کد خبر 1422933
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۸

این بار جناح خاصی که ربع قرن است سودای واژگونی نظام را دارد و چه در قدرت بوده و چه خارج از آن همواره دنبال جنجال و آشوب آن هم با شعار صلح و اصلاح(!) بوده،‌ عریان‌تر از حتی فتنه ۸۸ نیت خود را علنی کرده و رسما درصدد هدم این نظام مقدس است.

به گزارش مشرق، محمد مهدی تقوی طی یادداشتی نوشت: اگر بخواهیم از «ایران» بگوییم، طبیعی‌ترین تصویر این است که امروز در نقطه‌ای ایستاده که ۳ قرن در آن نبوده است. از ۳۰۰ سال پیش بدین سو، هر گاه جنگی رخ داد، بخشی از این خاک را به یغما بردند و گاه به دلیل ضعف پادشاهان و گاه به علت ناتوانی آنها، سرزمین‌های بسیاری از دست رفت.

ایران ۳۰۰ سال پیش ۲ برابر مساحت فعلی بود. در آخرین موارد حاتم‌بخشی رضا آلاشتی و پسر نگونبختش موجب از دست رفتن رشته‌کوه‌های آرارات و تقدیم آن به ترکیه و جدایی بحرین از مام میهن شد.

اما در همین جنگ ۴ دهه پیش پس از حمله رژیم بعث عراق با آنکه نظامی نوپا بر ایران حاکم شده بود اما حتی یک سانتی‌متر از خاک پاک ایران از کف نرفت. هر ناظر منصفی اذعان می‌کند این اقتدار محصول حرکت تاریخی بزرگ مرجع جهان تشیّع حضرت امام خمینی روحی له‌الفداء، «انقلاب اسلامی» و «اتحاد بی‌نظیر ملت ایران» بود و صد البته پیش از این موارد، «اسلام عزیز» اقتداربخش ایران و ایرانیان است.

در این بین دشمن‌ترین دشمنان ایران هم به این قدرت معترفند. هنری کیسینجر ۱۰۰ ساله، چندی پیش گفت ایران دارد به همان امپراتور چند هزار سال قبل تبدیل می‌شود و قدرت پارس توسط نظام جمهوری اسلامی در حال احیاست.

همین تعبیر از بزرگ‌ترین تئوریسین غرب در یک قرن اخیر، کافی است تا ببینیم غرب، ایران را چگونه می‌نگرد و نسبت به حال و آینده آن چه احساسی دارد.

سران کشورهای خلیج فارس هم معتقدند «اسلام ایرانی(تشیع)» بر منطقه سیطره یافته و سیاست‌های ۴۴ ساله صهیونیست‌ها و غرب به نتیجه نرسیده. تصویر ایران نزد دشمنان و رقبای منطقه‌ای کشورمان کاملاً مشخص است و با یکدیگر هیچ تفاوتی ندارد.

حال سؤال این است: آمریکا، اروپا، رژیم جعلی صهیونیستی، زن‌بارگان سعودی و بطور کلی محور غربی ـ عبری ـ عربی باید چکار کند؟ آیا این توقع از دشمن منطقی است که برابر آنچه وزیر خارجه ایالات متحده می‌گوید ایران «شیر مهاجم» است، سکوت کند و دست به هیچ کاری نزند؟

پاسخ مسلما «خیر» است. بزرگ‌ترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های تاریخ در ۴۰ سال اخیر بویژه از سال ۹۰ بدین سو که نام آن را فلج‌کننده نهادند علیه مردم ایران وضع شد، در همان سال دوم انقلاب جنگی ۸ ساله تحمیل کردند، انواع آشوب‌ها و درگیری‌های مسلحانه و ترور رئیس‌جمهور و رئیس قوه قضائیه و نخست‌وزیر و وزیر و نمایندگان مجلس تا مرد و زن و پیرمرد و پیرزن و کودک خردسال را آزمودند، پروژه دقیق نفوذ را اجرا کردند، فتنه ۸۸ را به راه انداختند که برای سرنگونی ده‌ها حکومت در جهان کفایت می‌کرد، سیدالشهدای ضدتروریسم مقاومت را بزدلانه ترور کردند، بزرگ‌ترین دانشمندان کشور اعم از هسته‌ای (۵ استاد بزرگ) و علمی (رئیس مؤسسه رویان) را ترور فیزیکی یا بیولژیک کردند، توافق برجام که بیش‌تر به سود خودشان بود و مزایای ناچیزی برای ایران داشت را به آتش کشیدند و حاضر نشده و نمی‌شوند همان اندک امتیاز هم به ایران برسد؛ خلاصه! از هیچ اقدام ضدبشری فروگذار نکردند اما نظام اسلامی روز به روز قوی‌تر شد.

می‌ماند حمله نظامی اما آمریکایی که از عهده افغانستان، عراق و سوریه هم برنیامد(!) آیا با شیر می‌تواند پنجه در پنجه درافکند؟ چه تنها و چه با ناتو هرگز توان حمله نظامی به ایران را ندارد. پس برخلاف سخن مضحک دارای مصرف داخلی تمام گزینه‌ها روی میز است، جرأت تهاجم نظامی ندارد.

آخرین راه‌حل‌شان چیست؟ اجرای کارتونی از انقلاب اسلامی! چندین بار این اقدام را هم آزمودند. کودتای ۱۸ تیر ۷۸، فتنه انتخاباتی ۸۸، دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸ هر چه در چنته داشتند رو کردند ولی باز هم شکست خوردند؛ مثل همیشه!

حالا هم چند روز است شانس‌شان را می‌آزمایند اما این بار هم اشتباه کردند. وقتی از کارتون می‌گوییم،‌ دلیل دارد. افرادی را برای براندازی(!) برگزیده‌اند که از الفبای سیاست هم سر درنمی‌آورند و در استوری‌های‌شان فرق کورش و مرحوم حسین پناهی را هم تشخیص نمی‌دهند!

علی کریمی فوتبالیست خوبی بود ولی آیا دریبل نظام ۳۰۰ هزار شهیدداده ممکن است؟! او حتی پس از کنار گذاشتن بازی، در امری مرتبط با فوتبال یعنی مربی‌گری هم به معنای واقعی کلمه یک بازنده بود و هر تیمی تحویل گرفت رو به اضمحلال رفت! آخر این فوتبالیست چقدر فهم از سیاست دارد که خود را یکی از سران اپوزیسیون می‌داند؟

این بار جناح خاصی که ربع قرن است سودای واژگونی نظام را دارد و چه در قدرت بوده و چه خارج از آن همواره دنبال جنجال و آشوب آن هم با شعار صلح و اصلاح(!) بوده،‌ عریان‌تر از حتی فتنه ۸۸ نیت خود را علنی کرده و رسما درصدد هدم این نظام مقدس است؛‌ دعوت به آشوب‌طلبی ـ در حالی که مدعی گفتمانند ـ ‌و قانون‌شکنی ـ شعار دیگرشان قانونمندی است! ـ چیزهایی است که همواره از سوی جناح خاص سر می‌زند و در این چند روز خیلی پیگیرتر به دنبال آن هستند.

جریان موسوم به اصلاح‌طلب هنوز بعد از ۲۵ سال به این درک ساده نرسیده که ملت ایران پای نظام سیاسی‌شان ایستاده‌اند و هیچ جناحی قادر نخواهد بود آنگونه که آمریکا می‌خواهد «ایران» را ایرانستان کند.

در عین حال باید این واقعیت را جدی گرفت که دشمن به فرمولی در مواجهه با ایران رسیده است که به زعم خود، آن را کارساز می‌داند: فشار هم‌زمان «اقتصادی و امنیتی». محور شیطانی غربی ـ عبری ـ عربی با خود می‌گوید تحریم‌های اقتصادی را با اغتشاش در خیابان‌های ایران ترکیب می‌کنیم تا تهران به خود مشغول شود.

تعداد آشوب‌گران ساختارشکن در کشوری ۸۰ میلیونی، چند هزار نفر هم نیست. البته وقتی کار به «اعتراض» می‌رسد، تعداد بیش‌تر است اما وقتی به «اغتشاش» مبدل می‌شود، شمار کسانی که به خیابان می‌آیند و جرأت می‌کنند ـ‌ العیاذ بالله ـ قرآن آتش بزنند یا پرچم منقش به نام الله را بسوزانند، انگشت‌شمار است.

آمریکایی‌ها و آمریکاپرستان داخلی نیک می‌دانند این نظام با این آشوب‌های دم دستی و کاریکاتوری آسیب نمی‌بیند حتی اگر مانند چنین تجمعاتی منجر به تغییر حکومت در بحرین یا امارات شود و فرق ایران و این کشورک‌ها را می‌دانند.

اما چرا «خط آمریکا» آن را ادامه می‌دهد؟ آنان به توالی آشوب‌ها دل بسته‌اند تا امیدشان را بطور کامل از دست ندهند؛‌ سعی دارند داخل را سرگرم کنند تا آرامش وجود نداشته باشد و نکته دیگر آنکه تلاش می‌کنند با تداوم ناآرامی‌های هرچند مختصر و جلوه رسانه‌ای آن بعنوان رژیم چنج(!) در دنیا،‌ جبروت ایران را در چشم جهانیان بشکنند.

منبع: فارس