کد خبر 657336
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۵ - ۰۹:۱۵

ساعد هدایتی گفت: به نظرم بعد از سال‌ها فعالیت در زمینه بازیگری باید با دقت بیشتری نقش‌هایم را انتخاب کنم و لزومی‌ نمی‌بینم در هر کاری بازی کنم. مثلا حاضر نیستم فقط در یک سکانس بازی کنم یا برای کارهایی مقابل دوربین بروم که نقش‌ها و آثار دیگرم را هم زیر سوال ببرد.

به گزارش مشرق، باید با ساعد هدایتی هم‌صحبت شوی تا بفهمی که چقدر آرام است و در تمام جملاتی که می‌گوید این آرامش را به تو هم منتقل می‌کند.

بازیگری که او را در سریال‌هایی مانند پاورچین، شب‌های برره، قهوه تلخ، مسیر انحرافی و ... دیده‌ایم بازنشسته یک مرکز درمانی است و این روزها در کنار خانواده‌اش روزها و شب‌های خوبی را سپری می‌کند. با او گپ کوتاهی زدیم تا درباره خودش و خانواده‌اش برایمان بگوید:

متولد خطه شمال کشور هستید، کمی از خودتان برایمان بگویید؟

پدرم اصالتا آستارایی بود و مادرم اهل رشت. خودم متولد شهر رشت هستم. پدرم کلاه‌فروش بود و مادرم خانه‌دار. 20 فروردین 1334 متولد شدم. بچه سوم خانواده بودم، یک پسر و یک دختر قبل از من بودند و یک پسر بعد از من به دنیا آمد. تا هفت سالگی در رشت زندگی می‌کردیم، بعد پدرم شغل شرکتی گرفت و ما به تهران آمدیم و از کلاس دوم دبستان در این شهر بودم تا الان. اما اصالتم را حفظ کرده‌ام و وقتی به رشت می‌روم، گیلکی صحبت می‌کنم. (می‌خندد)

رشت یکی از شهرهای خاص ایران است، این شهر را دوست دارید؟

بله، رشت را خیلی دوست دارم. رشت شهر توریستی نیست و جاهای دیدنی زیادی ندارد، اما اصالتی دارد که برای خیلی‌‌ها جذاب است مثل بازار بزرگش که همه چیز در آن پیدا می‌شود. میدان شهرداری و ساختمان شهرداری بافت قدیمی و زیبایی دارد. مردمش را بسیار دوست دارم که مهمان‌نواز هستند. حدود 72 نوع غذای خاص گیلکی داریم. مثل باقالاقاتق، ترشه تره، ماهی سفید و... این تنوع غذایی را در کمترین جایی از ایران می‌توان دید.

خودتان اهل آشپزی هستید؟

بله بشدت عاشق آشپزی هستم. از بچگی آشپزی می‌کردم از پخت نیمرو شروع کردم تا الان که فسنجان، قورمه سبزی، کوفته تبریزی، غذاهای رشتی، فست فود و... را می‌پزم.

پس همسرتان باید خیلی از شما راضی باشد؟

همسرم هم شمالی است و آشپزی‌اش خوب است، اما من عاشق این کار هستم. مثلا برای آماده کردن یک سُس برای باقلاپلو یا زرشک پلو از سیر و لیمو استفاده می‌کنم که خوش طعم شود ...

یعنی حوصله خانه‌داری دارید؟

بله و بیشتر لوازم آشپزخانه و خانه را من انتخاب می‌کنم.

یعنی نظرتان را تحمیل می‌کنید؟

نه عاشقانه این کار را انجام می‌دهم! مثلا به سه راهی امین حضور می‌روم و سه، چهار ساعتی وقت می‌گذارم و برای آشپزخانه ظرف و وسیله‌های جدید می‌خرم.

روزمرگی‌های زندگی، همین چیز‌هایی که شما با آنها خودتان را سرگرم می‌کنید و دوستشان دارید، چقدر برای روحیه خود آدم‌ها اهمیت دارد و می‌تواندخوشحالشان ‌کند؟

وقتی نوشیدنی و غذایی درست می‌کنم و دیگران از خوردن آن لذت می‌برند، من از تماشای آنها بسیار خوشحال می‌شوم. روحیه‌ام این‌جوری است که دوست دارم دیگران را شاد کنم. هفت، هشت سال است که بازنشسته شده‌ام و اگر کار تصویری نداشته باشم در خانه می‌مانم و در کارهای منزل بخصوص آشپزی به همسرم کمک می‌کنم. صبح‌ها زودتر از همه بیدار می‌شوم و نیمروی ته‌دیگ‌دار با کره درست می‌کنم، پودر شوید به آن می‌زنم که همه از خوردن آن لذت می‌برند!

اینجوری که شما تعریف می‌کنید به غذا اهمیت می‌دهید و به اصطلاح اهل شکم هستید! البته این روحیه در بیشتر مردم شمال دیده می‌شود که شوخ‌طبعی را هم باید به آن اضافه کرد، شوخ‌طبعی از کی به شما به ارث رسید؟

زنده‌یاد مادرم خیلی شوخ طبع بود، همیشه در هر جمعی بود سعی می‌کرد اطرافیان را شاد کند. به نظرم شوخ‌طبعی‌ام را از مادرم به ارث برده‌ام.

داشتن مادری با این روحیه چقدر در داشتن زندگی و شخصیت موفق به شما کمک کرد؟

خیلی زیاد! پدر و مادرم اولین الگوهایم در زندگی بودند. اگر مادرم عبوس یا پدرم عصبانی بود حتما روی سرنوشت من تاثیر منفی می‌گذاشتند. از خانواده‌ام آرامش دریافت کردم به همین دلیل توانستم آن را به خانواده‌ خودم منتقل کنم. یک دختر و یک پسر دارم که ازدواج کرده‌اند و آنها هم خدا را شکر در آرامش و امنیت زندگی می‌کنند.

کار جدید تلویزیونی یا سینمایی دارید؟

نه! چند کاری پیشنهاد شد که ترجیح دادم در آنها بازی نکنم.

پس کارهایتان را انتخاب می‌کنید و اینطور نیست که هر نقشی را قبول کنید؟

به نظرم بعد از سال‌ها فعالیت در زمینه بازیگری باید با دقت بیشتری نقش‌هایم را انتخاب کنم و لزومی‌ نمی‌بینم در هر کاری بازی کنم. مثلا حاضر نیستم فقط در یک سکانس بازی کنم یا برای کارهایی مقابل دوربین بروم که نقش‌ها و آثار دیگرم را هم زیر سوال ببرد. اگر حتی دیگر کار هم نکنم ترجیح می‌دهم شان و وجهه‌ام بین مردم همین‌گونه که هست حفظ شود و آن را خراب نکنم. دوست دارم کاری انجام دهم که در وهله اول به خودم حس خوبی بدهد تا بتوانم نقش را باورپذیر بازی کنم؛ اگر نقشی را دوست نداشته باشم، نمی‌توانم بدرستی آن را اجرا کنم و مردم هم حتما متوجه می‌شوند که بد بازی می‌کنم و من نمی‌خواهم چنین اتفاقی رخ دهد.

حس رضایتمندی از زندگی را در چه چیزهایی می‌بینید؟

مهم‌ترین نکته‌ای که نقش اساسی در داشتن حس خوب زندگی دارد؛ شریک خوب است؛ همسری که در کنار او آرامش داشته باشی.

زمانی که تصمیم به ازدواج می‌گیری باید معیارهایی را مشخص کنی و تلاش کنی همه آنها یا بیشترشان مورد تائید قرار گیرند که خوشبختانه این اتفاق برای من افتاد و خدا همسری به من داد که بیشتر از 30 سال است در اوج خوشبختی با یکدیگر زندگی ‌می‌کنیم.

همسرم خیلی قانع است و من آدم آرامی هستم و اصل مهم زندگی‌مان بر اساس عشق و دوست داشتن بنا شده است. هیچکداممان «من» نیستیم و در تفاهم کامل با هم زندگی می‌کنیم. تلاش کرده‌ایم بچه‌ها را درست و آرام تربیت کنیم.

رضایتمندی واقعی داشتن خانواده‌ای آرام است که برای آن اصلا لازم نیست مثلا خانه‌ای آنچنانی و ماشین آخرین مدل داشته باشی. حتی در یک اتاق هم می‌توان خوشبختی را احساس کرد به شرط این‌که آرامش داشته و خانواده‌ات را عاشقانه دوست داشته باشی. وقتی بیرون هستم دوست دارم زود کارم تمام شود تا بتوانم به خانه‌ام برگردم. خانواده‌ام مهم‌ترین سرمایه و منشاء آرامش و خوشبختی‌ام هستند.


منبع: جام جم آنلاین