عملکرد همتی در سیاستگذاری پولی ایران که سبب سه برابر شدن قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی شده و همچنین حمایت وی از FAFT و دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول، به مذاق آمریکایی‌ها خوش آمده است.

سرویس اقتصاد مشرق- اخیراً نشریه معتبر آمریکایی فارن پالیسی در مطلبی بر ضرورت حضور عبدالناصر همتی رئیس‌کل بانک مرکزی ایران در دور بعدی مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا تاکید کرده است، اما چرا آمریکایی‌ها بر حضور همتی اصرار دارند؟

نشریه فارن پالیسی به نوعی سیاست‌های خارجی را برای دولت‌های آمریکا تئوریزه می‌کند و نویسندگان آن هم از زمره افرادی هستند که در دستگاه دیپلماسی آمریکا نفوذ دارند و به همین دلیل مقالات و مطالب آن مهم است.

تحلیل مطلب این نشریه درباره ضرورت حضور رئیس‌کل بانک مرکزی ایران در دور بعدی مذاکرات ایران و آمریکا به این نتیجه می‌رسد که دو عامل سبب این توصیه به دستگاه دیپلماسی آمریکا شده است: عملکرد همتی در سیاستگذاری پولی ایران که سبب سه برابر شدن قیمت ارز و کاهش ارزش پول ملی شده و دیگری تاکیداتی است که وی در زمینه پذیرش تعهدات ایران به FAFT و دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول دارد. به نظر می‌رسد هر دوی این سیاست‌ها به مذاق آمریکایی‌ها خوش آمده است.

اصرار همتی بر دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول در حالی است که رهبر معظم انقلاب پیش از این از مخالفت خود با دریافت وام از این نهاد غربی تحت سلطه آمریکا خبر داده بودند.

رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال ۱۳۹۷ در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی گفتند: در طول سال‌های گذشته، در دولت‌های مختلف، چند بار می‌خواستند از بانک جهانی یا صندوق بین‌المللی پول، وام بگیرند، بنده نگذاشتم؛ جلویش را گرفتم؛ مقدّمات را فراهم کرده بودند که این کار را انجام بدهند. اینکه ما از بیگانه طلب بکنیم و متعهّدِ در مقابل بیگانه بشویم، این خطای بزرگی است؛ باید اقتصاد درون‌زا باشد.

همتی از روزهای آغازین مسئولیت خود در بانک مرکزی، وعده‌های فراوانی در حوزه مدیریت اقتصاد از جمله تقویت ارزش پول ملی، مهار تورم، مدیریت نقدینگی و غیره را به مردم و دست‌اندرکاران کشور داد، با این حال پس از گذشت چند ماه از شروع فعالیت او در بانک مرکزی، وضعیت متغیرهای اقتصادی نه‌تنها رو به بهبود نرفت، بلکه نسبت به قبل نیز وخیم‌تر شد، به طوری که شاهد افزایش حدود دو برابری نقدینگی و جهش‌های ۳ برابری نرخ ارز بودیم و تورم کل نیز ارقام بالای ۴۰ درصدی و ۵۰ درصدی خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها را نشان داد. علی‌رغم اینکه در اوایل سال اعلان نمود تورم به ۲۲ درصد کاهش خواهد یافت.

عملکرد اقتصادی ضعیف فوق موجب شده تا رد ملموسی از راهبرد خنثی‌سازی تحریم‌ها در بخش پولی نماند و امیدها به آمریکا برای ایجاد گشایش به جای دنبال کردن راهبرد خنثی‌سازی تحریم‌ها در اقتصاد ایران بیشتر شود. اثر چنین شرایطی عملاً از حوزه اقتصاد فراتر رفته و حتی در حوزه سیاست نیز انعکاس یافته است تا آن جا که علی‌رغم خروج آمریکا از برجام طی دو سال اخیر، ترس از جهش مجدد نرخ ارز موجب شده تا ایران در خروج از برجام برخلاف اوامر قرآنی ثابت قدم نباشد.

مجموعه شرایط فوق‌الذکر از دید دشمن خارجی چگونه رصد می‌شود؟

آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که فشار حداکثری آمریکا رو افول و کارایی تحریم‌ها در حال کاهش است که این موضوع مطلوب طرف آمریکایی نیست؛ اما با توجه به فشار اقتصادی تحمیلی به مردم ایران به دلیل عملکرد فاجعه‌بار بانک مرکزی در کنترل نرخ ارز، نقدینگی و تورم، کورسوی امیدی برای آن‌ها ایجاد شده تا دیوار تحریم‌های خود را بازسازی و تحکیم و با تجدید ساختار تحریم‌های هوشمندانه، تشدید فشار بر اقتصاد ایران را اجرایی نماید.

در دولت اوباما، تحریم سیستم بانکی یکی از مهم‌ترین ارکان هوشمند سازی تحریم‌ها بود و با آمدن دولت بایدن، مقامات آمریکایی معتقدند یکی از موضوعاتی که باید دنبال شود مسئله کارایی تحریم‌های مالی است؛ مقامات آمریکایی به صراحت اعلام کرده‌اند که برای تحکیم دیوار تحریم بانکی، پیوستن ایران به FATF جهت شفاف شدن تحریم‌های بانکی مسیرهای مالی لازم و ضروری است. به عنوان نمونه دیوید کوهن به عنوان یکی از افراد مهم و کلیدی در طراحی تحریم‌ها علیه ایران، در رابطه با نقش شفافیت در موفقیت تحریم‌ها می‌گوید: «موفقیت تحریم‌های آمریکا بستگی عمیق به شفافیت بانکی و وضع قواعد خوب در این بخش دارد. از طریق جمع‌آوری اطلاعات کلیدی، افرادی که درنهایت از تراکنش‌های بانکی بهره می‌برند شناسایی می‌شوند. به این دلیل باید مؤلفه‌های ساخت، حفاظت و تقویت شفافیت بانکی، هسته اصلی مأموریت وزارت خزانه‌داری باشد.»

بنابراین لازمه تحکیم تحریم نظام بانکی پیوستن ایران به FATF است. نکته هشداردهنده ماجرا آنجاست که چنین دشمنی با این سطح از حساسیت نسبت به سیاست‌های تحریمی و مقابله‌ای و تلاش برای پیشبرد اهداف خصمانه خود چه با ابزارهای خارجی چه با ابزارهای نفوذ داخلی، در رصد شرایط ایران بر اهمیت حضور رئیس‌کل بانک مرکزی تاکید دارد و شاهد مثال آن نیز اظهارات اخیر مجله فارن پالسی است. به نظر می‌رسد اظهارات جناب آقای دکتر همتی و اصرار ایشان بر پذیرش FATF علی‌رغم آگاهی از شرایط تحریمی، مورد توجه غربی‌ها قرار گرفته است. در آن مجله در مقاله‌ای با عنوان «گفتگوهای ایران و آمریکا زمین‌گیر می‌شود مگر آنکه عبدالناصر همتی سر میز گفتگو باشد» آمده است:

«سرپرستی همتی برای اجرای اقدامات تخفیف تحریم در مراحل اولیه بسیار حیاتی خواهد بود. این تخفیف‌های تحریمی می‌تواند شامل اجازه دسترسی ایران به ذخایر ارزی یا اعطای وام صندوق بین‌المللی پول برای کرونا و یا در نظر گرفتن مشوق‌های اقتصادی دیگری مانند مجوز برای u-turn باشد. نکته مهم این است که جامعه جهانی انتظار دارد ایران به اصلاح بخش بانکی خود، مطابق با استانداردهای بین‌المللی ادامه دهد. در همین راستا همتی اخیراً اظهار داشت که اگر برجام احیا شود، ایران باید تصویب برنامه عملیاتی ارائه‌شده توسط FATF را برای بهره‌مندی از مزایای تخفیف تحریم‌ها در بخش بانکی در نظر داشته باشد.»

به نظر می‌رسد دلایل فوق‌الذکر، اصلی‌ترین دلایل از دید آمریکایی‌ها برای حضور همتی در دور بعدی مذاکرات است، اما سؤال مطرح می‌شود که این اقدامات همسو با منافع ملی است؟