کد خبر 362598
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۱

وجود نوعی عدم تعادل در نظریات فمینیستی غرب، به این نظریات یک ترکیب کاریکاتوری داده است. برخی قوانین اجتماعی حاکم بر این کشورها، با تأثیر از دیدگاه‌های سیاسیِ فمینیسم، به گونه‌ای رقم خورده که در درازمدت، هم زنان و هم مردان از آن متضرر می‌شوند.

به گزارش مشرق، سخن گفتن از "تبعیض علیه مردان" در جوامع اروپایی غرب که به طور افراطی با ارزش‌گذاری‌های فمینیستی عجین شده، کار ساده‌ای نیست. شاید این عبارت تعجب‌برانگیز باشد و کسی بپرسد مگر تبعیض علیه مردان هم صورت می‌گیرد؟

شعار آزادی و برابری حقوق زن و مرد امروزه به یکی از پربحث‌ترین و پرطرفدارترین موضوعات در سیاست‌گذاری‌ها و محافل اجتماعی غرب تبدیل شده، ولی نه تنها نتوانسته زنان را در جایگاهی قرار دهد که حداقل برای خودشان رضایت‌بخش باشد، بلکه از سوی دیگر جنبش‌های اعتراضی و معضلات ‌روان‌شناختی-جامعه‌شناختی عدیده‌ای را در میان مردان هم رقم زده است؛‌ با این تفاوت که سخن گفتن از تبعیض جنسیتی علیه مردان، معمولاً یک تابو محسوب می‌شود.

در این گزارش به بررسی این مسئله می‌پردازیم که وجود نوعی عدم تعادل در نظریات فمینیستی غرب، به این نظریات یک ترکیب کاریکاتوری داده است. برخی قوانین اجتماعی حاکم بر این کشورها، با تأثیر از دیدگاه‌های سیاسیِ فمینیسم، به گونه‌ای رقم خورده که در درازمدت، هم زنان و هم مردان از آن متضرر می‌شوند.

*** ضررهای نگاه قهرمانانۀ اجتماع به مردان

نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب فمینیسم در آمریكا می‌گذرد و مشكلات اجتماعی‌ای که در این سال‌ها ایجاد کرده، محدود به زنان و دختران نبوده و پسران و مردان را نیز در بر می‌گیرد.

خبرگزاری اشپیگل در گزارشی با انتقاد از کلیشه‌های جنسیتی موجود در جوامع غربی می‌نویسد: 

همواره پسران نسبت به دختران، بیشتر دست به خودكشی و سوءمصرف مواد مخدر می‌زنند. به عقیده روانشناسان، آسیب رساندن به خود، عادت بیمارگونه‌ای است که جوانان فکر می‌کنند زیر فشار مشکلات و تخلیه هیجانات روانی به کمکشان می‌آید. از هر 12 پسر در آلمان، یک نفر عادت به خودزنی دارد و این رقم رو به افزایش است.


این خبرگزاری در ادامه به معرفی نمونه‌هایی از یک نظرسنجی عمومی در همین باره می‌پردازد:

"فلوریان" اولین بار 11 ساله بود که به خود زخم زد. او ابتدا فقط پوست خود را می‌خراشید ولی حالا که 15 سال دارد، به سراغ تیغ ریش‌تراشی می‌رود، حتی چند بار در روز! "مارتین" 17 ساله هم شرایط مشابهی را به تصویر می‌کشد؛ او عادت دارد در طول روز چندین بار تا حد خونریزی با مشت به دیوار بکوبد و می‌گوید در کودکی توسط یک مرد مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود.

"هری فریبل" (Harry Friebel) جامعه‌شناس آلمانی بر این باور است که پسران نوجوان از طریق خودزنی (با چاقو، با سوزاندن، گاز گرفتن، کوبیدن اجسام به بدنشان و نهایتاً آسیب رساندن به خود) نه فقط به جنگ اضطراب‌هایشان می‌روند، بلکه با غرور کاذبی که اجتماع بر آن‌ها تحمیل کرده نیز مبارزه می‌کنند. هنوز هم اکثر جوامع فکر می‌کنند مردها فقط به دیگران آسیب می‌زنند. سیستم بهداشت و سلامت ما برای دیدن مشکلات مردان، کور است.


فریبل همچنین در یک کنگره روان‌درمانی گفت:

تأسف‌بار است که مردان، به دلیل حاکم بودن همین کلیشه‌های جنسیتی پس از ابتلاء به بیماری‌های روانی، کمتر از زنان به سراغ درمان و مشاوره‌های درمانی می‌روند، چون جامعه از آنان انتظار دارد "مرد باشند، رنج‌های خود را پنهان کنند و از کسی کمک نخواهند."


*** زنان با وجود کار پاره‌وقت، ثروتمندتر از مردان هستند

پرچمداران دفاع از حقوق زنان در غرب، در دهه 90 میلادی بر این عقیده بودند که افزایش ساعات شغلی زنان، به منزله کسب آزادی و رفع محدودیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنان است. این دست تفکرات، مردان را الگوی تامّ زنان قرار داد تا ایده‌آل زندگی جمعی خود را دریافت دستمزد برابر با مردان در ازای کار سنگین در کارخانجات و معادن ببینند.


در مقابل، این مردان هستند که باید تمام طول زندگی خود به صورت تمام‌وقت کار کنند و زنان همچنان به صورت پاره‌وقت. با این حال انجمن حقوق آمریکا در سال 2013 اعلام کرد 61% از کل دارایی‌های خصوصی ایالات متحده متعلق به زنان است و این یعنی متوسط زنان آمریکایی ثروتمندتر از مردان هستند.
سن بازنشستگی در مردان بالاتر از زنان است و این در حالی است که طبق آمار، سن امید به زندگی زنان، در کل جهان به طور میانگین چهار و نیم سال بیشتر از مردان (در آمریکا 7 سال) است. علاوه بر این ریسک مرگ‌های غیرطبیعی در مردان 2.2 برابر زنان است.

به نظر می‌رسد به دلیل کمتر بودن متوسط عمر مردان از زنان، تدابیری اندیشیده شود که مردان، حق برخورداری زودتر از مزایای بازنشستگی را داشته باشند ولی در غرب، عملاً برعکس است.


*** مردان جوان اروپایی، قربانیان "خدمت اجباری"

تبعیض علیه مردان، به حوزه‌های اجتماعی و سیاسی محدود نیست. چنانچه می‌دانیم قدرت‌های غربی در عصر نواستعمار با تمرکز و مداخلۀ استراتژیک در کشورهای شمال آفریقا یا غرب آسیا، از لیبی و الجزایر گرفته تا افغانستان و عراق، سرباز و فرمانده هوایی_دریایی به این مناطق فرستاده و می‌فرستند. این امر به ویژه بعد از سال 2000 پررنگ‌تر شده است.

از این منظر "خدمت اجباری" به این معنی است که سربازان مرد، در زمان خدمت خود به درون سازوکارهای پیچیدۀ میلیتاری کشورشان وارد می‌شوند و طبق صلاحدید ارتش موظفند با ترک خانواده و وطن خود، به هر نقطه‌ای از دنیا و به پایگاه‌های نظامی کشور مزبور اعزام شوند. به نوشته روزنامه "Neue Zürcher Zeitung" بر اساس قانون اساسی کشور سوئیس، پنج سال حبس در انتظار پسرانی است که از این خدمت اجباری سر باز زنند.

طبق قوانین کشورهای پیشرفته نظامی اروپا، زنان "می‌توانند" به طور داوطلبانه وارد "خدمت اجباری" ارتش شوند ولی مردان با 18 سال تمام، در کشورهای اروپایی زیر ملزم بدان هستند:

آلبانی، دانمارک، آلمان، اتریش، لهستان، سوئد، سوئیس، استونی، فنلاند، یونان، لیتوانی و قبرس.

رقم مردان اروپایی که در جنگ‌های نیابتی و ناامنی‌های منطقه کشته می‌شوند یا زخمی و مجروح بازمی‌گردند، اصلاً  کم نیست. با این حال تاکنون کمتر انجمن یا کمیتۀ عدالت‌خواهانه‌ای به دفاع برخاسته که چرا دولت‌های اروپایی برای نیل به مقاصد منفعت‌طلبانه‌شان، باید حق داشته باشند با تحمیل سالانه میلیاردها یورو هزینه به کشور، مردان جوان را مجبور به تبعید و نظامی‌گری در کشورهای دیگر نمایند؟ آیا این جز برده‌داری است؛ آن هم برده‌داری که به قربانی شدن می‌انجامد؟


وزیر دفاع آلمان در بازدید از سربازان اروپایی مستقر در افغانستان

باتوجه به سه مورد گفته شده، در حال حاضر در بسیاری جوامع غربی تبعیض‌هایی علیه مردان صورت می‌گیرد که اغلب نادیده گرفته می‌شوند، این تبعیض‌ها برخی ناشی از دوگانگی‌های انقلاب فمینیسم در نیم‌قرن گذشته است؛ دوگانگی‌هایی که حقوق اجتماعی زن و مرد را با نگاه رقابتی و قدرت‌طلبانه تعریف می‌کند. برخی دیگر از این تبعیض‌ها زاییدۀ سیاست‌گذاری‌های استعماری است. شعار عدالت جنسیتی، کاریکاتور وار به بزرگنمایی و کوچک‌نمایی ویژگی‌ها، ظرفیت‌ها، استعدادها و نیازهای زن و مرد منجر شده است.
منبع: باشگاه خبرنگاران