امروز بحث و گفتگو پیرامون مدل تکوین جبهۀ مردمی مقاومت در منطقه خصوصاً در لایۀ مباحث تغییرات اجتماعی و مردمی که لایه زیرساخت اجتماعی، زیربنایی و وجه غیر کالبدی مسئله است.

به گزارش مشرق، نخستین پنل تخصصی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، دانشگاه امام صادق «ع» با حضور مهدی فاطمی (معاون علمی مرکز مطالعات ژرفا) صفاءالدین تبرائیان (نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر، سیدهادی سیدافقهی (کارشناس مسائل بین‌الملل)، حجت الاسلام حسین مزاری(مدیر مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان)، دکتر صدرحسینی (کارشناس ارشد مسائل منطقه)، ناصر ابوشریف (نمایندۀ جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران) و دبیری حسین اکبری (مدیر مرکز مطالعات مجمع جهانی بیداری اسلامی) برگزار شد.

مهدی فاطمی (معاون علمی مرکز ژرفا) در ابتدای این نشست عنوان کرد: امروز  بحث و گفتگو پیرامون مدل تکوین جبهۀ مردمی مقاومت در منطقه خصوصاً در لایۀ مباحث تغییرات اجتماعی و مردمی که لایه زیرساخت اجتماعی، زیربنایی و وجه غیر کالبدی مسئله است (به عنوان آرمان انقلاب اسلامی که حاکمیت مردم را به رسمیت می‌شناسد) یک ضرورت غیرقابل انکار است.

 حسین اکبری (مدیر مرکز مطالعات مجمع جهانی بیداری اسلامی) دبیر علمی نشست سخنران بعدی این نشست بود که  ضمن تقدیر و تشکر از برگزار کنندگان این نشست در مرکز ژرفا گفت: این نشست به نوعی مقدمه‌ای بر همایش بین المللی "جبهه مقاومت از نظر تا عمل" است که در بهمن ماه سال جاری توسط دانشگاه امام صادق (ع)  برگزار خواهد شد.

وی در تشریح ارائه خود تحت عنوان "روند پژوهی شکل گیری و عملکرد جبهه مقاومت اسلامی در آسیای جنوب غربی" ابتدا ضمن اشاره به ریشه تاریخی، فطری مقاومت، با استناد به آیات قرآن، ثمربخشی آن در زندگی را وعده الهی و قرآنی توصیف کرد و افزود؛ نظام سلطه، زیاده‌خواهی، نژاد پرستی یا افراط گرایی مختل کنندۀ احساسات انسانی است بنابراین مورد پذیرش انسان‌ها نیست

اکبری تصریح کرد: تبلور عینی این ویژگی‌های مغایر با ذات انسان‌ها رژیم صهیونیستی و جریان‌های تکفیری هستند که در ادیان مختلف وجود دارند و روندهایی را در پیش گرفته‌اند که اصل بشریت را تهدید می‌کنند به همین جهت مقاومت مقابل آن‌ها به طور طبیعی میان مردم شکل می‌گیرد.

این کارشناس تأکید کرد به زعم بنده محور مقاومت  ویژگی‌هایی دارد که در آن همۀ مفاهیم از جمله پیروزی، شکست و... معنا پیدا می‌کند و مفاهیم جدیدی چون جهاد، تکلیف، شهادت و... ایجاد می‌شود، بر همین اساس دو مفهوم متضاد و نامتوازن جنگ بر اساس معادلات و دکترین‌های نظامی متداول جهان و جهاد بر اساس معادلات و آموزه های دینی و بشردوستانه شکل می‌گیرد. پیش از شکل‌گیری جریان جهاد مقاومت شاهد بودیم که کشورهای اسلامی در مواجهه با رژیم اشغالگر قدس دستاورد قابل توجهی نداشتند اما بعد از شکل گیری جریان مقاومت در فلسطین، توازن قوا به نفع جریان مقاومت بر هم خورد تا جایی که امروزه مردم فلسطین بدون نیاز به کمک سایر کشورهای اسلامی یا سازمان‌های بین المللی، رژیم صهیونیستی را وادار به انفعال می‌کنند.

اکبری در خاتمه گفت: واقعیت این است که جریان مقاومت در منطقه از پشتوانۀ عظیم مردمی بهره می‌برد، این جریان به ساختارهای بین‌المللی و فراملی که در راستای منافع نظام سلطه حرکت می‌کنند، تکیه ندارد به همین جهت به محوری شکست ناپذیر بدل شده است بنابراین هر ملتی (مسلمان یا غیرمسلمان) که در جستجوی استقلال در ۳مؤلفۀ سیاست، اقتصاد و فرهنگ باشد و آرمان رهایی از سیطرۀ نظام سلطه، ساختارها و ابزارهای آن را در سر بپروراند به عنوان عضوی از این جبهه محسوب می‌شود؛ چرا که نظام سطله این استقلال طلبی را تحمل نخواهد کرد و با تمام ابزارهای خود آن‌ها را برای تسلیم شدن تحت فشار می‌گذارد، در این میان ملت‌ها چاره‌ای جز مقاومت ندارند.

سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل بین الملل سخنران بعدی این پنل بود که مباحث خود را تحت عنوان "فناوری اجتماعی تکوین بسیج مردمی عراق با محوریت شهید سلیمانی" ارائه داد. وی در ابتدا عنوان کرد: جریان مقاومت در عراق از سبقۀ طولانی برخوردار است، این جریان به مثلث مرجعیت، عشایر و نخبگان و اندیشمندان اتکاء دارد. انقلاب سال ۱۹۲۰م در جنوب عراق و جنگ نامتقارن عشایر عراق در برابر حضور اشغالگران انگلیسی، پس از اعلام جهاد و فتوای مراجع عالیقدر عراق و اخراج نیروهای مسلح انگلیسی به وسیلۀ چماق‌و دیگر سلاح‌های سرد یکی از مصادیق مقاومت با اتکاء به نقش مرجعیت در عراق است.

وی افزود: مقاومت اسلامی امروز نیز علیرغم برخورداری از سلاح‌های گرم، به دلیل عدم توازن با توان نظامی جبهه استکبار، بیشتر به همان ویژگی‌های گذشته تکیه دارد. فتوای "جهاد کفایی" آیت الله العظمی سیستانی بر پایه دعوت رسمی دولت عراق برای جلب همکاری ج.ا.ایران برای مقابله با داعش دیگر مصداق بارز نقش استثنایی مراجع در جریان‌های ضداستکباری در این کشور است که در نهایت منجر به شکل‌گیری نیروی مقاومت مردمی "حشدالشعبی" شد، همین خصلت ضداستکباری حشدالشعبی باعث ایجاد خصومت آمریکایی‌ها با آن‌ها به عنوان یک نیروی مردمی و ضد تروریسم شد که به شهادت رساندن حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس از رهبران حشدالشعبی یکی از مصادیق عینی این دشمنی بود.

این کارشناس در خاتمه گفت: حشدالشعبی همانند بسیج مستضعفین است و خلصت مردمی دارد. بعد از سقوط صدام، آموزش ارتش عراق با نیروهای اشغالگر آمریکائی بود و آن‌ها همۀ تجهیزات نرم و سخت مورد نیاز ارتش را فراهم می‌کردند، به همین دلیل ارتش عراق با نخستین موج تهاجمی از سوی داعش که با شعار استبفای حقوق اهل سنت عراق انجام شد به سرعت ۳ استان کلیدی شمال غربی عراق را تسلیم نیروهای مهاجم کرد اما حشدالشعبی با بن‌مایۀ آموزه‌های جهادی و اسلامی با اکثریت شیعه، به یاری برادران اهل سنت خود شتافتند و داعش را ساقط کردند، امروز نیز آن‌ها به عنوان یک جریان مردمی در برابر درخواست انحلال حشدالشعبی و الحاق آن به نیروهای مسلح عراق مقاومت خواهند کرد و تسلیم خواسته‌های نامتعارف جریان استکبار نخواهند شد.

ناصر ابوشریف نماینده جنبش جهاد اسلامی فلسطین در ایران دیگر ارائه کنندۀ این پنل بود که مباحث خود را تحت عنوان "نسبت و رویکرد جریانات اجتماعی فلسطین نسبت به جبهه مقاومت" ارائه داد.

وی در ابتدا عنوان کرد: جریان استکبار برای جهان عرب پروژه ای ویژه‌ای در دست اجرا داردکه کشورهای عربی به ملت‌های تجزیه شده، کوچک، ضیعف و وابسته بدل می‌شوند اما اگر مقاومت مردمی به قوت خود باقی‌بماند به طور قطع این آرزوی شوم مستکبرین محقق نخواهد شد.. متاسفانه بعد از سال ۱۹۸۷ شاهد شکل‌گیری رویکردی در فلسطین بودیم که در واقع موضوع تحکم در مسئلۀ فلسطین است. خواه تحکم فردی به معنای آنکه فلسطین از حالت جهاد و مقاومت به تحکم فردی و به وضعیتی که فردی در فلسطین بر تمام امور حاکم باشد مبدل نمایند، خواه تحکم به شیوه اعمال اراده، آن هم نه از طریق ابزارهای منطقه ای و بین المللی، بلکه توسط ملت فلسطین! بطوریکه می‌خواهند ماموران را در فلسطین آورده از طریق آحاد مردم فلسطین، در تصمیم گیری فلسطین تحکم ورزند! سپس آمریکائی ها اقدام به ایجاد ارتش که تحت زمام خود باشد برای فلسطین نمودند که پیش از این در افغانستان و عراق هم انجام شد ولی نتیجه آن در نهایت شکست در برابر داعش، طالبان و... و در نهایت استمرار رنج مردم تحت اشغال است.

این کارشناس افزود: بیش از نیمی از جمعیت فلسطین به لحاظ تاریخی ریشۀ اسلامی دارند که بیشتر از جمعیت یهودیان است. اما این کشور از حیث ساختار اجتماعی یک ضعف اساسی دارد؛ ضعف عمدۀ آن‌ها عدم وجود هیچ سندیکا و انجمن اجتماعی (دانشجویی، زنان و...) مستقل در این کشور است، رویکرد آن‌ها بسیار سیاسی است و اغلب گروه‌های سیاسی انجمن‌های اجتماعی خود را دارند.

ابوشریف در ادامه گفت: جریان مقاومت برای پیشرفت با موانعی روبرو است که اعتماد به وعده‌های بیگانگان یکی از مهمترین این موانع می‌باشد در حالی که آنها به تعهدات خود پای بند نیستند. مساله دیگر تشکیلات خودگردان فلسطین و عدم اعتقاد آنها به ریاست محمود عباس به مساله مقاومت است که نمونه آن لغو انتخابات پس از نبرد سیف القدس، از جانب ابومازن بود که وی دریافت حاکمیت در اثر انتخابات، از آن مقاومت خواهد بود و این خط قرمز از جانب تشکیلات خود گردان فلسطین ، رژیم صهیونیستی ، غرب ، اروپا و آمریکا است. وی مشکل دیگر در حوزه مقاومت فلسطین را وجود سران دول عربی وابسته به جبهه غرب برشمرد که با کمال تاسف اقدام به عادی سازی رابطه با رژیم صهیونیستی کردند. درحالی که اکنون بسیاری از گروه های فلسطینی اعم از چپ گرا و دموکراسی خواه و آزادی خواه و اسلامگرا، به مقاومت باور دارند و در نظرسنجی اخیر حدود ۹۱% مردم فلسطین خواهان انتفاضه ی مسلحانه (خشن) در برابر رژیم صهیونیستی هستند.

وی در خاتمه گفت: امروز لازم است که جبهۀ مقاومت و گفتمان آن برای مردم منطقه تبیین شود؛ چرا که متاسفانه علیه ایران جو روانی منفی و مسمومی ایجاد شده است، آن‌ها تلاش دارند تا ایران را در تلاش برای صدمه زدن به منافع کشورهای دیگر معرفی کنند، اکنون غرب (رژیم صهیونیستی ، کشورهای غربی ، رژیم های عربی و افراد مفسد) این تبلیغات را انجام می‌دهد به گونه ای جلوه و تبلیغ می‌گردد که قصد ایران و انقلاب اسلامی به مانند پروژه ی نفوذ علیه اعراب تلقی می‌شود یا هدف ایران پروژه ی ناسیونالیستی ، کاستی ، قوم گرا یا پروژه ی شیعی است! این مفاهیم هنوز در ذهن بسیاری از جمله افرادی که به مقاومت باور دارند وجود دارد در نتیجه ، باید از ذهن آنان زدوده شود.

حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری مهمان بعدی این نشست در ابتدای سخنان خود عنوان کرد: سابقه مبارزاتی مردم افغانستان از سده ۱۹ میلادی در برابر انگلیسی ها اشاره نمود و عنوان کرد که با کسب استقلال از انگلیس، از همان زمان افغانستان نیز به جبهه مقاومت وارد شد و بعد پس از پیروزی انقلاب اسلامی و ملهم از بیانات امام خمینی (ره) شروع به جهاد علیه حکومت دست نشانده شوروی می کند و بیش از ۱ میلیون شهید و ۱۰۰ هزارها آواره و معلول اهدای سرزمین خود کرده اند و در نهایت به شکست دیوار برلین و کمونیسم اتحاد جماهیر شوروی و رهایی ظاهری از شرق منتهی شد. پس از آن نیز طی بیش از ۴۰ سال همواره در میادین مقابله با بیگانگان و متجاوزان به ویژه آمریکا در عرصه های نظامی و فکری و فرهنگی و رسانه ای و... بوده است و در نتیجه باعث شد آمریکایی ها از افغانستان سرافکنده خارج شوند و آبرو و حیثیت آمریکایی ها در منطقه و دنیا فرو بریزد.

رئیس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان افغانستان افزود: در طول چهل و اندی سال این نسبت همواره متفاوت بوده است. زیرا در زمان اشغالگری شوروی با حکومت دست نشانده در حال مبارزه بوده ولی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ درحالی که دارای حاکمیت مردمی بود، به جنگ داخلی (طالبان بر علیه حاکمیت مقاومت) مبتلا شد. اما پس از حملات آمریکا به بهانه حادثه ۱۱ سپتامبر و سقوط طالبان، ۲۰ سال حکومت های مختلفی بر سر کار آمدند که جریان مقاومت نسبت به هر یک موضع خاصی را دنبال می کرد. در زمان حاکمیت محمد عمر که همراه با غربی ها بود گرچه مقاومت عکس العمل خاصی نداشت اما بدان بدبین بود. اما در زمان اشرف غنی مقاومت در تضاد با رویکردهای اشرف غنی بود و حرکت های مختلف علیه جریان مقاومت (ترورها، انفجارها و...) حتی از سوی دولت ادامه پیدا کرد.

این کارشناس در خاتمه گفت: تحلیل عملکرد طالبان نیازمند توجه به چند مؤلفه است از جمله این که پیش از سقوط جمهوریت و قبل از استیلای طالبان بر افغانستان، روحیه غالب در طالبان مقاومت و انزجار از استکبار بود، هر چند متاسفانه برخی افراد و جریان ها در درون طالبان مشاهده شده که تلاش داشته تا رابطه ی طالبان و اهل سنت را با غرب و نسبت به آمریکایی ها ملایم تر کنند و زمینه ی افتتاح و بازگشایی سفارت آمریکا را در افغانستان فراهم کنند. هر چند این با روحیه عمومی مردم و طالبان همراستا نیست و بعید است آمریکا بتواند در امور داخلی افغانستان مجددا امکان دخالت پیدا کند.

صدرالحسینی کارشناس ارشد مسایل منطقه سخنران بعدی این نشست در ادامه مقالۀ خود تحت عنوان "افزایش قدرت نظامی ارتش و کمیته های مردمی یمن؛ نقش مردم و قبایل و  چشم انداز آینده تحولات" را ارائه داد، وی در ابتدای سخنان خود اظهار داشت: حرکت عمومی مردم یمن برای حفظ استقلال و ایجاد حکومت از سالیان گذشته وجود داشته و همیشه در این رابطه عربستان به عنوان کشور مخل و تحقیر کننده ی مردم یمن (با طرح ادعاهایی چون یمن یک استان عربستان است، انقلابیون یمنی چند قبیله بیشتر نیستند و...) اجازه نداده است که بتوانند استقلال لازم را داشته باشند و لذا  موضوع مبارزات مردم یمن موضوع جدید نیست.

وی افزود: انصارالله توانست از تمام تجربیات جنبش های مردمی و مجاهد فلسطین، در قالب های مختلف و از حزب الله استفاده کند و علیرغم اتهامات وارده بر آنان از سوی دشمنان مبنی بر عدم استقلال از جمهوری اسلامی و یا سایر نیروهای مقاومت، رشد مضاعفی نموده اند. آنها اثبات کرده اند که مستقل بوده و از فکر ، راهبرد ، هدف ، نقشه و تاکتیک مستقل برخوردار هستند و این به نفع مردم در حقیقت یمن و انصار الله است.

این کارشناس تأکید کرد:  انصار الله دیگر قوم و قبیله نیست. خود ساختگی معنوی و پشتوانه ی معنوی، بسیار به انصار الله در حوزه رهبری و فرماندهی عالی کمک کرده است. به آنان می توان لقب فرماندهی کل در یمن را داد چون تمام مسائل و مقدرات مردم یمن در اختیار سید عبدالملک است و توانسته اند در لایه های مختلف اجتماعی نفوذ کرده و روسای قوم، اقوام و اقشار مختلف را با جامعیتی که به اهداف خود داده است، بخش اعظمی از گروه ها جریانات سیاسی قومی ، قبیله ای و حتی غیر مسلمانان را به سمت خود بکشاند. همچنین بعد قدرت دیپلماسی و سطوح گفتگوی بین المللی آنها ارتقاء یافته است و نماینده سازمان ملل که در واقع نماینده قدرتهای استکباری است در برابر انصار الله می نشیند و گفتگو می کنند.

صدرالحسینی در ادامه گفت: امروزه اقتصاد مقاومتی به مفهوم واقعی در یمن و بخش شمالی یمن در حال اجرا است. زیرا با محاصره ی ۳۶۰ درجه ای یمن، نیازمندی های مردم یمن از نظر ارتزاق عمومی چگونه تامین می‌شود؟ درحالی که برخی شایعاتی مبنی بر تامین معیشت یمن از سوی ایران را مطرح می کنند، کمبود غذا و عدم بهداشت و... واقعی است. اما مردم یمن دست بر دست نگذاشتند. زیرساختهای یمن نه یکبار بلکه براساس بانک های اطلاعاتی تخریبی عربستان، چند ۱۰ بار زیر و رو شده است اما آن ها خود را همچنان اداره می‌کنند.

وی خاطرنشان کرد:  با وجود وضع وخیم معیشت و در برابر طرح پرسش آنکه چشم انداز مقاومت در یمن چیست چنین اظهار کرد که محمد بن سلمان قول داده بود که ۲ هفته بعد از ائتلاف ضد یمن (که اکنون غیر از عربستان و بخش هایی از امارات از آن چیزی باقی نمانده است) وضعیت یمن را به صورت سابق بازگرداند. اما در حال حاضر مردم به مدت ۷ سال مقاومت می‌کنند و کار به مرحله ای رسیده است که آنها در خصوص قیمت نفت در حوزه ی بین الملل بر بورس عربستان تاثیرات مستقیم دارند و براساس این روند شناسی می‌توان چشم اندازهای آینده را روشن دانست.

این کارشناس در خاتمه گفت: محاصرۀ رسانه ای امروز مسئله‌ای است که توسط استکبار جهانی علیه محور مقاومت دنبال می‌شود، آن‌ها اخبار جهان را آنگونه که تامین کنندۀ منافع مدنظر شان باشد به مخاطبان مخابره می‌کنند، اکنون محاصره غذایی و دارویی و... یمن، به این موارد محدود نیست، بسیاری از خبرگزاری‌های شاخص جهان در یمن دفتر ندارند، البته انصارالله به خبرنگاران خارجی(غربی) اعتماد چندانی ندارند اما طی این سال‌ها این جنبش در حال تقویت بعد اطلاع‌رسانی خود با راه‌اندازی تلویزیون ملی و تربیت خبرنگار است اما واقعیت این است که توان رقابت با هژمون رسانه ای استکباری و یمن هراسی را در حال حاضر ندارد بنابراین باید برای شکست این حصار نقشۀ راهی تهیه و اجرا شود.

تنظیم: علی پژوهش