کد خبر 354263
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۳ - ۱۳:۱۴

سرمربی پرسپولیس که قصد داشت برابر بازیکنان متخلف این تیم بایستد خیلی زود از موضعی که داشت کوتاه آمد و اجازه بازگشت آنها به تمرینات را داد تا فرق وی با مربیان بزرگ مشخص شود.

به گزارش مشرق، نمی توان کتمان کرد که مربیگری جنم می‌خواهد، گاهی باید مورینیو را هم هل بدهی یا کروات ونگر را محکم بکشی تا خفه شود! گاهی باید اسکولاری باشی و مشت بزنی توی صورت بازیکن حریف و مثل فیل بزرگ پشیمان هم نشوی!

مربیان بزرگ همینطوری هستند. سرآلکس با کفش زد توی سر دیوید بکهام تا ثابت کند رئیس خودش است نه شوهر ویکتوریا. عمو تراپ هم نیمکت ذخیره هایش را با کیسه بوکس اشتباه می گیرد تا انرژی زاید الوصفش را خرج کند! هفته بعد هم مثل بزرگترها دیوید و ویکتوریا را به منزل خودش دعوت کرد تا با هم پیانو بزنند و ثابت کند که حتی برای آشتی هم خودش تصمیم می گیرد نه دیوید فوق ستاره من یونایتد!

شجاع مثل کی روش

مربیگری یعنی همین. یعنی باید جسور باشی و شجاع چیزی مثل کی روش! اخراج کردن امثال نورمحمدی و سوشا و حسینی، تک تک یا همه با هم که بزرگتر از کنار زدن و دست رد به سینه رحمتی و جباری و عقیلی نیست، آنهم در راه جام جهانی!

در واقع تصورمی کنیم کی روش به این دلیل در ایران محبوب است که بازیکن سالاری را نابود کرد و حالا برای تیم ملی دیگر کسی ناز و ادا ندارد و بینی بالا نمی گیرد! درخشان چیزی انگار کم دارد. تیمش از تیم دایی بهتر بازی می کند، حداقل اینکه معلوم است استراتژی مشخصی دارد و قبل از بازی می داند از این دیدار چه می خواهد. اما درخشان چیزی کم دارد انگار، شاید هم کم داشت.

سرخابی ها اسباب بازی نیستند

شاید اما این مهم دیر رخ داد اگر از همان اول با سوشایی که اتفاقا رقیب بزرگی چون نیلسون داشت برخورد می شد نورمحمدی و حسینی اعتراض نمی کردند. در واقع این تاخیر بود که تیم را از هم پاشید و شاید اگر آن روز مثل ونگر می رفت توی شکم سوشا حتی به سپاهان هم نباخته بود چرا که حساب کار دست همه می آمد.

حتی در روزهایی که پرسپولیس به نظر می رسد بازیکن ندارد یا کم دارد. شاید نسل جوانتر نفهمند یا درک نکنند اما این موضوع (درک نکردن) به این معنی نیست که دو تیم استقلال و پرسپولیس اسباب بازی آقایان و تیم های کوچکی هستند. ظریفی می گفت ببین پرسپولیس چقدر بدبخت شده که نورمحمدی و مکانی و حالا حسینی هم علیه مربی و در واقع آن پیراهن مصاحبه می کنند تا نفع شخصی شان رعایت شود.

پرسپولیس با اینها می بازد


در واقع تعصبی انگار وجود ندارد. عرقی نیست و تمام وجود این بازیکنان برای تیمشان حتی در دنیای حرفه ای فوتبال هم نمی تپد چه برسد به اینکه از آنها بخواهیم برای رسیدن به نقطه مورد نظر هواداران میلیونی تیمشان زبان در قفا کنند و روزه سکوت بگیرند تا این کشتی توفان زده پرسپولیس به ساحل مقصود برسد.

درخشان باید میخش را محکم تر بکوبد، پرسپولیس با ضعف همین آقایان دارد می بازد. همین بازیکنانی که ادعایشان فلک را می شکافد اما در زمین توان یارگیری با خلعتبری را ندارند! و همه زحمات یک تیم را در دقیقه 90 بر باد می دهند!

چمنشان می دهند

مربیگری همین است. با آرامش و تواضع و فروتنی بیگانه است و اصولی دارد اگرچه سخت اما مطمئن، اگر قرار است ببازد با بازیکن تیم امید ببازد بهتر است تا مدعیانی که در عرض چند دقیقه چندین بار چمنشان می دهند و در هر کورسی باید برایشان تاکسی بگیری تا به مهاجم حریف برسند!

اینها کجا و پروین ها و کلانی ها و دایی ها و درخشان ها و عابدزاده ها کجا؟ گفتیم عابدزاده، حمله احمدرضا به کولی بالی را درخشان باید به ذهن بسپارد. فکر می‌کنید در حضور چنین مربی محکمی که حتی می خواهد حریفش را خفه کند بازیکن خودی در رختکن جرات دارد که حرفی بزند یا اعتراضی داشته باشد؟

مربیان بزرگ اندکی دیوانه

بله مربیان بزرگ دنیا همگی اندکی دیوانه اند آنها اگر کمی غیرعادی نباشند نمی توانند این همه دیوانه نابغه را در زمین و روی نیمکت هدایت کنند. فاصله نبوغ و دیوانگی یک موی باریک است. ادیسون و گالیله و نیوتن و همه بزرگان و نامداران جهان کمی نسبت به مردم عادی متفاوت و بیش فعال تر بوده اند وگرنه هرگز این همه مهم و بزرگ نمی شدند!
منبع: مهر