یک کارشناس منطقه معتقد است بنا براین واقعیت که نفوذ جمهوری اسلامی در ملت‌های منطقه است کشورهای منطقه علاقمند هستند نظرات مقامات سیاسی ایران را از نزدیک بشنوند.

به گزارش مشرق، حسین امیرعبداللهیان روزهای جمعه و شنبه کاری خود را در بیروت و دمشق گذراند. در این سفرها با مقامات لبنانی و سوری دیدارهایی داشت که به گفته خود درباره آخرین تحولات منطقه و گفت‌وگوهای دوجانبه به رایزنی پرداخته شد. و از گفت‌وگوهای سوری و ترکی اظهار خرسندی کرده و اعلام داشته است که در مسیر گفت‌وگو و مذاکره برای حل مشکلات این دو کشور استقبال می‌کنیم. همچنین با دبیرکل حزب الله لبنان و دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز ملاقات کرده است.

او همچنین در گزارشی در اینستاگرام درباره سفرش به بیروت با بیان اینکه همواره از ثبات و امنیت لبنان حمایت کرده و استقرار و ثبات این کشور را به نفع کل منطقه‌ می‌دانیم، گفته است که « در امور داخلی لبنان مداخله نمی‌کنیم، اما در صورت نیاز به کمک و نقش ایران، از هیچ کمکی دریغ نخواهیم کرد.»

همشهری آنلاین با توجه به این دیدارهای رضایت‌مندانه آقای امیرعبداللهیان از « سید رضا صدرالحسینی» تحلیلگر و کارشناس مسائل غرب آسیا خواسته است تا این دیدارها را تحلیل کند و به بررسی این روابط بپردازد.


تحلیل شما از سفر آقای امیرعبداللهیان به سوریه و لبنان به وی‍ژه دیدارهای مهمی چون دیدار با سیدحسن نصرالله چیست؟

با توجه به ترسیم سیاست خارجی در دوره ریاست جمهوری سیزدهم، مساله همسایگان، غرب آسیا، مسلمانان و کشورهای جبهه مقاومت از مهمترین موضوعاتی است که در اولویت سیاسی خارجی جمهوری اسلامی ایران قرا گرفته است.

با توجه به روابط صمیمانه و راهبردی جمهوری اسلامی با برخی از کشورهای غرب آسیا از جمله لبنان و سوریه، سفرهای دوره‌های بین مسئولان عالی سیاست خارجی و همچنین کارشناسان امری عادی است.

آقای امیرعبداللهیان هم در این رابطه تلاش کرده‌اند که ارتباطات مستحکم شود و قطعا در این سفرها موضوع روابط اقتصادی، تحکیم روابط تجاری و همچنین تقویت مقاومت جز مسائل موضوعات مهمی است که مورد توجه دو طرف قرار می گیرد. قطعا ارتباط آقای امیرعبداللهیان با توجه به سوابق کاری ایشان در حوزه غرب آسیا، به جز یک روابط دیپلماتیک رسمی یک روابط دوستانه و عاطفی نیز با رهبران و افراد موثر در حوزه مقاومت نیز است.

به نظر شما این سفر به انتخاب نتانیاهو در ر‍ژیم صهیونیستی ارتباط دارد و در این مورد صحبت‌هایی شده است؟

به نظر می‌‍‌‍رسد با توجه به توضیحاتی که در بخش قبلی دادم و سفرهای دوره‌ای که مقامات سیاست خارجی جمهوری اسلامی و به تبع آن مقامات تجاری و اقتصادی ایران به کشورهای دوست انجام خواهند داد ارتباط مستقیمی به ارتباط افراد در منطقه به ویژه رژیم صهیونیستی نخواهد داشت. چراکه رژیم صهیونیستی در حال فروپاشی از درون است و در شرایطی که در رژیم مشاهده می‌شود، افول آن را کاملا نشان می‌دهد. نتانیاهو هم نخست وزیری با دوران موقت و کوتاه اما با شانتاژ و فریادهای رسانه‌ای بی‌خاصیت خواهد بود.

بنابراین سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای منطقه و به وی‍ژه کشورهای عضو مقاومت، قطعا در خصوص انتخاب اشخاص در سرزمین‌های اسلامی نخواهد بود.

با توجه به توئیت آقای امیرعبداللهیان گفته‌اند که «مقاومت بی‌تردید در بهترین شرایط خود قرار دارد»،‌ آیا این سخنان دارای پیام برای کشورهای منطقه یا کشور خاصی است؟

واقعیت این است که با توجه به شرایط موجود در مجموعه گسترده و به هم پیوسته جبهه مقاومت و با توجه به اینکه ما به تازگی سالگرد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی را پشت سر گذاشته‌ایم، به نظر می‌آید این توئیت برای پاسخگویی به شایعاتی است که پس از شهادت سردار سلیمانی ممکن است که ارکان مقاومت کمی سست شده باشند، که در حقیقت در طول این ۳ سال گذشته اقداماتی که در جبهه مقاومت انجام شده، آقای امیرعبداللهیان هم برای تاکید آمادگی مقاومت برای هر گونه واکنش مناسب در مقابل زیاده‌خواهی‌ها، سلطه‌جویی‌ها و تجاوزات کشورهای منطقه و فرا منطقه این مسئله را بیان کرده‌اند.

مقامات لبنان اظهار داشته‌اند که آقای امیرعبداللهیان به دعوت لبنان به این کشور سفر کرده است، با توجه به آستانه انتخابات ریاست جمهوری آیا هدف خاصی پشت این دعوت است؟ آقای امیرعبداللهیان در سخنرانی خود به جریان‌های سیاسی لبنان گفت که بدون مداخله خارجی قادر به تعیین رئیس جمهوری خواهند بود. آیا این سخنان اشاره‌ای به کشورهای منطقه یا کشور خاصی بوده‌ است؟

یک واقعیت در منطقه وجود دارد آن هم نفوذ جمهوری اسلامی در ملت‌های منطقه است. ما این درخواست‌ها را از مقامات عراق هم مشاهده کرده‌ایم. در زمانی‌که احساس می‌شد ممکن است یک بن‌بست سیاسی در عراق حادث شود، مقامات دلسوز از حوزه‌ها و مذاهب مختلف و جریان‌های مختلف از جمهوری اسلامی دعوت می‌کردند که برای برون رفت از شرایط راهنمایی‌های خود را به صورت مستقیم بیان کند.

به نظر می‌رسد با صداقتی که جمهوری اسلامی نسبت به ملت‌ها و دولت‌های منطقه نشان داده است، این درخواستی طبیعی از جانب مقامات سیاسی لبنان است. چراکه بیش از ۲ سال است که لبنان دچار آشفتگی‌های سیاسی شده و آن هم به دلیل تحریم‌های ناجوانمردانه آمریکایی‌ها و همکاری صعودی‌ها و فشار مضاعف رژیم صهیونیستی است.

البته واقعیت امر این است که لبنان با توجه به سوابق پایمردی در حوزه‌های مقاومت در این ایام در مسیر رسیدن به هدف خود ادامه داده است‎؛ اما نداشتن ریاست جمهوری درکشور و به طبع آن حضور نخست وزیری که در حقیقت فقط کارهای جاری کشور را انجام می‌دهد برای کشوری همچون لبنان با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی این کشور برازنده نیست.

به همین دلیل درخواست مقامات لبنانی از مقامات جمهوری اسلامی براین است که بتوانند با ارائه راهکارهای مستقل کشورهای دوست را از شرایط بحران سیاسی خارج کند تا آن کشورها بتوانند با قدرت و قوت بیشتری به مسیر خود ادامه دهند.

لبنان هم باعنایت به این شناختی که از جمهوری اسلامی ایران داشته است، علاقمند بوده که نظرات مقامات سیاسی جمهوری اسلامی ایران را از نزدیک بشنود و به همین دیدارهایی که برای آقای امیرعبداللهیان پیش‌بینی شده بود سطح بالایی داشت و ایشان نظرات مقامات ارشد جمهوری اسلامی را به صمع مسئولان عالی‌رتبه لبنانی به منظور کمک به برون رفت از شرایط کنونی ارائه کردند.