کد خبر 485715
تاریخ انتشار: ۳ آبان ۱۳۹۴ - ۰۳:۲۱

به نظر می‌­رسد برای اتخاذ دیپلماسی مطلوب باید به سطوح مختلف ازجمله خواسته­‌های افکار عمومی، اقتدار کشور، وضعیت منطقه و پیامدهای هر نوع دیپلماسی توجه داشت.

به گزارش مشرق، به نظر می‌­رسد برای اتخاذ دیپلماسی مطلوب باید به سطوح مختلف ازجمله خواسته­‌های افکار عمومی، اقتدار کشور، وضعیت منطقه و پیامدهای هر نوع دیپلماسی توجه داشت. در سطح دوجانبه نیز باید علی­رغم جدیت در پیگیری موضوع و اعمال فشار و تهدید، از ظرفیت­‌های گفتگو و همکاری دوجانبه نیز بهره برد. همان‌طور که اتخاذ این رویکرد دووجهی از سوی رهبران کشورمان منجر به تغییر نسبی مواضع عربستان، تسلیت پادشاه عربستان به رهبر معظم انقلاب اسلامی و درنهایت بهبود همکاری آن با ایران گشت.

وقوع فاجعه منا در مناسک حج از آنجا که منجر به شهادت صدها تن و مجروح و مفقود شدن تعداد زیاد دیگری از حجاج ایرانی به‌صورت مظلومانه شد، علاوه بر داغدار کردن بسیاری از خانواده­‌های ایرانی و ایجاد موجی از اندوه در جامعه، با واکنش­‌های سیاسی گسترده و متفاوتی علیه مسئولان برگزاری مراسم حج، یعنی رژیم آل سعود و دولت عربستان از سوی افکار عمومی و محافل سیاسی و رسانه­‌ای همراه شده است؛ زیرا وقوع چنین فاجعه­‌ای تنها می­‌تواند در بی‌تدبیری آل سعود و یا توطئه و تعمّد آن‌ها ریشه داشته باشد. به همین دلیل بعد از انتشار خبر وقوع این فاجعه موجی از واکنش­‌ها، اعتراضات، تجمعات و پیام­‌ها علیه مقامات عربستان در کشورمان ایجاد و مطرح شد و متعاقب آن مواضع مختلفی نیز در مورد نوع مواجهه دستگاه دیپلماسی کشورمان در قبال عربستان مطرح گردید.

در این میان هرچند برخی دیدگاه­‌ها بر این موضع تأکید داشته­‌اند که فاجعه منا نتیجه برنامه­‌ریزی و تعمد خاندان آل سعود و یا نتیجه رقابت میان شاهزادگان سعودی به‌منظور نشان دادن بی­‌کفایتی رقبای خود و حذف آن‌ها بوده است، عده­‌ی دیگری با کنار گذاشتن دیدگاه بدبینانه بر تصادفی و غیر عمد بودن آن تأکید داشته­‌اند؛ هرچند همچنان بر بی‌تدبیری و سوءمدیریت مسئولان سعودی اشاره‌کرده‌اند (1). باوجود این تنوع دیدگاه­‌ها در ریشه­‌یابی علل فاجعه، همه محافل سیاسی و رسانه­‌ای کشورمان در کنار افکار عمومی، دولت عربستان سعودی و مسئولان برگزاری حج را مسئول و مقصر جان باختن حجاج و هم‌وطنانمان تصور کرده و بر ضرورت ارائه پاسخ مناسب و اتخاذ رویکرد و روش­‌های مطلوب برای پیگیری موضوع در راستای جبران خسارات تا حد ممکن و ارائه پاسخ مناسب به رفتار نامطلوب عربستان تأکید کرده­‌اند.

در این رابطه، برخی تحلیل­‌گران معتقدند دیپلماسی ما در مقابل سعودی­‌ها باید به‌صورت احتیاطی و محتاط­‌گونه باشد؛ اما در مقابل برخی دیگر با انتقاد از رویکرد دولت و با محتاطانه خواندن دیپلماسی کنونی دولت کشورمان در مقابل عربستان معتقدند چنین رویکردی در قبال آل سعود تنها یک شکست و دادن فرصت به‌طرف مقابل برای اتخاذ رفتارهای تهاجمی­‌تر است. هرچند هر یک از این دو گروه بر برخی از ابعاد مهم روابط دوجانبه و یا شرایط ویژه کنونی تأکیددارند، اما به‌منظور بررسی مناسب موضوع در این نوشتار، با تشریح دیپلماسی و انواع آن و بیان تنش­‌ها و تعاملات دوجانبه میان ایران و عربستان به بررسی ابعاد مثبت و منفی هر یک از این دیدگاه­‌ها پرداخته می­‌شود و به ارائه و بررسی دیپلماسی و راهکار مطلوب ایران در شرایط کنونی نیز پرداخته می­‌شود.

دیپلماسی و انواع آن

دیپلماسی به چگونگی انجام سیاست خارجی و یا تکنیک اساسی و مستقیم اجرای سیاست خارجی گفته می­‌شود. هرچند دیپلماسی درگذشته در کنار عناصر دیگر نظیر ابزارهای اقتصادی و یا نظامی به‌عنوان یک ابزار سیاست خارجی شناخته می­‌شد، ولی با تحول مفهومی آن، امروزه عمدتاً دیپلماسی را به‌جای سیاست خارجی به کار می­‌برند و دارای مفاهیم یکسان و متشابهی شده­‌اند؛ تا جایی که از دیپلماسی به‌عنوان رویکرد سیاست خارجی کشورها نیز یاد می‌شود. نکته مهم دیگر در تشریح دیپلماسی توجه به این نکته است که دیپلماسی صرفاً به معنی نائل آمدن به یک توافق با طرف مقابل نیست، بلکه از دیپلماسی برای تأثیرگذاری، ترس و تهدید و همچنین ایجاد تضمین در دسترسی به اهداف در قبال طرف مقابل یا ثالث نیز استفاده می­‌شود (2).

درواقع برخی‌ها با اذعان به رویکرد تهاجمی آل سعود و دیپلماسی غیرمنطقی آن اظهار می‌کنند که اتخاذ دیپلماسی اقتدارگرایانه و تهاجمی تنها منجر به بدتر شدن فضای کنونی روابط دوجانبه و عدم همکاری دولت این کشور در رسیدگی به وضعیت مجروحین و جان­‌باختگان به­‌عنوان اولویت نخست کشورمان خواهد شد.

بحث محوری دیگر در این رابطه، وجود انواع مختلفی از دیپلماسی در اجرای سیاست خارجی کشورها است. بدین شکل که با احتساب معیارهای مختلف، می­‌توان از انواع مختلفی از دیپلماسی یادکرد. بر این اساس، دیپلماسی را می‌توان در دسته­‌بندی­‌های مختلف به دیپلماسی پنهان یا آشکار، دیپلماسی دوجانبه، چندجانبه و یا همه‌جانبه و درنهایت دیپلماسی محتاطانه یا اقتدارگرایانه طبقه­‌بندی کرد که کشورها در موضوعات مختلف و در مواجهه با کشورهای دیگر اتخاذ می­‌کنند. دیپلماسی پنهان قبل از قرن بیستم اجرا می­‌شد و بعد از جنگ­‌های جهانی و صدور اعلامیه ویلسون و چند دهه بعد از آن یعنی تشکیل سازمان ملل، هرگونه اتحاد نظامی مخفیانه منع شد و دیپلماسی آشکار تنها نوع مشروع آن به­‌شمار می­‌رفت. دیپلماسی دوجانبه به تعاملات دوجانبه کشورها مرتبط است و انواع چندجانبه و همه­‌جانبه آن نیز مرتبط با نشست­‌های بین­‌المللی و یا موضوعات مورد توجه تعداد بیشتری از دولت­‌ها است. در این میان، دیپلماسی محتاطانه و اقتدارگرایانه به رویکردهای سیاست خارجی دولت­‌ها برمی­‌گردد که عمدتاً در روابط دوجانبه کشورها در مواجهه با دیگری اتخاذ می­‌گردند. در دیپلماسی محتاطانه کشورها رویکردهای تنش­‌زدایی، تعاملی و سازنده را اتخاذ می­‌کنند و تلاش دارند با اتخاذ این نوع از دیپلماسی روابط حسنه­‌ای با طرف مقابل برقرار کنند. مسئله مهم دیگر در این نوع دیپلماسی در سیاست خارجی کشورها درنظرگرفتن ملاحظات مختلف و عدم ریسک­‌پذیری و محافظه‌کاری است. در مقابل، در دیپلماسی اقتدارگرایانه دولت­‌ها رفتارهای تهاجمی را در قبال طرف مقابل اتخاذ کرده و در صورت مشاهده هرگونه تهدید، واکنش­‌های تند و تقابلی را اتخاذ خواهند کرد. همچنین در این نوع دیپلماسی دولت­‌ها با تلاش برای بیشینه­‌سازی قدرت خود، آمادگی هرگونه برخورد را خواهند داشت. فضای بی­‌اعتمادی میان طرفین زمینه و وجه ممیز دیپلماسی اقتدارگرایانه محسوب می­‌شود (3).

روابط تنش ­آمیز عربستان با ایران

برخلاف برخی اظهارنظرات، تنش در روابط عربستان با ایران را نباید صرفاً با اختلافات مذهبی سنی- شیعی و یا اختلافات در رویکردهای دو دولت به مسائل منطقه تحلیل کرد؛ بلکه عربستان و ایران از نظر ژئوپلتیک نیز دو کشور رقیب در سطح منطقه محسوب می­‌شوند. هرچند دو کشور ایران و عربستان در دوران قبل از انقلاب اسلامی به­‌عنوان پیروان بلوک غرب و تحت‌فشارهای ساختاری از سوی نوع نظام بین­‌المللی رویکردهای یکسانی داشتند اما در برخی مسائل منطقه دچار اختلافات و رقابت­‌هایی بوده­‌اند. این امر با وقوع انقلاب اسلامی در ایران تشدید شد و تغییر رویکرد سیاست خارجی ایران و محوریت گفتمان اسلامی و شیعه محور بر آن منجر به تغییر رویکردهای همسو و بعضاً رقابت‌آمیز عربستان و ایران به فضای تنش ­آمیز و رقابتی متمایل به تخاصم میان دو طرف شد. این وضعیت طی دهه­‌های گذشته با کمک عربستان به صدام در جنگ تحمیلی و رقابت دو طرف برای معرفی خود به­‌عنوان رهبر جهان اسلام تشدید شد که بعضاً منجر به بروز تنش‌­هایی میان طرفین شده است.

هرچند در برخی برهه‌­های کوتاه در دو دهه اخیر شاهد تنش‌­زدایی در روابط دوجانبه ایران و عربستان بوده‌ایم، اما مجموعه‌­ای از عوامل به­‌خصوص تحولات سال­‌های اخیر منطقه­ و افزایش قدرت و نفوذ ایران در غرب آسیا منجر به اوج‌گیری مجدد تنش­‌ها و اختلافات میان دو کشور به­‌دلیل رویکردهای متفاوت به مسائل شده است؛ اما در این میان موضوعاتی نظیر تداوم قدرت حزب­‌الله در لبنان، شکست پروژه سرنگونی دولت سوریه، افزایش نفوذ ایران در عراق پس از سقوط صدام، پیروزی انصارالله در یمن و شکست اهداف تجاوز عربستان به آن، سقوط طالبان و درنهایت کسب توافق هسته­‌ای و حذف برخی فشارها علیه ایران که ازجمله مسائل مورد اختلاف ایران و عربستان طی سال­‌های اخیر در سطح روابط دوجانبه یا سطح منطقه­‌ای بوده­‌اند و با موفقیت ایران و شکست آل سعود همراه شده­‌اند، مواردی هستند که در اتخاذ رفتارهای خصمانه از سوی آل سعود علیه ایران و ایجاد تنش میان دو کشور تأثیرگذار بوده­‌اند. به دلیل چنین شکست­‌هایی عربستان رفتارهایی نظیر همراهی با غرب در اعمال فشار بر ایران، کمک به تحریم نفتی ایران با فروش نفت ارزان، متهم کردن کشورمان به مداخله در امور دیگر کشورها و بعضاً توهین به شهروندان کشورمان را اتخاذ کرده است (4). اوج این رویکرد در رفتارهای غیرمسئولانه عربستان پس از وقوع فاجعه منا در عدم همکاری و پاسخگویی به ایران مشاهده شد و بار دیگر زمینه تشدید تنش­ها میان دو کشور، تعمیق فضای بی­‌اعتمادی و درنهایت مطرح‌شدن دیدگاه­‌هایی برای تغییر در دیپلماسی کشورمان در قبال آل سعود را فراهم کرد.

دیدگاه­‌های متفاوت در مورد نوع دیپلماسی مطلوب در قبال عربستان

طی چند دهه اخیر دیدگاه­‌های مختلفی در داخل کشور در مورد مواجهه با عربستان و نوع مطلوب دیپلماسی ایران در قبال این کشور با تأکید بر رفتارهای خصمانه متعدد آل سعود و همچنین جایگاه عربستان در منطقه مطرح بوده است. این موضوع با وقوع حادثه منا و جان باختن و مجروح و مفقود شدن صدها تن از حجاج ایرانی بار دیگر به موضوع موردتوجه محافل سیاسی و رسانه‌­ای تبدیل‌شده است. به صورتی که برخی با اشاره به رفتار غیرانسانی آل سعود در پیگیری حادثه منا و مواضع غیرمسئولانه آن‌ها در این رابطه و همچنین توجه به رفتارهای سال­‌های اخیر آن در قبال کشورمان نظیر کمک در اعمال تحریم­‌های نفتی، معتقدند تغییر در دیپلماسی کشورمان در مقابل عربستان ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. این گروه با مطرح کردن دیپلماسی اقتدارگرایانه و با استناد به تعمد و یا کم­کاری آل سعود در مواجهه با حادثه منا و بابیان مواضع و رفتارهای خصمانه متعدد این رژیم در قبال کشورمان بیان می­دارند اولویت دادن به ملاحظات و اتخاذ محافظه­‌کاری در قبال عربستان تنها منجر به تداوم رویکردهای غیرسازنده و تهاجمی آن شده و فرصت لازم برای تضییع بیشتر اعتبار و منافع کشورمان را برای آن‌ها فراهم می­‌کند. لذا این گروه ضمن انتقاد از دستگاه دیپلماسی کشورمان بر ضرورت برخورد قاطعانه در مقابل عربستان برای احقاق حقوق قربانیان حادثه منا و اجتناب از تکرار چنین رفتارهایی از سوی عربستان علیه کشورمان تأکید دارند. اقداماتی نظیر تعطیلی سفارت عربستان در تهران و قطع روابط دیپلماتیک، تحریم حج و تهدید به درگیری نظامی از جمله رفتارهای پیشنهادی این گروه است.

گروهی با مطرح کردن دیپلماسی اقتدارگرایانه و با استناد به تعمد و یا کم­کاری آل سعود در مواجهه با حادثه منا و با بیان مواضع و رفتارهای خصمانه متعدد این رژیم در قبال کشورمان بیان می­‌دارند اولویت دادن به ملاحظات و اتخاذ محافظه­‌کاری در قبال عربستان تنها منجر به تداوم رویکردهای غیر سازنده و تهاجمی آن شده و فرصت لازم برای تضییع بیشتر اعتبار و منافع کشورمان را برای آن‌ها فراهم می­‌کند.

در مقابل، گروهی دیگر معتقدند هرچند وقوع حوادثی نظیر فاجعه منا و رفتارهای دیگر عربستان بازگوکننده دیپلماسی خصمانه رژیم آل سعود علیه ایران است، اما با توجه به شرایط فعلی نظیر ضرورت تعامل با عربستان و همچنین پرونده‌های مشترک گسترده و جدی کشورمان با عربستان در منطقه، باید واکنشی محتاطانه به چنین رفتارهایی از سوی آل سعود داشته باشیم و دیپلماسی محتاطانه را پیشنهاد می­‌کنند. در واقع گروه دوم با اذعان به رویکرد تهاجمی آل سعود و دیپلماسی غیرمنطقی آن اظهار می­‌کنند که اتخاذ دیپلماسی اقتدارگرایانه و تهاجمی تنها منجر به بدتر شدن فضای کنونی روابط دوجانبه خواهد شد (5).

بررسی دیدگاه­‌های فوق و پیشنهاد دیپلماسی مطلوب

هر یک از دیدگاه­‌های فوق، یعنی معتقدان به دیپلماسی اقتدارگرایانه و یا دیپلماسی محتاطانه در مواجهه با عربستان و واکنش به رفتارهای خصمانه آن به­‌خصوص در مورد حادثه منا، تنها بر برخی ابعاد از موضوع تأکید دارند و طبیعتا دارای مزایا یا نکات مثبت و همچنین کاستی­‌هایی هستند. در حالی که معتقدان به دیپلماسی اقتدارگرایانه بر دفاع از اقتدار و اعتبار کشور، تلاش برای احقاق حقوق قربانیان و ضرورت اجتناب از تکرار مواضع خصمانه علیه کشورمان تأکید دارند، اما از پیامدهای بلندمدت درگیری مستقیم غافل هستند؛ زیرا که ممکن است شکست­‌های منطقه­‌ای عربستان در سوریه و یمن و جنون سیاسی حاکمان جدید آل سعود انگیزه آن‌ها برای کشاندن ایران به درگیری مستقیم و یا منازعه باشد که اجتناب از آن ضروری است. همچنین با وجود ملاحظه­‌کاری و اجتناب از شتاب­‌زدگی دیپلماسی محتاطانه، پیروی از این دیدگاه علاوه بر ارائه فرصت به آل سعود برای تکرار چنین رفتارهایی، به اعتبار و اقتدار کشور و به­‌خصوص خواسته‌های افکار عمومی جامعه در اتخاذ واکنش قاطع­تر به آل سعود کم­‌توجه است.

لذا با توجه به کاستی­‌های دو نوع دیپلماسی محتاطانه و یا اقتدارگرایانه، به نظر می­‌رسد برای اتخاذ دیپلماسی مطلوب باید به سطوح مختلف ازجمله خواسته­‌های افکار عمومی، اقتدار کشور، وضعیت منطقه و پیامدهای هر نوع دیپلماسی توجه داشت. در این راستا به نظر می­‌رسد برای تأمین بهتر منافع کشورمان، علاوه بر مواجهه با عربستان در سطح دیپلماسی دوجانبه باید از ظرفیت­‌های انواع دیگر دیپلماسی نیز بهره برد و رویکردی چندوجهی در اتخاذ دیپلماسی مناسب در مواجهه با عربستان اتخاذ کرد. بدین نحو که ضمن عنایت به ابعاد مثبت دو نوع دیپلماسی محتاطانه و اقتدارگرایانه به‌­عنوان انواعی از دیپلماسی دوجانبه، دستگاه دیپلماسی کشورمان می­‌تواند از ظرفیت دیپلماسی چندجانبه و همه‌جانبه برای پیگیری موضوع حادثه منا و اعمال فشار بر آل سعود همانند بهره­‌گیری از همکاری با دیگر کشورهای مسلمان، پیگیری موضوع مناسک حج و مسئولیت­‌پذیری آل سعود در سازمان همکاری اسلامی و درنهایت در سطح سازمان ملل برای فشار بر عربستان استفاده کرد. همچنین در سطح دوجانبه نیز باید علی­‌رغم جدیت در پیگیری موضوع و اعمال فشار و تهدید، از ظرفیت­‌های گفتگو و همکاری دوجانبه نیز بهره برد. همان‌طور که اتخاذ این رویکرد دووجهی از سوی رهبران کشورمان منجر به تغییر نسبی مواضع عربستان، تسلیت پادشاه عربستان به رهبر معظم انقلاب اسلامی و درنهایت بهبود همکاری آن با ایران گشت.

منابع:

1- http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items5/%D8%A2%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%84%E2%80%8C%D8%B3%D8%B9%D9%88%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA

2- راست، بروس و هاروی استار (1385)، سیاست جهانی، ترجمعه علی امیدی، تهران: مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، صص 208-209.

3- آقایی، داود (1393)، آداب دیپلماسی و فنون مذاکره، تهران: موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه تهران.

4- www.irdiplomacy.ir/fa/page/1952456

5- www.tabnak.ir/fa/news/536081/


منبع: اندیشکده تبیین