این مقاله به مباحثی چون قدرت ملی، قدرت اطلاعاتی، و نقش قدرت اطلاعاتی در عملکرد و عملیات‌های وزارت دفاع آمریکا می‌پردازد.

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، انجمن «کلاغ‌های پیر»‌ با انتشار مقاله‌ای دست به بررسی مؤلفه‌های اطلاعاتی قدرت برای استراتژی امنیت ملی آمریکا زد. این مقاله به قلم سرهنگ سایمون جورجر می‌باشد. وی در رشته‌های علوم اجتماعی، علوم رایانه‌ای، و استراتژی امنیت ملی دارای مدارک دانشگاهی است. سایمون جورجر مدرک دکترای خود را در رشته مدل‌سازی، محیط‌های مجازی، و شبیه‌سازی دریافت نموده است.

جورجر مقاله خود با جمله جان برنان، مشاور رییس‌جمهور آمریکا در وزارت امنیت میهن و ضدتروریسم، آغاز می‌کند: «امنیت ملی و بهداشت اقتصادی آمریکا به امنیت، ثبات، و یکپارچگی فضای سایبری کشور ما هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی بستگی دارد.» وی در ادامه این مقاله به مباحثی چون قدرت ملی، قدرت اطلاعاتی، نقش قدرت اطلاعاتی در وزارت دفاع آمریکا و نحوه سنجش آن، و در نهایت ارائه چالش‌ها و پیشنهاداتی در این باب می‌پردازد. ترجمه این مقاله که تحت عنوان «توصیه‌هایی در باب مؤلفه‌های اطلاعاتی قدرت برای استراتژی امنیت ملی» است در زیر آورده شده است.

مقدمه

رییس‌جمهور و کادر وی برای ترویج و حمایت از منافع آمریکا با مسائل بی‌شماری مواجهند. به منظور پرداختن به این مسائل، رییس‌جمهور در حوزه اختیاری خود دارای ابزارهای گوناگونی است که کل طیف جنبشی را در بر می‌گیرد. در این عصر که مشخصة اصلی آن تحول سریع فضای سایبری است، مؤلفه‌های اطلاعاتیِ قدرت ملی، حوزه‌ای نوظهور می‌باشد که در آن ابزارهای ذی‌نفوذِ بین‌المللی راه به جایی نمی‌برند. این مقاله به تشریح عناصر اطلاعاتی قدرت در بافت قدرت ملی پرداخته و توضیح می‌دهد که ایالات متحده چطور باید این عناصر را ایجاد کرده و از آنها به عنوان وسیله‌ای برای اجرای استراتژی امنیت ملی 2009 استفاده کند تا به اهداف امنیت ملی خود دست یابد.

قدرت ملی

قدرت ملی شامل چهار عنصر اصلی است: دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی، و اقتصادی (DIME). عنصر یا مؤلفه اطلاعاتیِ قدرت ملی نقش یک تقویت‌کنندة نیرو را برای دیگر عناصر قدرت ملی بازی می‌کند. نخست، قدرت دیپلماتیک از قدرت اطلاعاتی استفاده می‌کند تا امکانات انتشارِ پیامِ استراتژیکِ ملی را توسعه بخشد. دوم، قدرت نظامی از قدرت اطلاعاتی بهره می‌برد تا به هنگام استفاده از قدرت نظامی، به مقر فرماندهی اطلاع دهد و دارایی‌ها را از دشمن مضایقه کند. در نهایت، استفاده از قدرت اطلاعاتی برای حفظ داده‌ها و محصولات ناشی از موتور اقتصادیِ کشور ما و اقتصاد جهانی، هر روز این را به ما یادآور می‌شود که قدرت اطلاعاتی می‌تواند یک تقویت‌کنندة نیرو باشد.

عناصر قدرت ملی را می‌توان به طرق مختلف دسته‌بندی کرد: مطلق در برابر نسبی؛ عینی در برابر ادراکی؛ یا نرم در برابر سخت. با توجه به هدفی که این مقاله دارد، از دسته‌بندی نرم در برابر سخت استفاده می‌شود تا همان‌طور که قدرت اطلاعاتی با گزینه‌های مختلف طیف جنبشی در ارتباط است، به شرح مفصل کاربردپذیری قدرت اطلاعاتی بپردازد. «قدرت نرم ... عبارت است از توانایی کسب پیامدهای مورد نظر، چرا که دیگران آنچه را می‌خواهند که شما می‌خواهید»، در حالی که «قدرت سخت عبارت است از توانایی بکارگیری دیگران در انجام آنچه که آنها جز با تهدید یا پاداش انجام نخواهند داد». قدرت اطلاعاتی یکی از مؤلفه‌های بی‌مانند قدرت ملی است که می‌تواند نرم یا سخت باشد و لذا در کنار طیف جنبشی گزینه‌های عملیاتی وجود دارد. قدرت اطلاعاتی را می‌توان بر پایة «راه‌ها» و «فرجام‌های» آن دسته‌بندی کرد. اگر این قدرت به عنوان وسیله‌ای به کار رود تا در مورد منافع و امکانات ملی ما به هم‌پیمانانِ فرد اطلاع‌رسانی شود، یک ابزار قدرت نرم به حساب می‌آید. با این حال، فرماندهان می‌توانند از قدرت اطلاعاتی در عملیات‌های جنبشی علیه متخاصمان استفاده کنند. این قدرت با فراهم ساختن مزایای استراتژیکی چون درک بهتر دشمن و ایجاد زمان بیشتر، این امکان را به فرماندهان می‌دهد تا بتوانند به منظور تحت فشار قرار دادن یا مغلوب ساختن دشمنان، دارایی‌های خود را به شکلی مدبرانه به محل مورد نظر انتقال دهند.

این ثنویتِ قدرت اطلاعاتی چیزی است که جوزف نای آن را قدرت هوشمند می‌نامد. با القای قدرت نرم برای تسهیل هماهنگی با هم‌پیمانان و کم اثر کردن قدرت سخت برای کنترل فعالیت‌های دولتی و غیردولتی، ثابت می‌شود که این ابزاری انعطاف‌پذیر است که رهبران ماهر به طور موثر از آن استفاده می‌کنند.

قدرت اطلاعاتی

مولفة اطلاعاتیِ قدرت عبارت است از «توانایی نسبی برای فعالیت در و بهره‌برداری از ... ترکیبِ پیوستگی، محتوی، و شناخت که در یک بافت پیچیدة انسانی، سیاسی، و فناوری‌ای عمل می‌کند تا امتیاز استراتژیک را پدید آورد». قرن‌هاست که بشر از عملیات‌های اطلاعاتی استفاده می‌کند. با این حال، با اختراع تلگراف و انتقال اطلاعات از طریق الکترون بود که بشر درب را به سوی حوزة فضای سایبری گشود. حوزة سایبری یکی از پنج حوزة جدیدی است که ایالات متحده در آنها به طور عادی دست به عملیات می‌زند (به عبارتی خشکی، دریا، هوا، فضا، و فضای سایبری). دکتر دان کوهل برای دسته‌بندی دقیق‌تر فضای سایبری، آن را با استفاده از سه منظر اصلی تعریف و تشریح می‌کند: اتصال (connectivity)، محتوا (content)، و شناخت (cognition) (که به سه C معروف است). شکل یک مشابه با سه منظر مشروحة دکتر کوهل یعنی سه C می‌باشد و خلاصه‌ای از این سه بعد محیط اطلاعاتی را به گونه‌ای ارائه می‌کند که در نشریة 13ـ3 ستاد مشترک، عملیات‌های اطلاعاتی، آمده است.

بعد فیزیکی

· جایی که در آن محیط اطلاعاتی با جهان فیزیکی هم‌پوشی پیدا می‌کند

· سامانه‌ها و شبکه‌های اطلاعاتی

· ویژگی‌های کلیدی: رایانه‌ها و سامانه‌های ارتباطاتی، و زیرساخت‌های حمایتی

بعد اطلاعاتی

· جایی که در آن اطلاعات جمع‌آوری، پردازش، ذخیره، توزیع، نمایش، و حفاظت می‌شود

· ماهیت دوگانه ــ خود اطلاعات و رسانه

· پیونددهندة بعد فیزیکی و شناختی

· ویژگی‌های کلیدی: محتوا و جریان اطلاعات، کیفیت اطلاعات

· جایی که در آن تصمیم‌گیری ماشینی صورت می‌گیرد

بعد شناختی

· جایی که در آن تصمیم‌گیری انسانی صورت می‌گیرد

· بعد مربوط به مسائل ناملموس، مانند روحیه جنگی، پیوستگی واحد، افکار عمومی، آگاهی از موقعیت

· ویژگی‌های کلیدی: برداشت‌ها، احساسات، آگاهی، و درک

شکل یک: محیط اطلاعاتی (برگرفته از نشریة 13ـ3 ستاد مشترک)

اتصال، ابزار یا زیرساختی پایه است که به فرد این اجازه را می‌دهد تا اطلاعات را انتقال دهد. در حوزه‌های سنتی‌تری چون خشکی و دریا، زیرساخت لازم برای انتقال اطلاعات عبارت است از چیزهایی چون تجهیزات پرینت، تابلوی اعلانات، سامانه‌های صوتی، میادین اصلی شهر، و دیگر سامانه‌ها یا ساختارهایی که وسیله‌ای برای پردازش، انتقال، یا نمایش اطلاعات فراهم می‌آورند. در فضای سایبری، این زیرساخت یا وسیله شامل سازوکارها و ساختارهای ارتباطات الکترونیک می‌شود. اتصال متشکل از مؤلفه‌های فیزیکی‌ای چون شبکه‌های کابلی، مسیریاب‌ها (routers)، سرورها، و ایستگاه‌های رایانه‌ به همراه اپراتورهای انسانی و ظرفیت شناختی آنها می‌باشد. محتوا شامل محصولاتی است که در فضای سایبری وجود داشته و از طریق آن جا به جا می‌شود، که به عبارتی شامل کلمات، تصاویر و پایگاه‌های داده می‌شوند. محتوی در پایین‌ترین سطح خود چیزی جز «1ها» و «0ها» نمی‌باشد و روزی می‌رسد که جای آنها را تکه‌های پالس‌های الکترونیکی که بیانگر اطلاعات و داده‌ها هستند خواهد گرفت. فضای سایبری می‌تواند محتوا را به طرق بسیار زیاد ارائه دهد (مانند کلمات مکتوب، ارتباطات کلامی، نمایشگر‌های بصری، و بازخوردهای لمسی). شناخت عبارت است از توانایی انسان در گرفتن بافت و پردازش آن به دانش و آگاهی. شناخت توانایی اثرگذاری بر فرد گیرنده را فراهم می‌آورد. چگونگی ارائة اطلاعات بر توانایی فرد مصرف‌کننده برای پردازش و تفسیر آن تأثیر می‌گذارد. بیشتر از خود اطلاعات، این روش بسته‌بندی و ارائه اطلاعات است که این امکان را می‌دهد تا مصرف‌کننده آن را به گونه‌ای مصرف کند که فرد بتواند به منافع خود دست یابد.

برای مثال، فهرستی از کتب و قیمت‌های موجود بر روی یک صفحة وب ممکن است این امکان را به مصرف‌کننده بدهد تا کتابی را یافته و بخرد. با این حال، موتور جستجویی که زیرمجموعه‌ای از کتب را یافته و عناوین، نویسندگان، قیمت‌ها، جلدها، فهرست مطالب، و یک سری نقد و بررسی را نشان می‌دهد این اطمینان را به فرد می‌بخشد تا دقیقاً کتاب مورد نظر خود را بخرد.


شکل 2 روشی را نشان می‌دهد که در آن داده‌های پایه‌ایِ موجود در محیط اطلاعاتی دریافت شده و به اطلاعات پردازش می‌شوند و سپس برای مصرفِ شناختی، به تصمیم‌گیرندگان منتقل می‌شود. به محض اینکه اطلاعات به دست مولفة انسانی محیط برسد، مصرف‌کنندگان از آن استفاده می‌کنند تا دانش و آگاهی را ایجاد کنند. مدیران صنعتی و دولتمردان از این دانش و آگاهی برای مدیریت تجارت و اجرای سیاست استفاده می‌کنند. این شکل همچنین اثر سامانه‌های شبکه‌ای را نشان می‌دهد که در زمانی مناسب‌تر امکان پردازش حجم وسیعی از داده را می‌دهد تا محصولات معناداری برای فرد تصمیم‌گیرنده فراهم آورد. همچنین نشان‌دهندة اهمیت صعودی اطلاعات، دانش،‌ و آگاهی برای فرد تصمیم‌گیرنده می‌باشد تا وی بتواند در هر یک از سطوح متوالیِ فرمان، تصمیم لازم را اتخاذ کند.

مولفة سایبریِ محیط اطلاعاتی، توانایی ارتقای حجم و سرعتی را تسهیل می‌کند که در آن سامانه‌ها داده‌ها را جمع‌آوری و تحلیل‌گران اطلاعات را برای رهبران تولید می‌کنند. یکی از کلیدهای موفقیت در اقتصاد جهانی قرن 21 همین است. اشخاص و کشورهایی که فضای سایبری را مهار کرده و بکار می‌برند، این توانایی را بدست می‌آورند تا دانش و آگاهی را سریع‌تر ایجاد کنند. این کار به آنها این اجازه را می‌دهد تا هر چه بیشتر بر عاملان تأثیر گذاشته و منافع استراتژیک خود را کسب کنند. هدف قدرت اطلاعاتی نیز همین است.

قدرت اطلاعاتی در چهارچوب وزارت دفاع

به منظور بسط مفهوم قدرت اطلاعاتی، نمونه‌ای از دکترینی که از طریق آن وزارت دفاع مولفه‌ قدرت اطلاعاتی ملی را تولید می‌کند، در شکل 3 آورده شده است. این شکل نگاهی اجمالی به ساختار و مدیریت مورد نیاز برای مهار موفق این قدرت می‌اندازد. شکل 3 الگویی را نشان می‌دهد که در آن قدرت اطلاعاتی ملی ابرمجموعه‌ایست که در آن عملیات‌های اطلاعاتیِ (IO) وزارت دفاع، جنگ اطلاعاتی (IW)، و جنگ فرمان و کنترل (C2W) سکنی گزیده‌اند. جنگ فرمان و کنترل متشکل از پنج رکن است که به کمک هم ابزار لازم برای مدیریت جنگ اطلاعاتی را در اختیار فرمانده قرار می‌دهد. این پنج رکن عبارتند از تخریب (destruction)، فریب (deception)، عملیات‌های روانی (psychological operations)، حفاظت عملیات‌ها (operations security)، و جنگ الکترونیک (electronic warfare).


· قدرت اطلاعاتی ملی

ــ انباشت امکانات نظامی، حکومتی، و غیرنظامی در سطح ملی؛ بکارگیری محیط اطلاعاتی جهانی و تسلط بر بافت استراتژیک

· عملیات‌های اطلاعاتی

ــ گسترة وسیعی از عملیات‌های نظامی و حکومتی برای حفظ، کنترل، و/یا بکارگیری محیط

· جنگ اطلاعاتی

ü اقدامات تهاجمی و تدافعی نظامی برای کنترل/بکارگیری محیط

· جنگ فرمان و کنترل (فناوری اطلاعات در جنگ)

ــ انفجار، حرارت، تجزیه

شکل 3. الگوی کوهل (برگرفته از کوهل، جنگ اطلاعاتی ستاد مشترک، 1997)

جنگ اطلاعاتی، مولفة نظامی عملیات‌های اطلاعاتی است و مشتمل بر اقدامات تهاجمی و تدافعی است که یک فرمانده می‌تواند از آن برای کنترل یا بهره‌برداری از محیط استفاده کند. جنگ اطلاعاتی شامل امکانات جنگ فرمان و کنترل و دیگر فعالیت‌های مربوطه همچون امور غیرنظامیان (Civil Affairs)، حملات شبکه رایانه‌ای (computer network attacks)، و روابط عمومی (Public Affairs) است. زمانی که و جایی که عملیات‌های اطلاعاتی شامل جنگ اطلاعاتی می‌شود، عملیات‌های حاصل از دیگر آژانس‌های حکومتی را نیز در بر می‌گیرد که برای حفاظت و نیز کنترل یا بهره‌برداری از محیط اطلاعاتیِ جهانی طراحی شده‌اند. قدرت اطلاعاتی ملی به عنوان ابرمجموعه، از امکانات عملیات‌های اطلاعاتیِ تجاری و نظامی کشور تشکیل می‌شود که امکان بهره‌برداری از محیط اطلاعاتی جهانیِ را از یک بعد استراتژیک می‌دهد. شکل 4 ماهیت تودرتوی جنگ اطلاعاتی را به صورت زیرمجموعه‌ای از عملیات‌های اطلاعاتی ترسیم می‌کند. این شکل همچنین نشان می‌دهد که عملیات‌های اطلاعاتی چگونه تمامی زیرساخت‌های سیاسی/دیپلماتیک، اطلاعاتی، نظامی، و اقتصادی را شامل می‌شود. این شکل بافت این موضوع را فراهم می‌آورد که عملیات‌های اطلاعاتی چگونه به عنوان یک تقویت‌کنندة نیرو برای هر چهار عنصر قدرت ملی، یعنی DIME، عمل می‌کند. همچنین پیوندی بین سه هدف طبقه‌بندی‌شده و سه سطح تصمیم‌گیری (تاکتیکی، عملیاتی، استراتژیک‌) ارائه می‌دهد که در شکل 2 نشان داده شد.


شکل 4. عملیات‌های اطلاعاتی در مقابل محدودة فعالیت جنگ اطلاعاتی (برگرفته از آرمیستید 2004)

اندازه‌گیری قدرت اطلاعاتی

توانایی اندازه‌گیری قدرت اطلاعاتی به عنوان یک تقویت‌کنندة‌ نیرو و نیز شناسایی استفاده‌های تأثیرگذار آن، متفاوت از توانایی اندازه‌گیری قدرت‌های دیپلماسی، نظامی یا اقتصادی می‌باشد. رهبران اغلب در عرض چند ساعت یا چند روز تأثیرات قدرت اطلاعاتی را بر منافع ملی مشاهده می‌کنند، که این امر تا حدی به خاطر سرعتی است که محتوا از محیط اطلاعاتی عبور می‌کند تا از طریق فضای سایبری به دست تعداد زیادی از مخاطبان مجازی برسد. گرچه محصولاتِ ماهرانه‌ساخته‌شده می‌توانند واکنش‌های مورد نظر را در برخی فرهنگ‌ها پدید آورند، اما می‌توانند بسته به نوع بسته‌بندی پیام ــ که می‌تواند به اسکان خود در فضای سایبری ادامه دهد ــ واکنش‌های قابل‌درک و ناخواسته‌ای را نیز به آسانی در دیگران پدید آورند و سبب چرک کردن زخم‌های کهنه و جدید گردد. برای مثال، پیام‌هایی که اعضای «محورهای شرارت» را برمی‌شمارند ممکن است امروز دوستان و هم‌پیمانان ما را شناسایی کنند اما مانع از این می‌شوند تا تلاش‌های آتی، کسب روابط مثبت با این دولت‌ها را به بار آورد. علاوه براین، می‌توان به آسانی تصاویر منتشرشده در اینترنت را اصلاح و یا از آنها سو استفاده کرد تا پیام ویران‌کننده‌ای را پدید آورد که بهبودی از آن سخت باشد (مثلاً، تصویر توویا گراسمن در نیویورک تامیز، 2000).

با توجه به انتقال کوتاه‌مدت، توانایی اشاعه، و تأثیرات بالقوة بلند‌مدتِ قدرت اطلاعاتی، باید جنبه‌های متعدد کمّی و کیفی این قدرت را اندازه گرفت تا بتوان اثر جاری و نسبی آن را دریافت. یکی از این وسایل قابل‌قبول، ارزیابی امکانات و تأثیرات قدرت اطلاعاتی یک کشور برپایة «سه C» است. برای ارزیابی اتصال، استفاده از معیارهای کمّی کاملاً مناسب می‌باشد، حال آنکه شناخت را می‌توان اساساً با استفاده از معیارهای کیفی ارزیابی کرد. محتوا را نیز می‌توان با هر دو معیارهای کمی و کیفی اندازه گرفت. در معیارهای اتصال باید حداقل چهار فاکتور مورد ارزیابی قرار گیرد. معیار نخست، درصد نفوذ فضای سایبری در کشور می‌باشد. برای ایالات متحده این مقدار از ژانویة 2008 حدود 72.5 درصد می‌باشد.

جدول 1 آمار استفاده از اینترنت و تعداد جمعیت ایالات متحده، آمریکای شمالی، جهان به جز آمریکای شمالی، و کل جهان را نشان می‌دهد. این ارقام نمایانگر این است که ایالات متحده و آمریکای شمالی از اکثر دیگر کشورهای جهان در استفاده از اینترنت کاملاً جلوتر می‌باشند. در ایالات متحده و آمریکای شمالی به ترتیب بیش از 72.5 و 73.6 درصد از جمعیت‌شان از اینترنت استفاده می‌کنند. نفوذ اینترنت در باقی کشورهای جهان به طور میانگین 19.2 درصد است. برای تعیین حداکثر درصد نفوذ جمعیت، باید آن را در بافت نرخ باسوادی در میان بزرگ‌سالان کشور در نظر گرفت. وقتی کشوری از برتری جمعیت مهاجران دیجیتال[1] نسبت به اکثریت جمعیت بومیان دیجیتال[2] برخوردار بوده و رشد می‌کند، نرخ نفوذ اینترنت کاربران فضای سایبری آن کشور باید برابر با نرخ بزرگ‌سالان باسواد آن باشد.


استفاده از اینترنت و آمار جمعیت آمریکای شمالی


جمعیت (2008)

درصد جمعیت آمریکای شمالی

استفاده از اینترنت، جدیدترین داده‌ها

درصد جمعیت (نفوذ)

درصد کاربران آمریکای شمالی

رشد استفاده (2008 ـ 2000)

ایالات متحده

303،824،646

90.10٪

220،141،969

72.50٪

88.70٪

130.90٪

کل آمریکای شمالی

337،167،248

100.00٪

248،241،969

73.60٪

100.00٪

129.60٪

باقی دنیا

6،338،953،040

94.90٪

1،215،390،392

19.20٪

83.00٪

380.60٪

کل دنیا

6،676،120،288

100.00٪

1،463،632،361

21.90٪

100.00٪

305.50٪

جدول 1. کاربران اینترنت و آمارهای جمعیت ایالات متحده و دنیا ـ 2008 (بر پایه استفاده از اینترنت و میزان جمعیت در آمریکای شمالی)

دوم، باید درصدی از کشور را اندازه‌گیری کرد که تحت پوشش اینترنت هستند. مثلاً، این مقدار که حدود 95 درصد از کل جمعیت کشور به وسیله سامانه‌های سیمی یا بی‌سیم به اینترنت دسترسی دارند، نمونه‌ای از آن است. معیار سوم باید درصد ظرفیت کاربران سامانه‌های شبکه‌ای باشد و اینکه چطور این ظرفیت را با استانداردهای صنعتی‌ای مقایسه کرد که برای پهنای باند موجود به ازای هر کاربر استفاده می‌شود. این معیار، توانایی کشور برای حفظ قابلیت همکاری در شبکة داخلی را اندازه‌گیری می‌کند. معیار آخر درصد پهنای باند دست‌یابی خارجی به ازای هر کاربر است. این معیار، توانایی کاربران برای دسترسی به محتوا و تعامل با کاربران خارج از مرزهای فضای سایبری داخلی کشور را اندازه‌گیری می‌کند.

اندازه‌گیری محتوا، وسیلة ارزیابی استفاده از فضای سایبری را فراهم می‌آورد و می‌توان این معیار را به کیفیت و کمّیت محصولات تولیدی ارتباط داد. حجم مواد جدید را می‌توان با کنترل میزان ترافیک تولیدی و مصرفی توسط کاربران کشور اندازه گرفت. به تحلیل‌گران پیشنهاد می‌کنم که با تقسیم تعداد محصولات تولیدی بر تعداد کاربران موجود در کشور، نمرة «محصولات به ازای هر کاربر»‌ را بدست آورند. تحلیل‌گران می‌توانند از نمرة «محصولات به ازای هر کاربر» برای تولید رتبه‌بندی نسبی با دیگر کشورها استفاده می‌کنند. فرض بر این است که هرچه تعداد محصولات تولیدی به ازای هر کاربر بیشتر باشد، کاربران با انجام فعالیت در فضای سایبری آشناتر و راحت‌ترند. برای ارزیابی تأثیر قدرت اطلاعاتی بر قدرت دیپلماسی، نظامی، و اقتصادی، دولت می‌تواند درصد محصولات جدید تولیدی در هر حوزه را محاسبه کند. دیگر دسته‌بندی‌هایی که می‌توان به فهرست حوزه‌های DIME اضافه کرد عبارتند از تفریحات (مانند، موسیقی، فیلم، و بازی) و ارتباطات شخصی (مانند، ایمیل‌های شخصی و ثبت اطلاعات در وب‌گاه MySpace).

در نهایت، فرد باید کیفیت محصولات تولیدی را ارزیابی کند. اینها معیارهای ذهنی می‌باشند که برپایة نمونه‌ای از محصولات هر حوزه هستند (مانند، قدرت دیپلماسی، تفریحات، و ارتباطات شخصی) که توسط تیم‌های متخصصان موضوع اصلی و با استفاده از مقیاس لیکرت (Lickert) ارزیابی می‌شود.

معیارهای عملکرد شناخت، ذاتاً کیفی هستند و باید توانایی کاربران در دسترسی به داده‌ها، تولید اطلاعات، جذب دانش،‌ و کسب آگاهی را ارزیابی کنند. دولت می‌تواند از طریق آزمون‌های استانداردی چون آزمون استعداد تحصیلی برای دانش‌آموزان دبیرستانی یا آزمون استعداد شغلی نیروهای مسلح، نمرات عملکرد کیفی را بدست آورد. بنده پیشنهاد می‌کنم که وزارت آموزش و پرورش و وزارت دفاع آزمون استاندارد جدیدی برای استعداد سایبری طراحی کنند و آن را در شروع یا اتمام تحصیلات حرفه‌ای به اجرا در آورند (مثلاً، پیش از اتمام برنامة آموزشی کارشناسی یا بالاتر از آن، دوره توسعة نظامی حرفه‌ای، سطح اجرایی یا دورة عالی). این جایگاه‌های آزمون‌گیری، منبعی از نمایندگان شرکت‌کننده ارائه می‌دهد که از طریق آن دولت می‌تواند قابلیت افرادی که از محیط اطلاعاتی استفاده می‌کنند، یعنی اشخاص حرفه‌ای فضای سایبری، را ارزیابی کند تا شرایط لازم حرفه‌ای آنها را تحقق بخشد. می‌توان عملکرد صنعتی را از طریق آزمودن اشخاص حرفه‌ای فضای سایبری و با بکار بستن آمارهای برنامة گواهینامة حرفه‌ای، ارزیابی کند.

چالش‌ها

اکثر چالش‌ها، در استفاده از قدرت اطلاعاتی و حفظ و توسعة محیط اطلاعاتی قرار دارد. این امر به ویژه در فضای سایبری مشهود است یعنی جایی که به دلیل ماهیت بدون مرز آن و دسترسی جهانی، تأثیرات آن به ندرت محدود به یک منطقه می‌شود. در زیر چالش‌های مربوط به زیرساخت‌ها، سازمان‌ها و مردم، هنجارها و صحت اطلاعات را به منظور استفاده و برقراری نظم ارائه می‌کنم.

زیرساخت محیط اطلاعاتی به سرعت و به گونه‌ای غیررسمی در سه دهة اخیر توسعه یافته است. بیشتر مؤلفه‌های این سامانه، که برای برآورده کردن مطالبات کاربران با توسعة تکراری سخت‌افزار و نرم‌افزار ترکیب شده است، قابلیت همکاری را نداشته و یا نهایت استفاده را از آنها نمی‌شود برد. لازم است تا صنعت برای بسیاری از این سامانه‌های از روایج‌افتاده جایگزینی پیدا کند. همچنین، بسیاری از معماری‌های بنیه‌ای (مانند، کابل‌های فیبری، سامانه‌های ماهواره‌ای، و مسیریاب‌ها)، تحت هدایت مقررات و معاهدات دولتی، به مهندسی مجدد نیاز دارند تا بتوانند در این سامانه ترمیم‌پذیری و تنومندی بیشتری را ایجاد کنند. علاوه بر این، به منظور حفاظت از صحت و یکپارچگی داده‌ها، به معیارهای امنیتی سامانه‌ای دیگر نیز نیاز می‌باشد.

عملیات‌های میان‌وزارتی و دکترین محدود‌ی که هدف و استفاده از قدرت اطلاعاتی را شرح می‌دهند، مسائل همکاری‌گرانه‌ای بین سازمان‌ها خلق می‌کنند و مانع می‌شوند تا توانایی ما بتواند استفاده ملی از محیط اطلاعاتی را به حد اعلی خود برساند. عدم آگاهی مهاجران دیجیتال از نقاط ضعف و قدرت مولفة سایبری محیط اطلاعاتی، مانع از این می‌شود تا بتوان برای مقتضیات آتی، استفاده‌های مناسب را شناسایی و زیرساخت مناسب را مستقر کند. با در دست گرفتن جایگاه‌های قدرت توسط بومیان دیجیتال اثر نامطلوب مهاجران دیجیتال کم می‌گردد و مهاجران دیجیتال با محیط اطلاعاتی جدیدشان احساس راحتی بیشتری می‌کنند. برای اطمینان از اینکه آیا مهاجران دیجیتال و بومیان دیجیتال چیزی بیش از یک آگاهی سرسری نسبت به فضای سایبری پویا در اختیار دارند، معلومات بیشتری نیاز می‌باشد.

ماهیت بدون مرز فضای سایبری مسائلی برای نظارت بر استفاده از این محیط ایجاد می‌کند. تلاش برای شناسایی منبع حقیقی اقدامات شرورانه یا سوءاستفاده از سامانه، به غایت سخت می‌باشد و فقدان هنجارهای مدون بین‌المللی برای پرداختن به متخطیان، به وخامت مسئله می‌افزاید. هیچ مجموعة شناخته‌شدة بین‌المللی رسمی‌ای از عاملان دولتی وجود ندارد که بتواند این هنجار را ارائه کند و برای اقدامات اشتباه صورت‌گرفته علیه عاملان دولتی و غیردولتی، طرح درمانی مناسبی را بدست آورد. پرداختن به عاملان غیردولتی‌ای که در کشورهای چندگانه ساکن بوده و یا از طریق آنها دست به تخلف می‌زنند، مسئله را وخیم‌تر می‌کند.

توصیه‌هایی در باب قدرت اطلاعاتی برای استراتژی امنیت ملی

استراتژی اطلاعاتی کشور، در بافت استراتژی امنیتی ملی، باید به نقاط قوت و ضعف قدرت اطلاعاتی بپردازد و اینکه کشور ما چگونه از مولفة اطلاعاتی قدرت به عنوان یک تقویت‌کنندة نیرو استفاده کند. چنانچه دیدیم، مولفة اطلاعات قدرت عنصری داخلی است که در زندگی روزمرة ما در اجرای دیپلماسی، عملیات‌های نظامی، تجارت و تفریحات استفاده می‌شود. ما می‌توانیم به گونه‌ای موثر از آن استفاده کنیم؛ به همین سان نیز آن می‌تواند به گونه‌ای موثر علیه ما استفاده شود. به منظور استفاده از قدرت اطلاعاتی ملی به طور موثر برای ترویج منافع ملی ما و دفاع از آنها، باید بیاموزیم تا محیط اطلاعاتی را مهار کرده و از آن بهره ببریم. استراتژی توسعة قدرت اطلاعاتی ما باید به امکانات و شرایط لازم سه C برای محیط اطلاعاتی بپردازد. استفاده از قدرت اطلاعاتی نیازمند دفاع از زیرساخت اتصال می‌باشد تا بتوان امکانات کنونی را حفظ کرد. این همچنین توسعة مستمر زیرساخت را ایجاب می‌کند تا بتوان ترمیم‌پذیری را افزایش داد، قابلیت دسترسی را تضمین کرد، و امنیت و یکپارچگی داده‌ها را حفظ کرد.

محتوای ملی نیازمند تلاشی هماهنگ بین صنعت و دولت می‌باشد تا خبرهای خوب و ارزش‌های ملی را در حالی ترویج دهد که از صحت داده‌ها و اعتبار محصولات پُست‌شده به فضای سایبری حفاظت کند. حفاظت از صحت داده‌ها مؤلفه‌ای از حفاظت اطلاعات می‌باشد. تضمین اعتبار محصولات نیازمند حرفه‌ای‌گری تولیدکنندگان و بازنگری کاملاً منتقدانه پیش از پست محصولات است. محصولات به محض اینکه به فضای سایبری پست شدند، زندگی خود را در پیش می‌گیرند و توانایی مهار اثرات نامطلوبِ محصولاتِ بی‌دقت یا نامرغوب، محدود می‌گردد.

برای ایجاد شناخت نیاز به یک سری مهارت است که نظام آموزشی می‌تواند با استفاده از روش‌شناسی‌های مناسب به آموزش آنها بپردازد و اشخاص می‌توانند با استفاده از آنها کامل شوند. الزام‌آوری دوره‌هایی در شیوه‌های تفکر انتقادی و منطقی (مانند ریاضی، الهیات، و فلسفه) این بن‌مایة اصلی را به کاربران می‌دهد تا به گونه‌ای انتقادی اطلاعات را ارزیابی کرده و آن را برای آگاهی و درک پردازش کنند. تحقیقات آتی در راه است و برای تعیین چگونگی ایجاد یا افزایش شناخت به کارهای بیشتری نیاز است. هیچ یک از اینها تلاشی کوتاه‌مدت نیست. بلکه آنها رویکردهای بلند‌مدت و نسلی‌ای هستند تا بتوانند استفاده ما از عملیات‌های اطلاعاتی را در فضای سایبری بهبود بخشند. به منظور درک درست نقاط ضعف و قوت قدرت اطلاعاتی، باید عرصة نبرد را با تثبیت موقعیت منابع و فراهم‌سازی مجموعه‌هایی از مهارت‌های بهبودیافته برای شهروندان‌مان توسعه ببخشیم. این کار به اشخاصی که در فضای سایبری فعالیت می‌کنند این امکان را می‌دهد تا خود را با محیط اطلاعاتیِ در حال تغییر وفق دهند.

قدرت اطلاعاتی به عنوان یک تقویت‌کنندة نیرو به توجه خاصی نیازمند است. از این رو، شورای امنیت ملی باید دارای یک تزار عملیات‌های اطلاعاتی باشد تا استراتژی اطلاعاتی رییس‌جمهور را مخابره کند، منابع موجود را شناسایی کرده و تخصیص دهد، و کشمکش‌ها و مسائل موجود بین وزارت‌های مختلف را برطرف سازد. دیگر نقش‌ها و مسئولیت‌های کلیدی مجریان استراتژی اطلاعاتی در جدول 2 آورده شده است.

نقش‌ها و مسئولیت‌های کلیدی استراتژی اطلاعاتی

رییس‌جمهور ایالات متحده

· ارائة یک بینش استراتژیک عملیات‌های اطلاعاتی به کشور تا اهداف را اولویت‌بندی و تلاش‌های مدیران منابع را هدایت کند.

· این اختیار را به تزار عملیات‌های اطلاعاتی بدهد تا کشمکش‌ها و مسائل عملیات‌های اطلاعاتی بین دیگر آژانس‌های دولتی را برطرف سازد.

سازمان‌های دولتی

· کنگره: ایجاد/ارزیابی/تصویب قوانین برای استفاده مناسب فضای سایبری داخلی.

· کنگره: بازبینی/تایید معاهدات بین‌المللی فضای سایبری بر پایة هنجارهای بین‌المللی برای استفاده مناسب فضای سایبری.

· کنگره: تنظیم توسعه و استفاده مناسب از محیط اطلاعاتی داخلی.

· کنگره: تامین بودجه تحقیقاتی برای نهادهای آموزشی به منظور تربیت توسعه‌دهندگان و مدیران آتیِ محیط اطلاعاتی.

· کنگره: تامین بودجه تحقیقاتی برای نهادهای آموزشی به منظور توسعه اساسی فناوری‌های جدید برای کمک به افزایش امکانات و اعتماد محیط اطلاعاتی.

· کنگره: تامین بودجه‌های وزارت دفاع برای آموزش، تجهیز و رهبری جنگجویان و نیروهای دیجیتال.

· تزار عملیات‌های اطلاعاتی: مخابره استراتژی اطلاعاتی رییس‌جمهور، شناسایی و تخصیص منابع موجود، و برطرف‌سازی کشمکش‌ها و مسائل موجود بین وزارت‌های مختلف.

· وزارت امور خارجه: مذاکره در مورد معاهدات بین‌المللی فضای سایبری برپایة هنجارهای بین‌المللی برای استفاده مناسب از فضای سایبری؛ توسعة طرحی برای ائتلاف بین‌المللی فضای سایبری برای شناسایی/توسعة هنجارها به منظور استفاده از و نظارت بر فضای سایبری.

· وزارت امنیت میهن: شناسایی مؤلفه‌های زیرساختی اصلی فضای سایبری، ارزیابی وضعیت کنونی به صورت سالانه، و توسعة یک طرح پنج و ده ساله برای حفظ و افزایش زیرساخت فضای سایبری کشور.

· ان‌اس‌اِی: کنترل فضای سایبری برای فعالیت‌های نامناسب، ردیابی جرایم سایبری، همکاری با آژانس‌های مناسب برای نظارت بر فعالیت‌های نامناسب فضای سایبری.

· سیا: نظارت بر مسائل بین‌المللی فضای سایبری.

· اف‌بی‌آی: نظارت بر مسائل داخلی فضای سایبری.

· خزانه‌داری: ردیابی و نظارت بر تراکنش‌های فضای سایبری.

· وزارت آموزش و پرورش: تنظیم یک آزمون کشوری استعداد فضای سایبری برای دبیرستانی‌ها، کارکنان وزارت دفاع، و کارکنان دولت؛ ارزیابی تلاش‌های صنعتی در گواهینامه‌های کاری فضای سایبری برای شمول مناسب (مانند، گواهینامة امنیت سامانه‌های اطلاعاتی (CISSP) و گواهینامة کاری مدل‌سازی و شبیه‌سازی (CMSP))

ارتش

· آمادگی برای هماهنگ کردن و اجرای عملیات‌های اطلاعاتی.

· آموزش، تجهیز، و رهبری جنگجویان و نیروهای دیجیتال برای جمع‌آوری داده‌ها و تولید اسناد محرمانه برای کمک در طراحی و اجرای احتمالی عملیات‌های جنبشی یا حافظ صلح.

همکاران بین‌المللی

· ردیابی تراکنش‌های فضای سایبری و اطلاع‌رسانی به کشورهای مناسب در مورد هرگونه فعالیت غیرقانونی که از مرزهای بین‌المللی عبور می‌کند.

· توسعه یک سازمان بین‌المللی برای ایجاد هنجارهای رسمی به منظور استفاده مناسب فضای سایبری.

· ایجاد یک سازمان بین‌المللی برای نظارت بر فضای سایبری به منظور پرداختن به نقض‌هایی که فراتر از مرزهای دولت‌ملت صورت می‌گیرد.

صنعت

· حفظ زیرساخت محیط اطلاعاتی کنونی، رسانندگی.

· توسعه زیرساخت بهبودیافته برای برآورده ساختن مطالبات جدید، حمایت از اعتماد تاجر و مصرف‌کننده در صحت و امنیت داده‌ها و محصولات اطلاعاتی.

· ایجاد یک آزمون استعداد فضای سایبری کشوری برای متخصصان تجاری؛ ارزیابی تلاش‌های صنعتی در گواهینامه‌های کاری فضای سایبری برای شمول مناسب (مانند، گواهینامة امنیت سامانه‌های اطلاعاتی (CISSP) و گواهینامة کاری مدل‌سازی و شبیه‌سازی (CMSP)).

نتیجه‌گیری

قدرت اطلاعاتی یک تقویت‌کنندة نیرو است که در استراتژی امنیت ملی آمریکا نقش حیاتی به عهده دارد. به عنوان یک عنصر قدرت هوشمند، در حوزة محیط اطلاعاتی عمل می‌کند تا از حوزه‌های قدرت دیپلماتیک، نظامی، و اقتصادی حمایت کند. مولفة‌ نوظهور و وسیع محیط اطلاعاتی، فضای سایبری می‌باشد. فضای سایبری به سه C تقسیم می‌شود: اتصال، محتوا، و شناخت. استراتژی اطلاعاتی آمریکا باید کاستی‌های قدرت اطلاعاتی را از طریق این سه C اندازه‌گیری و ارزیابی کند و به آنها بپردازد. قدرت اطلاعاتی یک کشور را می‌توان با استفاده از پرداختن به فاکتورهای کیفی و کمّی این سه C اندازه‌گیری و ارزیابی کرد. این مقاله به تعریف مولفة اطلاعاتی قدرت پرداخت و اینکه ایالات متحده چگونه باید به گونه‌ای استراتژیک این مولفة DIME را ایجاد کند تا بتواند برای رسیدن به اهداف امنیت ملی خود، استراتژی امنیت ملی 2009 را اجرا کند.


[1]. به متولدین قبل از 1980 که پیش از آغاز عصر دیجیتال به دنیا آمده‌اند مهاجران دیجیتال گفته می‌شود.

[2]. به متولدین بعد از 1980 که پس از آغاز عصر دیجیتال به دنیا آمده‌اند بومیان دیجیتال گفته می‌شود.