رسانه های ضدّانقلاب با توجّه و بهره برداری از این سخنان هاشمی بطور گسترده این تحلیل غیر واقعی را مطرح نمودند که عدم برخورد نظام با «احمدی نژاد» در «مناظرات تلویزیونی انتخابات 88» در واقع اشتباهی بوده که نظام مرتکب شده و در حال حاضر دارد هزینه های این سماحت را می پردازد!

گروه سیاسی مشرق- بمهن ماه سال جاری جزء پُر تنش ترین ماه های سیاسی چند سال اخیر بود. تنش هایی که در جلسه استیضاح «وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی» به اوج رسید و امنیّت روانی جامعه را شدیداً دچار شوک نمود.

علیرغم اینکه این روزها پس از فرمایشات دقیق رهبری معظّم انقلاب اسلامی بطور عام از لزوم وجود امنیّت روانی در جامعه صحبت می شود ولی غالباً گفته نمی شود که عدم وجود چنین مؤلّفه ای در فضای روانی کشور آن هم در شرایط حال حاضر سیاسی با شتابی فراوان به قطب بندی های اجتماعی منتج می شود.

بی تردید وجود جبهه بندی بین سیاسیّون لاجرم است امّا کشیده شدن این جبهه بندی ها بصورت قطب بندی بین توده های مردمی خطر بزرگی است که می تواند به کیان نظام اسلامی در آستانه یک انتخابات حسّاس ضربه وارد آورد. چنانچه این اختلافات تبدیل به یک "قطب بندی سیاه- سفید" شود، آنچه در غلیان احساسات مردمی نادیده گرفته می شود؛ مصالح بزرگتر و اصل موجودیّت نظام است.

این مسئله بطور خاصّ در جریان واقعه "یکشنبه استیضاح" نمود یافت، هر چند اطراف دعوا همگی در سهم‌های متفاوت در بروز چنین واقعه شومی مقصّر بودند ولی در عامّه مردم و توده های اجتماعی - تا قبل از ورود حکیمانه رهبری انقلاب- یک قطب بندی ناهمگون شکل گرفت.

این حقیقتی است که توده ها عموماً در یک شرایط "غیر تعادلی سیاسی" و "تنش آلود" در صورت فقدان یک قوّه تحلیلی حکیم، معتمد و مرضی الطّرفین به رفتارهای احساساتی و گزاره های "سیاه- سفید"ی دچار می شوند. عامّه مردم در فرآیند مصداق یابی دچار اشتباه شده و تقصیرات بین طرفین دعوا را با انصاف تقسیم نمی کنند، زیرا آنها به الویت بندی های شخصی شان متّکی هستند. همین موضوع بعد ماجرای "یکشنبه استیضاح" رُخ نمود، عموم مردم در حالیکه از اصل ماجرا بیزار بودند امّا در عین حال در دفاع از یکی از طرفین دعوا (برادران لاریجانی- احمدی نژاد) با گزاره های "سیاه- سفید" جانب یک طرف را گرفتند؛ بخشی از مردم با این حال که رفتار احمدی نژاد را قبول نداشتند امّا از اصل ماجرا دفاع کردند و بخش دیگری از مردم در حالیکه پاره ای از اقدامات رئیس مجلس را نقد می کردند امّا کفه ترازو تقصیرات را به سمت رئیس دولت سنگین تر نمودند. آنچه در بین این احساسات ذبح می شد مصالح بزرگتر نظام و ملّت بود که تنها رهبری آن را بخوبی دریافتند و حلّاجی نمودند.

امّا آنچه در یک عملیّات قطب سازی بیشتر قضایا را پیچیده تر می کند، حضور، بهره برداری و تحلیل آفرینی های دروغین دشمنان است. این عناصر علیرغم اینکه از پایه سیستم موجود را نفی می کنند لیکن در چنین وضعیّتی با گرفتن ژست های حمایتی از یکی از قطب ها برنامه های بعدی خود را پیگیری می کنند.

باید توجّه داشت که ما در اینجا فقط از بازی های رسانه ای صحبت نمی کنیم بلکه از یک "مدیریّت روانی" قهّارانه بیرونی بر مجموعه عددی از چهره‌های وابسته به نظام و مردم بطور توأمان صحبت می کنیم.

نگاهی به رسانه های غربی و ضدّ انقلاب خارج نشین نشان می دهد، عُمده هجمه صورت گرفته بعد از ماجرای "یکشنبه استیضاح" متعلّق به گزاره "تخریب کلّیت انقلاب اسلامی" با استراتژی های "مدیریت روانی" مختلف بوده است.

بر اساس یک تحلیل آماری صورت گرفته، اثبات شد که 80% کلّ محتوای عملیّات رسانه ای در حوزه "هجمه به رهبری" متمرکز بوده است و فقط 20% کلّ آنها به موضوع "اختلاف قوا" تأکید داشته است. این تحقیق بر پایه «فرمول کوکران»- نشان داد تنها از تاریخ 15 الی 18 بهمن، 205 مطلب علیه «جمهوری اسلامی ایران» در رسانه های معاند بازنشر یافته است.

در حالیکه باید بدانیم تحلیل ها در این رابطه حدّاقل تا تاریخ 25 بهمن ماه ادامه یافته است.

در این بین امّا باید گفت که آقای «هاشمی رفسنجانی» نیز سعی کرد هم داستان با این رسانه ها، واقع نمایی های غیر واقعی خویش را پیگیری نماید.

گویا او سعی دارد با اشاره به انتقادات کلّی و ممتدّش از ابتدای دولت های نهم و دهم، همه انحرافات پیش آمده در حرکت دولت را طوری نمایش دهد که گویا قبلاً از جانب وی پیش بینی شده است.

بهره برداری های هاشمی از نقص های دولت بخصوص در دوره دوم و یادآوری پیوسته آنان در قالب کُد "گفتیم که" بمنظور باجگیری از نظام مدّتهاست که شروع شده است.

لذا از آنجا که تأکید جملات هاشمی بر "اشتباه نظام بر سر احمدی نژاد"! خلاصه می شود، سخنان وی سازنده پایه بسیاری از گزارش ها و تحلیل های رسانه های معاند علیه نظام قرار می گیرد.

سایت خبری- تحلیلی «ا. ن» نزدیک به «سازمان منحلّه مجاهدین انقلاب» که در سال 1383 ه.ش برخی از خبرنگارانش بازداشت شده بودند در گزارشی درباره "یکشنبه استیضاح" به نقل از هاشمی می نویسد: «اگر می خواهیم تفرقه و اختلاف به نظام ما صدمه نزند و اتّحاد و همبستگی جامعه حفظ و تحكیم گردد، ضروری است كه از عملكرد و دستاوردهای نظام آسیب‌شناسی جدّی صورت گیرد، در غیر این صورت تضمینی برای تقویّت وحدت و انسجام كشور وجود نخواهد داشت ... جریانی تلاش داشته كه جلوی شكل گیری و قدرتمند شدن احزاب بزرگ و كارآمد را سدّ كند، این جریان باید بداند كه اداره كشور بدون تحزّب نیرومند امكان‌پذیر نخواهد بود ... مسئولان كشور باید از دل احزاب مسئولیت پذیر بیرون بیایند ... اینكه اكنون شخص و جریانی مسئولیت معضلات پیش آمده را بر عهده نمی گیرند، ناشی از فقدان احزاب شناسنامه‌دار است ... باید خودخواهی ها و خودبینی ها را كنار گذاشت و با رجوع به مردم آنان را به صحنه باز گرداند كه گره مشكلات از همین مسیر گشوده خواهد شد.» (دیدار با شورای مرکزی «حزب اسلامی ایران زمین»- 16/11/1391).

ضمن اینکه هاشمی بطور واضح به کُد "انتخابات آزاد" اشاره می کند، کاملاً آشکار ایجاد مشکلات را مربوط به حضور فردی غیر حزبی می داند که احیاناً منظورش «احمدی نژاد» است و به نظام پیشنهاد می کند دست به خود اصلاحی بزند!

همین سایت ضدّانقلابی در مطلبی با عنوان: «باید شجاعانه اشتباهات را اصلاح کنیم»، با اشاره به اختلافات قوا به نقل از هاشمی می نویسد: «متأسّفانه اخیراً برخی سوء تدبیرها و مدیریت ها ما را از این هدف (هدف اصلی نظام: نزدیکی به مکتب اهل بیت و ترویج اخلاق اسلامی) دور کرده و لازم است شجاعانه اشتباهات اصلاح و آرمان های اصیل امام راحل (ره) و نظام اسلامی؛ احیاء گردد.» (دیدار با شورای مرکزی «انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه. تهران»- 25/11/1391).

گذشته از این رسانه های ضدّانقلاب مِن جمله: «رادیو زمانه»، «سایت خودنویس» و «سایت خبری- تحلیلی ا. ن» بطور فراگیر جملات هاشمی درباره نقد "واقعه 22 بهمن قم" را طیّ روزهای 28 و 28 بهمن ما مورد تحلیل قرار می دهند. هاشمی بعد از سخنرانی عتاب گونه رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار با مردم «آذربایجان» بار دیگر بر این استراتژی سیاسی خویش اصرار ورزیده و می گوید:

«قم، شهر مرجعیّت و خیزش انقلاب اسلامی است و اتّفاقات رخ داده در این شهر آن هم در روز 22 بهمن به هیچ وجه در شأن نظام جمهوری اسلامی نبود ... ابعاد این حادثه و حوادث مشابهی که از گذشته تاکنون در نقاط دیگر کشور شاهد آن بوده ایم، حاکی از وجود و تقویّت جریانی ناسالم از افراطی گری در کشور است که اگر در گذشته به طور جدّی مورد برّرسی قرار می گرفت و با ریشه های آن برخورد می شد، دیگر شاهد تکرار اینگونه بداخلاقی های کور سیاسی نبودیم.» (جلسه علنی «مجمع تشخیص مصلحت نظام»- 28/11/1391).

رسانه های ضدّانقلاب با توجّه و بهره برداری از این سخنان هاشمی بطور گسترده این تحلیل غیر واقعی را مطرح نمودند که عدم برخورد نظام با «احمدی نژاد» در «مناظرات تلویزیونی انتخابات 88» در واقع اشتباهی بوده که نظام مرتکب شده و در حال حاضر دارد هزینه های این سماحت را می پردازد!!

اینکه چرا هاشمی در یکساله اخیر در رابطه با شماتت نظام اسلامی! مطالبی را بیان می‌کند که مورد استفاده رسانه های معاند قرار می‌گیرد و پاسخ های وارده به این شبهه قطعاً در این مقال نمی گنجد امّا برای اختصار به همین اشاره می شود که رهبری حکیم انقلاب اسلامی در نماز جمعه 29 خردادماه 1388 ه.ش نیز به انحراف بوجود آمده در مناظره انتخاباتی واکنش نشان داده بودند لیکن در آن فضای غبارآلود، عدم ضریب دهی درست نخبگان و خواص جامعه به این مسئله که البتّه ناشی از خطر بزرگتر فتنه و حمایت هاشمی از آن بود؛ باعث گردید این معضل بطور عمیق توسّط جریان های اجتماعی موشکافی نشود.

لذا شبهه وارده از اصل؛ بی پایه و اساس است. آنچه در این بین باید مورد تحقیق پژوهشگران و نهادهای ذیربط قرار گیرد همراهی دشمنان در تخریب نهاد عالی ولایت فقیه در کشور است که دارای اهداف پنهان خطرناکی است.

«مهدی هنری»