کد خبر 1773743
تاریخ انتشار: ۲ دی ۱۴۰۴ - ۱۶:۴۷

به گزارش مشرق، کانال تلگرامی مطالعات رسانه های بین المللی به نقل از آتلانتیک نوشت:

گزارش آتلانتیک به اقدامات دونالد ترامپ و مقامات دولت او در تغییر نام‌های نمادین مانند «مرکز هنرهای نمایشی جان اف. کندی» به «ترامپ-کندی» یا تغییر نام «وزارت دفاع» به «وزارت جنگ» می‌پردازد. نویسنده این اقدامات را «کودکانه» و ناشی از «ذهنیت نوجوانانه» می‌داند که فاقد «حس آینده‌نگری» است و می‌گوید این نام‌ها پس از بازگشت رقبا به قدرت «بازگردانده خواهند شد». از نگاه او، این رفتارها شبیه «تخیلات جادویی» نوجوانانی است که باور دارند تغییر نام می‌تواند ماهیت چیزها را دگرگون کند. نویسنده استدلال می‌کند که این رویکرد نه تنها «توهین‌آمیز» است، بلکه نشان‌دهنده «خلاء درونی» و «ترس عمیق» افرادی است که هرگز به بلوغ کامل نرسیده‌اند.

چکیده راهبردی (بخش‌های مهم):

هیأت امنای مرکز هنرهای نمایشی جان اف. کندی، نام آن را به «مرکز ترامپ-کندی» تغییر داده‌اند و رئیس‌جمهور چهل‌وهفتم آمریکا این اقدام را تأیید کرده است. این نمونه‌ای از اشتهای سیری‌ناپذیر ترامپ برای چاپلوسی و عرضه بی‌پایان چاکران در میان پیروانش است. او همچنین حک کردن نامش روی ساختمان مؤسسه صلح ایالات متحده را برکت داده و فرمانی صادر کرده که خلیج مکزیک از این پس «خلیج آمریکا» نامیده شود. همزمان، وزیر دفاع او نام «وزارت دفاع» را به «وزارت جنگ» تغییر داده است. پیت هگست، وزیر دفاع، همچنین به تغییر نام پایگاه‌هایی پرداخته که پیشتر نام ژنرال‌های کنفدراسیون از روی آن‌ها برداشته شده بود.

نام‌های جدید هگست ظاهراً به افراد متفاوتی اشاره دارند، اما در واقع عین نام‌های قدیمی کنفدراسیون هستند. این اقدامات نه تنها توهین‌آمیز و مغایر با خواست کنگره است، بلکه ذاتاً کودکانه تلقی می‌شود. نویسنده استدلال می‌کند که این نام‌ها بازخواهند گشت؛ نقشه‌ها بار دیگر «خلیج مکزیک» را نشان خواهند داد و یک دولت دموکرات نام وزارت دفاع و پایگاه‌ها را تغییر خواهد داد. پرسش این است که چرا ترامپ و اطرافیانش دست به کارهایی می‌زنند که هر فرد دارای قضاوت سیاسی می‌داند با بازگشت رقبا به قدرت، بی اثر خواهند شد؟ پاسخ از نگاه نویسنده در روانشناسی کودکانه رهبری ترامپ نهفته است. بخش عمده‌ای از این رهبری، به ویژه از بالاترین سطح، الگوهای رفتاری کودکان – و اغلب «کودکان شکسته» – را نمایش می‌دهد؛ افرادی که هرگز به بلوغ کامل نمی‌رسند و درکی از رفتار بزرگسالانه ندارند. کودکان، مشابه نوجوانانی که کادر ترامپ را به یاد می‌آورند، حس قوی آینده‌نگری ندارند و این یکی از دلایل انجام کارهای احمقانه است.

درک این واقعیت که اقدامات امروز ممکن است فردا از بین برود یا توانایی ما در تحمیل خواسته‌ها بر جهان محدود است، از ویژگی‌های بزرگسالی است. نوجوانان اغلب درگیر «تخیلات جادویی» می‌شوند و آرزوی دستکاری جهانی را دارند که می‌دانند از کنترلشان خارج است. این تمایل، باوری خیالی به قدرت نام‌ها را تقویت می‌کند. فکر کردن به اینکه تغییر نام یک نهاد به «وزارت جنگ» می‌تواند ماهیت آن را دگرگون کند، رفتاری کودکانه است. پذیرش پیچیدگی و سرسختی واقعیت، و محدودیت‌های توان بشر، مختص بزرگسالان است. نام‌ها همچنین ابزاری برای بدجنسی هستند. ترامپ استاد لقب‌های تحقیرآمیز است و از خشونت کوچک ناشی از آن لذت می‌برد.

برای نوع خاصی از کودک شکسته، نام‌ها راهی برای نمایش زیرکی به شیوه‌ای پست است. هگست با بازگرداندن نام‌های کنفدراسیون از طریق حقه‌ای زبانی، احتمالاً احساس زیرکی می‌کند. این رفتار یادآور چهره‌های متبسم و خنده‌های «نیاک نیاک» نوجوانانه است. در نهایت، کودکان شرور اگرچه ممکن است آزاردهنده یا ترسناک باشند، اما در عمق موجوداتی رقت‌انگیزند. آنان که هرگز بزرگ نمی‌شوند، مدام به دیگران و خود آسیب می‌زنند و هرگز وزن مسئولیت یا لذت‌های بزرگسالی را تجربه نمی‌کنند. خلاء درونی و اضطراب عمیق از افشا شدن تقلب‌ها، همواره با آنان خواهد بود. تراژدی زمانی است که چنین افرادی به مقام وزارت یا حتی ریاست‌جمهوری برسند. شکستگیشان غیرقابل اصلاح و ترس‌هایشان تسلی‌ناپذیر باقی می‌ماند، اما این مانع از آن نمی‌شود که به موقعیت‌های خطرناک قدرت دست یابند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.