کد خبر 1152626
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۹ - ۰۶:۱۶

به گزارش مشرق، امیر زاهد طی یادداشتی که در کانال تلگرامی قلمدان منتشر شد به بررسی بازگشت بایدن به برجام پرداخت.

بازگشت آمریکا به برجام تنها در شرایطی محقق می شود که این کشور علاوه بر بازگشت به توافقنامه برجام، تمامی تحریم های اعمال شده توسط دولت ترامپ بعد از خروج این کشور از برجام را لغو نماید. در این صورت، همه چیز به شرایط ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ یعنی زمان خروج آمریکا از برجام بازخواهد گشت.

در غیر این صورت، آمریکا صرفا به صورت اسمی و کاغذی به برجام بازگشته است و این اتفاق، تاثیر خاصی بر شرایط اقتصادی کشورمان نخواهد داشت و همچنان در موضوعات مختلف حتی فروش نفت، با مشکلات جدی مواجه هستیم.

دولت ترامپ پیش از خروج از برجام در ۶ نوبت اقدام به تحریم ایران کرده بود ولی پس از آن تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در ۴۹ نوبت تحریم‌هایی را بر ایران اِعمال کرد.

در مجموع در دوران ترامپ ۱۹۵ نفر، ۳۱۰ مجموعه، ۱۳۶ کشتی و ۱۰۰ هواپیما مورد تحریم قرار گرفته‌اند که تمامی کشتی‌ها و هواپیماها پس از خروج از برجام و هم‌چنین ۱۶۲ نفر معادل ۸۳% افراد و ۲۶۸ نهاد معادل ۸۶% نهادها نیز پس از خروج آمریکا از برجام، تحریم شدند.

این مجموعه اقدامات دولت ترامپ در زمینه تشدید تحریم های ایران که از سوی اندیشکده های آمریکایی به عنوان راهبرد تحکیم دیوار تحریم (FSW) نام گرفت، بدین شکل بود که تحریم‌هایی که در فضای واقعی وجود داشت، با دلایل و بهانه های مختلف تحکیم گردید. مثلا با وجودی که بانک مرکزی ایران بخاطر برنامه هسته ای ایران تحریم بود، مجددا به بهانه حمایت از تروریسم و با استفاده از تگ SDGT، تحریم شد و عملا دیوار مستحکمی از تحریم ها شکل داد. به همین دلیل، دیگر صرف برداشتن تحریم بانک مرکزی در قانون دفاع ملی که ذیل برجام برداشته شده است، شرایط را برای فعالیت بانک مرکزی فراهم نمی کند و شرایط همانطور سخت باقی می ماند زیرا بانک مرکزی ایران ذیل دستور اجرایی ۱۳۲۲۴ به صورت مجدد تحریم شده است. همین وضعیت درباره بخش نفت کشورمان هم وجود دارد زیرا این بخش هم اوایل آبان ماه (یک هفته قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، مجددا تحریم شد. در واقع، تمام تحریم‌هایی که در برجام اجرای آنها موقتا تعلیق شده بود، در دولت ترامپ با عنوانی دیگر مجددا تحریم شده‌اند.

اما چرا عمده تحریم‌ها با برچسب «ضدتروریسم» اِعمال شده‌اند.

 زیرا مسأله «مبارزه با تروریسم» از اجماع نسبی میان نخبگان هر دو حزب آمریکا برخوردار بوده و رفع این اتهام در هیئت حاکمه آمریکا به‌سختی امکان‌پذیر است. بنابراین تحریم این افراد و نهادها به بهانه‌هایی هم‌چون تأمین مالی به‌اصطلاح تروریسم و ارتباط با نیروی قدس سپاه یا دیگر گروه‌های مقاومت، امکان رفع این برچسب و لغو این تحریم‌ها را دشوارتر می‌سازد. این برچسب در واقع نوعی مین‌گذاری در راه احیای برجام است. دولت آمریکا در صورتی که بخواهد به برجام متعهد بماند باید به تعهداتش در قبال ایران در خصوص فروش نفت و میعانات گازی و محصولات پتروشیمی و هم‌چنین رفع تحریم‌ها از صنایع فولاد، آهن، مس و آلومینیوم پایبند باشد. ولی تحریم این موارد با برچسب‌هایی خارج از دایره تحریم‌های هسته‌ای و به‌خصوص مسأله «مبارزه با تروریسم» با مخالفت‌های جدی در کنگره به‌خصوص جمهوری‌خواهان روبرو خواهد شد.

برچسب «عدم اشاعه» نیز بخش قابل توجهی از تحریم‌ها را به خود اختصاص داده که عمدتاً به بهانه حمایت‌ها و ارتباط با برنامه موشک‌های بالستیک ایران اِعمال شده است. در واقع علاوه بر دشوارسازی احیای برجام، هدف‌گذاری دیگری نیز در این تحریم‌ها وجود دارد و آن زمینه‌سازی برای مذاکره در خصوص فعالیت‌های منطقه‌ای و برنامه موشکی ایران است. محتمل است که تیم مذاکره‌کننده آتی آمریکا، رفع تحریم‌هایی با برچسب «ضدتروریسم» را به مذاکرات منطقه‌ای و تحریم‌هایی با برچسب «عدم اشاعه» را به محدودسازی برنامه موشکی ایران منوط سازند.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.