کد خبر 117862
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۱ - ۱۳:۲۹

علیرضا پناهیان گفت : اگر تقوا باشد، دیگر این معنی ندارد که دو تا اصولگرا از دست هم ناراحتی به دل داشته باشند. اگر هردو به وظیفه و تکلیف خود بر اساس تشخیص‌شان عمل کرده‌اند نباید کینۀ همدیگر را به دل بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. و اگر یک نفر بی‌تقوایی کرده و به دیگری جفا کرده است، آیا دیگری هم باید بی‌تقوایی کند؟

به گزارش مشرق به نقل از رجا ، حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، که مدتی است مباحث خود در هیئت محبین اهل‌بیت(ع) را به بحث دربارۀ «قدرت و معنویت» اختصاص داده است، جمعه شب به بررسی این موضوع و راه‌های برطرف کردن برخی کدورت‌ها پرداخته و با اشاره به پایان انتخابات مجلس و بیان پیام‌های انتخابات مجلس، «تقوا» را مهمترین نیاز کنونی فضای سیاسی جامعه دانست و گفت: «در انتخابات دور اول آنهایی که رای آوردند، کسانی بودند که شهرت به تقوا داشتند. معلوم می‌شود جامعه نیز تا حد زیادی به این نیاز پی‌برده است.»
 
 پناهیان با بیان اینکه تقریباً دوران نزاع نظری و اعتقادی میان اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی تمام شده است، و وارد منازعات عملی شده‌ایم و بیشتر به اخلاق عملی و تقوا نیاز داریم، گفت: «اصولگرایی به معنای معتقد بودن به اصول دیگر کافی نیست. اصولگرایی در نظر باید با تقوای در عمل تکمیل شود.» این استاد حوزه و دانشگاه، با اشاره به اهمیت و اثر حضور تقوا در عرصۀ قدرت و سیاست، گفت: «باید قدرت را با تقوا، تطهیر کنیم، قداست ببخشیم، و از آن در جهت خدمت به جامعۀ بشری استفاده کنیم.»
 
بخش‌هایی از سخنان مشاور نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها را در ادامه می‌خوانید:
 
اکنون صحنۀ نزاع بیش از آنکه در میدان نظر باشد، در میدان عمل است؛ بر خلاف قبل
 
جامعۀ اسلامی ما که در مرحلۀ مقدمه‌سازی برای ظهور قرار دارد، از قبل از انقلاب مراحل و دوره‌های مختلفی را پشت سر گذاشته است. از دورۀ مبارزۀ اسلام با کفر تا مبارزۀ اسلام با لیبرالیسم. 
 
از یک زاویه در دوره‌های قبل، نزاع بین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی در جریان بود، که غالبا جنبۀ نظری داشت، اما با این انتخابات معلوم شد مردم معطل دیدگاه‌های غرب‌زدۀ اصلاح‌طلبان نشده‌اند و نتایج انتخابات نشان دادن که ما از نزاع نظری بین اصولگرایی و اصلاح‌طلبی گذشته‌ایم و وارد دوران جدیدی شده‌ایم. ما وارد دوران مسابقه برای رعایت تقوا شده‌ایم.
 
الان از جهت نظری اصول‌گرایی فراگیر شده است و کمتر کسی در مورد اصول تردید دارد. الان دیگر باید دید اصول‌گراها در مقام عمل چه می‌کنند؛ و در حقیقت «تقوا» است که عمل و رفتار انسان را کنترل می‌کند. پس نزاع‌ها به سمت داشتن یا نداشتن تقوا جهت پیدا کرده است. در نتیجه به تقوای بیشتری نیاز داریم و باید هرچه بیشتر قدرت به دست انسان‌های باتقواتر بیافتد.
 
در انتخابات دور اول آنهایی که رای آوردند، کسانی بودند که شهرت به تقوا داشتند. معلوم می‌شود جامعه نیز تا حد زیادی به این نیاز پی‌برده است.
 
اصولگرایی به معنای معتقد بودن به اصول دیگر کافی نیست. «اصولگرایی در نظر» باید با «تقوای در عمل» تکمیل شود.
 
کلمۀ اخلاق بار معنایی تقوایی را ندارد و چه بسا بعضی‌ها پشت سر اخلاق بی‌ایمانی خود را پنهان کنند و دنبال اخلاق سکولار باشند. ضمن آنکه اخلاق نیاز ما را به تقوا برطرف نمی‌کند. 
 
بررسی مفاهیم و مصادیق سیاسی از زاویۀ تقوا، نیاز امروز فضای سیاسی ما
 
امروز ما نیاز داریم بسیاری از مفاهیم و مصادیق را از زاویۀ تقوا مورد بازنگری قرار دهیم. تحزب را باید از زاویۀ تقوا بازنگری کنیم. دادن پست‌ها و سپردن مسئولیت‌ها را باید از ناحیۀ تقوا بررسی کنیم. مثلا ممکن است شخصی برای کاری صلاحیت بیشتری دارد ـ یعنی برای خدمت مردم توانایی بیشتری دارد ـ اما از منِ مدیر خوشش نمی‌آید ولی اهل کار و همکاری است و با کمی گفتگو می‌توانیم با هم همکاری کنیم. یک مدیر باتقوا در این شرایط چگونه عمل می‌کند؟
 
تقوا تنها عامل‌کنترل کنندۀ قدرت است و هیچ قانون یا نهاد نظارتی نمی‌تواند مانند تقوا کنترل‌کننده و تضمین کنندۀ سلامت قدرت باشد
 
اگر تقوا نباشد نمی‌شود جلوی لابی‌های پنهان و باندبازی‌های و سیاسی‌کاری‌های مضر و مخرب مسئولان را گرفت. بعضی‌ها در این زمینه از مهارت و توانایی خاصی برخوردار هستند. کمترین بی‌تقوایی در میان مسئولان منجر به بیشترین فساد در جامعه می‌شود. 
 
یکی از اولین مظاهر تقوا در یک رجل سیاسی در درست سخن گفتن او مشخص می‌شود. چرا خداوند متعال می‌فرماید «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً‏»(احزاب/71) چون تنها تقواست که منجر به قول محکم صحیح و بی‌شائبه می‌باشد. و این آیه را پیامبر اکرم(ص) در هر خطبۀ نماز جمعه قرائت می‌فرمودند. 
 
اگر تقوا باشد، دیگر این معنی ندارد که دو تا اصولگرا از دست هم ناراحتی به دل داشته باشند. اگر هردو به وظیفه و تکلیف خود بر اساس تشخیص‌شان عمل کرده‌اند نباید کینۀ همدیگر را به دل بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. و اگر یک نفر بی‌تقوایی کرده و به دیگری جفا کرده است، آیا دیگری هم باید بی‌تقوایی کند؟ 
 
تحزب و دسته‌بندی‌ها، اگر به دلیل دلخوری و یا رفاقت، نه به دلیل تفاوت دیدگاه و یا توانایی باشد، خود نوعی بی‌تقوایی است، و زمینۀ فساد در قدرت را فراهم می‌کند؛ و فرصت‌طلبان قطعاً از آن سوء استفاده می‌کنند و جامعه را به فساد می‌کشانند. به عنوان نمونه، فساد مالی اخیر ناشی از بی‌تقوایی‌های رقیق در رده‌های بالاتر است. 
 
رسانه‌های سیاسی نیز باید از تقوای سیاسی برخوردار باشند. متاسفانه بعضی رسانه‌ها نه تنها اصلا تقوا را رعایت نمی‌کنند بلکه بی‌تقوایی رسانه‌ای را نهادینه می‌کنند. که باید تحولی در این زمینه پیش بیاید.
 
باید شاخص‌های رفتار باتقوا در عرصۀ سیاست را بشناسیم. باید مصادیق تقوا و بی‌تقوایی را در گفتار و رفتار مسئولین و سیاسیون بشناسیم و مطالبات جامعه در خصوص وجود تقوا در رفتار مسئولین را با شاخص‌ها و مصادیق بیان کنیم.
 
البته باید مواظبت کنیم دچار اتهام زنی و سوء ظن نشویم؛ چون ارزیابی تقوای اشخاص دشوار است، ولی برخی شاخص‌های آشکار باید رصد شوند. 
 
امروزه عنصر اساسی عرصۀ سیاست در جامعۀ ما تقوا است/ نفاق در جایی رشد می‌کند که بین مؤمنین بی‌تقوایی جاری باشد
 
همانطور که در اوائل انقلاب «ایمان» عنصر اصلی بود، امروزه عنصر اساسی عرصۀ سیاست در جامعۀ ما «تقوا» است. اگر مطالبۀ تقوا در میان مؤمنین افزایش یابد، نفاق به طور طبیعی ذلیل می‌شود. نفاق در جایی رشد می‌کند که بین مؤمنین بی‌تقوایی جاری باشد.
 
نفاق را نهادهای امنیتی، نظامی و قضایی نمی‌توانند کنترل کنند، نفاق را تقوای جامعه و مسئولین می‌تواند کنترل کند.
 
قرآن می‌فرماید: «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ‏»(احزاب/71) یعنی تقوا داشته باشید و درست سخن بگویید، آنگاه خدا اعمال شما را اصلاح می‌کند و عمل صالح نیز به اصلاح جامعه منجر می‌شود.
 
امروز طرح تقوا یک راهبرد برای عبور از مشکلاتی است که جامعه دست به گریبان آن است. 
 
اگر تقوا باشد، بر سر ریاست دعوا پیش نمی‌آید/ مسئولین بیش از مردم باید تقوا داشته باشند
 
اگر تقوا باشد بر سر ریاست دعوا پیش نمی‌آید. اگر تقوا جاری بود هریک از مسئولین به دیگری برای قبول کردن مسئولیت اصرار می‌کرد. 
 
مردم وقتی به تقوای مسئولین اطمینان داشته باشند بیشترین مشکلات را هم تحمل می‌کنند، ولی اگر به تقوای مسئولین اطمینان نداشته باشند، تحمل کمترین مشکلات هم دشوار است. 
 
معنای این حرف‌ها این نیست که مسئولین بی‌تقوا هستند. ما امروز هرچه داریم از همین مقدار تقوایی است که هست، ولی از این پس فضای جامعه، بیش از پیش به تقوا نیاز دارد و مردم از مسئولین انتظار دارند اتقی الناس باشند.
 
واقعاً یک مسئول و حتی یک عنصر سیاسی که مسئولیتی ندارد و تنها کارشناس، ناظر و نقاد است، بیش از عموم مردم باید تقوا داشته باشد. خصوصاً تقوای سیاسی. حالا تقوا در زندگی شخصی امر دیگری است.  
 
بیش از تلاش، تقوا موجب حل مشکلات می‌ شود / هر مومنی بدون توانایی بر انجام کاری مسئولیت آن را بپذیرد بی‌تقوایی کرده است
 
وقتی تقوا باشد، امنیت بالایی برقرار خواهد شد. وقتی تقوا باشد، هیچ لابی و مذاکرات پشت‌پرده‌ای برای گرفتن پست و یا تقسیم قدرت بین اعضاء یک باند بدون برخورداری از شایستگی‌ها شکل نمی‌گیرد. شایسته‌سالاری هم به خاطر رعایت تقوا تحقق پیدا خواهد کرد.
 
وقتی مطالبۀ مردم در زمینۀ تقوا بالا برود، مردم از مسئولین، انتظار تقوا خواهند داشت. قبل از اینکه از یک مسئول یا یک نمایندۀ مجلس بخواهند مشکلی را حل کند، از او مطالبۀ تقوا خواهند داشت. زیرا اگر مسئولی با بی‌تقوایی خدمتی انجام دهد در کنارش زمینه‌های مفاسد زیادی پدید خواهد آمد. 
 
بیش از تلاش، تقوا موجب حل مشکلات می‌شود. البته یکی از مصادیق مهم تقوا این است که کسی که توانایی بر انجام کاری ندارد مسئولیت انجام آن را نپذیرد. هر مؤمنی بدون توانایی بر انجام کاری، مسئولیت آن را بپذیرد بی‌تقوایی کرده است. 
 
باید قدرت را با تقوا، تطهیر کنیم، قداست ببخشیم، و از آن در جهت خدمت به جامعۀ بشری استفاده کنیم. 
 
لنگرگاه ما در طوفان امتحانات و فتنه‌های آینده، تقوا و افراد متقی هستند
 
در آینده امتحان‌ها و چالش‌های زیادی خواهیم داشت. باز هم نفاق و انحراف‌های فکری خواهیم داشت. بازهم به تقویت ایمان و اصلاح اعتقادات نیاز خواهیم داشت ولی در امتحان‌هایی که علی القاعده پیچیده‌تر از گذشته خواهند بود، مهمترین پناهگاه تقوا است. لنگرگاه ما در طوفان امتحانات و فتنه‌ها، تقوا و افراد متقی هستند.
 
در تنها سخنرانی که پس از تشکیل یک جامعه اسلامی، هفته‌ای یکبار واجب است گفته و شنیده شود ـ یعنی خطبه‌های نماز جمعه ـ توصیه به تقوا در هر دو خطبه واجب است. معنایش این است که پس از تشکیل جامعه اسلامی، مهمترین نیاز جامعه، نیاز به تقوا است.
 
مقام معظم رهبری واقعاً یک نمونه و الگوی بارز در عمل کردن به آیۀ شریفۀ «اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً» هستند. ایشان در رفتارها و تعامل‌هایشان با افراد و گروه‌های مختلف، واقعا تقوا را در نظر می‌گیرند و مانند یک قاضی عادل سخن گفته و اظهار نظر می‌کنند. رفتار ایشان باید الگو قرار بگیرد و دوست و دشمن هم به حقیقت اعتراف دارند. 
 
کسانی که تقوا داشته باشند، انسان دوست دارد بیشتر قدرت داشته باشند. انسان‌های سالم از قدرت داشتن کسی که اهل تقوا باشد، لذت می‌برند. قدرت داشتن یک متقی، لج کفار را در می‌آورد و عشق مومنین را برمی‌انگیزد. چون مطمئن هستند که از این قدرت برای حفظ منافع آحاد جامعه استفاده خواهد شد. 
 
انسان‌های سالم دوست دارند از قدرت انسان‌های متقی سخن بگویند و بشنوند. به همین دلیل است که مؤمنین دوست دارند از قدرت ابالفضل العباس سخن گفته شود. آفرین به ام البنین که در تربیت فرزندی که در اوج قدرت ولایتمدار بود عالی عمل کرد ...