در همه ممالک پیشرفته دنیا، به نتایج انتخاباتی خود با هر میزان مشارکتی احترام می‌گذارند و از انتخابات نتیجه صلابت ملی می‌گیرند. اما چرا عده‌ای در ایران این قاعده را قبول ندارند؟!

سرویس سیاست مشرق _ حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق و چهره نزدیک به اصلاح‌طلبان اخیراً طی اظهاراتی پیرامون مجلس خبرگان صحبت‌هایی را مطرح کرده است...

او در این اظهارات که وجهی دیگر از پوپولیسم برجامی او ارزیابی می‌شود، گفته است: مشروعیت و مقبولیت اعضای خبرگان با رأی مردم است. این رأی مردم است که در واقع پشتوانه رهبری قرار می‌گیرد. اگر بخواهیم در دنیا ادعا کنیم که تمام نظام ما انتخابی است و حتی رهبری نظام هم با رأی مردم با واسطه انتخاب می‌شود، پس هرچه خبرگان ما دارای پشتوانه رأی بالاتری باشند، این واقعیت بهتر به اثبات می‌رسد. وقتی آرای مردم کم باشد، خبرگان که پشتوانه ندارد، وقتی پشتوانه ندارد چطور می‌خواهد رهبری انتخاب کند که تلقی شود منتخب ملت است؟

به گزارش جماران، او می‌افزاید: ممکن است کارکرد خبرگان طوری نباشد که روزانه مردم لمس کنند، اما در مقطعی کاری می‌کند که آن کار ممکن است ۲۰–۳۰ سال یا بیشتر سرنوشت مردم را تعیین کند. جنگ و صلح و بسیج نیروها با رهبری است. مقامات عالی‌رتبه را او تعیین می‌کند. سیاست‌های کلی نظام را او تعیین می‌کند. رهبری جایگاه ویژه و منحصربه‌فردی دارد. او فقهای شورأی نگهبان و رئیس قوه قضاییه را انتخاب می‌کند. تنفیذ حکم ریاست‌جمهوری، انتخاب رئیس صداوسیما، انتخاب ائمه جمعه و پشتیبانی حوزه‌ها به عهده اوست.[1]

*صحبت‌های روحانی ظاهرالصلاح است و او در صورت مسئله سخنان خوبی را مطرح کرده است.

لکن یک خلط مبحث خطرناک و پوپولیستی در آن دیده می‌شود که حتما بایستی پیرامون آن روشنگری کرد.

البته آقای روحانی سابقه چنین حرف‌هایی را در پرونده برجام نیز دارد و همگان دیدیم که او چطور در صورت مسئله سخن درست "مبارزه با تحریم" را مطرح می‌کرد اما در باطن به دنبال برجام و خوش درخشیدن در مقابل آمریکا بود!

نکته غلط و انحرافی اظهارات روحانی؛ پیوند زدن قانون به مشارکت است.

قانون کشور بعنوان یک میثاق ملی و نقطه اجماع اصلی حاکمیت و مردم؛ همواره لازم‌الاجراست و نتیجه این قانون نیز یک تابع وابسته نیست بلکه خود قانون است.

یعنی به لحاظ فلسفی نمی‌توان نتیجه منبعث از قانون را تابع امری غیر از قانون دانست و یا این نتیجه را منفک از قانون شمرد.

از این رهگذر باید به مسئله مشارکت انتخاباتی نگاه کرد.

مشارکت انتخاباتی یک ضرورت عقلانی برای جوامع مردمسالار است زیرا یگانه مسیر جامعه برای تأثیرگذاری در امورات حکمرانی یک کشور به شمار می‌رود.

یعنی مردم اگر تأییدی یا انتقادی نسبت به فرایندهای حکمرانی دارند باید به عرصه انتخابات بیایند و با مشارکت خود؛ نظرشان را اعلام کنند. تا روند تأیید شده ادامه یابد یا روند مورد انتقاد تغییر کند.

اما نتیجه یک انتخابات با هر میزان مشارکتی برای همه لازم‌الاتباع است.

ضمن اینکه اگرچه روحانی ژست انکار گرفته و وانمود می‌کند که این حقیقت را نمی‌داند لکن همه می‌دانیم که ضرورت عقلانیت و خرد ایجاب ندارد که نتیجه انتخابات به میزان مشارکت گره بخورد.

زیرا مشارکت انتخاباتی یک آمار سینوسی است و در هر برهه‌ای از زمان ممکن است در یک نقطه قرار داشته باشد. اکنون آیا منطقی است که چنین حقیقتی را از نظر دور بداریم و مدعی شویم که مشارکت پایین نتیجه انتخابات را تحت تأثیر قرار می‌دهد؟!

بماند که در سایر ممالک دنیا هم هرگز چنین تحلیل‌های غلطی بیان نمی‌شود و آنها سالیان متمادی است که به نتایج انتخاباتی خود با هر میزان مشارکتی احترام می‌گذارند و از انتخابات نتیجه صلابت ملی می‌گیرند نه بهانه‌های انحرافی!

روحانی در اظهارات خود می‌گوید هرچه مشارکت بالاتر باشد؛ دموکراسی نظام بیشتر عیان می‌شود و این حرف غلط در حالی است که قوام و نمایش یک دموکراسی به "رعایت قانون" است نه میزان مشارکت!

زیرا رعایت قانون یعنی وجود حاکمیتی مستظهر به حمایت اکثریت ملی که بر مسیر خرد و عقل قرار دارد و می‌تواند به پشتوانه حمایت مردم؛ قانون را اجرا کند. و این همان دموکراسی است.

گفتنیست کسانی در ستاد اصلاحات با پروژه "تحریم انتخابات" قصد دارند کسانی از مردم را بفریبند و منجر به کاهش مشارکت در انتخابات پیش رو شوند.

اظهارات روحانی؛ خواسته یا ناخواسته در چارچوب پیشبرد همین پروژه است. همانند کارنامه او در پروژه برجام...

***

1_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1617452

برچسب‌ها