کسانی که حرف از طرح دولت وحدت ملی می‌زنند، در واقع اعتقادی به رقابت ندارند. پشت قضیه دولت وحدت ملی، عدم اعتقاد خودشان را به رقابت پنهان کردند.

گروه سیاسی مشرق _ عباس سلیمی‌نمین رئیس مرکز تاریخ و مطالعات ایران که اخیراً به دلیل چالش با حلقه انحراف به 91 روز حبس تعزیری محکوم شده است با خبرگزاری تسنیم گفتگویی تفصیلی انجام داده است.

او در این گفتگو به مقولاتی مثل بداخلاقی‌های سیاسی اشاره می‌کند و همچنین درباره دولت وحدت ملی اینطور می‌گوید که این طرح، برای زمانی بود که کشور در جنگ بود. کسانی که حرف از طرح دولت وحدت ملی می‌زنند، در واقع اعتقادی به رقابت ندارند. پشت قضیه دولت وحدت ملی، عدم اعتقاد خودشان را به رقابت پنهان کردند.

این تاریخ‌دان همچنین در بخش دیگری از صحبت های خود معتقد است یکی از علل بداخلاقی‌های اخیر تمایل به ماندن در قدرت است، و در ادامه به قطب بندی های غیرمنطقی در جامعه اشاره می کند و می گوید: آقای بنی‌صدر سعی می‌کرد که یک قطب‌بندی‌های غیرمنطقی را در کشور به وجود آورد که به نظر من هنوز هم ما تبعاتِ قطب‌بندی‌های آن دوران را داریم و به شدت به جامعه ما لطمه زد. همه این تبعات ناشی از بداخلاقی‌هایی بود که بنی‌صدر در دوران ریاست جمهوری به وجود آورد.


در ادامه گزیده ای از گفت‌و‌گوی تسنیم با عباس سلیمی‌نمین را به انتخاب مشرق ملاحظه می کنید؛

- ببینید سابقه بداخلاقی‌های سیاسی در ایران به دوران ریاست جمهوری آقای بنی‌صدر برمی‌گردد. اولین بداخلاقی در حوزه مسائل سیاسی ‌از جانب آقای بنی‌صدر بعد از انقلاب اسلامی آغاز شد. دلیل بی‌اخلاقی سیاسی آقای بنی‌صدر این بود که ایشان به قدرت‌طلبی تمایل داشتند و می‌خواستند در قدرت باقی بمانند. در واقع آقای بنی‌صدر خودش را آماده کرده بود که به عنوان یک رئیس‌جمهور مادام‌العمر در کشور باقی بماند و سعی می‌کرد که ابزار لازم را  برای این کارفراهم کند تا بتواند به این قدرت برسد.

- پس از آنکه آقای بنی‌صدر قدرت‌طلبی را در پیش گرفت، مشاهده می‌شود که پیوندهای نامشروعی با برخی از جریاناتِ ناهمگون برقرار می‌کند که یکی از پیوندها مجاهدین خلق بود و بعدها نیز آقای بنی‌صدر با صدام پیوند برقرار می‌کند. به عنوان مثال بنی‌صدر در خاطراتش می‌نویسد که من قبل از اینکه ایران را ترک کنم و هنوز در پست ریاست جمهوری بودم، به این فکر افتادم که یا به من توصیه کردند که بحثِ کودتا را دنبال کنم و سپس بعد کسب حمایت از عراق مورد نظر ما واقع شد.

- آقای بنی‌صدر سعی می‌کرد که یک قطب‌بندی‌های غیرمنطقی را در کشور به وجود آورد که به نظر من هنوز هم ما تبعاتِ قطب‌بندی‌های آن دوران را داریم و به شدت به جامعه ما لطمه زد. همه این تبعات ناشی از بداخلاقی‌هایی بود که بنی‌صدر در دوران ریاست جمهوری به وجود آورد.

- در آن دوران چهار تن از یاران امام خمینی ‌نامه‌هایی ‌به امام نوشتند که چرا این قدر در مقابل جریان بنی‌صدر تحمل می‌کنید؟ به عنوان مثال آقای هاشمی نامه خیلی تندی را در رابطه با جریان بنی‌صدر به امام نوشت که این نامه در کتاب خاطرات آقای هاشمی نیز به چاپ رسیده است. این موضوعات بیانگر این بود که اطرافیان امام نیز به این میزان صبر رو تحمل را برای حل یک بداخلاقی ندارند و می‌خواستند زودتر به نتیجه برسند تا بداخلاقی به پایان برسد.

- اما راه‌حل امام تحمل و بردباری بود تا مسئله برای جامعه کاملاً شفاف شود و وقتی مسئله شفاف شد، به راحتی و با کمترین هزینه ممکن، این مسئله حل شد. در حالی که شما مشاهده کنید اوایل ریاست جمهوری آقای بنی‌صدر، ایشان در هر محفلی که حاضر می‌شد، استقبال خوبی از سخنرانی بنی‌صدر شد و حتی در مناطق جنگی من به یاد دارم وقتی آقای بنی‌صدر به دزفول آمد، از آقای بنی‌صدر خیلی استقبال کردند‌ اما امام خمینی (ره) با حوصله و بردباری سعی کردند که فضای آرامی برای مردم شکل بگیرد تا مردم بتوانند شرایط را تحمل کنند.

- تاریخ انقضای طرح دولت وحدت ملی قطعا تمام شده است. رشد سیاسی کشور بسیار بالاتر رفته و ما آن دوران را پشت سر گذاشتیم. این طرح برای دورانی بود که ما از رقابت در عرصه قدرت اجرایی خوف داشتیم که جامعه جامعه نتواند رقابت را تحمل کند. یعنی ترس از این بود که رقابتی که در عرصه کسب قدرت اجرایی به وجود می‌آید باعث شود که زمینه‌ای برای دشمن فراهم کنیم دشمن بتواند به کشور ما ضربه بزند.

- به هر حال خوشبختانه امروز 2 دوره از نمایندگان جریانات سیاسی سکان‌داری قدرت مجریه را در دست می‌گیرند را پشت سر گذاشتیم و در کارنامه ما وجود دارد و خوشبختانه مشکل جدی نیز ایجاد نشد. این موارد نشان می‌دهد که ظرفیت‌سازی جدی در جامعه صورت گرفته است و این ظرفیت‌سازی نیز بسیار مهم است.

- ببیند الان اگر بعضی بحث بازگشت به عقب را مطرح می‌کنند، به خاطر این است که خودشان موضوعیت پیدا کنند، یعنی در واقع برای خودشان یک جایگاهی را تعریف کنند، وگرنه جامعه از این مسئله عبور کرد. به عنوان مثال فرض کنید که جامعه تحمل رقابت را ندارد ولی یک بار این مطرح می‌شود که نخبگان تحمل ندارند. متاسفانه همان نخبگانی که در گذشته تحمل نداشتند، طرح بازگشت وحدت دولت ملی را می‌دهند در حالی که بازگشت به وحدت ملی متعلق به موقعیتی است که جامعه تحمل ندارد. یعنی جامعه کشش یک تلاطم سیاسی قوی را ندارد و یک دفعه باید چنین کاری را برای وحدت انجام دهیم تا بتوانیم جلوی تفرقه را بگیریم. جامعه ما زمانی رشد پیدا می‌کند که یک جریان مدعی سیاسی بیاید و طرح و برنامه خودش را ارائه بدهد و همه وزرایش را بگذارد و بعد جامعه  یک جریانی را تجربه کند.

- جامعه ما باید در هر دوره یک جریان را تجربه کند. جامعه باید یک جریانی که مدعی داشتن راه‌حل‌های بهتربرای اداره جامعه است، را تجربه کند تا بتواند به خودش رشد بدهد. بنابراین (خنده) ما بیام مثلاً دولت وحدت ملی تشکیل بدیم که اصلاً مشخص نشود کار دست کیست؟ دو نفر از این جریان، (خنده) دو نفر از آن جریان؛ هیچکس هم نمی‌تواند بگوید اگر ناکامی وجود دارد، علت ناکامی چیست؟ اصلاً امروز این مورد قبول جامعه نیست.

- دولت وحدت ملی برای آن موقع- زمان جنگ-  است که علی‌الاصول اصلاً جامعه وارد این فضای سیاسی نشده بود ولی ما خوشبختانه وارد آن شدیم و مردم‌مان را آزمودیم و فهمیدیم که مردم در این وادی بسیار قابل اتکا هستند تا جامعه وارد رقابت جدی شود.

- کسانی که این حرف را می‌زنند، در واقع اعتقادی به رقابت ندارند. پشت قضیه دولت وحدت ملی، عدم اعتقاد خودشان را به رقابت پنهان کردند. اینها در عمل در گذشته اعتقاد نداشتند، یعنی اصلاً با این نوع شرائط که روز به روز رقابت سیاسی در جامعه جدی‌تر شود، با این مسئله ناخرسندند و راضی نیستند از این روند. چرا؟ چون این روند روز به روز شفافیت را در جامعه بیشتر می‌کند. این روندی که خوشبختانه با درایت رهبری جامعه ما در درونش قرار گرفته، روز به روز تسلط جامعه بر گروه‌های سیاسی بیشتر می‌شود و اشرافش بر مدعیان سیاسی ‌بیشتر می‌شود، یعنی آنها را می‌تواند میدان بدهند که این همه ادعا و منم منم می‌کردی، بیا ببینیم چکار می‌کنی.

- اما امروز هم آن شخصیتی که امروز این حرف را می‌زند، خودش از این موضع  نزول کرده است، یعنی در واقع به دلیل اینکه وارد رقابت‌های سیاسی شده، خودش یک رقیب سیاسی شده است و دیگر آن موقعیت را ندارد(خنده) و هم جامعه از آن قضیه عبور کرده و این رشد را پیدا کرده که حتی بداخلاقی‌های سیاسی نخبگان که تنش‌زا است را همزمان تحمل کند، بنابراین بازگشت به طرح دولت وحدت ملی معنا ندارد، ضمن اینکه اصلاامکان پذیر نیست.