ما آدمها به زبان تعارف در روز بارها و بارها نوکر دیگران میشویم و جانمان را قربان آنها میکنیم اما در عمل اگر بهمان دیر سلام کنند ابرو ها را در هم می کشیم که من آنم که رستم بود پهلوان و ... وظیفه می دانیم که همه به ما احترام بگذارند.
ما آدمهاییم دیگر چه میشود کرد؟!
اما بین همه ما هستند کسانی که فرق دارند. خیلی فرق دارند. حرف که می زنند جان می دهند برای قولشان مردان مردی که خطر میکنند برای عاشقیشان. این در های گرانبهایی هستند که می درخشند بین زندگی کسالت بار روزمره بقیه. اینان همه چیز را می گذارند و خون می دهند برای اعتقادشان. فرزندان امام خمینی(ره) اینگونه اند. آنهایی که به فرمان پیرمرادشان راهی میدان جنگ شدند و مرگ را به بازیچه گرفتند و آیینه تمام نمای شجاعت شدند.
آنها خونشان غریبانه به زمین ریخت اما شرافت مندانه زیستند. آنها افرادی بودند که آنقدر ساده در کنار رفت و آمد داشتند که اصلا به چشم نمی آمدند اما وقت کارزار چنان جلوه گری کردند که دنیایی مات بودنشان شد.
تصویری که خواهید دید سربازان جبهه اسلام را نشان می دهد که عازم جبهه هستند و بر سینه شان عکس امام خمینی را چسبانده اند تا نشان دهند امام جانشان است.