کد خبر 211019
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۱

شاید یکی از اصیل ترین چهره هایی که سینمای ایران می تواند پسوند ملی و بومی به آن بزند که قواره ای حرفه ای دارد؛ شمایل مادر در سینمای ایران است. چهره بازیگرانی که همواره در قامت مادرانی دلسوز و مهربان جلوی دوربین می روند یکی از بک گراندهای خوب سینمای ایران از نشان دادن یک چهره اصیل و واقعی است.

به گزارش سرویس مجله سینمایی مشرق به نقل از سینماپرس، سینمای ایران هر چند در تصویر کردن بسیاری از مدل هایش نا موفق بوده، اما شمایل مادران سرزمین اش را در قاب های مختلف آن چنان زیبا و باورپذیر و عینی کرده است که می شود با سرک کشیدن در حافظه تاریخی آن از مادرانی صحبت کرد که وجه واقعی شان راز ماندگاری شان است.

بسیاری تصور می کنند بازی کردن نقش «مادر» در سینما و تلویزیون ساده ترین کاری است که هر بازیگر زنی از عهده آن برمی آید. مرور بازی های درخشان هشت مادر در سینما و تلویزیون خود گویای همه چیز است. مادر یکی از کلیدی ترین نقش هایی است که در سینمای ایران دارای تاثیرگذاری فراوانی است.

معمولا اینگونه نقش ها بر عهده بازیگران توانایی سپرده می شود که علاوه بر قابلیت های بازیگری، دردها و رنج های مادرانه در چهره شان نمایان باشد. سینمای ایران و تلویزیون در دهه ۶۰ بیشترین تمرکزش را بر به تصویر کشیدن کانون خانواده گذاشت. 

اگرچه در آن سال ها کارگردان ها آزمون و خطای بسیاری در انتخاب مضامین داشتند اما به خاطر نوع روایت ژانرهای مختلف سینمایی قبل از انقلاب، تا مدت ها خانواده و مادر، مهم ترین نقش را در سینما و تلویزیون داشت.

 

ـ مادر مُرد ... از بس جان نداشت ...

 

بی تردید علی حاتمی به یادماندنی ترین تصویر از زن ایرانی را با فیلم «مادر» در سینمای ایران به یادگار گذاشت. رقیه چهره آزاد در این فیلم هر آنچه از مادر در دهه ۶۰ در ذهن داشتیم، پاک کرد و با بازی قدرتمند خود به خیلی ها یادآوری کرد، مادر علاوه بر همه آنچه تا به اینجا بوده است، می تواند ستون خانواده هم باشد. در این فیلم حاتمی را می توان به خاطر پایبندی و حفظ اصالت های ایرانی اش تحسین کرد. فیلمی که بارها روی آنتن رفت.علی حاتمی در «مادر» تصویری ایرانی و ملی از نقش زن و مادر در خانواده ارائه می دهد. این تصویر دوست داشتنی و خاطره انگیز را دیگر در سینمای ایران نمی بینیم. نگاهی که سالم، شریف و در عین حال انسانی و عاطفی است و در بازی ماه طلعت و ماه منیر نیز، دیده می شود.

 

ـ شبیه همه ی مادران سرزمین من ....

مادر سینمای ایران مناسب ترین عبارتی است که می توان برای حمیده خیرآبادی به کار برد. او در طول ۵۰ سال عمر حرفه ای خود در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی و مجموعه تلویزیونی نقش آفرینی کرد که در بیش از ۹۰ درصد این فیلم ها خیرآبادی نقش مادری مهربان و دوست داشتنی را بازی می کرد. بر خلاف بازیگرانی چون جمیله شیخی و رقیه چهره آزاد، خیرآبادی زنی سر به راه و در عین حال واسط خوبی برای حفظ و برقراری ارتباط میان فرزندان و پدر خانواده بود. به یادماندنی ترین بازی خیرآبادی که تا امروز در ذهن بسیاری از مخاطبان جا خوش کرده است، مجموعه «پدرسالار» است. خیرآبادی در این مجموعه با درک درستی از کج فهمی های جامعه از روابط عروس و مادر شوهر و مشکلات آنها، تصویر پیشین را بر هم زد و تصویر دیگری ساخت. بازی او در کنار محمدعلی کشاورز و صبوری او در رفع مشکلات در این مجموعه بیش از دیگر آثارش بود.

 

ـ سنگ صبور و قامت استوار مادرانه 

مرور کارنامه کاری ژاله علو گویای این است که او در ارائه تصویری معصوم و نجیب از زن ایرانی مهارت فراوان داشته است. اگرچه علو علاوه بر بازیگری هنر دوبله را هم پیگیری کرده اما تطبیق صدا و تصویر او برای مخاطب تا امروز ماندنی تر بوده است.در بسیاری از روایات آمده که مادر مختار در تصمیم او برای قیام و عملی شدن آن نقش کلیدی داشته است. حالا در مجموعه «مختارنامه» این مهم بر ژاله علو سپرده شده است و او در مجموعه ای تاریخی علاوه بر کنترل احساسات مادر باید فرزندش را برای خونخواهی حسین بن علی تشویق کند. علو تا به اینجا توانسته است در میان بازیگران مختلف مجموعه «مختارنامه» بدرخشد و انتخاب میرباقری برای ثبت چهره ای از مادری مقاوم درست از کار درآمده است.

ـ شیطنت های مادرانه

ثریا قاسمی هم تقریبا دنباله رو مادر بود. او که بی شباهت به حمیده خیرآبادی نیست، در تمام آثار سینمایی و تلویزیونی مادر بوده است. البته تصویر قاسمی از مادر در مجموعه های تلویزیونی به مراتب ماندگارتر از فیلم های سینمایی اوست. یکی از مجموعه هایی که وی در آن حضور داشت، «درپناه تو» بود. قاسمی در این فیلم مادر حسن جوهرچی (محمد) بود. نحوه ارتباط او با محمد و ادای اسم محمد به شیوه ای خاص باعث شده بود تا مدت ها این نوع بیان سر زبان ها بیفتد. اما دو مجموعه «شب دهم» و «او یک فرشته بود» از دیگر مجموعه هایی بود که قاسمی در آنها متفاوت و واقعی ظاهر شد. «شب دهم» با اقبال عمومی مواجه شد و یکی از دلایل این موفقیت بازی متقابل ثریا قاسمی و حسین یاری بود. ثریا قاسمی در مقام مادر بیشتر مواقع با زبان حیدر خوش مرام با فرزندش صحبت می کرد و درک متقابلی از حیدر و فرهنگی که در آن رشد کرده بود، داشت. قاسمی در «او یک فرشته بود» نیز اوج صبوری و ایثار یک مادر را نشان داد.

 

ـ بغض مادرانه ، رنج پدرانه 

«مهر مادری» به تنهایی برای فاطمه معتمد آریا کافی بود تا بتواند خودش را به عنوان مادر در سینمای ایران ثبت کند. او در این فیلم تصویری از مادر، اما نه صرفا مادری ایرانی، معتمدآریا در «مهر مادری» تصویری جهانی از مادر را نشان می دهد و این دقیقا همان چیزی است که کمال تبریزی در مقام کارگردان می خواست.

از دو مجموعه «زیر تیغ» و «آشپزباشی» می توان به عنوان آثار شاخص معتمد آریا در تلویزیون نام برد. او در هر دو این مجموعه ها مادری را خلق کرد که با همه مشکلات خود باید به خاطر مادر بودن و مسئولیت خانواده نمی شکست و همین کشمکش های او در «زیر تیغ» به یک نحو و در «آشپزباشی» به نحوی دیگر نشان داد تصویر درستی از نقش مادر دارد. 

ـ لرزش صدای یک مادر نگران ... 

مهرانه مهین ترابی با مجموعه «خانه سبز» نشان داد مادر بودن احساس زنانه ای است که نیاز چندانی به تجربه کردن ندارد. او در این مجموعه تلویزیونی در کنار مادر سینمای ایران، حمیده خیرآبادی و اکرم محمدی بیشترین بار این مجموعه را بر عهده داشتند.

 مهین ترابی «خانه سبز» تعادلی میان فرزند و همسر خود رعایت می کرد و تصویر درستی از ارتباط زن با همسر و فرزند نشان می داد. نشان دادن تصویر مادر در مجموعه «خانه سبز» و اهمیت این نقش برای عوامل مجموعه حساب شده و قابل لمس بود. چراکه سه نسل از مادران ایرانی با دغدغه های مشترک، در این مجموعه روایت می شدند.

 

ـ این فیلما رو به کی نشون می دین؟!

«زیر پوست شهر» با وجود کنار زدن لایه های جامعه و نمایاندن کاستی ها زیر لنز دوربین، پرده از چهره مادرانی برداشت که به معنای واقعی کلمه صورت خود را با سیلی سرخ می کنند. گلاب آدینه، در این میان به خوبی توانست این نقش را ایفا کند و چنین وظیفه ای را بر عهده بگیرد. آدینه در این فیلم تمام تلاشش را کرد تا دردهای یک مادر را برای خود نگه دارد و هضم کند. خط های صورت آدینه و چهره معصوم او در این فیلم گویای همه چیز بود.

«میهمان مامان» تقریبا از جنس سینمای «زیر پوست شهر» است اما اینجا قرار است دردها را دید و خندید. آدینه در متفاوت ترین اثر مهرجویی باز هم نقش محوری را بازی می کرد. البته حسن پورشیرازی بازیگر مقابل او و مجموع بازیگران این فیلم هم آدینه را کامل می کردند اما او در این فیلم نشان داد در بحرانی ترین موقعیت ها تنها مادر می تواند تصمیم گیرنده و چاره ساز باشد. 

ـ بی بی .... بی بی همیشه مهربان 

کیومرث پوراحمد به جز خلق شخصیتی به نام مجید، در «قصه های مجید» خدمت دیگری به سینمای ایران کرد و آن هم این بود که مادری مهربان را به سینمای ایران معرفی کرد. پروین دخت یزدانیان اگرچه به واسطه پسر به سینما و تلویزیون آمد اما نشان داد، بازیگری در خونش است. او در «قصه های مجید» مادربزرگی با دغدغه های یک مادر بود و این میزان حساسیت او به سرنوشت مجید، توجه مخاطب را جلب می کرد.