کد خبر 252170
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۹

اوایل قرن سوم هجری، دو مسافر به خراسان آمدند و در آنجا به خدمت حضرت رضا(ع) رفتند و پرسیدند: ما از فلان‌جا آمده‌ایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟ امام به یکى از آنها فرمود: نماز تو شکسته است و به دیگرى فرمود: نماز تو تمام است!

به گزارش گروه فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، طبق قول مشهور بیست و سوم ذیقعده روز زیارتی امام رضا(ع) و به روایتی شهادت آن حضرت در طوس از سوی مأمون عباسی است. البته قول مشهور درشهادت آن امام همام روز آخر ماه صفر سال 203 قمری یعنی دو سال پس از آوردن آن حضرت از مدینه به خراسان و یک سال و اندی پس ازصدور فرمان ولیعهدی به نام آن حضرت، از سوی مأمون عباسی می‌‏باشد. طبق قول مشهور، آن حضرت پس از شهادت پدربزرگوارش، درسن 35 سالگی عهده‏دارمقام ولایت و رهبری شد و مدت امامت آن حضرت 20 سال به طول انجامید، که 10 سال آن با خلافت هارون‏الرشید و 5 سال باخلافت محمدامین و 5 سال دیگر با خلافت عبداللَّه مامون مصادف بود. از عمر آن حضرت در هنگام شهادت، 54 سال و 3 ماه و 19 روز می‏گذشت.

به مناسبت فرا رسیدن بیست و سوم ذیقعده روز زیارتی امام رضا(ع)، دو حکایت از آن امام همام نقل می‌شود: اوایل قرن سوم هجری، دو مسافر به خراسان آمدند و در آنجا به خدمت حضرت رضا(ع) رفتند و پرسیدند: ما از فلان‌جا آمده‌ایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟

با اینکه آن دو نفر از یک منطقه آمده بودند و تفاوتی در سفر آن‌ها نبود، امام به یکى از آنها فرمود: نماز تو شکسته است و به دیگرى فرمود: نماز تو تمام است! مسافران که از این پاسخ امام متعجب شده بودند، دلیل حکم امام را پرسیدند. ایشان خطاب به شخصی که نمازش را کامل دانسته بود، فرمود: تو به مقصد دیدار سلطان (مأمون) آمده‌اى، بنابراین سفر تو، سفر گناه است و سفر گناه موجب قصر نماز نمى‌شود. (وسائل الشیعه ج 5، ص 510).

بنابر این روایت، امام رضا(ع) حتى در مسائل شرعی هم از حکومت جائر برائت می‌جستند و مردم را از طاغوت بر حذر مى‌داشتند. این موضوع در سیره تربیتی آن حضرت نیز مشاهده می‌شد، به عنوان نمونه، بنان بن نافع نقل مى‏کند که روزى مأمون از جایى مى‏گذشت و حضرت جواد(ع) با کودکان بازى مى‏کرد. کودکان از ترس میدان بازى را ترک کردند و تنها امام جواد(ع) آنجا ایستاد. مأمون از او پرسید: چرا همراه بچه‏ها فرار نکردى؟ فرمود: گناهى مرتکب نشدم تا از ترس بگریزم و جاده هم تنگ نیست‏ تا آن را برایت باز کنم، از هر جا مى‏خواهى عبور کن!