کد خبر 1556428
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۳

به گزارش مشرق، هادی معصومی زارع، فعال رسانه در کانال تلگرامی آنسوی ماجرا نوشت:

نیمه‌شب در حال قدم زدن در روضة الحوراء بیروت هستم که به مزار شهیده مریم فرحات برمی‌خورم. آن قدر به ذهنم فشار می‎آورم تا ملتفت می‌شوم که فرحات یکی از شهدای کشتار چهاردهم اکتوبر ۲۰۲۱ است.

۱. ماجرا از این قرار بود که هزاران تظاهرکننده‌ی بیروتی که به دعوت امل و حزب‌الله و در اعتراض به رویکرد جانبدارانه‌ی طارق بیطار قاضی دادگاه انفجار بندر بیروت راهی ساختمان قصرالعدلی بودند، در منطقه طیونه‌ی بیروت و به صورت غافلگیرانه و ناجوانمردانه‌ای مورد حمله مسلحین گروه بدنام القوات اللبنانیه به رهبری سمیر جعجع قرار گرفتند و شش نفر از ایشان به شهادت رسیدند.

فرحات نفر هفتم بود که البته در آشپزخانه منزلش هدف گلوله قرار گرفته و به شهادت رسید.

آن ها که اتفاقات آن روزها را در حافظه دارند، خوب یادشان هست که بسیاری از هواداران حزب‌الله خواستار انتقام متقابل بودند.

برخی که رگ گردنشان بالا زده بود، با اشاره به توان نظامی مهیب حزب‌الله، حتی مقاومت را به دلیل عدم واکنش جدی در برابر سمیر جعجع شماتت می کردند. طبیعتا حزب‌الله دست به انتقام نزد.

۲. کما آن که در ماجرای کشتار سربازانش در پادگان فتح‌الله بیروت در سال ۱۹۸۷ توسط ارتش سوریه دست به انتقام نزد.

۳. کما آن که به کشتار مردم ضاحیه‌ی جنوبی در سپتامبر ۱۹۹۳ توسط نیروهای ارتش لبنان پاسخی نداد. مردمی که تنها در اعتراض به قرارداد اسلو به خیابان‌ها آمده بودند.

آن ها که این روزها حزب‌الله را به دلیل عدم ورود همه‌جانبه و تمام‌عیار به نبرد با اسرائیل شماتت می کنند احتمالا نمی‌دانند که قدرت، مسئولیت‌آور است.

همان‌قدر که اهمال و کم‌کاری و تخاذل، نشانه‌ی بازی‌گری و منفعت‌طلبی است، تصمیم‌گیری بر مبنای عواطف و در شرایط غلبه‌ی احساسات گذرا، هم نشانه‌ی عدم تعادل و فقدان امین بودن در نگه‌داشت قدرت است.

دل‌ها هر چه‌قدر خون باشد و چشم ها چه‌قدر گریان، در نهایت کاربست قدرت، می‌بایست عاقلانه و با ظرافت همراه باشد.

به ویژه آن‌جا که توازن قدرت میان طرفین درگیر وجود ندارد و در نتیجه هر سوءمحاسبه ای، می تواند نتایج عکسی به دنبال داشته باشد.

سیاست، میدان گاوبازی است. در چنین میدانی، برنده قطعا کسی نیست که با گاوی چنان وحشی، مستقیما شاخ به شاخ شود؛ کسی است که در فرصت مناسب جای، خالی می‌کند و از پتانسیل خودِ رقیب برای به زانودرآوردنش بهره می‌برد.

حزب‌الله اگر می خواست همچون برخی از ما احساسی و واکنشی رفتار کند، در فردای پادگان فتح‌الله به قبرستان تاریخ می‌پیوست.

تنها یک دهه زمان نیاز داشت تا تدبیر، در نهایت همان سوریه‌ی کج خلق و بدبینِ دیروز را به تامین کننده مهم تسلیحات و کریدور اصلی حمایت از مقاومت مبدل کند.

هر چه هست، تکلیف، ضرورتا همواره به سیم آخر زدن نیست. گاه در مهار احساسات و حوصله است. در گام‌های تدریجی است.

ما موافق باشیم یا نباشیم، حزب‌الله و نصرالله این‌گونه می‌اندیشند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.