کند و فعالیت های صلح آمیز خود را شتاب بیشتری دهد  و در کنار این اقدامات که در چارچوب فعالیت های صلح آمیز هسته ای محسوب می شود،  در تفاهمی کلی با اروپا(نه قراردادی جدید)  در قبال ادامه توقف تحریم ها توسط اروپا، فعالیت هایی که در چارچوب تولید سلاح هسته ای برداشت می شود  مانند غنی سازی ۲۰ درصدی بیش از نیاز و...را آغاز نکند. در این صورت با شکافی که بین اروپا و آمریکا روی داده است، تحریم ها به زمان قبل از برجام بر نمی گردد و تحریم های آمریکا نیز در عین حالی که بر اقتصاد ایران قطعا تاثیرگذاراست، نمی تواند  مسیر تعاملات اقتصادی ایران با دنیا را به طور کامل ببندد. 

حرکت پیش دستانه خروج از برجام قبل از تصمیم کنگره، چندان منطقی به نظر نمی رسد اما باید توجه کنیم که  احتمال رای آوردن طرح دولت آمریکا در کنگره  به این دلیل که نیاز به ۶۰ رای دارد و جمهوری خواهان فقط   ۵۲ رای دارند، چندان زیاد نیست بنابراین منطقی نیست این مدت را صرفا به اعتراض و انتظار بگذرانیم بلکه باید فرصت ایجاد شده مبنی بر اجماع جهانی  علیه موضع دولت ترامپ را غنیمت بشماریم.

ترامپ بهترین فرصت را به ما داد که  اروپا را به صورت رسمی تحت فشار  بگذاریم تا عافیت طلبی را کنار بگذارد و حاضر شود برای رفع تحریم ها هزینه بپردازد. ایران باید اروپا را تهدید کند حال که آمریکا با فضاسازی رسانه ای برجام را نقض کرده است و اجازه بهره برداری از منافع برجام را به ایران نمی دهد، تهران در صورتی در برابر نقض آمریکا مقابله به مثل نمی کند و تعهدات هسته ای خود را اجرا می کند که اروپا از ظرفیت های خود استفاده کند و با تضمین های لازم به بنگاه های بزرگ اقتصادی اروپا،  چند قرارداد بزرگ  را به مرحله عمل برساند تا از تاثیرات نمادین آن ، رفع تحریم ها و برجام تقویت شود. 

پیگیری این پیشنهاد چند فایده دارد؛

اول این که ایران از انفعال دیپلماتیک فعلی درمی آید و ابتکار عمل را به دست می گیرد و با در آمدن از موضع انفعال آب پاکی را روی دست همه کشورهایی می ریزد که فکر می کنند می توانند با فشار بیشتر ما را  به  مذاکره بر سر منافع کلان ملی خود در تقویت  قدرت دفاعی  مجبور کنند.

دوم این که این پیشنهاد به خصوص در شرایط فعلی به اندازه کافی منطق شفافی دارد و اجرایی شدن آن نیز توسط اروپا کاملا شدنی است وسنگ بزرگی محسوب نمی شود.

سوم این که در صورت موافقت نکردن اروپا، روشن می شود که نمی توان چندان روی اروپای پس از لغو احتمالی برجام  حساب کرد بنابراین می توان برای سناریوی بدون همراهی اروپا برنامه ریزی کرد. 

چهارم این که عملیاتی شدن این قراردادها تاثیر نمادین بسیار زیادی بر رفع عملی تحریم ها می گذارد و   به اقتصاد دنیا این پیام را صادر می کند که راهبرد اروپا مقابله با زیاده خواهی های ترامپ و آمریکاست و بهترین پادزهر برای سم فضاسازی آمریکا علیه رفع تحریم ها محسوب می شود و پنجم این که  برای حاکمیت آمریکا روشن می کند که هزینه زیاده خواهی ها سنگین خواهد بودو آن ها را سوق می دهد به این که  نگاه خود را در اجرای کامل برجام تغییر دهند.

به نظر می رسد آمریکایی ها و برخی دولت های اروپایی، به دنبال مذاکره برای محدود کردن توسعه موشکی ما هستند. ظاهرا آن ها فکر می کنند که الگوی برجام می تواند دوباره درباره توسعه موشکی ما تکرار شود اما آن ها چند خطای راهبردی دارند؛ اولا ما هیچ گاه مذاکره هسته ای را تعطیل نکردیم چرا  که به واقع دنبال تولید بمب هسته ای نبودیم و اقدامات مان در برخی فعالیت های هسته ای که از آن ها برداشت تسلیحاتی می شد، صرفا برای داشتن دست بالا در مذاکرات  بود و در برجام هم ما بر سر اصل صنعت هسته ای هیچ مذاکره ای نکردیم.

آن ها نباید فراموش کنند که ما در حفظ قدرت دفاعی خود چیزی برای مذاکره نداریم.  ثانیا تجربه برجام به روشنی این یقین را در مردم ما ایجاد کرد که به آمریکای بدعهد نمی توان هیچ اعتمادی آن هم بر سر امنیت ملی خود داشت. ثالثا هر انسان عاقلی می داند اگر قراردادی بسته شد  و طرف مقابل برای اجرای تعهدات قبلی خودش، شرط جدید گذاشت باید محکم دربرابر این زیاده خواهی ایستاد.

مردم ایران تجربه های دیگر کشورها از جمله عقب نشینی قذافی  را به چشم خود دیده اند که همه چیز خود را دودستی تحویل آمریکایی ها داد و با خواسته های یکی پس از دیگری آن هاهم موافقت کرد اما در نهایت با حمله نظامی آن ها، از حکومت ساقط شد.

تجربه فعلی هم کاملا برای مردم  روشن کرده است که دربرابر آمریکا و چند کشور همراه اروپایی اش هر گامی عقب بگذاریم، بازهم باید گامی دیگر عقب بگذاریم و تنها راه دربرابر زیاده خواهی بی پایان چنین دشمنان بدسابقه ای،  فقط ایستادگی  عاقلانه است.