کد خبر 663202
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۶

مهم‌ترین تهدیدی که می‌تواند منافع یکی از طرفین یک توافقنامه بین‌المللی را به چالش بکشاند، «تفسیر» پذیر بودن سندی است که مورد تفاهم دو طرف قرار گرفته است.

به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «محمد اسماعیلی» نوشت:

1ـ «نقض برجام با عکس‌العمل تند ایران مواجه خواهد شد»، «مگر می‌گذاریم امریکا برجام را پاره کند»، « ما اجازه نخواهیم داد که در هیچ حوزه‌ای هیچ یک از طرف‌های برجام از حدودشان تخطی کنند»، «ما با کمال قدرت و شجاعت در برابر زیاده‌خواهی‌ها ایستادگی می‌کنیم و اجازه زیاده‌خواهی هم نخواهیم داد»، «حرف اصلی برجام حفظ دستاوردهای هسته‌ای وعزت کشور است»، «امروز با بدعهدی امریکا برخورد می‌شود... و دنیایی که با امریکا علیه ما متحد شده بودند، امروز فشار می‌آورند.»

بیان اینگونه جملات کلی که تقلیل‌دهنده «نقض» برجام به «بدعهدی» است درحالی است که امریکا علاوه بر ابزارهایی عینی مانند «مکانیسم ماشه» و «ضمانت‌های حقوقی یک طرفه» در دوران پسابرجام به‌دنبال ابزارهایی «ضمنی یا ذهنی»است که سطح هزینه‌های ایران را به شدت افزایش خواهد داد.

مهم‌تر از آن اینکه برای فرار از بن بست دست‌ساز برجام، رئیس‌جمهور کشور نباید با شیفت هزینه‌های ناشی از یک متن پیچیده، مبهم و دارای ضعف‌های ساختاری با اظهار جملاتی مانند «هیچ قدمی در مسئله برجام برنداشتیم مگر آنکه با مقام معظم رهبری مشورت کردیم و جلسه گذاشتیم» توسعه هزینه را کلید بزند.

2ـ  مهم‌ترین تهدیدی که می‌تواند منافع یکی از طرفین یک توافقنامه بین‌المللی را به چالش بکشاند، «تفسیر» پذیر بودن سندی است که مورد تفاهم دو طرف قرار گرفته است، حال چنانچه یکی از طرفین توافق که تفسیر جانبدارانه از عبارات و مفاد متن می‌کند خود «مرجع تفسیر کننده» متن نیز باشد، کار برای طرف مقابل بسیار سخت و دشوار خواهد بود.

در برجام نیز وضع به همین شکل دنبال شده و یکی از طرفین توافق هسته‌ای نه تنها «تفسیر» موسع و یک‌جانبه از متن مورد توافق ارائه داده و سعی کرده تمام منافع طرف مقابل را به چالش بکشاند، بلکه به‌دلیل آنکه خود «تنها مرجع تفسیر‌کننده متن» است – به معنای سازمان‌ها و شورا‌‌های بین‌المللی که تحت مدیریت وی هستند ـ  بارها برجام را نقض و شبکه‌ای از تعهدات مالایطاق را به طرف مقابل تحمیل می‌کند.

به همین دلیل باید دوران بعد از روز اجرای برجام را «نبرد تفسیرها» دانست که طی آن ایالات متحده امریکا بر اساس تفسیر خاص نه تنها برجام را بارها نقض کرده بلکه منافع ناظر بر متن برجام جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیده و درتلاش است دایره تحریم، تهدید و فشارعلیه کشورمان را گسترده و چنبره استیلای خود را دیکته کند.

3ـ  با یک بررسی ساده می‌توان دریافت که تمام اقدامات و فعالیت‌های طرف امریکایی در طول 10ماه پس از روز اجرای برجام بر پایه چنین اصلی پایه‌گذاری شده است و رفتار هفته اخیر مقامات کاخ سفید، کنگره این کشور نیز از چنین اصلی تبعیت می‌کند؛ به گونه‌ای که پس از وضع قانون جدید isa مقامات این کشور به اتفاق تأکید می‌کنند که چنین اقدامی نقض برجام نبوده است، به عنوان نمونه جاش ارنست، سخنگوی کاخ سفید روز پس از وضع قانون تحریمی جدید isa بیان می‌کند: «ما از زمانی که کنگره درحال بررسی تصویب این قانون بود، تصریح کردیم این قانون نقض توافق برنامه جامع اقدام مشترک که توافقنامه بین‌المللی برای جلوگیری از دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای است، نیست.»

این در حالی است که بر اساس استنادات حقوقی نه تنها قانون جدید با بندهایی نظیر4. 2. 1پیوست دو، بند 4. 3. 1پیوست دو و بند 4. 3. 2 پیوست دو برجام که به قانون داماتو اشاره داشته، در تعارض بوده ونقض آن به شمار می‌آید بلکه با بندهای دیگری مانند ماده 26 بخش تحریم‌ها از متن برجام که عبارت: «ایالات متحده، با حسن نیت، نهایت تلاش خود را برای دوام این برجام و پیشگیری ازایجاد تداخل درتحقق متمتع شدن ایران ازلغو تحریم‌های مشخص شده... » استفاده شده نیز همخوانی نداشته و نقض به شمار می‌آید.

4ـ مهم‌تر آنکه وضع قوانین تحریمی مانند قانون «لغو روادید شهروندان 38 کشور»، «قانون منع فروش هواپیما به ایران» و احیای «قانون ایسا» نه تنها با مفاد برجام در تناقض بوده و به صورت صریح و ضمنی آن را نقض می‌کند بلکه با «اصل حسن نیت» به عنوان یک اصل مسلم حقوق بین‌الملل و «روح برجام» نیز در پارادوکس است.

مبرهن است که مقامات امریکایی پس از تصویب هر قانون تحریمی جدیدی که علیه ایران در دوران پسا برجام وضع شده تلاش کرده‌اند با ارائه تفسیر های یک جانبه از متن و با توجه به آنکه «تضمین‌های لازم حقوقی» از آنها گرفته نشده و «مراحل سه گانه حل اختلاف» در متن برجام یک سویه به نفع آنها بوده به « نقض ‌» توافق هسته‌ای پرداخته آن‌هم با «تفسیرها »یی که می‌تواند ایجاد «رویه در حقوق بین‌الملل » کند.

5ـ تنها سه‌ روز پس از تصویب قانون isa جان کری دراجلاس سابان بار دیگر اظهاراتی را مطرح می‌کند که منافع ثانویه ایران در برجام را نیز به خطر انداخته و تعهدات مالایطاق کنونی ایران را به مرزی فراتر از حد تصور کشانده و این مسئله را مورد تاکید قرار می‌دهد که امریکایی‌ها تلاش دارند تا بر پایه ضعف «تقسیر پذیر بودن متن برجام» در دوره «نبرد تفسیرها» یا همان پسابرجام فراتر از منافع خود در متن برجام، اهداف راهبردی خود را «تثبیت» و «تأمین» نمایند. منافع و اهدافی که تنها با ابزار «تفسیر یک جانبه» متن برجام به‌دست آمده ودر صورتی که با رویکرد فعال و موثر وزارت امور خارجه مواجه نشود می‌تواند برجام را یک خسارت دائمی و هزینه ملال‌آور مستمر علیه کشورمان تبدیل کند. جان کری در این اجلاس از عبارت «برجام از جنبه بازرسی‌ها و پروتکل پیشرفته آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، توافقنامه‌ای دائمی است» استفاده کرده در حالی که پذیرش بازرسی و پروتکل از سوی تیم مذاکره کننده–همانگونه که از تعریف پروتکل در عرف حقوق بین‌الملل پیداست ـ یک اقدام «داوطلبانه»، «موقت» و «غیر دائمی» است و مشمول مرور زمان است.

6ـ اظهارات جان کری و جاش ارنست را زمانی در کنار رفتار باراک اوباماـ امضای قوانین تحریمی علیه ایران ـ و اقدامات سنا وکنگره قرار می‌دهیم به یک برداشت می‌رسیم و آن اینکه مقامات ایالات متحده تلاش می‌کنند ایران را در انتخاب بین دو گزینه –که هر دو به یک نقطه مشترک می‌رسندـ مخیر کنند و آن «ادامه وضع موجود» و یا «تحمیل نقض برجام توسط ایران» می‌باشد که انتخاب هر کدام می‌تواند تأمین‌کننده منافع این کشور باشد.

7ـ «تفسیر»های یکسویه از برجام در حالی از یک سو منافع برجامی ایران را به مخاطره انداخته و زمینه تهدید، تحریم و فشارهای گسترده را فراهم می‌کند که تنها راه مقابله با آن را ماده 38 اساسنامه دیوان بین‌المللی دادگستری تحت عنوان «عرف ازمنابع حقوق بین‌الملل»پیشنهاد داده که براساس آن از عرفی‌ترین بخش‌های حقوق بین‌الملل «مسئولیت‌های کشورها» ست که همین اصل «ایجاد رویه حقوقی»توسط وزارت امورخارجه کشورمان رابه عنوان یک اصل مطرح می‌کند.

مهم‌ترین ابزار ایجاد رویه توسط دستگاه دیپلماسی برای«نجات توافق هسته‌ای»، «جلوگیری ازتفسیرهای جانبدارانه امریکا از متن» و «مسجل شدن نقض برجام توسط طرف مقابل» تفسیرهایی است که باید رئیس‌جمهور و اعضای تیم مذاکره‌کننده از برجام ارائه دهند، آن هم نه تنها درقالب سخنرانی بلکه به شکل «انتشار بیانیه رسمی»، «نامه‌نگاری مکتوب با دبیرکل سازمان ملل تحت عنوان گلایه مستند از نقض برجام توسط امریکا»، «علاوه بر طرح دعوا درکمیسیون وهیئت مندرج در متن برجام، طرح دعوا درمکانیزم‌های بین‌المللی نظیر دیوان بین‌المللی دادگستری»، «مکاتبات وتقاضای رسمی از وزرای 1+5جهت اعلام نظرقطعی درباره نقض برجام» و «استفاده ازظرفیت اجلاس نم»است که می‌تواند در مجموع مانع تفسیرگذاری بدیع امریکایی‌ها شود.

مخالفت مکرر ومداوم مسئولان ارشدایران می‌تواندمانع ایجاد رویه‌های غلط توسط ایالات متحده شده و دوره نبرد تفسیرها–که حیاتی ترین آن شاید سه‌سال نخست پس از روز اجرا باشدـ را به نفع کشورمان تغییر داده و دو گزینه تحمیلی طرف مقابل مبنی بر «ادامه وضع موجود» یا «تحمیل نقض برجام توسط ایران» را به مدیریت نماید.