کد خبر 403344
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۷

رسانه ملی به عنوان یک رسانه راهبردی وظیفه تنویر افکار عمومی را در زمینه مساله هسته‌ای کشورمان در این برهه حساس بر عهده دارد و برگزاری مصاحبه‌ها و مناظرات تلویزیونی که توسط این رسانه آغاز شده است، می‌تواند گامی موثر در این زمینه باشد.

گروه سیاسی مشرق - پس از تفاهم هسته‌ای در لوزان و قرائت بیانه، ابهامات و انتقادات بسیاری حول این مساله شکل گرفت. سخنان جان کری در کنفراس خبری و همچنین سخنرانی باراک اوباما بلافاصله بعد از قرائت بیانیه توسط موگرینی و محمد جواد ظریف شبهات بسیاری در مورد مفاد تفاهم در سوئیس و همچنین اثراتی که این موضوع بر فعالیت هسته‌ای کشورمان می‌گذارد، بوجود آورد و این سؤال اساسی را مطرح کرد که این تفاهم نامه که مقدمه و اساس توافق نهانی خواهد بود چه سرنوشتی برای برنامه هسته‌ای ایران رقم خواهد زد؟

در همین راستا اولین اقدامی که می‌بایست در راستای تنویر افکار عمومی انجام می‌گرفت، برگزاری سلسله گفتگو‌ها و مناظره‌ها بود که توسط رسانه ملی این مساله از بدو ورود تیم مذاکره کننده هسته‌ای کشورمان آغاز شد.

پخش مستقیم کنفراس خبری تیم دیپلماسی هسته‌ای کشورمان در بدو ورود به کشور و برگزاری مصاحبه با محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان و مهدی عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته‌ای و سپس برگزاری سلسله مناظرات با هدف بررسی تفاهم لوزان از جمله فعالیت رسانه‌ای صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود که می‌تواند گام مهمی در حوزه اطلاع رسانی در این زمینه باشد.

اگرچه صدا و سیما در این روند با نقدهایی در ترجمه همزمان متن بیانیه سوئیس همراه شد، ولی در برآیند کلی باید به این نکته اذعان داشته باشیم که رسانه ملی تا حد قابل قبولی، پاسخگوی نیازمندی جامعه برای رفع عطش اخبار بعد از بیانیه سوئیس بود.

از دیگر ابتکارات رسانه ملی در اخبار هسته‌ای، اجازه به منتقدین بیانیه سوئیس بود که به صورت مناظره در شبکه خبر انجام گرفت و با استقبال وسیعی از سوی مخاطبین روبرو شد اگرچه این مناظره‌ها همراه با نقاط ضعفی بود که باید به آنها توجه شود، ماند عدم توجه به تخصص افراد در دعوت برای مباحث هسته‌ای، عدم توجه مهمانان به موضوع بحث، یکی نبودن تخصص دو طرف مناظره در مسئله هسته‌ای و ...

از سوی دیگر، رسانه ملی می‌بایست در کنار برگزاری مناظره و تحلیل، با توجه به هدفمندی درست و دقیق مانع از ایجاد فضای دو قطبی در جامعه شود و به  گونه‌ای رفتار کند تا برآیند این اقدامات، ایجاد ظرفیت مناسب و حمایتی از تیم مذاکره کننده مقابل قدرت‌های غربی و به خصوص آمریکا باشد.

به نظر می‌رسد با شروع سلسله مباحثات هسته‌ای که رسانه ملی به راه انداخته می‌توان امیدوار بود که این رسانه فرصت را مغتنم دانسته و فضا را به این سمت هدایت می‌کند اما لزوم رسیدن به مسیر صحیح چارچوب بندی و استفاده از نخبگان و کارشناسان زبده و آگاه در این زمینه و هدایت مباحث از دوقطبی گرایی و دوآلیزم به یک نگاه ملی است. به هر جهت باید از این رویکرد تقدیر کرد به ادامه آن امیدوار بود و در جهت تقویت آن که مقوم اراده ملی است، کوشید.

درواقع اصل اساسی مذاکرات نیز اقتضاء می‌کند که با اطلاع رسانی به موقع و بررسی موشکافانه موضوع افکار عمومی را جهت ورود به مرحله‌ تازه‌‌ای از مذاکرات هسته‌ای که مهمترین مرحله نیز هست، آماده کرد تا جامعه با نگاه واقع بینانه‌تری به روند مذاکرات و نوع مذاکرات و فعالیت تیم هسته‌ای کشورمان بنگرد؛ چراکه همین امر سبب می‌شود که شهروندان در مساله مذاکرات هسته‌ای به نوعی مشارکت کنند و فضای فکری جامعه برای ورود به این مرحله آماده و مهیا شود و این موضوع می‌تواند کمک شایان توجهی به تیم هسته‌ای کشورمان کند.

نیاز جامعه امروز ایران نیز این است که به طور آگاهانه و به دور از فضای احساسی  و هیجانی با موضوع مذاکرات و تفاهم لوزان برخورد شود. این موضوع فرصتی ایجاد می‌کند تا برخی که نگرانی‌هایی دارند این نگرانی‌ها را مطرح کنند و مباحث مربوطه به اشتراک گذاشته شود و با تفاهم ملی و مشارکت اجتماعی به سراغ موضوع توافق نهایی برویم.
این موضوع را نمی‌توان کتمان کرد که هر چه قدر جامعه با آگاهی بیشتر به طور منسجم‌تر در این عرصه عمل کند، مقوم و پشتیبان مستحکم‌تری برای تیم مذاکره خواهد بود و تیم مذاکره کننده که یک اراده ملی آگاه پشتیبان اوست می‌تواند تصیمات بهتر و مطلوب‌تری در توافق نهایی بگیرد. ملت آگاه سبب می‌شود که روند تصمیم سازی بهتر و مطلوب‌تر انجام شود و از درصد خطاها تا حدود زیادی کاسته شود.


رسانه ملی در این جهت می‌تواند به عنوان رسانه‌ای تاثیرگذار و راهبردی عمل کند. به نظر می‌رسد این موضوع با شعار سال که توسط مقام معظم رهبری "همدلی و همزبانی دولت و ملت" نامگذاری شده است نیز قرابت بسیاری دارد. جامعه ایران تشنه آگاهی در زمینه مباحث مربوطه است که البته بخشی از آن نیز پیچیده است و خلائی که در این زمینه ایجاد می‌شود متاسفانه سبب می‌شود که زمین بازی رسانه‌ای به دست رسانه‌های بیگانه بیفتد که این موضوع می‌تواند آثار سوئی برای کشورمان در بر داشته باشد.

در مدت زمان باقی مانده تا مذاکرات نیز رسانه ملی به عنوان رسانه تاثیرگذار وظیفه روشنگری، آگاه سازی و سمت و سو دادن صحیح به افکار عمومی و نقد و بررسی‌های مشفقانه را دارد تا زمینه همدلی و همزبانی دولت و ملت در بحث هسته‌ای بیشتر فراهم شود. در واقع در کنار تیم مذاکره کننده هسته‌ای باید یک تیم رسانه‌ای تشکیل شود تا از جهت دهی‌های ناصحیحی که عموما به سمت منافع کشورهای غربی است، جلوگیری شود و در راستای تقویت تیم مذاکره کننده و همچنین حمایت و یکپارچی در تصمیم سازی در سطح ملی عمل شود.

از همین رو ممکن است برخی فشارهای رسانه‌ای و جنگ روانی بیگانه سبب شد تا افکار عمومی راضی به مسائلی شود که برای منافع ملی مطلوب نیست و این موضوع در مذاکرات نیز تاثیر بگذارد. شادی برخی از شهروندان بلافاصله بعد از تفاهم لوزان نیز نشان دهنده هیجانی بودن بخشی از کنش‌ها و واکنش‌های اجتماعی است که بایستی این موضوع را به سمت عقلانیت جمعی هدایت کرد.