فیلم‌های سیاسی، تاریخ مصرف دارند و به زودی از یادها می‌روند. اما این فیلم اینگونه نیست. چون موضوع خود را از نزاع دو یا چند کشور، به بحث خیر و شر تبدیل کرده است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - یکی از مستندهای نمایش‌یافته در جشنواره سینماحقیقت، کودتای ۵۳ (Coup ۵۳) نام دارد؛ مستندی تکان‌دهنده از تقی امیرانی، فیلمساز ساکن انگلیس که اسناد تازه‌ای از نقش انکارشدۀ بریتانیا در کودتای ۲۸ مرداد را علن می‌کند. فیلم، به زبان انگلیسی ساخته شده و در یک سال گذشته موفقیت‌هایی را در فستیوال‌های جهانی کسب کرده است. از جمله دو جایزه از جشنواره‌های ونکوور و میلان، و پنج نامزدی از چند جشنوارۀ دیگر. این فیلم در دورۀ چهاردهم سینماحقیقت در بخش خارج از مسابقه حضور داشت و موفق شد جایزۀ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را دریافت کند. و ان شاء الله جایزۀ بهترین مستند سال ۲۰۲۱ را نیز خواهد گرفت. پخش اینترنتی این مستند ۱۲۰ دقیقه‌ای، از روز ۱۹ اوت (۲۸ مرداد) آغاز شده است.

*****

 تقی امیرانی متولد ۱۳۳۹ در ورامین، از پانزده سالگی برای تحصیل به انگلستان رفت و در لندن مقیم شد. او تاکنون بیش از ۲۰ فیلم و سریال تلویزیونی ساخته که عمدۀ آنها، فیلم‌های مستند بوده‌اند. خودش می‌گوید که از دوران نوجوانی به واقعۀ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‌اندیشیده که این ماجرا چطور مسیر زندگی ایرانی‌ها را تغییر داده است. امیرانی از سال ۱۳۸۸ ساخت مستند کودتا را شروع کرد و بعد از ده سال به پایان رساند.

 فیلم در صدد است تا نقش انگلیسی‌ها را در کودتای ۲۸ مرداد، نشان دهد، نقشی که دولت انگلیس هیچگاه به آن اذعان نکرده است. چنانکه بعد از شصت و چند سال، هنوز سندهای آن واقعه منتشر نشده‌اند، بر خلاف امریکایی‌ها که به نقش خودشان در کودتا اذعان کرده‌اند. و این تفاوت میان طراحان اصلی کودتا یعنی چرچیل و آیزنهاور را می‌رساند.

 کرمیت روزولت رئیس سازمان سیا، به طور ناشناس برای کودتا به ایران آمد و مستقیم عملیات را هدایت می‌کرد. کتاب افشاگرانۀ او در این درباره، در سال ۱۹۷۹ میلادی به چاپ رسید و ترجمۀ فارسی آن نیز در سال‌های اخیر مکرراً منتشر شده است. هرچند که کتاب او طبق اسناد ویکی‌لیکس، ۱۵۰ مورد سانسور اجباری دریافت کرده است.

 امریکایی‌ها از یک میلیون دلار بودجۀ مصوب برای کودتا، فقط ۶۰ هزار دلار را صرف آن کردند. این چیزی است که شخص روزولت در مصاحبه با تلویزیون N.B.C به آن اذعان کرده و فیلم آن نیز در این مستند وجود دارد.

 سال ۱۹۸۲ میلادی، شبکه گرانادا در انگلیس، ساخت یک مستند ۱۴ قسمتی به نام پایان امپراتوری (End of Empire) را آغاز کرد؛ مستندی که در سال ۱۹۸۵ به پخش رسید. یک قسمت از این مجموعه، به ایران اختصاص داشت که در آن، با برخی از جاسوسان و کارکنان سفارت انگلیس، مصاحبه شده است. هدایت متین دفتری (نوۀ مصدق) که در آن مستند جزو مشاوران بوده، متن مصاحبه‌ها را به طریقی دریافت کرده است. حالا تقی امیرانی متون پیاده‌شده را از او امانت می‌گیرد و بعد از چند سال پیگیری، موفق می‌شود که ۳۶ حلقه فیلم سی‌وپنج میلی‌متری معادل ۹ ساعت مصاحبه مصرف نشده در این سریال را از آرشیو ملی بریتانیا (BFI) دریافت کند. مصاحبه‌ها عمدتاً حول دو محور انجام شده‌اند:

۱. اخراج انگلیسی‌ها از ایران در پیامد ملی شدن صنعت نفت

۲. افراد دخیل در کودتای ۲۸ مرداد

 یکی از نفس‌گیرترین لحظات فیلم، اعتراف جاسوسانی است که کارهای مختلف کودتا را بر عهده داشته‌اند. اما مصاحبۀ جاسوس اصلی، به نام نورمن داربی‌شر (Norman Derbyshire) مفقود است؛ هرچند که متن پیاده‌شدۀ مصاحبه، وجود دارد. امیرانی از این فرد فقط یک عکس به دست آورده است. داربی‌شر در زمان کودتا، ۲۹ ساله بوده و در سال ۱۹۹۳ مرده است.

 قسمتی از مستند، به تلاش برای کشف فیلم مصاحبۀ داربی‌شر مصروف می‌شود. بعد از ناامیدی، از رالف فاینس دعوت می‌شود تا این نقش را ایفاء کند، بازیگر نقش اول فیلم بیمار انگلیسی (۱۹۹۶) که برای بازی در آن، نامزد جایزۀ اسکار شد.

 رالف فاینس به همان اتاقی از هتل ساووی برده می‌شود که مصاحبه‌های قبلی انجام شده است. جناب امیرانی با همان قاب‌ها و همان کیفیت، مصاحبه را بازسازی می‌کند. به این ترتیب مخاطب فرصت می‌یابد تا روایتی دست اول از خروج انگلیسی‌ها از آبادان و سپس کودتای ۲۸ مرداد را از زبان ناظران و عاملان اصلی آن ببیند و بشنود. جالب توجه اینکه این مصاحبه‌ها، در مستند پایان امپراتوری استفاده نشده‌اند. امیرانی برای تصویری شدن ماجرا، از تصاویر انیمیشن نیز استفاده کرده است، تصاویری بسیار شبیه به واقعیت.

طبق متن مصاحبه، داربی‌شر اعتراف کرده که رئیس شهربانی تهران به نام افشار توس را که از یاران وفادار به مصدق بود، به قتل رسانده است. بعد از کنار زدن او، زمینه برای کودتا تسهیل می‌شود. رابط میان مأموران انگلیس و اوباش، برادران رشیدیان هستند که پول‌های کلانی به آنها داده می‌شود. مضافاً به وکلای مجلس شورای ملی که حدود ۵ر۱ میلیون پوند حق السکوت دریافت می‌کنند. از چندی قبل هم به سردبیران روزنامه‌ها، اسکناس‌های درشت پرداخت شده تا از مصدق بدگویی کنند بلکه زمینه برای آشوب‌های شهری، در اذهان مردم آماده شود. یکی از مأموران به نام ریچارد کاتم، اعتراف دارد که چگونه مقالاتی که او علیه مصدق می‌نوشته، روز بعد در روزنامه‌ها منتشر می‌شدند.

 تصمیم کودتا از طریق اشرف خواهر دوقلوی شاه که آن زمان در اروپا بود، به اطلاع شاه رسانده می‌شود. حتی اشرف نیز از مواجب ملکۀ انگلیس بی‌بهره نمانده، مبالغ هنگفتی دریافت می‌کند. شاه قبل از وقوع کودتا، ایران را به مقصد رم ترک کرد تا خرابکاران هر چه می‌خواهند انجام دهند. پس آنها خانۀ مصدق را با ۲۸ تانک تصرف کردند و ۱۹ نفر از محافظان او را کشتند.

 یکی از تجربه‌های عجیب در تماشای این مستند، چشم در چشم شدن با کودتاچیان ۲۸ مرداد است، آن هم از زبان جاسوسان انگلیسی، که همیشه منکر کودتا بودند. داربی‌شر در مصاحبه گفته است که بعد از بازگشت به انگلیس، گزارش مأموریت خود را نوشته و به رؤسای MI۶ تحویل داده. کارگردان در انتهای فیلم، خبر می‌دهد که گزارش داربی‌شر و مصاحبۀ او، جزو اسناد طبقه‌بندی شده است و دولت انگلیس هنوز اجازۀ انتشار آنها را نداده است.

 یکی از لحظات جالب توجه در فیلم، سخنان برنی سندرز است که در یکی از کارزارهای انتخاباتی امریکا، می‌گوید: حدود ۶۰ سال است که امریکا در براندازی حکومت‌ها نقش دارد. شما تا به حال نام مصدق را نشنیده‌اید. او به خاطر منافع ‌ما ساقط شد و یک شاه دیکتاتور مخوف بر سر کار آمد. این کار برایمان تبعاتی داشت، از جمله انقلاب اسلامی ایران که الان یقۀ ما را گرفته است.

 در پایان، جناب کارگردان به خوبی فیلم خود را به انقلاب اسلامی ایران پیوند می‌زند. و مخصوصاً تأکید دارد که کودتای ۲۸ مرداد، اولین تجربۀ امریکایی‌ها در خرابکاری بود. بعد از آن، هر زمان که با کشوری مشکل پیدا می‌کردند رئیس آن را با روش کودتا عزل می‌کردند و عامل خودشان را بر سر کار می‌آوردند. ۱۰ مورد در فیلم ذکر می‌شود از جمله:

۱۹۵۴ - گواتمالا (آربنز)

۱۹۶۰ – کنگو (پاتریس لومومبا)

۱۹۶۳ – ویتنام جنوبی (نگو دین دیم)

۱۹۶۷ – اندونزی (سوکارنو)

۱۹۷۳ - شیلی (آلنده)

 امیرانی می‌گوید که وقتی این فیلم در جشنواره‌های مختلف دنیا پخش شد، بسیاری از تماشاگران به من اعتراف می‌کردند که حتی نام مصدق را نشنیده‌ بودند تا چه رسد به اینکه از ماجرای کودتا علیه او باخبر باشند. بنابراین مخاطبان اصلی این مستند، همین افراد هستند. انتخاب هوشمندانۀ زبان انگلیسی برای فیلم، مخاطبان آن را گسترش داده است. مخصوصاً که جناب کارگردان به طریقی جالب توجه، از اسناد انگلیسی‌ها استفاده برده است. این مستند، صرفاً بازگو کنندۀ یک واقعۀ تاریخی نیست. بلکه آن را به انقلاب اسلامی پیوند می‌زند و از دشمنی‌های مداوم امریکا با ایران می‌گوید.

 فیلم حتی برای ما ایرانی‌ها نیز مطالب جالب توجهی دارد. مثلاً اینکه چطور چرچیل در آبان ۱۳۳۰، ایران را تحریم نفتی کرد تا دولت مصدق را به شکست بکشاند. می‌توان دانست تحریم‌هایی که امریکایی‌ها در سال‌های اخیر علیه ایران وضع کرده‌اند، در واقع یک نوع مشق کردن از روی دست انگلیسی‌ها بوده است. فیلم با رقص ترامپ و ملک سلمان تمام می‌شود. امریکایی‌ها به دنبال دموکراسی نیستند. در واقع دموکراسی، چماقی است که آنها برای حکومت‌های مخالف خود بلند می‌کنند.

 فیلم‌های سیاسی، تاریخ مصرف دارند و به زودی از یادها می‌روند. اما این فیلم اینگونه نیست. چون موضوع خود را از نزاع دو یا چند کشور، به بحث خیر و شر تبدیل کرده است. این مستند را بارها می‌توان تماشا کرد و از هوشمندی کارگردان و فیلمی که ساخته است، لذت برد.

 والتر مرچ (Walter Murch) تدوینگر مشهور سینما، همکار امیرانی در این مستند بوده است. او تدوین فیلم‌هایی مانند اینک آخرالزمان (۱۹۷۹) و پدرخوانده ۳ (۱۹۹۰) را بر عهده داشته. مرچ در سال ۱۹۴۳ متولد شده و تاکنون سه جایزه اسکار گرفته است؛ از جمله برای صدا و تدوین فیلم بیمار انگلیسی (۱۹۹۴). او علاوه بر تدوین فیلم کودتای ۵۳، همکار امیرانی در نگارش فیلمنامه نیز بوده است. از والتر مرچ دو کتاب به فارسی ترجمه شده‌اند.

از راست: تقی امیرانی، رالف فاینس، والتر مرچ

** امیر اهوارکی