کد خبر 525198
تاریخ انتشار: ۳۰ دی ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۰

در شرایط بن بست اجرای قطعنامه 598 آقای هاشمی با سهل اندیشی و اعتماد به وعده های مقامات کاخ سفید، با واسطه گری، گروگان های آمریکایی را در لبنان آزاد نمود. اما آنان در مقابل هیچ کمکی به ایران برای اجرای قطعنامه و احقاق حقوق خود نکردند.

به گزارش مشرق،دکتر رضا سراج در یادداشتی به تحلیل شباهت های پسا برجام و پس از قطعنامه 598 پرداخت و نوشت: علیرغم یکسان نبودن پذیرش برجام (نرمش قهرمانانه ) و قبول قطعنامه 598 ( جام زهر) اما شباهت هایی بین  اجرای برجام و قبول قطعنامه 598 و اجرای آن وجود دارد.

1- واگذار نمودن تمام مزیت های رقابتی در هر دو مورد:

- معتقدان به تعامل با کدخدا که در واقع جریان بهینه شده تیم خود عاقل پندار جام زهر می باشند در حالی با عجله و شتاب به جمع بندی مذاکرات و اجرای برجام مبادرت ورزیدند که تمام مزیت های برنامه هسته ای ایران را از دسترس خارج ساختند.
- در این راستا خارج کردن مواد غنی سازی شده، برچیدن چند هزار سانترفیوژ، تعطیلی فردو و اراک و...دقیقا مشابه عقب نشینی از مناطق تحت تصرف عراق قبل از اعلام آتش بس و قبول قطعنامه 598  است.
- عقب نشینی داوطلبانه قبل از اعلام آتش بس و قبول قطعنامه - در شرایطی که صدام از مناطق اشغالی کشورمان عقب نشینی نکرده بود - باعث شد که برای اجرای قطعنامه و پذیرش شروط سه گانه ایران توسط صدام، فاقد مزیت رقابتی باشیم.

2- فقدان تضمین های محکم و قدرت چانه زنی:
- در انجام تعهدات برای اجرایی شدن برجام، با عجله و شتاب عیر منطقی، بدون اخذ تضمین لازم و مطمئن و همچنین عدم تناظر اقدامات طرفین، عملا هیچ قدرت چانه زنی در مقابل غربی ها باقی نمانده است ضمن آنکه پرونده ایران حداقل هشت و نیم سال آینده شاید عادی شود.
- شرایط فوق عملا دست طرف مقابل را برای هر گونه اقدامی باز گذاشته و ایران از هیچ مستمسکی برخوردار نیست.
- در زمینه سازی برای قبول قطعنامه نیز همین اتفاق افتاد و قبل از قبول آتش بس و قطعنامه 598  هیچ تضمینی از مجامع بین المللی گرفته نشد و پذیرش آتش بس و قبول قطعنامه، تصویری از موضع ضعف از ایران ارائه نمود و همین ادراک، منجر به تهاجم گسترده عراق شد.

3- سهل اندیشی و اعتماد به دشمنان در هر دو مورد:

- اجرایی ساختن تعهدات ایران بدون اخذ تضمین های لازم و عدم تناظر در اقدامات طرفین، از سهل اندیشی و اعتماد به دشمنان نشات می گیرد. موضوعی که در زمینه سازی برای پذیرش قطعنامه 598 نیز مشاهده شد.
- پس از قبول قطعنامه 598 فقط یکی از سه خواسته ایران محقق گردید و با کارشکنی سلطه گران به ویژه آمریکا از رسیدن به دو خواسته دیگر خود باز ماندیم و علیرعم متجاوز شناخته شدن صدام، نتوانستیم خسارت های تحمیل جنگ را از رژیم بعثی دریافت نماییم.
- در شرایط بن بست اجرای قطعنامه 598 آقای هاشمی با سهل اندیشی و اعتماد به وعده های مقامات کاخ سفید، با واسطه گری، گروگان های آمریکایی را در لبنان آزاد نمود. اما آنان در مقابل هیچ کمکی به ایران برای اجرای قطعنامه و احقاق حقوق خود نکردند.

4- نقض عهد و پیمان شکنی دشمنان در هر دو مورد:

- پس از قبول قطعنامه 598 صدام با تصور اینکه ایران از موضع ضعف ناچار به قبول آتش بس شده، فرصت را مغتنم شمرده و حملات گسترده و همه جانبه زمینی و هوایی علیه ایران را آغاز کرد.
- در موضوع برجام هم با شرایط نقض عهد و پیمان شکنی آمریکا مواجه شده ایم.تصویب تحریم های مربوط به ویزا توسط کنگره و ابلاغ آن از سوی اوباما و همچنین اجرای تحریم های جدید ( برنامه موشکی ) در فردای اعلام اجرای برجام، ناظر بر نقض عهد و پیمان شکنی شیطان بزرگ است.
از همین رو است که رهبر معظم انقلاب در پاسخ به نامه و تبریک چند باره آقای روحانی، فرمودند:
« مراقبت شود که طرف مقابل تعهدات خود را به طور کامل انجام دهد. اظهارات برخی از سیاستمداران آمریکایی در این دو سه روز کاملا موجب بدگمانی است... بار دیگر تاکید می کنم که از خدعه و نقض عهد دولت های مستکبر به ویژه آمریکا در این مسأله و دیگر مسائل غفلت نشود. »
* برای درک بهتر این واقعیت، مستند " پس از خمینی - بن بست 598 " را ببینید.